تنها دلیل کاهش تعهدات برجامی ایران از نگاه یک نشریه آمریکایی
رویداد۲۴ دنیل لریسون در مطلبی که پایگاه اینترنتی نشریه «امریکن کانسروتیو» آن را منتشر کرده، نوشت: «مایک پامپئو، وزیر امور خارجه آمریکا طبق روال معمول خود این هفته هم به شوهای تلویزیونی روزهای یکشنبه رفت تا باز هم افکار عمومی را منحرف کند. او در گفتوگویی با فاکس نیوز در حالی که تلاش میکرد تا عواقب ناکامی سیاست ترامپ در قبال ایران را تحت عنوان اشتباهات برجام جلوه دهد، گفت: «یکی از ناکامیهای اصلی برجام این است که هر محدودیتی که در آن مشخص شده، ظرف یک دقیقه قابل بازگشت است. متوجه هستیم، درست است؟ آنها چیزی اعلام میکنند و اقدام بعدی همانطور که میدانید این است که میزان غنیسازی سانتریفیوژها را بالاتر و بالاتر میبرند. این یک توافق شکستخورده دیوانهوار بود.»
در واقع بسیاری از محدویتهای تعیین شده در برجام به سادگی قابل بازگشت نیست، اما موضوع اصلی این نیست. هر توافق منع گسترشی با ایران طبعاً نیازمند تعهد و همکاری آنهاست. آنها طرفی هستند که باید توافق را اجرا کنند و به پیروی از آن ادامه دهند. ایران انتخاب کرد که این محدودیتها را بپذیرد تا نشان دهد برنامه هستهای آنها صلحآمیز است و آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۱۵ بار پیاپی تأیید کرد که آنها به این محدودیتها قائل هستند. پس از آن که آمریکا تعهدات خود را زیر پا گذاشت، ایران به مدت بیش از یک سال به تعهدات خود در چارچوب برجام به طور کامل عمل کرد. حتی همین حالا هم آنها به اکثر تعهداتشان عمل میکنند؛ هرچند در مقابل، چیزی از آنچه به آنها وعده داده شده بود، دریافت نکردهاند. دولت ایران میتوانست از ۲۰۱۵ به این سو در هر زمانی به عمل به تعهداتش پایان دهد، اما آنها صرفاً در چند ماه گذشته چند اقدام معکوس داشتهاند و البته این کار را کردهاند، چون آمریکا به طرز بدی تعهدات خود را نقض کرد.
تنها دلیلی که باعث شده ایران در چند ماه گذشته تعهدات خود را در قبال برجام کاهش دهد، این است که آمریکا به جنگ اقتصادی علیه آنها ادامه میدهد تا از این طریق آنها را مجبور کند از این توافق خارج شوند. اقدامات متعادل و معکوس ایران نتیجه مستقیم تصمیم ترامپ برای نقض توافق است و ایران این اقدامات را به عمل آورده تا این توافق را نجات دهد؛ توافقی که ترامپ خواهان از بین بردن آن است. تا پیش از روی کار آمدن ترامپ و دار و دسته آتشافروزش، برجام توفیقی بزرگ و موثرترین توافق منع اشاعه حاصل از مذاکره محسوب میشد. ترامپ، پامپئو و بولتون در ۱۶ ماه گذشته کوشیدهاند این توافق را آتش بزنند و وقتی بخشهایی از این توافق به آتش کشیده شد، این وقاحت را داشتند که طرفی را مورد اتهام قرار دهند که تنها دولت همواره تلاشگر برای عمل به این توافق بود. پامپئو باید درباره همه این مسائل به چالش کشیده شود، اما به طور قطع، به او این اجازه داده شده بود که خط مشی پروپاگاندایی خود را بی آن که با پرسشهای جدی مواجه شود، ادامه دهد.
گلایه پامپئو درباره «ناکامی» برجام، مثل همیشه انکار نتایج سازش دیلماتیک است. دهههاست که جارزنان ضد ایران رویای «غنیسازی صفر» را در دنبال میکنند، اما این رویای آنها هرگز محقق نمیشود، زیرا ایران هرگز چنین چیزی را نمیپذیرد. تنها راه برای این که ایران سایر محدودیتهای دشوار را برای برنامه هستهای خود در هر بازه زمانی بپذیرد، این بود که آنها اجازه توانمندی غنیسازی اورانیوم را در داخل کشور داشته باشند. این واقعیت که پامپئو این امر را یک «ناکامی» تلقی میکند، نشان میدهد که موضع او تا چه اندازه غیرمنطقی و غیرواقعبینانه است. اگر به خاطر این به اصطلاح «ناکامی» نبود، هرگز توافقی برای شروع کار وجود نمیداشت. همه اینها مهر تأییدی است بر این که جارزنان ضد ایران اهمیتی برای مذاکره بر سر توافق منع اشاعه کارآمد قائل نیستند بلکه ترجیح میدهند از موضوع هستهای به رغم عواقب کار، برای عوامفریبی استفاده کنند.
هیچ کس نباید ارزیابی پامپئو از برجام را جدی بگیرد، زیرا او همواره یک مخالف سرسخت آن بوده است. او یکی از اصلیترین اعضای کنگره بود که میکوشید مذاکرات برجام را در زمانی که گفتگوها هنوز جریان داشت، مختل کند. این واقعیت که او به عنوان یک مخالف سرسخت و تندروی کاربرد دیپلماسی در برابر ایران، تصور کند که برجام یک «توافق شکستخورده دیوانهوار» است، خود به خوبی نشان میدهد که این توافق، سازشی بسیار موفق بوده است. جارزنان ضد ایران مجبورند تظاهر و ادعا کنند که این توافق شکست خورده تا بدین ترتیب پشت این ادعا، خصومت خود را نسبت به تعامل دیپلماتیک و اشتیاقشان را برای ایجاد بهانه برای درگیری پنهان کنند. با این حال، واقعیت این است که آنها از برجام نفرت دارند، زیرا کارآمد است و آنها را از بهانه برای جنگ محروم میکند.»