رفتن بولتون چه تبعاتی برای ترامپ و چه نفعی برای جهان دارد؟
آیا ترامپ با اخراج جان بولتون، کسی که همواره او را تشویق به جنگ تمام عیار با ایران میکرد، به یکی از شرطهای ایران بله گفته است؟ یا به صراحت به شکست فشار حداکثری اعتراف کرد؟
رویداد۲۴ یک "ب" از تیم مورد اشاره وزیر خارجه کشورمان حذف شد. جان بولتون جنگ طلبترین چهره آمریکا بود. او نزد ایرانیان در حمایتش از منافقین مشهور بود. اون کسی بود که قبل از آمدن به کاخ سفید طراحی حمله به کره شمالی و ایران را برنامه ریزی کرده بود.
با رفتن او میتوان گفت دو گروه از این اتفاق متضرر خواهند شد. یکی یار غار او نتانیاهو و دیگری مریم رجوی سرکرده منافقین که با او رفاقتی داشت. بولتن یار اسراییل و هماهنگ کننده سیاستهای ضد ایران با تل آویو بود.
درباره معرفی او میتوان گفت: بولتون از ۹ آوریل سال گذشته میلادی به سمت کلیدی "مشاور امنیت ملی آمریکا" بعد از اچ آر مکمستر، سومین مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ بود. او قبلا سفیر امریکا در سازمان ملل بود. یک جمهوریخواه افراط گرا که رسانهای خبری به او نسبت داده اند. او چهرهترین فرد کاخ سفید برای رسانههای خبری بود.
اما رفتن بولتون جنگ طلب چه شرایطی را برای ترامپ فراهم میکند؟
رفتن بولتون تبعات زیادی برای شخص ترامپ یا حتی شاید بتوان گفت برای آمریکا نیز هزینه ساز است. این دومین مشاور امنیت ملی این کشور است که طی یک سال برکنار شده است مسالهای که به شدت چهره کاخ سفید را خدشه دار کرده است. ترامپ در توئیت خود گفت او را برکنار کرده است، اما بولتون میگوید خودم استعفا داده ام! این در حالی است که ترامپ گفته است من با سیاستهای او کنار نمیآمدم، شاید منظور ترامپ جنگ طلبی بولتون بوده است. چرا که در این یک سال گذشته کاخ سفید دستاوردی در امورات بین الملل نداشته بلکه منزویتر هم شده است. بولتون حتی در سفر به لندن نتوانست علیه ایران یارگیری مطلوب خود را به ثمر برساند. او نتوانست جانسون را علیه ایران ترغیب کند و همچنین نتوانست انگلیس را برای توقیف مجدد آدریان دریا راضی کند.
ترامپ در نشست جی هفت به خوبی فهمید که یکپارچگی اروپا درباره برجام به این راحتی شکسته نمیشود. او هر راهی را برای مجاب کردن اروپا برای شکست برجام و لغو مذاکرات اروپا با ایران را عملی کرد حتی وزیر خارجه کشورمان راتحریم کرد، اما باز سیاست خارجی ترامپ راه به جایی جز بن بست نبرد.
با این حساب میتوان گفت در یک کلام بن بست سیاسی و امنیتی برای دولت این کشور رقم خورده است. به گفته ناظران آمریکا، بولتون آخرین یار وفادار ترامپ بود. او به شدت ناسیونالیست گرا بود و شعارش این بود که هر کاری را برای دولت و کشورش انجام میدهد.
ترامپ با اعلام برکناری بولتون بازی دو سر باخت سیاست خارجی اش را رسما اعلام کرد. او هم سیاست خارجی و هم امنیت کشورش را با این اخراج باخت. اینکه حالا او چه در سر میپروراند احتمالا با انتخاب بعدی او مشخص میشود. این اخراج از جهتی دیگر مهم است چرا که بعد از اخراج مایک فلین و مک مستر، او تنها مشاوری که بود که ترامپ با سلیقه خود و شخصا انتخاب کرد.
نفع این اتفاق را نمیتوان از حالا برای راهبرد آمریکا مقابل ایران پیشبینی کرد، اما در همین حد میتوان گفت که سیاست مقابله با ایران شکست خورده است، سیاست تندروی و فشار حداکثری که پیش از این نیز شکست خورده بود. امکان دارد که این شکست راه را برای سیاست معقولتر با ایران باز میکند که با انتخاب بعدی مشخص خواهد شد.
با توجه به حوادث منطقه و تنش بی سابقه میان ایران و آمریکا در چهل سال گذشته به نفع دولت ترامپ است که فردی که پس از بولتون امنیت ایالات را به دست میگیرد مانند او جنگ طلب و تندرو نباشد. اگر ترامپ تصمیم بهتری برای انتخاب مشاور امنیت ملی خودش نگیرد هر اتفاقی در خاورمیانه، روسیه و چین ممکن است. چرا که دولت ترامپ وضع را برای خود به طور بی سابقهای متشنج کرده است. جنگ اقتصادی با چین، بن بست مذاکرات کره شمالی، قدرت گرفت روسیه و چین در شرق آسیا، رویگردانی امارات از سیاستهای امریکا و اسرائیل در منطقه، تنشهای خلیج فارس، همچنین تزلزل در سیاست امنیتی ترامپ موجب میشود که چین، روسیه و اتحادیه اروپا با قدرت بیشتری در مقابل سیاستهای موقت ترامپ موضعگیری کنند و این میتواند حتی وضعیت اقتصادی آمریکا را به چالش بکشد و همگی ان موارد ممکن است در انتخاب بعدی ترامپ موثر واقع شود. مسالهای که او باید به آن توجه کند چرا که اگر شخص مناسبی برای این کار در نظر نگیرد این بن بست سیاست خارجی و امنیتی او سبب میشود که کشورهای مقابل رقیب و غیر رقیب را علیه خود متحد و قدرتمند کند و توازن قوا به ضرر آمریکا تغییر خواهد کرد.
در تمامی این موارد نامبرده شده بولتون کارنامه بسیار ضعیفی داشت. او نتوانست حتی کره شمالی را به سمت مذاکره درست هدایت کند و مهمترین دلیل این اخراج شکست مذاکرات طالبان بوده است. بر این اساس که بولتون به دنبال ماندن در افغانستان بود، اما ترامپ قصد خارج کردن نیروهایش را از این کشور در سر میپروراند. این در حالی بود که ساعاتی قبل از اخراج بولتون ترامپ رسما مرگ مذاکرات با طالبان را اعلام کرده بود. سیاستهای تندرو بولتون به عنوان شورای عالی امنیت آمریکا شکست خورد و حالا آمریکا باید سیاست متعادل تری اتخاذ کند، اگر این وضعیت با انتخاب بجای ترامپ درست نشود این شرایط انتخاب دوباره ترامپ را زیر سوال خواهد برد. چرا که تا لحظه نگارش این مطلب چیزی درباره چارلی کوپرمن جانشین بولتون نمیدانیم جز اینکه او قائم مقام وی در زمان ریاستش بر کرسی امنیت ملی بود و یک جمهوریخواه تندرو در زمان ریگان بوده است گفته میشود او کسی است که سقوط شوروی و فروپاشی بلوک شرق را طراحی کرد.
از طرفی دیگر احتمال قدرت گرفتن روسیه و چین شدت میگیرد و این دو کشور با قدرت بیشتری در قبال سیاستهای متزلزل ترامپ موضعگیری خواهند کرد و قدرت آمریکا را در بخشهای اقتصادی و امنیتی به چالش خواهند کشید. کما اینکه تا الان هم این اتفاق افتاده است، دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ و ادعای بولتون درباره دزدی اطلاعات چینیها از آمریکایی ها!
و اما ایران
بولتون در آخرین موضع گیری خود ساعاتی قبل از اخراج، درباره ایران در توئیت خود نوشت: اکنون که تا زمان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد دو هفته باقی است، میتوانید مطمئن باشید که ایران در این مدت روی فریبکاری کار میکند. بیایید اتفاقات مهم را مرور کنیم که از آخرین رویداد آغاز میشود. ایران نفی کرد که «آدریان دریا ۱» به سمت سوریه میرود، اما بعد امروز تأیید کرد که نفت این کشتی در سوریه تخلیه شده است.
با این حساب شاید بتوان گفت که گزینه جنگ با ایران فعلا از دستور کار خارج است.
این درحالی است که پمپئو درست یک ساعت پس از اخراج بولتون اعلام کرد که دیدار با ترامپ با روحانی در نشست سازمان ملل محتمل است. شاید یکی از شروط ایران برای آمریکا اخراج بولتون بود. اخراج او از کاخ سفید در مسیر تنش زدایی با ایران، قطعا شرط لازم است، اما کافی نیست. بدون تردید تا زمانیکه تحریمهای ظالمانه علیه ایران برداشته نشود، حتی به اخراج پمپئو هم نمیتوان دلخوش کرد.
با رفتن او میتوان گفت دو گروه از این اتفاق متضرر خواهند شد. یکی یار غار او نتانیاهو و دیگری مریم رجوی سرکرده منافقین که با او رفاقتی داشت. بولتن یار اسراییل و هماهنگ کننده سیاستهای ضد ایران با تل آویو بود.
درباره معرفی او میتوان گفت: بولتون از ۹ آوریل سال گذشته میلادی به سمت کلیدی "مشاور امنیت ملی آمریکا" بعد از اچ آر مکمستر، سومین مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ بود. او قبلا سفیر امریکا در سازمان ملل بود. یک جمهوریخواه افراط گرا که رسانهای خبری به او نسبت داده اند. او چهرهترین فرد کاخ سفید برای رسانههای خبری بود.
اما رفتن بولتون جنگ طلب چه شرایطی را برای ترامپ فراهم میکند؟
رفتن بولتون تبعات زیادی برای شخص ترامپ یا حتی شاید بتوان گفت برای آمریکا نیز هزینه ساز است. این دومین مشاور امنیت ملی این کشور است که طی یک سال برکنار شده است مسالهای که به شدت چهره کاخ سفید را خدشه دار کرده است. ترامپ در توئیت خود گفت او را برکنار کرده است، اما بولتون میگوید خودم استعفا داده ام! این در حالی است که ترامپ گفته است من با سیاستهای او کنار نمیآمدم، شاید منظور ترامپ جنگ طلبی بولتون بوده است. چرا که در این یک سال گذشته کاخ سفید دستاوردی در امورات بین الملل نداشته بلکه منزویتر هم شده است. بولتون حتی در سفر به لندن نتوانست علیه ایران یارگیری مطلوب خود را به ثمر برساند. او نتوانست جانسون را علیه ایران ترغیب کند و همچنین نتوانست انگلیس را برای توقیف مجدد آدریان دریا راضی کند.
ترامپ در نشست جی هفت به خوبی فهمید که یکپارچگی اروپا درباره برجام به این راحتی شکسته نمیشود. او هر راهی را برای مجاب کردن اروپا برای شکست برجام و لغو مذاکرات اروپا با ایران را عملی کرد حتی وزیر خارجه کشورمان راتحریم کرد، اما باز سیاست خارجی ترامپ راه به جایی جز بن بست نبرد.
با این حساب میتوان گفت در یک کلام بن بست سیاسی و امنیتی برای دولت این کشور رقم خورده است. به گفته ناظران آمریکا، بولتون آخرین یار وفادار ترامپ بود. او به شدت ناسیونالیست گرا بود و شعارش این بود که هر کاری را برای دولت و کشورش انجام میدهد.
ترامپ با اعلام برکناری بولتون بازی دو سر باخت سیاست خارجی اش را رسما اعلام کرد. او هم سیاست خارجی و هم امنیت کشورش را با این اخراج باخت. اینکه حالا او چه در سر میپروراند احتمالا با انتخاب بعدی او مشخص میشود. این اخراج از جهتی دیگر مهم است چرا که بعد از اخراج مایک فلین و مک مستر، او تنها مشاوری که بود که ترامپ با سلیقه خود و شخصا انتخاب کرد.
نفع این اتفاق را نمیتوان از حالا برای راهبرد آمریکا مقابل ایران پیشبینی کرد، اما در همین حد میتوان گفت که سیاست مقابله با ایران شکست خورده است، سیاست تندروی و فشار حداکثری که پیش از این نیز شکست خورده بود. امکان دارد که این شکست راه را برای سیاست معقولتر با ایران باز میکند که با انتخاب بعدی مشخص خواهد شد.
با توجه به حوادث منطقه و تنش بی سابقه میان ایران و آمریکا در چهل سال گذشته به نفع دولت ترامپ است که فردی که پس از بولتون امنیت ایالات را به دست میگیرد مانند او جنگ طلب و تندرو نباشد. اگر ترامپ تصمیم بهتری برای انتخاب مشاور امنیت ملی خودش نگیرد هر اتفاقی در خاورمیانه، روسیه و چین ممکن است. چرا که دولت ترامپ وضع را برای خود به طور بی سابقهای متشنج کرده است. جنگ اقتصادی با چین، بن بست مذاکرات کره شمالی، قدرت گرفت روسیه و چین در شرق آسیا، رویگردانی امارات از سیاستهای امریکا و اسرائیل در منطقه، تنشهای خلیج فارس، همچنین تزلزل در سیاست امنیتی ترامپ موجب میشود که چین، روسیه و اتحادیه اروپا با قدرت بیشتری در مقابل سیاستهای موقت ترامپ موضعگیری کنند و این میتواند حتی وضعیت اقتصادی آمریکا را به چالش بکشد و همگی ان موارد ممکن است در انتخاب بعدی ترامپ موثر واقع شود. مسالهای که او باید به آن توجه کند چرا که اگر شخص مناسبی برای این کار در نظر نگیرد این بن بست سیاست خارجی و امنیتی او سبب میشود که کشورهای مقابل رقیب و غیر رقیب را علیه خود متحد و قدرتمند کند و توازن قوا به ضرر آمریکا تغییر خواهد کرد.
در تمامی این موارد نامبرده شده بولتون کارنامه بسیار ضعیفی داشت. او نتوانست حتی کره شمالی را به سمت مذاکره درست هدایت کند و مهمترین دلیل این اخراج شکست مذاکرات طالبان بوده است. بر این اساس که بولتون به دنبال ماندن در افغانستان بود، اما ترامپ قصد خارج کردن نیروهایش را از این کشور در سر میپروراند. این در حالی بود که ساعاتی قبل از اخراج بولتون ترامپ رسما مرگ مذاکرات با طالبان را اعلام کرده بود. سیاستهای تندرو بولتون به عنوان شورای عالی امنیت آمریکا شکست خورد و حالا آمریکا باید سیاست متعادل تری اتخاذ کند، اگر این وضعیت با انتخاب بجای ترامپ درست نشود این شرایط انتخاب دوباره ترامپ را زیر سوال خواهد برد. چرا که تا لحظه نگارش این مطلب چیزی درباره چارلی کوپرمن جانشین بولتون نمیدانیم جز اینکه او قائم مقام وی در زمان ریاستش بر کرسی امنیت ملی بود و یک جمهوریخواه تندرو در زمان ریگان بوده است گفته میشود او کسی است که سقوط شوروی و فروپاشی بلوک شرق را طراحی کرد.
از طرفی دیگر احتمال قدرت گرفتن روسیه و چین شدت میگیرد و این دو کشور با قدرت بیشتری در قبال سیاستهای متزلزل ترامپ موضعگیری خواهند کرد و قدرت آمریکا را در بخشهای اقتصادی و امنیتی به چالش خواهند کشید. کما اینکه تا الان هم این اتفاق افتاده است، دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ و ادعای بولتون درباره دزدی اطلاعات چینیها از آمریکایی ها!
و اما ایران
بولتون در آخرین موضع گیری خود ساعاتی قبل از اخراج، درباره ایران در توئیت خود نوشت: اکنون که تا زمان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد دو هفته باقی است، میتوانید مطمئن باشید که ایران در این مدت روی فریبکاری کار میکند. بیایید اتفاقات مهم را مرور کنیم که از آخرین رویداد آغاز میشود. ایران نفی کرد که «آدریان دریا ۱» به سمت سوریه میرود، اما بعد امروز تأیید کرد که نفت این کشتی در سوریه تخلیه شده است.
با این حساب شاید بتوان گفت که گزینه جنگ با ایران فعلا از دستور کار خارج است.
این درحالی است که پمپئو درست یک ساعت پس از اخراج بولتون اعلام کرد که دیدار با ترامپ با روحانی در نشست سازمان ملل محتمل است. شاید یکی از شروط ایران برای آمریکا اخراج بولتون بود. اخراج او از کاخ سفید در مسیر تنش زدایی با ایران، قطعا شرط لازم است، اما کافی نیست. بدون تردید تا زمانیکه تحریمهای ظالمانه علیه ایران برداشته نشود، حتی به اخراج پمپئو هم نمیتوان دلخوش کرد.
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط