رویداد۲۴ گزارش میدهد؛
لیست بلند بالای فیلمهای توقیفی در سینمای ایران/ از آدم برفی تا مطرب
فیلم سینمای مطرب آخرین ساخته مصطفی کیایی فعلا اکران نمیشود. برخی منابع خبری گفتهاند فیلم توقیف شده و عوامل فیلم دلیل عدم اکران آن را مشکلات فنی ذکر کردهاند.
رویداد۲۴ حواشی و سر و صدای توقیف فیلم «خانه پدری» آنقدر زیاد بود که تقریباً کسی سراغی از فیلم «مطرب» مصطفی کیایی نگرفت. فیلمی که هم زمان با «خانه پدری»، بحث توقیف آن مطرح شد.
شایعات زیادی درباره فیلم در فضای مجازی دست به دست شد که علت توقیف فیلم را شباهت گریم پرویز پرستویی به «ابی» دانستهاند. البته عوامل فیلم تلاش میکنند کلمه توقیف را برای «مطرب» به کار نبرند.
پخش کننده «مطرب» درباره عدم اکران فیلم به رسانهها گفته است: «اکران این فیلم به کارگردانی مصطفی کیایی، به دلایل فنی یک هفته به تعویق افتاد. انشاءالله با برطرف شدن مشکلات فنى اکران آن آغاز خواهد شد.»
کارگردان فیلم هم در صفحه اینستاگرام خود نوشته که کمپین تبلیغاتی فیلم به احترام ایام شهادت روزهای پایانی ماه صفر متوقف میشود. اما پس از پایان ایام شهادت و ماه صفر هم خبری از کمپین تبلیغاتی فیلم نشد تا شایعه توقیف فیلم مجدداً قوت بگیرد.
به نظر میرسد عوامل فیلم سیاست حرکت چراغ خاموش و رایزنی پشت پرده را پیش گرفتهاند و تلاش میکنند با رسانهای نکردن مشکلات، فیلم را با ممیزیهایی اکران کنند. سیاستی که شاید جواب بدهد و بتواند فیلم کیایی را از تیغ سانسور نجات دهد.
بر خلاف «خانه پدری» هنوز دلایل عدم اکران «مطرب» به طور مشخص اعلام نشده است. هنوز مشخص نیست که آیا هراس از حواشی به وجود آمده درباره فیلم عیاری باعث شده مدیران ارشاد بترسند و از اکران «مطرب» جلوگیری کنند یا شایعات مطرح شده در فضای مجازی حقیقت دارد و مضمون فیلم و گریم پرستویی باعث شده فیلم کیایی به مشکل بخورد و فعلاً رنگ پرده را نبیند.
بعید به نظر میرسد مورد دوم دلیل عدم اکران «مطرب» باشد. چرا که در همین صدا و سیما چهره بسیاری از خوانندگان قبل از انقلاب با جزئیات بسیار دقیقتر و با پخش ترانههایی از آن خوانندگان در سریال «معمای شاه» به تصویر کشیده شدهاند. گریم مشابه ابی و ستار در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی پخش شد و کسی هم جلوی آن را نگرفت.
بنابراین زمانی که چهره خوانندگان قبل از انقلاب میتواند از ممیزی سختگیرانه تلویزیون پخش شود، بعید است که چهره یک بازیگر یا مضمون یک فیلم در سینما که هم مخاطب کمتری نسبت به تلویزیون دارد و هم ممیزی در آن سهلگیرانهتر از تلویزیون است دلیل توقف اکران «مطرب» باشد؛ بنابراین میماند دلیل اول که بعد از حواشی طوفانی «خانه پدری» مدیران ارشاد نگران شدند و محافظهکارانه از اکران فیلم کیایی جلوگیری کردهاند تا سازمان سینمایی درگیر حاشیه تازهای نشود. در این صورت باید از مدیران سینمایی وزارت ارشاد پرسید چرا سازمان سینمایی را مسئول صدور مجوز میدانند، اگر قرار است مجوزهای این نهاد با کوچکترین فشاری ابطال شود بهتر نیست این سازمان از خودش سلب مسئولیت کرده و مجوز ساخت و اکران را به نهادهایی مثل قوه قضائیه بسپارد.
در صورت چنین اتفاقی حداقل خیال کارگردان راحت است که بعد از دریافت مجوز اکران، آن مجوز ضمانت اجرایی دارد و میتواند بدون دردسر فیلم خودش را اکران کند.
در تمام این سالها و در تمام دولتها با گرایشهای سیاسی مختلف این موضوع اثبات شده که سازمان سینمایی چندان قدرتی در حفاظت و حراست از فیلمها ندارد و نهادهای مختلف میتوانند با اندکی فشار فیلمها را از پرده سینما پایین بکشند.
اگر وزارت ارشاد مسئول صدور مجوز است و تشخیص میدهد چه فیلمهایی قابلیت اکران دارند باید بتواند پای مجوزهایی که صادر میکند بایستد وگرنه بهتر است کار را به دیگران واگذار کند تا کارگردانان و عوامل فیلمها هم از این سردرگمی نجات پیدا کنند و بتوانند برای ساخت و اکران فیلمهایشان برنامهریزی کنند. البته سیاهه فیلمهای توقیف شده در تمام این سالها سیاهه بسیار بلندی است و محدود به دولت خاصی هم نیست، حتی در زمان مدیریت سیفالله داد در اولین دوره دولت اصلاحات شاهد توقیف فیلمهایی با دخالت معاونت سینمایی وقت بودهایم. مثلاً شخص سیفالله داد در زمان تصدی معاونت سینمایی با دخالت مستقیم از اکران دایره جعفر پناهی به بهانه سیاهنمایی جلوگیری کرد.
لیست بلند بالای فیلمهای توقیفی در سینمای ایران
این سیاهه، اما در پانزده سال اخیر به شدت گستردهتر و مفصلتر شده و گاهی دامن کارگردانهای خودی را هم گرفته است. مثلاً ابراهیم حاتمیکیا که با هر متر و معیاری کارگردانی خودی به حساب میآید در این سالها دو بار طعم توقیف را چشیده است. یکبار در سال ۱۳۸۳ و با دستور مستقیم وزارت اطلاعات که اکران «به رنگ ارغوان» را بر خلاف مصالح کشور و دستگاههای امنیتی تشخیص داد و دومی هم «گزارش یک جشن» است که به حواشی پس از انتخابات ۱۳۸۸ میپرداخت و توسط دولت احمدینژاد و مدیران فرهنگی او به محاق رفت و توقیف شد. این لیست چنان مفصل است که نام بردن از هر فیلم و دلایل توقیف آن فیلمها فقط باعث مطول شدن این نوشته میشود. اما برای آگاهی از سیال بودن و سلیقهای بودن ممیزیها ذکر چند نمونه ضروری به نظر میرسد.
جعفر پناهی یکی از آن کارگردانهایی است که تقریباً تمام آثارش در تمام دولتها به مشکل برخورد کرده است. دایره، طلای سرخ، آفساید، تاکسی و سه رخ هیچکدام اکران نشدند و دلیل اصلی این عدم اکران هم سیاهنمایی عنوان شده است. یا کارگردانی مثل کیارستمی هم به دلیل ممیزیهای بی ضابطه عطای اکران فیلمهایش در ایران را به لقای آن بخشیده بود و به جز شیرین ترجیح داد آثارش از یک زمانی به بعد در سینمای ایران اکران نشود.
جعفر پناهی یکی از آن کارگردانهایی است که تقریباً تمام آثارش در تمام دولتها به مشکل برخورد کرده است. دایره، طلای سرخ، آفساید، تاکسی و سه رخ هیچکدام اکران نشدند و دلیل اصلی این عدم اکران هم سیاهنمایی عنوان شده است. یا کارگردانی مثل کیارستمی هم به دلیل ممیزیهای بی ضابطه عطای اکران فیلمهایش در ایران را به لقای آن بخشیده بود و به جز شیرین ترجیح داد آثارش از یک زمانی به بعد در سینمای ایران اکران نشود.
کارگردانانی مثل بهرام بهرامیان، سامان مقدم و ابوالحسن داوودی هم که اکثراً کارگردانان سینمای بدنه به حساب میآیند هم طعم توقیف را چشیدهاند.
نکته عجیب درباره برخی از این آثار این است که این فیلمها چند سال بعد اکران شده و هیچ جنجالی هم به پا نکردند. مثل مورد عجیب آدم برفی که در دوران صدارت ضرغامی بر معاونت سینمایی رنگ اکران را به خود ندید، اما سالها بعد از تلویزیونی که ضرغامی رئیس آن بود بارها و بارها پخش شد.
زادبوم ابوالحسن داوودی بیدلیل توقیف شد و بیسر و صدا اکران شد تا معلوم نشود چرا از اساس توقیف شده است. این اسامی نشان میدهد که توقیف و سانسور در سینمای ایران علاوه بر اینکه دامنه وسیعی دارد سیاست مشخصی هم ندارد. ممکن است فیلمی امروز توقیف شود، اما دو سال بعد بدون اینکه وضعیت جامعه تغییر خاصی کرده باشد اکران شود. این روند باعث میشود سینمای ایران بدل به سینمایی ترسو و ابتر شود که از زدن حرفهای مهم عاجز است و مدام در این اضطراب است که فیلم بعدی قربانی سانسور میشود کدام فیلم خواهد بود.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط