گاردین: ایران و امریکا هنوز هم به طرز خطرناکی در وضعیت نزدیک به درگیری قرار دارند
حتی در میانه بحران کرونا نیز کشورها به تبادل تهدید علیه یکدیگر میپردازند. اکنون برقراری خط قرمز اضطراری میان دو کشور ایران و امریکا امری ضروری به نظر میرسد چرا که میتواند به جلوگیری از درگیری میان دو کشور کمک کند.
رویداد۲۴ حتی در میانه بحران کرونا نیز کشورها به تبادل تهدید علیه یکدیگر میپردازند. اکنون برقراری خط قرمز اضطراری میان دو کشور ایران و امریکا امری ضروری به نظر میرسد چرا که میتواند به جلوگیری از درگیری میان دو کشور کمک کند.
به گزارش سایت روزنو؛ "علی واعظ" تحلیلگر مسائل ایران در گروه بین المللی بحران در یادداشتی در روزنامه بریتانیایی "گاردین" با اشاره به وجود تهدید رویارویی مستقیم میان ایران و امریکا مینویسد:"امریکا دولت ایران را متهم به ایجاد فضایی ناامن برای نیروی دریایی امریکا در خلیج فارس در ماه آوریل کرده است.
در آن زمان، رویاروییای خطرناک میان نیروهای نطامی دریایی دو کشور روی داد. پس از آن که قایقهای تندروی سپاه به ناوی امریکایی در منطقه نزدیک شدند و پرزیدنت ترامپ به دنبال آن توئیت تهدید آمیزی را منتشر کرد و به نیروهای نظامی امریکایی اجازه داد تا در صورت مواجهه با تهدیدی دوباره از جانب نیروهای ایرانی آنان را هدف قرار دهند فرمانی که زمینهای برای تشدید تنش میان دو کشور شد. ممکن است ترامپ برای منحرف کردن افکار عمومی از شکست خود در مقابله با شیوع کرونا در داخل امریکا به درگیری و مجادله با ایران نیاز داشته باشد. با این حال، اگر نیت ترامپ واقعا درگیر شدن با ایران نباشد دو طرف باید راهی برای برقراری خط قرمز نظامی اضطراری برای ارتباط با یکدیگر بیابند".
او در ادامه درباره اهمیت وجود کانال ارتباطی برای پیشگیری از گسترش دامنه تنش مینویسد:"تصور کنید اگر سفارت سوئیس در تهران درباره حمله موشکی ایران علیه پایگاه امریکایی در عراق اطلاع نداشت چه اتفاقی میافتاد؟ حملهای که به تلافی ترور ژنرال سلیمانی توسط امریکا صورت گرفت.
با این حال، رایزنی سوئیسیها با مقامهای عراقی و امریکایی سبب شد تا دامنه منازعه به دنبال حمله ایران به پایگاه امریکایی گسترش پیدا نکند. مثال دیگری را مطرح میکنم. در سال ۲۰۱۶ میلادی، زمانی که نیروهای سپاه ده ملوان امریکایی که وارد حریم آبی ایران در خلیج فارس شده بودند را بازداشت کردند اگر "جان کری" وزیر خارجه وقت امریکا با "محمد جواد ظریف" همتای ایرانی خود ارتباط مستقیم نداشت این رویداد به کجا میانجامید؟
بیشتر بخوانید: تنش اخیر میان ایران و آمریکا در خلیج فارس به کجا کشیده میشود؟ / جنگ آمریکا با ایران؟
به گزارش سایت روزنو؛ "علی واعظ" تحلیلگر مسائل ایران در گروه بین المللی بحران در یادداشتی در روزنامه بریتانیایی "گاردین" با اشاره به وجود تهدید رویارویی مستقیم میان ایران و امریکا مینویسد:"امریکا دولت ایران را متهم به ایجاد فضایی ناامن برای نیروی دریایی امریکا در خلیج فارس در ماه آوریل کرده است.
در آن زمان، رویاروییای خطرناک میان نیروهای نطامی دریایی دو کشور روی داد. پس از آن که قایقهای تندروی سپاه به ناوی امریکایی در منطقه نزدیک شدند و پرزیدنت ترامپ به دنبال آن توئیت تهدید آمیزی را منتشر کرد و به نیروهای نظامی امریکایی اجازه داد تا در صورت مواجهه با تهدیدی دوباره از جانب نیروهای ایرانی آنان را هدف قرار دهند فرمانی که زمینهای برای تشدید تنش میان دو کشور شد. ممکن است ترامپ برای منحرف کردن افکار عمومی از شکست خود در مقابله با شیوع کرونا در داخل امریکا به درگیری و مجادله با ایران نیاز داشته باشد. با این حال، اگر نیت ترامپ واقعا درگیر شدن با ایران نباشد دو طرف باید راهی برای برقراری خط قرمز نظامی اضطراری برای ارتباط با یکدیگر بیابند".
او در ادامه درباره اهمیت وجود کانال ارتباطی برای پیشگیری از گسترش دامنه تنش مینویسد:"تصور کنید اگر سفارت سوئیس در تهران درباره حمله موشکی ایران علیه پایگاه امریکایی در عراق اطلاع نداشت چه اتفاقی میافتاد؟ حملهای که به تلافی ترور ژنرال سلیمانی توسط امریکا صورت گرفت.
با این حال، رایزنی سوئیسیها با مقامهای عراقی و امریکایی سبب شد تا دامنه منازعه به دنبال حمله ایران به پایگاه امریکایی گسترش پیدا نکند. مثال دیگری را مطرح میکنم. در سال ۲۰۱۶ میلادی، زمانی که نیروهای سپاه ده ملوان امریکایی که وارد حریم آبی ایران در خلیج فارس شده بودند را بازداشت کردند اگر "جان کری" وزیر خارجه وقت امریکا با "محمد جواد ظریف" همتای ایرانی خود ارتباط مستقیم نداشت این رویداد به کجا میانجامید؟
بیشتر بخوانید: تنش اخیر میان ایران و آمریکا در خلیج فارس به کجا کشیده میشود؟ / جنگ آمریکا با ایران؟
پس از بازداشت ملوانان، در جریان مکالمه تلفنی طولانی میان کری و ظریف، ایران در فاصله زمانی کوتاهی ملوانان را آزاد کرد. در حال حاضر که طرفین امریکایی و ایرانی یکدیگر را مقصر میدانند و متهم میکنند حداقل تعامل دیپلماتیک میان دو کشور نیز وجود ندارد.
واشنگتن و تهران نیازمند کانالهای تنش زدایی هستند تا از گسترش دامنه منازعه و تبدیل شدن آن به یک بحران جلوگیری شود. تنشهای میان دو کشور پس از خروج امریکا از برجام با فرمان ترامپ و اعمال کارزار فشار حداکثری علیه ایران اوج گرفت.
اکنون در صورت فقدان کانالهای ارتباطی و دیپلماتیک در صورت وقوع حادثهای هر چند کوچک میان دو کشور ممکن است اوضاع به سرعت از کنترل خارج شده و منازعه دامن گیر شود. اگرچه کانال ارتباطی از طریق سوئیس نشان داده که در انتقال پیام در سطوح بالا موثر است.
با این حال، این کانال برای انتقال پیامهای دیپلماتیک و نه نظامی طراحی شده است و نمیتواند مانع از بروز حملات احتمالی علیه ناوهای نیروی دریایی امریکا و اقدام امریکاییها علیه نیروهای سپاه در منطقه شود. در این میان، توئیتر ابزاری برای ارتباط مستقیم و پیام رسانی میان مقامهای عالی رتبه و کشور است. با این حال، ابزاری است رو به دیدگان افکار عمومی، اما نمیتوان انتظار داشت این ابزار ارتباطی که در آن بیشتر جملات شعارگونه مطرح میشوند بتواند در جلوگیری از گسترش منازعه موثر باشد".
به گزارش روزنو، او در بخش پایانی یادداشت خود مینویسد:"ایران و امریکا باید تجربه شوروی و چین را مدنظر قرار دهند و در زمینه ایجاد خطوط ارتباطی از خود ابتکار عمل نشان دهند. در این میان، طرف سومی، چون عمان که روابط دیپلماتیک و نظامی با امریکا دارد و دارای روابط حسنه با ایران است میتواند نقش آفرین باشد.
برای مثال، یک ژنرال ارشد امریکایی میتواند تماسی تلفنی با یک ژنرال عمانی داشته باشد و ژنرال عمانی تماسی جداگانه با مقامهای نظامی ایرانی داشته و پیام را انتقال دهد. البته فائق آمدن بر چالشهای پیش روی ایجاد کانال ارتباطی میان ایران و امریکا و انتخاب طرف ثالث میانجی در این باره کار راحتی نخواهد بود، اما اجرای این ایده باعث کاهش تبعات ناشی از خطای محاسبه و اقدامات پرریسک میشود. اکنون مهم است که این ایده امتحان شود".
مرتبط با موضوع رابطه ایران و امریکا، "تریتا پارسی" از بنیانگذاران سابق شورای ایرانی - امریکایی (نایاک) در مقالهای در نشریه امریکایی "نشنال اینترست" مینویسد ترامپ دو گرینه پیش رو دارد یا خارج کردن نیروهای امریکایی از منطقه خاورمیانه و یا وارد جنگ شدن با ایران.
او در این مقاله مینویسد:"با تداوم کارزار فشار حداکثری علیه ایران، امریکا به وارد شدن به جنگی دیگر در منطقهای نردیک میشود که پیشتر ترامپ وعده خروج نیروهای امریکایی از آن را داده بود. همگان موضع ترامپ در مورد خاورمیانه در اکتبر ۲۰۱۵ را به خاطر داریم.
ایده او در سیاست خارجی خارج ساختن نیروهای امریکایی از جنگهای بی پایان و بیرون کشیدن امریکا از باتلاقی بود که در خاورمیانه گرفتار آن شده بود. ترامپ نه تنها خشم عمومی را به سوی نخبگان واشنگتن سوق داد بلکه اشاره کرد که آنان نسبت به درد و رنج امریکاییهای آسیب دیده بر اثر جنگ بی اعتنا هستند.
او اشاره کرد که منافع امریکا ایجاب میکند وارد جنگ نشود و به منافع و مشکلات داخلی خود بپردازد. با این حال، اکنون در جایگاه ریاست جمهوری امریکا سیاست او در قبال خاورمیانه در تضاد با وعدههای انتخاباتی اوست.
کارزار فشار حداکثری او علیه ایران نشان دهنده این تناقض است. این در حالی است که یکی از وعدههای انتخاباتی او پایان دادن به روند هزینه بی ثمر ۷ تریلیون دلاری امریکا در خاورمیانه و در جریان جنگها در منطقه بوده است.
او در سال ۲۰۱۵ گفته بود دولتهای امریکا بیش از ۴ تریلیون دلار برای تغییر رژیمهای سیاسی هزینه کرده اند در حالی که میتوانستند این مبلغ را برای ساخت جاده و پل در داخل امریکا هزینه کنند. هنوز هم پایگاه حامیان او از پایان یافتن جنگهای امریکا استقبال میکنند.
برای مثال، در نظرسنجیای تازه انجام شده توسط The Tarrance Group هشتاد و شش درصد از پایگاه حامیان او از خروج نیروهای امریکایی از سوریه استقبال کرده اند و ۵۸ درصد از آنان حامی خروج امریکاییها از عراق بودند. ۶۶ درصد نیز در نظرسنجی حامی دیپلماسی با ایران بودند و ۲۵ درصد موافق جنگ با ایران بودند. به همین دلیل است که سیاست ترامپ در قبال ایران بی ثمر بوده است. شاید تنها موردی که ترامپ به وعده اش برای خروج نیروهای امریکایی از منطقه پایبند بوده توافق امریکا با طالبان بر سر خارج کردن نیروهای امریکایی از افعانستان باشد. با این حال، ترامپ خواست خروج نیروهای امریکایی از عراق را رد کرد و دولت عراق را به تحریم تهدید کرد".
پارسی در ادامه مینویسد:"در مورد ایران او نه تنها در زمینه تنش زدایی ناموفق بوده بلکه راهی را در گرفته که ایران و امریکا را در مسیر جنگ در منطقه قرار داده است. ترامپ سه سال پس از وضع تحریم علیه ایران در دستیابی به حتی یک هدف از مجموعه اهداف اش نیز موفق نبوده است.
فشار حداکثری ایران را وادار به پایان دادن به برنامه هستهای آن کشور نکرد. در عوض، ایران فعالیتهای هستهای خود را ادامه داد. این موضوع درباره برنامه موشکی ایران و تقویت موشکها نیز صدق میکند. هم چنین، ایران به حمایت از شبه نظامیان در یمن، فلسطین و لبنان ادامه داده است.
علاوه بر آن، ترور ژنرال سلیمانی نیز ایران را مجبور به عقب نشینی از موضع اش نکرد. در مقابل، ایران با شلیک موشک به سوی پایگاه امریکاییها در عراق پاسخ داد. جای تعجبی ندارد به این نتیجه گیری منطقی برسیم که نتیجه جنگ اقتصادی منتهی شدن به جنگ نظامی است. فشار حداکثری امریکا را به سوی جنگ دیگری در خاورمیانه میکشاند در حالی که وعده ترامپ خارج کردن نیروهای امریکایی از منطقه بود. ترامپ باید انتخاب کند: یا جنگ با ایران و یا خروج نیروهایش از منطقه".
منبع: روزنو
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط