رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛
جزییات باورنکردنی از کتاب «چطور خانواده من خطرناک‌ترین مرد تاریخ را خلق کرد»/ دونالد ترامپ؛ قربانی خشونت خانگی!
دیلی میل در یک افشاگری از قول پرستار دونالد ترامپ نوشته او در کودکی قربانی خشونت پدرش شده و این خاطره برای همیشه زندگی او را تغییر داده است. جزییاتی از کتاب «خیلی زیادی که هیچ وقت کافی نبود: چطور خانواده من خطرناک‌ترین مرد تاریخ را خلق کرد» که قرار است منتشر شود را در گزارش رویداد۲۴ بخوانید.
رویداد۲۴ ماری ترامپ مادر دونالد ترامپ در کتابی که درباره خاطرات کودکی رییس جمهور آمریکا قرار است، منتشر شود. اذعان کرده عشق هیچ معنایی برای فرد (پدر دونالد) نداشت و او فقط از همه اطاعت می‌خواست و دونالد را مجبور می‌کرد از او اطاعت کند.
مادر دونالد در این کتاب که با عنوان «خیلی زیادی که هیچ وقت کافی نبود: چطور خانواده من خطرناک‌ترین مرد تاریخ را خلق کرد» منتشر خواهد شد، گفته دونالد به خاطر بی‌توجهی پدرش دچار محرومیت‌های جدی بوده و این مساله او را برای همه عمر به او آسیب زده است.
او دونالد را هیولای فرانکنشتاین خوانده است. مری ترامپ برادر زاده ۵۵ ساله ترامپ که یک روانشناس است درباره عموی خود گفته به نظرش او دچار اختلال شخصیتی ضد اجتماعی و خودشیفتگی حاد است.
او می‌گوید دونالد ترامپ در دانشگاه به همکلاسی‌های خود پول می‌داده که به جای او در کالج بیزینس دانشگاه پنسیلوانیا امتحان بدهند.
بیشتر بخوانید: ایران، سوریه و کره‌شمالی در «اتاقِ حوادث»/ چرا خاطرات بولتون امیدوار کننده است؟
در فصل دیگری از کتاب خاطرات ماری برادر زاده ترامپ، مدعی شده که عمویش زمانی که او ۲۹ ساله بوده به او تعرض کرده و چشم چرانی کرده است.
به گزارش رویداد۲۴ انتشارات «سیمون اند شوستر» که قرار است کتاب خاطرات ماری ترامپ را منتشر کند گفته به دلیل استقبال شدیدی که از کتاب او شده به جای ۲۸ جولای، کتاب دو هفته زودتر در تاریخ ۱۴ جولای منتشر می‌شود.
بر اساس گزارش دیلی میل این کتاب محل اختلاف خانواده ترامپ و ماری است و قرار است پنجشنبه این هفته دادگاهی برای این منظور در شمال نیویورک برگزار شود.
بر اساس داده‌های این کتاب ماری ترامپ دکترای روانشناسی از دانشگاه دنور دارد. او گفته دونالد ترامپ دچار خودشیفتگی است. او همچنین گفته دونالد ترامپ همه نه ویژگی مربوط به بیماری اختلال شخصیتی ضد اجتماع را دارد. به گفته مادر ترامپ، او دچار اختلاف شخصیتی وابسته نیز هست. این اختلال باعث می‌شود فرد مسئولیت هیچ کاری را قبول نکند و زمانی که تنهاست دچار تنش شود.
او گفته ترامپ عادت داشته روزی ۱۲ بطری کوکاکولای دایت بنوشد و بسیار کم می‌خوابد. باید دید آیا از اختلاف خواب رنج می‌برد یا خیر. ماری گفته: او یک رژیم غذایی وحشتناک دارد و ورزش نمی‌کند. این وضعیت میتواند اختلالات احتمالی او را تشدید کند.
در بخش دیگری از این کتاب جنجالی، ماری افشا کرده که خواهر بزرگتر دونالد، مارین، که یک قاضی فدرال بازنشسته است او را یک دلقک می‌داند.
در کتاب گفته شده زمانی که دونالد ترامپ اعلام کاندیداتور کرده، خواهرش حرف او را جدی نگرفته و گفته فکر نمی‌کرده برادرش جدی بگوید.
مارین گفته: اصلا واقعا کسی باور می‌کند که این مرد بی ربط یک آدم خود ساخته باشد؟ او در باره سوء استفاده دونالد از مسیحیان افراطی برای مشروعیت‌بخشی به کمپینش گفته این چه غلطی است که او می‌کند؟ من فکر می‌کنم تنها وقتی که دونالد کلیسا رفته وقتی هست که دوربین‌ها آنجا بوده‌اند. او به هیچ اصولی پایبند نیست.
مادر ترامپ درباره خشونت‌های پدرش برابر او گفته زمانی که دونالد دو سال و نیمه بوده من یک بیماری گرفتم و به این دلیل نتوانسته برای مدتی با هیچ کسی در ارتباط باشد. در این مدت فرد تنها والدی که بوده که باید از دونالد مراقبت میکرده.
او نوشته فرد معتقد بوده سر و کار داشتن با بچه کار او نیست. او بسیار خودخواه بود و انتظار داشت همه از او اطاعت کنند. به همین دلیل در بلند مدت باعث شده بود دونالد از اینکه از او خواهشی داشته باشد بترسد، چون می‌ترسید خشم پدرش را در پی داشته باشد.
به گفته ماری این رفتار‌های فرد در نهایت وضعیت دونالد را بی ثبات کرد. در این کتاب همچنین گفته شده که ترامپ برای شروع کارش از پدرش ۴۰۰ میلیون دلار پول گرفته و این مساله تصویر خودساخته‌ای که ترامپ از خودش در رسانه‌ها منتشر کرده را مخدوش می‌کند.
در بخش دیگری از این کتاب مری دختر فرد جونیور (برادر ترامپ) به رابطه دونالد و فرد جونیور برادر رییس جمهور آمریکا اشاره کرده است. او گفته مادر بزرگ و پدربزرگش (مادر و پدر دونالد ترامپ) هیچ وقت رابطه خوبی با هم نداشتند. مادر بزرگش از آن دست زن‌هایی بوده که از بچه هایش برای آرامش خودش استفاده میکرده به جای اینکه سعی کند به آنهاآرامش بدهد.
به گفته مری، مادر بزرگش تنها زمانی سراغ بچه هایش می‌رفته که خودش به آنها نیاز داشته نه زمانی که آنها نیازمندش بودند. او اغلب بی ثبات و مهرطلب بوده و خودش را در اولویت قرار می‌داده. به ویژه زمانی که پسرهایش سراغش می‌رفتند او جوری رفتار میکرده که انگار هیچ کاری برای آنها از دستش ساخته نیست.
