کمال الملک در سالهای آخر عمر
رویداد۲۴ تصویر ثبت شده از محمد غفاری مشهور به کمال الملک نقاش مشهور ایرانی سبک رئالیسم در آخرین سالهای حیاتش در دوران پهلوی دوم.
کمال الملک یکی از مشهورترین هنرمندان ایرانی در زمینه هنرهای تجسمی است که خاندان او نیز همگی نقاش و خوشنویس بودند و خود او نیز در نوجوانی به دارالفنون رفت تا نقاشی بخواند.
کمال الملک در دارالفنون بسیار درخشید و زمانی که ناصرالدین شاه از این مدرسه دیدن می کرد با دیدن آثار کمال الملک متاثر شده و دستور استخدام او به عنوان نقاش دربار را داد. ناصرالدین شاه به قدری تحت تاثیر وی قرار گرفت که خود به عنوان شاگرد نزد وی به تحصیل نقاشی پرداخت و لقب نقاشباشی را به وی اعطا کرد.
در این دوران ۱۷۰ نقاشی از وی به یادگار مانده که مشهورترین آنها نقاشی تالار آینه است. محمد حسین فروغی پدر محمدعلی فروغی به وی لقب کمال الملک را داد و تمهیداتی برقرار کرد که کمال الملک پس از ترور ناصرالدین شاه به اروپا رفته و تحصیل کند.
کمال الملک سه سال را در اروپا گذراند و از موزه ها و آثار هنرمندان غربی دیدن کرد. مظفرالدین شاه اما دستور بازگشت او به ایران را صادر کرد و نهایتا پس از مدتی اقامت در بغداد به ایران بازگشت. کمال الملک در بازگشت به وطن با شور و هیجان مشروطهخواهی و خیزش جنبشهای اجتماعی مواجه بود؛ این حال و هوا بر روحیات وی اثر گذار بود به حدی که آثاری از ژان ژاک روسو و متفکران بزرگ غربی ترجمه کرد و با بودجهای که از وزارت معارف گرفته بود یک مدرسه تخصصی هنرهای تجسمی دایر کرد.
کمال الملک در این دوران شاگردهای زیادی پرورش داد که همگی جزو هنرمندان برجسته نسل بعدی شدند. همچنین به عنوان معاون صنایع مستظرفه منسوب شد و شهرت و اعتبار بسیاری در میان دولتمردان کسب کرد. رضا خان در سال ۱۳۰۴ نامهای خطاب به وی نوشت که هنوز آن نامه موجود است. در آن چنین میخوانیم: «جناب آقای کمالالملک معاون وزارت صنایع مستظرفه. چنانکه مسبوق هستید اینجانب همواره در امور راجعه به جنابعالی نهایت مساعدت و همراهی را داشته و شما را یکی از بهترین عناصر وطنخواه مملکت دانسته. یک احساسات نیکوئی در من وجود دارد و هیچ انتظار ندارم با وجود بودن جنابعالی و آن مساعدت اینجانب قصوری در اداره شما حاصل آید لزوماٌ زحمت میدهد با نهایت دلگرمی مشغول کار خودتان بوده و در هر مورد اشکالی داشته باشید بمن رجوع نمائید البته مساعدت کامل خواهد شد./ رئیس الوزرا»
فساد دربار و بوروکراسی قاجاریه برای کمال الملک قابل تحمل نبود و در سال ۱۳۰۶ از کار تدریس و آموزش کنار کشید و به املاک پدری خود در نیشابور رفت و مابقی عمر خود را در باغ پدری و در انزوا گذراند و نهایتا در ۲۷ مرداد سال ۱۳۱۹ هجری شمسی درگذشت. پیکر وی را در کنار عطار نیشابوری دفن کردند.
به گزارش رویداد۲۴ منتقدان کمال الملک معتقدند او درکی از مدرنیته نداشته است؛ چه آنکه در دورهای که او به فرانسه رفته، مکتب دادائیسم در حال رشد بوده و در کافهها و پاتوقهای پاریس بحثهای زیادی درباره هنر مدرن میشده است که شکل نقاشی از بازآفرینیهای واقعی (مکتب رئالیسم) تغییر کند.
در این دوره هنرمندان غربی مکتب رئالیسم را در نقاشی کنار گذاشته بودند و دیگر هنرمندان آن قائل به این نبودند که نقاشی هنری به مثابه آفرینش خداوندی است؛ یعنی همانگونه که خدا آفرینش کرده، یک نقاش هم موظف است همانگونه در تابلوی خود آن را بازنمایی کند، بلکه در مدرنیته غربی که در هنر نیز نمود داشت، شکل خطوط، رنگهای آن و ترکیببندیهای نقاشی کاملا تغییر کرد، با این حال که کمال الملک در چنین دورهای به فرانسه رفته بود، کوچکترین تاثیری از این مدرنیته نپذیرفته بود و همچنان قائل بود که عین یک منظره بدون کم و کاست را باید در تابلوی خود بکشد.