مدیر مسئول ماهنامه "فیلم"درگذشت
مسعود مهرابی مدیر مسئول ماهنامه "فیلم"، مولف کتابهای سینمایی و مورخ سینما درگذشت.
رویداد۲۴ عباس یاری همکارش در مجله فیلم ضمن تایید این خبر در حالی که متاثر بود به ایسنا گفت: صبح امروز ۱۰ شهریور ماه به دلیل سکته قلبی از دنیا رفت.
او همچنین در صفحه شخصی اش هم نوشت: "مسعود عزیز، یکی از ستونهای مجله فیلم هر رفت، چه بگوم؟ چه بنویسم؟ "
برادر مسعود مهرابی نیز ضمن تایید این خبر از درگذشت برادرش متاثر بود و گفت که پیگیر مراسم خاکسپاری است و بزودی اطلاع رسانی خواهند داشت.
او متولد ۱۳۳۳ بود و در ۶۶ سالگی درگذشت.
مسعود مهرابی، مدیر مسئول مجله فیلم و نویسنده چند کتاب سینمایی است که میتوان به کتابهای «تاریخ سینمای ایران»، «پوسترهای فیلم ۱۳۰۵-۱۳۷۱»، «کتابشناسی سینما در ایران»، «فرهنگ فیلمهای مستند سینمای ایران»، «فرهنگ فیلمهای کوتاه داستانی»، «فرهنگ فیلمهای کوتاه داستانی» و «صد سال اعلان و پوستر فیلم»، «سیاحت نامه جشنوارههای جهانی» اشاره کرد.
او در عرصه کاریکاتور نیز کتابهای «نردبانهای بیبام» و «میان سایه روشن» را منتشر کرده است.
مسعود مهرابی که سال ۹۵ به دلیل انتشار مجدد کتابش به ایسنا آمده بود؛ "علت اصلی گرایش مردم به کتاب «تاریخ سینمای ایران» را علاقه ایرانیها به تاریخ و نوستالژی گرایی میدانست. "
کتاب «تاریخ سینمای ایران» که چاپ یازدهماش در آن مقطع عرضه شد، پرتیراژترین اثر مکتوب سینمایی محسوب میشود که بعد از گذشت بیش از سه دهه از چاپ اولش همچنان مخاطب دارد.
این نویسنده و مورخ سینما به انگیزه انتشار کتابش با حضور در ایسنا از وضعیت آثار مکتوب سینمایی و مشکلات تالیف آنها سخن گفته بود که در ادامه باز نشر میشود.
مدیر ماهنامه "فیلم"، انقلاب را یکی از دلیلها نگارش این کتاب دانست و گفته بود: انقلابی اتفاق افتاد که همه چیز را به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد و مانند هر انقلابی چیزهایی مورد بیتوجهی و پاک شدن قرار گرفت؛ بنابراین دست به کار شدم تا آنچه از سینمای پیش از انقلاب داشتیم به این طرف خط کشی منتقل کنم. چاپ اول این کتاب در سال ۱۳۶۳ منتشر شد. اتفاقی که متاسفانه برای تئاتر نیافتاد و هنوز کتابی جامع درباره تاریخ تئاتر ایران نداریم. درباره فرهنگ تئاتر ایران و یا تاریخ نمایش در ایران که به جزئیات بپردازد و تأثیری که نمایش بر مردم داشته است و... متأسفانه جایش خالی است.
مهرابی با نام بردن از فرخ غفاری، جمال امید، حمید شعاعی و محمد تهامینژاد یاداور شده بود: این افراد قبل از من تلاش درخور توجهی در این حوزه کردهاند. ماحصل تحقیقات غفاری دستمایه خوبی بود تا افراد بعدی آن را ادامه دهند. انقلاب باعث شده بود راحت بتوان درباره گذشته حرف زد، در حال حاضر برای نوشتن تاریخ سینمای بعد از انقلاب مشکل داریم، چون آدمهایش هستند و اگر بخواهی درست و صادقانه بنویسی دچار مسائل اخلاقی و گرفتاریهای حقوقی میشوی. اینکه بخواهیم تاریخ سینمای بعد از انقلاب را بنویسیم باید زمانی بگذرد در واقع تاریخی باید بگذرد تا تاریخ شود.
مهرابی که در رشته سینما تحصیل کرده بود، این کتاب را پایان نامهاش در سال ۱۳۶۱ بعد از انقلاب فرهنگی عنوان میکرد و یاداور میشد: با آدمهای مختلفی مصاحبه شد تا این تاریخ جمعآوری شود. روزهای زیادی را در کتابخانه ملی، کتابخانه دانشگاه تهران و کتابخانه مجلس در جستوجوی منابع مختلف بودم و دوستانم کمک میکردند چه نکتههایی را پوشش بدهم. خودم فیلم هشت میلیمتری میساختم و علاقمند بودم فصلی را به آن اختصاص دهم. سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن زمان قابل دفاع و تأثیرگذار در بیرون از سینمای بدنه بود. پلاکارد، پوستر، اقتصاد سینما و نشریات سینمایی از بخشهای دیگر بودند که اولینبار کار شد.
این مولف درباره زبان روایت کتابش اساس کار را مانند یک گزارش مسابقه فوتبال دانست و گفته بود: نکتهای که برایم مهم بود غیر از اینکه میراثی را به اینسوی انقلاب منتقل کنم، انتخاب نوع مخاطب کتاب بود. قبل از انقلاب بیش از ده نمایشگاه انفرادی طرح و کاریکاتور داشتم و مخاطبانم دانشجوها و روشنفکرها بودند و کاملا مشخص بود من برای چه مخاطبی طرح و کاریکاتور کار میکنم، اما مخاطبم برای این کتاب مردم عادی بود. از همه اقشاری که سواد خواندن داشته باشند. وقتی کتابی کار میشود تعیین نوع مخاطب اولین وظیفه مولف است. زبان سادهای برای نگارش در نظر گرفته شد و اساس کار روایت گزارش گونه است.
مهرابی همچنین درباره تصاویر این کتاب معتقد بود: امکان تهیه عکس در آن سالها بسیار فراهم بود. بین سالهای ۵۸ تا ۶۰ به لالهزار که میرفتیم عکسهای ویترین سینماها را کنار خیابان ۱ تا ۵ ریال میفروختند که تصاویر سوپراستارهایی مانند فردین جزو گرانها بود. بخش از عکسها را آنجا پیدا کردم و بخشی هم مربوط به روزنامهها و نشریهها است و برخی هم از دوستانم درمجله «ستاره سینما» امانت گرفتم. تصاویر فیلمهای مستند و هشت میلیمتری را هم از صاحبان آثار گرفتم.
این نویسنده درباره تغییراتی که در چاپ جدید کتاب تاریخ سینمای ایران اعمال شده است گفته بود: لحن و نگاه در این ویرایش تغییر نکرده، تاریخ سریالها و عوامل آنها کامل شده، به بخش دوبله اضافه شده، تاریخ نمایش فیلمهای اولیه دقیقتر شده و تعدادی عکس که کیفیت مناسبی نداشت کم شده و به جایش عکسهای جدیدی که دیده نشده افزوده شده است. برخی عکسها هم که به فیلمهای مطرح اختصاص دارند هم برجستهتر شدند و چندتایی هم به شکل مفهومی رنگی کار شده است.
وی با بیان اینکه هیچ اصلاحیه واردهای طی این یازده چاپ انجام نشده است، میگفت: مشکل این کتاب از چاپ چهارم به بعد اصلاحیههای وزارت ارشاد بود که زیر بار نرفتیم و طبق همان فیلم و زینکهای قبلی چاپ کردیم. تا آن سال حدود ۲۰ هزار جلد چاپ شده بود و تغییرات منطقی نبود آن هم تغییراتی که کاملا مشخص و انگشتنما بود.
مهرابی با اشاره به استقبال مخاطبان از کتابش گفته بود: این کتاب اولین تاریخ سینما محسوب میشود که کتاب بالینی بسیاری از آدمها شد. چاپ اول ۸ هزار نسخه فروش رفت و باعث رغبت ناشران به چاپهای بعدی شد. قبل از انقلاب زیر ۸۰ عنوان کتاب سینمایی منتشر شده بود و بعد از این کتاب، انتشار کتب سینمایی رونق گرفت.
وی علت استقبال را نوستالژی نسبت به گذشته دانست و میگفت: باید انتقاد کرد این همه نوستالژی به گذشته واقعا چرا؟ سینمای امروزمان که بهتر است. این وابستگی به گذشته به ژن و خصلت ایرانی برمیگردد که اساسا گذشته گرا است و به آینده امید چندانی ندارد. علت دیگر علاقه مردم به تاریخ است که معمولا از کتابهای تاریخ استقبال خوبی میشود.
این نویسنده با سابقه سینما که از کتابش در سوالات کنکور نیز بهره گرفته میشود با اشاره به استفادههایی که از کتاب تاریخ سینمای ایران شده است میگفت: دانشجوهایی که دهه ۶۰ از کشور رفته بودند و تحصیل سینما میکردند این کتاب را به عنوان تز ارائه دادند و جالب است خلاصهای از کتاب به صورت آلمانی، روسی و فرانسوی درآمده است.
مهرابی درباره دالنود غیرقانونی صفحات کتابش در فضای مجازی آن را علت فاصله چاپ ده و یازده کتاب تاریخ سینمای ایران برشمرد و یادآور میشد: متاسفانه سایتی، این کار را کرده بود و تا زمانی که متوجه بشویم هزار بار دانلود شده بود. با پیگیری که کردیم اولین محکومیت دانلود غیرقانونی کتاب رقم خورد و حکم آن را به اتحادیه ناشران دادم تا اگر میخواهند پیگیر این مسائل باشد. متاسفانه همچنان کتابهای پر خواستار سریع دانلود میشود و دیگربه چاپ بعدی نمیرسد. علت عدم پیگیری وزارت ارشاد را نمیدانم، چرا که دانلودهایی غیرقانونی لطمه بزرگی به ناشر و مولف میزند. باید کپی رایت را بپذیریم و مانع این سرقت فرهنگی شویم.
مدیر ماهنامه فیلم در بخش پایانی گفتوگویش با ایسنا درباره مشکلات آرشیوی که برای دسترسی به اطلاعات در مسیر تالیف چنین آثاری وجود دارد، مطرح کرده بود: متاسفانه در آرشیو کردن آنچه سالها بعد حکم سند پیدا میکند، کاملا بی مبالات هستیم. کارت دعوت، اعلامیه، پوستر، همین برگه خبر شما ۲۰ سال بعد سند هستند و باید حفظ شوند. همه چیز را دور میریزیم. ملتی که آرشیو ندارد، هویت و تاریخ ندارد و دیگران برایش تاریخ مینویسند. در بسیاری از کشورها از آثارشان در هر زمینهای نسخهای را آرشیو میکنند. در ایران متأسفانه هر گروهی که میآید اثرات گروه قبل را محو میکند انگار که متعلق به قوم دیگری بوده است و با این روند دیگر چیزی برای ما باقی نمیماند.
او همچنین در صفحه شخصی اش هم نوشت: "مسعود عزیز، یکی از ستونهای مجله فیلم هر رفت، چه بگوم؟ چه بنویسم؟ "
برادر مسعود مهرابی نیز ضمن تایید این خبر از درگذشت برادرش متاثر بود و گفت که پیگیر مراسم خاکسپاری است و بزودی اطلاع رسانی خواهند داشت.
او متولد ۱۳۳۳ بود و در ۶۶ سالگی درگذشت.
مسعود مهرابی، مدیر مسئول مجله فیلم و نویسنده چند کتاب سینمایی است که میتوان به کتابهای «تاریخ سینمای ایران»، «پوسترهای فیلم ۱۳۰۵-۱۳۷۱»، «کتابشناسی سینما در ایران»، «فرهنگ فیلمهای مستند سینمای ایران»، «فرهنگ فیلمهای کوتاه داستانی»، «فرهنگ فیلمهای کوتاه داستانی» و «صد سال اعلان و پوستر فیلم»، «سیاحت نامه جشنوارههای جهانی» اشاره کرد.
او در عرصه کاریکاتور نیز کتابهای «نردبانهای بیبام» و «میان سایه روشن» را منتشر کرده است.
مسعود مهرابی که سال ۹۵ به دلیل انتشار مجدد کتابش به ایسنا آمده بود؛ "علت اصلی گرایش مردم به کتاب «تاریخ سینمای ایران» را علاقه ایرانیها به تاریخ و نوستالژی گرایی میدانست. "
کتاب «تاریخ سینمای ایران» که چاپ یازدهماش در آن مقطع عرضه شد، پرتیراژترین اثر مکتوب سینمایی محسوب میشود که بعد از گذشت بیش از سه دهه از چاپ اولش همچنان مخاطب دارد.
این نویسنده و مورخ سینما به انگیزه انتشار کتابش با حضور در ایسنا از وضعیت آثار مکتوب سینمایی و مشکلات تالیف آنها سخن گفته بود که در ادامه باز نشر میشود.
مدیر ماهنامه "فیلم"، انقلاب را یکی از دلیلها نگارش این کتاب دانست و گفته بود: انقلابی اتفاق افتاد که همه چیز را به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد و مانند هر انقلابی چیزهایی مورد بیتوجهی و پاک شدن قرار گرفت؛ بنابراین دست به کار شدم تا آنچه از سینمای پیش از انقلاب داشتیم به این طرف خط کشی منتقل کنم. چاپ اول این کتاب در سال ۱۳۶۳ منتشر شد. اتفاقی که متاسفانه برای تئاتر نیافتاد و هنوز کتابی جامع درباره تاریخ تئاتر ایران نداریم. درباره فرهنگ تئاتر ایران و یا تاریخ نمایش در ایران که به جزئیات بپردازد و تأثیری که نمایش بر مردم داشته است و... متأسفانه جایش خالی است.
مهرابی با نام بردن از فرخ غفاری، جمال امید، حمید شعاعی و محمد تهامینژاد یاداور شده بود: این افراد قبل از من تلاش درخور توجهی در این حوزه کردهاند. ماحصل تحقیقات غفاری دستمایه خوبی بود تا افراد بعدی آن را ادامه دهند. انقلاب باعث شده بود راحت بتوان درباره گذشته حرف زد، در حال حاضر برای نوشتن تاریخ سینمای بعد از انقلاب مشکل داریم، چون آدمهایش هستند و اگر بخواهی درست و صادقانه بنویسی دچار مسائل اخلاقی و گرفتاریهای حقوقی میشوی. اینکه بخواهیم تاریخ سینمای بعد از انقلاب را بنویسیم باید زمانی بگذرد در واقع تاریخی باید بگذرد تا تاریخ شود.
مهرابی که در رشته سینما تحصیل کرده بود، این کتاب را پایان نامهاش در سال ۱۳۶۱ بعد از انقلاب فرهنگی عنوان میکرد و یاداور میشد: با آدمهای مختلفی مصاحبه شد تا این تاریخ جمعآوری شود. روزهای زیادی را در کتابخانه ملی، کتابخانه دانشگاه تهران و کتابخانه مجلس در جستوجوی منابع مختلف بودم و دوستانم کمک میکردند چه نکتههایی را پوشش بدهم. خودم فیلم هشت میلیمتری میساختم و علاقمند بودم فصلی را به آن اختصاص دهم. سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن زمان قابل دفاع و تأثیرگذار در بیرون از سینمای بدنه بود. پلاکارد، پوستر، اقتصاد سینما و نشریات سینمایی از بخشهای دیگر بودند که اولینبار کار شد.
این مولف درباره زبان روایت کتابش اساس کار را مانند یک گزارش مسابقه فوتبال دانست و گفته بود: نکتهای که برایم مهم بود غیر از اینکه میراثی را به اینسوی انقلاب منتقل کنم، انتخاب نوع مخاطب کتاب بود. قبل از انقلاب بیش از ده نمایشگاه انفرادی طرح و کاریکاتور داشتم و مخاطبانم دانشجوها و روشنفکرها بودند و کاملا مشخص بود من برای چه مخاطبی طرح و کاریکاتور کار میکنم، اما مخاطبم برای این کتاب مردم عادی بود. از همه اقشاری که سواد خواندن داشته باشند. وقتی کتابی کار میشود تعیین نوع مخاطب اولین وظیفه مولف است. زبان سادهای برای نگارش در نظر گرفته شد و اساس کار روایت گزارش گونه است.
مهرابی همچنین درباره تصاویر این کتاب معتقد بود: امکان تهیه عکس در آن سالها بسیار فراهم بود. بین سالهای ۵۸ تا ۶۰ به لالهزار که میرفتیم عکسهای ویترین سینماها را کنار خیابان ۱ تا ۵ ریال میفروختند که تصاویر سوپراستارهایی مانند فردین جزو گرانها بود. بخش از عکسها را آنجا پیدا کردم و بخشی هم مربوط به روزنامهها و نشریهها است و برخی هم از دوستانم درمجله «ستاره سینما» امانت گرفتم. تصاویر فیلمهای مستند و هشت میلیمتری را هم از صاحبان آثار گرفتم.
این نویسنده درباره تغییراتی که در چاپ جدید کتاب تاریخ سینمای ایران اعمال شده است گفته بود: لحن و نگاه در این ویرایش تغییر نکرده، تاریخ سریالها و عوامل آنها کامل شده، به بخش دوبله اضافه شده، تاریخ نمایش فیلمهای اولیه دقیقتر شده و تعدادی عکس که کیفیت مناسبی نداشت کم شده و به جایش عکسهای جدیدی که دیده نشده افزوده شده است. برخی عکسها هم که به فیلمهای مطرح اختصاص دارند هم برجستهتر شدند و چندتایی هم به شکل مفهومی رنگی کار شده است.
وی با بیان اینکه هیچ اصلاحیه واردهای طی این یازده چاپ انجام نشده است، میگفت: مشکل این کتاب از چاپ چهارم به بعد اصلاحیههای وزارت ارشاد بود که زیر بار نرفتیم و طبق همان فیلم و زینکهای قبلی چاپ کردیم. تا آن سال حدود ۲۰ هزار جلد چاپ شده بود و تغییرات منطقی نبود آن هم تغییراتی که کاملا مشخص و انگشتنما بود.
مهرابی با اشاره به استقبال مخاطبان از کتابش گفته بود: این کتاب اولین تاریخ سینما محسوب میشود که کتاب بالینی بسیاری از آدمها شد. چاپ اول ۸ هزار نسخه فروش رفت و باعث رغبت ناشران به چاپهای بعدی شد. قبل از انقلاب زیر ۸۰ عنوان کتاب سینمایی منتشر شده بود و بعد از این کتاب، انتشار کتب سینمایی رونق گرفت.
وی علت استقبال را نوستالژی نسبت به گذشته دانست و میگفت: باید انتقاد کرد این همه نوستالژی به گذشته واقعا چرا؟ سینمای امروزمان که بهتر است. این وابستگی به گذشته به ژن و خصلت ایرانی برمیگردد که اساسا گذشته گرا است و به آینده امید چندانی ندارد. علت دیگر علاقه مردم به تاریخ است که معمولا از کتابهای تاریخ استقبال خوبی میشود.
این نویسنده با سابقه سینما که از کتابش در سوالات کنکور نیز بهره گرفته میشود با اشاره به استفادههایی که از کتاب تاریخ سینمای ایران شده است میگفت: دانشجوهایی که دهه ۶۰ از کشور رفته بودند و تحصیل سینما میکردند این کتاب را به عنوان تز ارائه دادند و جالب است خلاصهای از کتاب به صورت آلمانی، روسی و فرانسوی درآمده است.
مهرابی درباره دالنود غیرقانونی صفحات کتابش در فضای مجازی آن را علت فاصله چاپ ده و یازده کتاب تاریخ سینمای ایران برشمرد و یادآور میشد: متاسفانه سایتی، این کار را کرده بود و تا زمانی که متوجه بشویم هزار بار دانلود شده بود. با پیگیری که کردیم اولین محکومیت دانلود غیرقانونی کتاب رقم خورد و حکم آن را به اتحادیه ناشران دادم تا اگر میخواهند پیگیر این مسائل باشد. متاسفانه همچنان کتابهای پر خواستار سریع دانلود میشود و دیگربه چاپ بعدی نمیرسد. علت عدم پیگیری وزارت ارشاد را نمیدانم، چرا که دانلودهایی غیرقانونی لطمه بزرگی به ناشر و مولف میزند. باید کپی رایت را بپذیریم و مانع این سرقت فرهنگی شویم.
مدیر ماهنامه فیلم در بخش پایانی گفتوگویش با ایسنا درباره مشکلات آرشیوی که برای دسترسی به اطلاعات در مسیر تالیف چنین آثاری وجود دارد، مطرح کرده بود: متاسفانه در آرشیو کردن آنچه سالها بعد حکم سند پیدا میکند، کاملا بی مبالات هستیم. کارت دعوت، اعلامیه، پوستر، همین برگه خبر شما ۲۰ سال بعد سند هستند و باید حفظ شوند. همه چیز را دور میریزیم. ملتی که آرشیو ندارد، هویت و تاریخ ندارد و دیگران برایش تاریخ مینویسند. در بسیاری از کشورها از آثارشان در هر زمینهای نسخهای را آرشیو میکنند. در ایران متأسفانه هر گروهی که میآید اثرات گروه قبل را محو میکند انگار که متعلق به قوم دیگری بوده است و با این روند دیگر چیزی برای ما باقی نمیماند.
منبع: ایسنا
خبر های مرتبط