ضعف دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق
رویداد۲۴ جنگ ایران و عراق به گونهای که پیش رفت که جایی برای حل مشکلات از طریق دیپلماتیک باقی نمانده بود. ظاهرا چندین بار طرفین پیام پایان جنگ و درخواست صلح را نادیده گرفته بودند. در سالهای ابتدای جنگ پس از چندین پیروزی متوالی که ایران به دست آورده بود، عراق درخواست صلح کرد اما ایران نپذیرفت.
در روزهای نخستین انقلاب عراقیها پس از حمله به «میمک» خطاب به وزارت خارجه ایران نوشتند: «ایران به سرزمین عراق تجاوز و قرار داد ۱۹۷۵ الجزایر را نقض کرده است. ما هیچ قصد آزمندانهای نسبت به اراضی ایران نداریم.» وزارت خارجه ایران پاسخی به این نامه نداد و در عوض طرح حمله هوایی به عراق را پروراند. البته در آن مقطع ایران به دلیل اختلاف حزب جمهوری اسلامی با بنی صدر اصلا وزیر امور خارجه نداشت!
آیت الله خمینی هر گونه پیام صلحی را که از طرف صدام میآمد رد میکرد و از طریق نواده سید ابوالحسن اصفهانی به صدام پیغام داده بود که «به زودی مانند محمدرضا رفتنی هستی.»
نخوت عراق در آغاز جنگ باعث شده بود، ایران با همه وجود جنگ را پیش ببرد و در این شرایط تاریخی هیچگاه از حل مشکلات به طریق دیپلماتیک استقبال نشد. ضعف دیپلماتیک ایران به علت هژمونی اسلام انقلابی یکی از علل طولانی شدن جنگ ایران و عراق بود.
چند نمونه از ضعفهای دیپلماتیک در ابتدای جنگ: سعدون حمادی که وزیر امور خارجه عراق بود، پس از حمله به میمک خطاب به سازمان ملل چنین نوشت: «ایران تمام تعهدهای خود را نسبت به قرارداد الجزایر لغو کرده است. دولت جمهوری عراق به حفظ روابط خود با تمام کشورهای همسایه، بهویژه ایران علاقهمند است و به هیچ وجه قصد جنگ کردن یا توسعه اختلافات با ایران را ندارد.»
پس از آغاز رسمی جنگ و رسیدن ارتش عراق به نفت شهر و قصر شیرین نیز صدام حسین پیشنهاد مذاکره و اتمام جنگ را به ایران داد که ایران با این پیشنهاد مخالفت کرد.
پس از رسیدن ارتش عراق به خرمشهر و سوسنگرد سازمان ملل متحد از ایران پرسید آیا شکایتی ندارند؟ و ایرانیها در پاسخ، سازمان ملل و شورای امنیت را متاثر از آمریکا و دشمن مردم ایران خواندند. استناد انقلابیون به دیدار «کورت والدهایم» دبیر کل وقت سازمان ملل با «فرح دیبا» و «اشرف پهلوی» بود و بر این اساس شکایت و پیگیری حقوقی اقدامات نظامی عراق در سازمان ملل را دنبال نکردند.
چند روز پس از شکست نیروهای ایرانی در عملیات نصر، محمدعلی رجایی نخست وزیر وقت به نیویورک رفت و با والدهایم دیدار کرد. والدهایم در خاطراتش مینویسد «سعی داشته رجایی را نسبت به این امر آگاه کند تا گروگانهای آمریکایی آزاد نشوند ایران نمیتواند برای حمایت دیپلماتیک و خرید تسلیحات چشم امیدی به غرب داشته باشد.»
کورت والدهایم در خاطراتش چنین می نویسد: «رجایی نمیتوانست درک کند چرا نسبت به ایرانیها، که چنین قربانی تهاجمی خارجی شده بودند، در نیویورک تا بدین حد کم همدردی میشود. آقای رجایی با تلخکامی از سازمان ملل متحد شکایت کرد. در مدت دو روز اقامت وی در نیویورک در گفتگویی طولانی با وی کوشیدم برایش روشن کنم نمیتواند انتظار کمکی در زمینه شکایت خود داشته باشد تا زمانی که ایران به رغم محکوم دانستن گروگانگیری از طرف جهانیان، همچنین گروگانها را زندانی نگه داشته است. او نظیر این سخنان را از مقامات دیگر نیز شنیده است. پیامی که رجایی به خانه برد قاطع بود؛ پایان ماجرای گروگانگیری شرط اولیه برای آن است که ایران بتواند شکایتش را به گوش جهانیان برساند.»
رجایی نیز در سخنرانی خود گفت ایران از سازمان ملل و شورای امنیت که نهادهایی آمریکایی هستند توقعی ندارد و سرنوشت جنگ را نه دیپلماسی که میدان جنگ معین می کند. رجایی تاکید کرد که «جنگ زمانی پایان خواهد یافت که گلولههای ما پایان یابد.»
بیشتر بخوانید: لحظه دردناک جنگ در عملیات کربلای ۵
به گزارش رویداد۲۴ برخی اینگونه تحلیل کردند که اگر در ماجرای اشغال سفارت آمریکا و استفاده از راههای دیپلماتیک، مشی متفاوتی اتخاذ میشد، نزاع ایران و عراق تبدیل به یکی از طولانیترین جنگهای تاریخ نمیشد. با این حال تاریخ میدان اما و اگر نیست و در واقع در آن مقطع که به تازگی انقلاب شده بود، نیروهای ایرانی تمایل داشتند تا پای جان از دستاوردهای خود محافظت کنند؛ آنهم دستاوردهایی که به بهای جان چندین هزار نفر بود، با این حال اگرچه نمیتوان تاریخ را تغییر داد اما در تحلیل آن میتوان گفت که دیپلماسی ایران ضعیفترین نقش را در سرنوشت جنگ داشت.
ایران انقلابی به تازگی سفارت ایالات متحده را اشغال کرده و کارمندان آن را گروگان گرفته بود و نگاه عمومی مردم به سازمان ملل بسیار منفی بود. از نگاه حاکمان ایران سازمان ملل نهادی آمریکایی بود که به نفع دشمنان ایران کار می کرد.
از اقدامات عجیب این سفر کاری بود که رجایی در حین سخنرانی انجام داد؛ وی پایش را برهنه کرد و روبروی مستمعین گرفت و جای زخمهای شکنجهگران ساواک را به آنها نشان داد.