خاطره ای خواندنی از محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان، شب گذشته در بیمارستان جم تهران از دنیا رفت. به همین مناسبت خاطره ای در مورد او را بخوانید.
رویداد۲۴ پیرنیا سرش را از روی کاغذها بلند کرد و گفت: این را چه کسی خوانده بود؟
گفتند: از شهرستان آمده، از مشهد
پیرنیا گفت: برگ سبز ۲۱۶ باشد.
من همین را پخش میکنم.
بیشتر بخوانید: ۱۵ مقطع کمتر دیدهشده از زندگی شجریان
اسمت چیست جوان؟
محمدرضا شجریان
اهل مشهدی؟
آری
باید منتقلت کنم تهران، باید تهران باشی حیف است... جوان گفت: استاد اگر خواستید صدای من را پخش کنید، بگویید سیاوش است. سیاوش بیدگانی
پیرنیا گفت: میدانی بیدگانی یعنی چه؟
جوان گفت گوشهای در دشتی است.
پیرنیا گفت آفرین. پس بلدی. حالا بگو چرا بگویم سیاوش بیدگانی؟
جوان گفت: پدر حساس هستند. مذهبی هستند. شدیدا تعصب دارند. اصلا در خانه نه رادیو داریم نه تلویزیون. ایشان حتی نمیداند که من بلدم آواز بخوانم. بفهمند بد میشود.
پیرنیا گفت: خیالت راحت. نوشت: برگ سبز ۲۱۶. سیاوش بیدگانی ... آذر ۱۳۴۶
خبر های مرتبط