تاریخ انتشار: ۱۴:۳۱ - ۳۰ آبان ۱۳۹۹
رامین مهانپرست:

مذاکره دوباره ایران و آمریکا مسیری سخت و طولانی است/ خروج نیروهای آمریکایی از منطقه اتمام تنش و درگیری را همراه دارد

سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه: با ورود بایدن به کاخ سفید رابطه آمریکا با ترکیه و چین بهتر از دوره ترامپ خواهد بود، اما عربستان حمایت صد در صدی آمریکا را نخواهد داشت.

مذاکره ایران و امریکا

رویداد۲۴  رامین مهانپرست، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و سفیر پیشین ایران در لهستان و لیتوانی معتقد است: در دولت آمریکایی بایدن نباید تفاوت چشم گیری نسبت سیاست های آمریکا در قبال کشورهای خاورمیانه و رژیم صهیونیستی انتظار داشته باشیم. با ورود بایدن به کاخ سفید رابطه آمریکا با ترکیه و چین بهتر از دوره ترامپ خواهد بود، اما عربستان حمایت صد در صدی آمریکا را نخواهد داشت.

سفیر پیشین ایران در لهستان و لیتوانی می گوید: در مساله ایران و آمریکا دو مساله را باید در نظر داشته باشیم، اول اینکه ما زمانی می توانیم در هر مذاکره ای برای داشتن رابطه بهتر وارد شویم که از موضع قدرت وارد آن فضا شویم، تا زمانی که مشکلات جدی اقتصادی داشته باشیم و به دلیل سوء مدیریت فضای سنگینی ایجاد شده باشد و فشار سختی روی معیشت مردم باشد، نقطه ضعف ما تلقی می شود بنابراین طرف مقابل وضعیتی که بتواند منافع ما را تأمین کند، دنبال نخواهد کرد.

دوم، نوع عملکرد آمریکاست، آمریکا باید دست از دشمنی بردارد و سعی کند تحریم ها را کنار بگذارد و بپذیرد در حق مردم ما جنایت کرده و رویکردی را داشته باشد که نشان دهنده تغییر سیاست ها به صورت عمیق و اصولی باشد و به عنوان یک کشور مستقل به جمهوری اسلامی ایران و منافع آن احترام بگذارد.

 متن کامل گفت وگوی شفقنا با رامین مهانپرست را می خوانید: 

* پس از ورود جو بایدن به عنوان رییس جمهور به کاخ سفید، از جمله تغییر سیاست هایی که انتظار می رود شاهد آن باشیم، روابط آمریکا با برخی از کشورهای منطقه است، در عصر بایدن نسبت به دوره ترامپ، آمریکا با کدام کشورهای خاورمیانه روابط گرم تر و سردتری خواهد داشت؟

در عمق سیاست های راهبردی آمریکا تفاوتی بین بایدن و ترامپ نسبت به خاورمیانه و رژیم صهیونیستی نباید انتظار داشته باشیم

از آنجایی که سیاست های راهبردی احزاب جمهوری خواه و دموکرات آمریکا در موضوعات مختلف بسیار شبیه یکدیگر است به خصوص در رابطه با کشورهای خاورمیانه هر دو اولویت خود را تأمین منافع و امنیت رژیم صهیونیستی می دانند منتها شگردها و تاکتیک های پیشبرد سیاست هایشان تفاوت هایی دارد، ترامپ بسیار مستقیم و علنی به رژیم صهیونیستی میدان می داد از جمله تغییر دادن پایتخت به بیت المقدس، تشکیل سفارتخانه های خارجی در اسرائیل تا این کشور دفاتر خود را به بیت المقدس منتقل کنند یا بحث صلح و عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی که بسیار صریح حقوق فلسطینیان را زیر پا می گذاشت، بحث فلسطین و دو دولت بسیار کمرنگ شده بود هر چند که اصل دو دولت هم جای انتقاد جدی داشت چون اساساً رژیم صهیونیستی مشروعیتی ندارد که بتوان دولتی بر آن تصور کرد؛ اما در هر صورت سیاست هایی که ترامپ برای خاورمیانه دنبال کرده، زمینه ای را برای بایدن و همکاران ایشان فراهم کرده که حداکثر بهره برداری را برای تأمین منافع رژیم صهیونیستی انجام دهند.

به نظر می آید همچنان اولویت اصلی دولت بایدن در خاورمیانه رژیم صهیونیستی باشد؛ آمریکای بایدن از این فرصت که برخی از کشورهای عربی به آرمان فلسطین خیانت کردند و عادی سازی روابط را در مسیر کار گذاشتند، استفاده می کنند البته احتمالاً در سیاست های خود برای اینکه تفاوت هایی را با ترامپ نشان دهند احتمالاً به موضوع فلسطین و سرزمین فلسطین و بحث دو دولت هم اشاراتی خواهند داشت هر چند که ممکن است این بحث جدی و عمیق نباشد و به صورت سطحی در سیاست های خود از آن استفاده کنند.

* بنابراین معتقدید در دوره بایدن هم شاهد عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل و طرح معامله قرن را شاهد خواهیم بود؟  

 این خواسته ای است که همه مقامات آمریکایی دنبال کردند؛ من فکر می کنم که هر دو جناح دموکرات و جمهوری خواه بسیار علنی بیان کردند که منافع رژیم صهیونیستی برای آنان اولویت اول را دارد، اما همانطور که گفتم ممکن است که شیوه ها متفاوت باشد. عادی سازی روابط برخی از کشورها با اسرائیل با فشار ترامپ انجام شد و برخی از کشورهای عربی در این مسیر سعی کردند دست به یک ریسک بزرگ بزنند تا جایی که قابل بهره برداری باشد، بایدن هم از این موضوع استفاده خواهد کرد.

هر چند ممکن است که فضای افکار عمومی منطقه نسبت به کشورهایی که در این مسیر گام برداشتند فضای بسیار با عکس العمل تندی نسبت به این تصمیم باشد و کشورهایی مثل عربستان، امارات، بحرین و سایر کشورهایی که در این مسیر این ریسک را پذیرفتند ممکن است همان سیاست هایی که آقای ترامپ در مقابل آنها داشت را انتظار نداشته باشند هر چند همانطور که گفتم در عمق سیاست های راهبردی آمریکا تفاوتی بین آقای بایدن و ترامپ نسبت به خاورمیانه و رژیم صهیونیستی نباید انتظار داشته باشیم.

* برخی معتقدند که در دوران بایدن رابطه آمریکا با عربستان سعودی مانند دوران ترامپ نخواهد بود، حتی اظهار نظر اخیر مقامات عربستانی با این درخواست که کشورهای جهان فشار حداکثری بر ایران داشته باشند را نشانه ای از نگرانی وضعیت عربستان در دوران بایدن می دانند. در دولت بایدن شاهد تغییر سیاست های آمریکا در عربستان خواهیم بود؟


بیشتر بخوانید: چه موانعی بر سر راه مذاکره آمریکا و ایران وجود دارد؟


عربستان در دوره بایدن حمایت صد در صدی امریکا را نخواهد داشت

احتمال دارد که روابط آمریکا با عربستان سعودی دیگر به شیوه ای که آقای ترامپ عمل می کرد، نباشد. تعابیری که ترامپ نسبت به عربستان داشت تحقیر کننده بود و از سیاست های آنها به صورت یکجانبه دفاع می کرد و در قبال آن منافع مادی و اقتصادی طلب می کرد و هیچ ابایی از این نداشت که دوشیدن عربستان را خیلی صریح در بیانات خود عنوان کند، حتماً عربستان در دوره آقای بایدن نمی تواند همان شیوه ترامپ و حمایت صد در صدی را دریافت کند، هر چند که عربستان سعی می کند کاملاً تابع سیاست های آمریکا باشد و از این جهت خود را همچنان همراه نشان دهد.

* معتقدید عربستان با تغییر حامی مانند ترامپ، سیاست های گذشته خود در منطقه از جمله جنگ در یمن را ادامه خواهد؟  

احتمال پایان جنگ یمن در دوره بایدن

به نظر می آید که عربستان یک پشتیبان بزرگ خود را دیگر نخواهد داشت؛ آقای ترامپ سعی می کرد چشم روی هر جنایتی ببندد و تنها منابع مالی که از عربستان دریافت می کرد و دنبال آن بود محقق شود، شاید در دوره دموکرات ها و حضور بایدن برخی از موضوعات مانند حقوق بشر یا جنایاتی که نسبت به افراد غیر نظامی در یمن اتفاق می افتد، باعث شود که سیاست آمریکا دوری از حضور در یمن و کشتن مردم بی گناه آنجا باشد، حداقل در ظاهر باید انتظار داشته باشیم که آمریکایی ها سیاست خود را تغییر دهند به همین جهت عربستان علاوه بر اینکه حمایت یک طرفه را دیگر به شکل سابق نخواهد داشت به دلیل مشکلات اقتصادی که در داخل پیدا کرده، همچنین فرسایشی بودن درگیری در یمن که هزینه های سنگینی را به لحاظ روانی و مادی به عربستان تحمیل می کند، باعث می شود که شاید عربستان یک تصمیم بهتری بگیرد و از این روش اشتباه خود دست بردارد و سعی کند ثبات و امنیت به منطقه برگردد. کشورهایی مانند عربستان باید کشور گشایی را کنار بگذارند و سعی کنند به مسیری برگردند که همکاری دست جمعی برای ایجاد ثبات و امنیت در منطقه باشد.

* رابطه آمریکا با ترکیه چطور؟ بایدن سال گذشته میلادی در گفتگو با گروهی از خبرنگاران آمریکایی، اردوغان را خودکامه توصیف کرد و وعده سیاست سخت‌تر خود نسبت به اردوغان را داد.

در دوره بایدن همکاری و هماهنگی آمریکا و ترکیه بیشتر از دوره ترامپ خواهد بود

در رابطه با کشور ترکیه فکر نمی کنم که در دوره ترامپ خیلی روابط ویژه ای بین آمریکا و کشور ترکیه وجود داشت که با آمدن بایدن این روابط خراب شود. حتی فکر می کنم که شاید سیاست های ترامپ به گونه ای بود که مقداری با سیاست های ترکیه در تضاد بود و در برخی از موارد شاهد بودیم که گرایش های همکاری ترکیه با روسیه و حضور در منطقه به شکلی با سیاست آمریکا مغایرت داشت. شاید در دوره بایدن همکاری و هماهنگی مقداری بیشتر از دوره گذشته به وجود بیاید.

* در دوره ترامپ شاهد نزاع بین آمریکا و چین به عنوان یکی از قدرت های اقتصادی جهان بودیم، در دوره بایدن ارتباط امریکا و چین به شکل «نزاع» باقی خواهد ماند یا به «رقابت» تغییر شکل خواهد داد؟

در دوره بایدن رقابت سیاسی و اقتصادی چین و آمریکا پر رنگ تر خواهد شد

حضور چین به عنوان یک ابرقدرت هم به لحاظ اقتصادی و هم با سیاست های بلند مدتی که دنبال می کند در مناطق مختلف پر رنگ تر خواهد شد و طراحی که برای ارتباط جهانی با کشورهای مختلف در چین انجام شده و سرمایه گذاری بزرگی که برای احیای جاده ابریشم سابق به شکل جدید انجام می دهند بدین معنا خواهد بود که حضور چین در همه کشورها چه اروپا و چه خاورمیانه پر رنگ تر خواهد بود و یک رقابت بسیار جدی با آمریکا در زمینه های اقتصادی را شاهد هستیم و به تبع آن رقابت های سیاسی هم هر روز پر رنگ تر می شود.

 * پس از انتخاب جوبایدن به عنوان رییس جمهور آمریکا، آینده رابطه ایران و آمریکا بسیار مورد توجه قرار گرفت و تحلیل های متفاوتی را شاهدیم. در دوره بایدن موضوع برجام، توافق هسته ای و سایر مسایل و اختلافات میان ایران و امریکا به چه سمت و سویی خواهد رفت؟

قبل از مذاکره، باید وضعیت اقتصادی داخلی را اصلاح کرد

دو مساله را باید در نظر داشته باشیم، اولاً اینکه ما زمانی می توانیم در هر مذاکره ای برای داشتن رابطه بهتر وارد شویم که از موضع قدرت وارد آن فضا شویم، تا زمانی که آن مشکلات جدی اقتصادی داشته باشیم و به دلیل سوء مدیریت و سوء تدبیر فضای سنگینی ایجاد شده باشد و فشار سختی روی معیشت مردم باشد، نقطه ضعف ما تلقی می شود و طرف مقابل ما اگر آمریکا باشد هیچ وقت در این شرایط یک وضعیتی که بتواند منافع ما را تأمین کند دنبال نخواهد کرد بنابراین اولین نکته این است که ما باید مشکلات داخلی را حل کنیم و شرایط اقتصادی را بهتر کنیم و سعی کنیم از موضع قدرت و اقتدار وارد رابطه شویم تا منافع بیشتری را کسب کنیم.

نکته دوم بحث آمریکا و برجام است و اینکه بخواهند دنبال یک رابطه خوب با ایران باشند، همه اینها برمی گردد به نوع عملکرد آمریکا اینکه دست از دشمنی بردارد و سعی کند تحریم ها را کنار بگذارد و آنچه در گذشته انجام داده را بپذیرد که در حق مردم ما جنایت کرده و رویکردی را داشته باشد که نشان دهنده تغییر سیاست ها به صورت عمیق و اصولی باشد و به عنوان یک کشور مستقل به جمهوری اسلامی ایران و منافع آن احترام بگذارند در چنین شرایطی ممکن است که راجع به رابطه فکر کنیم. فکر می کنم رسیدن به این نقطه یک انتظار بسیار دور از واقعیتی است در حال حاضر یعنی برای اینکه یک رابطه خوب بخواهد بین ایران و آمریکا تعریف شود، مسیری بسیار سخت و طولانی در پیش است و آمریکایی ها باید در سیاست های عملی خود تغییرات بسیاری ایجاد کنند تا اعتمادی که از بین رفته بازگردد و جنایتی که در حق مردم شده، کنار گذاشته شود.

* قابل پیش بینی نیست که دموکرات چه برنامه ریزی در موضوع برجام خواهند داشت؟

دموکرات ها در برجام به دنبال رویکرد واقع گرایانه تری هستند

دموکرات ها به دنبال رویکرد واقع گرایانه تری هستند و سعی خواهند داشت به حقوق مردم احترام بگذارند، تحریم هایی که در زمان ترامپ برقرار شد را لغو کنند و سعی کنند مسیر همکاری ایران با کشورهای دیگر هموار شود و دست از لجاجت بردارند، آمریکایی ها اگر بخواهند اولین قدم را بردارند که در برجام بتوان به آن اعتماد کرد باید کار بزرگی را انجام دهند، هر نوع بحث دیگری پس از ارزیابی نوع عملکرد آمریکا در برجام قابل تأمل است.

* سالهاست روسای جمهور آمریکا تلاش دارند نیروهای نظامی این کشور را از خاورمیانه خارج کنند، شواهد نشان می دهد حزب دموکرات و جمهوری خواه علی رغم همه اختلاف نظرها، در مورد خروج از خاورمیانه هم نظر بوده‌اند. در دوران بایدن خروج نیروهای نظامی آمریکا از خاورمیانه با چه سرعتی و در چه چارچوبی انجام خواهد شد؟ در صورت خروج نیروهای نظامی آمریکا، چه تحولی در خاورمیانه رخ خواهد داد؟

با خروج نیروهای آمریکایی از منطقه تنش و درگیری پایان می یابد

معمولاً جمهوری خواهان به دنبال جنگ افروزی و ایجاد تنش هستند تا به واسطه آن بتوانند بهره بگیرند. دموکرات ها شعارهای اقتصادی می دهند و ظاهر فریبنده تری دارند، ولی برعکس این وضعیت ما می بینیم که بسیاری از درگیری ها مثلا در زمان دموکرات ها اوج می گیرد و در زمان جمهوری خواهان شعارهای کم کردن نیروهای نظامی و خروج از مناطق بحرانی داده می شود، همه اینها نشان دهنده این است که تنها چیزی که برای آمریکایی ها مهم است، سیاست هایی است که منافع شان را تأمین کند؛ اگر منافعشان در این باشد که حضور نظامی در منطقه داشته باشند، دموکرات و جمهوری خواه برایشان فرقی ندارد و اگر منافعشان بر خروج نیروهای نظامی از خاورمیانه باشد و فشار افکار عمومی مردم آمریکا بر دولت به منظور سرعت بخشی در این خروج افزایش یابد، باز هم جمهوری خواه و دموکرات ندارد؛ آنها براساس شرایط منطقه و منافعی که خودشان فکر می کنند باید به آنها برسند، تصمیم می گیرند بنابراین وضعیت آینده نیروهای نظامی آمریکا در منطقه هم کاملاً بستگی به شرایط منطقه دارد.

نکته مهم این است که آمریکایی ها در هر منطقه و کشوری که دخالت کردند منجر به درگیری و تنش و اختلاف بین کشورها شده اند لذا توصیه این است که کشورهای منطقه همکاری جمعی با یکدیگر داشته باشند و امنیت و ثبات را با همکاری هم برقرار کنند تا هر نوع حضور خارجی در منطقه از بین برود. آمریکایی ها از کشورهایی مثل عراق که خواسته مردم و مصوبه مجلس است باید خارج شوند؛ هر چقدر آمریکایی ها به هر دلیل و بهانه ای در کشورهای منطقه بیشتر حضور نظامی داشته باشند بدین معنی است که تنش و درگیری در منطقه افزایش پیدا می کند.

منبع: شفقنا
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما