اوج گیری تنش میان ایران و آمریکا در آخرین روز‌های ریاست جمهوری ترامپ
تحولات بین المللی بویژه رسیدن بایدن دموکرات به ریاست جمهوری ایالات متحده و نشانه‌هایی از تلاش تهران برای آرام کردن اوضاع در رابطه با آمریکا، همگی تغییراتی است که سوالاتی را در مورد میزان و امکان پاسخ ایران به ترور سردار سلیمانی، به دنبال دارد.
رویداد۲۴ العربی الجدید نوشت: تحولات بین المللی بویژه رسیدن بایدن دموکرات به ریاست جمهوری ایالات متحده و نشانه‌هایی از تلاش تهران برای آرام کردن اوضاع در رابطه با آمریکا، همگی تغییراتی است که سوالاتی را در مورد میزان و امکان پاسخ ایران به ترور سردار سلیمانی، به دنبال دارد. سال ۲۰۲۰ از سخت‌ترین سالهای مقابله ایران با ایالات متحده بود، چرا که با ترور یکی از مهمترین مقامات ایران، یعنی سردار سلیمانی آغاز و با ترور دانشمند هسته‌ای این کشور، محسن فخری زاده به پایان رسید.
در ادامه این مطلب آمده است: با غیاب سردار سلیمانی، ایران ستون اصلی نظام سیاسی خود در ابعاد امنیتی و نظامی در منطقه را از دست داد، به این دلیل که وی نفوذ گسترده‌ای را برای ایران در منطقه پایه ریزی کرده بود، که از عراق تا لبنان، سوریه و یمن امتداد داشت. علاوه بر اینکه سردار سلیمانی باعث ائتلاف با نظام اسد در سوریه شده و در ائتلاف ایران با کشور‌هایی نظیر ونزوئلا و بولیوی در آمریکای لاتین هم نقش عمده‌ای داشت.
نبود فردی با وزنه سلیمانی، موجب خسارت‌های زیادی در دو سطح داخلی و خارجی برای سیاست ایران شد، که جبران آن به آسانی ممکن نیست، از این جهت که یافتن جایگزینی برای سردار سلیمانی واقعا دشوار است. در سطح داخلی، سلیمانی محل احترام تمام قوای سیاسی در ایران بود و تمام جناح‌ها از وی حرف شنوی داشتند، به همین دلیل، در زمان حساس فعلی که دعوای بین دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا در این کشور بالا گرفته، نیاز شدیدی به حضورش احساس می‌شود.
در این میان، پیامد‌های ترور سردار سلیمانی در سیاست خارجی ایران بیشتر احساس می‌شود، چرا که این کشور در واقع مهندس سیاست خارجی خود و رکن اصلی آن را از دست داده است. از این رو، می‌توان گفت این ترور به معنای انتقال ایالات متحده به مرحله مقابله خشن با نفوذ منطقه‌ای ایران، پس از دهه‌ها مقابله نرم است.
پیامد‌های ترور سلیمانی در نفوذ منطقه‌ای ایران در میادین مختلفی نمودار شد. چه بسا روی کار آمدن الکاظمی در عراق، که به واشنگتن نزدیکتر است، میدان مهمی برای مقابله بین ایالات متحده و ایران باشد، که منعکس کننده حالت دشواری است که سیاست ایرانی در عراق به آن رسیده است. در این بین با اینکه حکومت حسان دیاب در لبنان که مورد حمایت حزب الله بود تنها چند ماه دوام آورد، اما می‌توان گفت لبنان میدانی بود که کمترین تاثیر را از ترور سردار سلیمانی در زمینه سیاست خارجی ایران شاهد بود، چرا که همچنان تهران از طریق حزب الله و دیگر هم پیمانانش از نفوذ زیادی در لبنان برخوردار است.
بیشتر بخوانید: چرا آمریکا مجبور به تغییر سیاست‌هایش علیه ایران می‌شود؟
علیرغم تمام این انعکاس‌های داخلی و خارجی، واکنش اصلی ایران به ترور سردار سلیمانی هنوز صورت نگرفته و با وجود فرا رسیدن سالروز این ترور، به نظر نمی‌رسد انتقام ایران نزدیک باشد و همچنان مسئولان ایرانی به دنبال شرایط مناسب هستند.
ایران از توان موشکی و نظامی خوبی برخوردار است که می‌تواند پایگاه‌های آمریکا در منطقه را از بین ببرد، اما به احتمال زیاد پاسخ ایران، با اقدام آمریکا رو به رو می‌شود و ممکن است این مقابله به سطح جنگی گسترده برسد.
در این شرایط پیچیده، رفتار ایران در یک سالی که از ترور سردار سلیمانی گذشت، بویژه در هفته‌های اخیر، حاکی از به کار بستن گزینه به فرسایش بردن توان واشنگتن و بقای آن در منطقه است، که این مهم با حملات پی در پی به منافع ایالات متحده و هم پیمانان آن توسط متحدان تهران صورت می‌گیرد، به نحوی که حلقه‌های جدای مقابله، به یک درگیری فراگیر منتهی نشود.
اما ایران می‌خواهد در زمان باقی مانده از دوره ریاست ترامپ، نکاتی را در مورد ضربه زدن به آمریکا ثابت کند، چرا که شروع ریاست جمهوری جو بایدن، به احتمال زیاد با آتش بس در میدان‌های مقابله همراه خواهد بود، به این امید که آمریکا به توافق هسته‌ای بازگشته و تحریم‌های تاریخی ترامپ علیه ایران برطرف شود.
نبود فردی با وزنه سلیمانی، موجب خسارت‌های زیادی در دو سطح داخلی و خارجی برای سیاست ایران شد، که جبران آن به آسانی ممکن نیست، از این جهت که یافتن جایگزینی برای سردار سلیمانی واقعا دشوار است. در سطح داخلی، سلیمانی محل احترام تمام قوای سیاسی در ایران بود و تمام جناح‌ها از وی حرف شنوی داشتند، به همین دلیل، در زمان حساس فعلی که دعوای بین دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا در این کشور بالا گرفته، نیاز شدیدی به حضورش احساس می‌شود.
در این میان، پیامد‌های ترور سردار سلیمانی در سیاست خارجی ایران بیشتر احساس می‌شود، چرا که این کشور در واقع مهندس سیاست خارجی خود و رکن اصلی آن را از دست داده است. از این رو، می‌توان گفت این ترور به معنای انتقال ایالات متحده به مرحله مقابله خشن با نفوذ منطقه‌ای ایران، پس از دهه‌ها مقابله نرم است.
پیامد‌های ترور سلیمانی در نفوذ منطقه‌ای ایران در میادین مختلفی نمودار شد. چه بسا روی کار آمدن الکاظمی در عراق، که به واشنگتن نزدیکتر است، میدان مهمی برای مقابله بین ایالات متحده و ایران باشد، که منعکس کننده حالت دشواری است که سیاست ایرانی در عراق به آن رسیده است. در این بین با اینکه حکومت حسان دیاب در لبنان که مورد حمایت حزب الله بود تنها چند ماه دوام آورد، اما می‌توان گفت لبنان میدانی بود که کمترین تاثیر را از ترور سردار سلیمانی در زمینه سیاست خارجی ایران شاهد بود، چرا که همچنان تهران از طریق حزب الله و دیگر هم پیمانانش از نفوذ زیادی در لبنان برخوردار است.
بیشتر بخوانید: چرا آمریکا مجبور به تغییر سیاست‌هایش علیه ایران می‌شود؟
علیرغم تمام این انعکاس‌های داخلی و خارجی، واکنش اصلی ایران به ترور سردار سلیمانی هنوز صورت نگرفته و با وجود فرا رسیدن سالروز این ترور، به نظر نمی‌رسد انتقام ایران نزدیک باشد و همچنان مسئولان ایرانی به دنبال شرایط مناسب هستند.
ایران از توان موشکی و نظامی خوبی برخوردار است که می‌تواند پایگاه‌های آمریکا در منطقه را از بین ببرد، اما به احتمال زیاد پاسخ ایران، با اقدام آمریکا رو به رو می‌شود و ممکن است این مقابله به سطح جنگی گسترده برسد.
در این شرایط پیچیده، رفتار ایران در یک سالی که از ترور سردار سلیمانی گذشت، بویژه در هفته‌های اخیر، حاکی از به کار بستن گزینه به فرسایش بردن توان واشنگتن و بقای آن در منطقه است، که این مهم با حملات پی در پی به منافع ایالات متحده و هم پیمانان آن توسط متحدان تهران صورت می‌گیرد، به نحوی که حلقه‌های جدای مقابله، به یک درگیری فراگیر منتهی نشود.
اما ایران می‌خواهد در زمان باقی مانده از دوره ریاست ترامپ، نکاتی را در مورد ضربه زدن به آمریکا ثابت کند، چرا که شروع ریاست جمهوری جو بایدن، به احتمال زیاد با آتش بس در میدان‌های مقابله همراه خواهد بود، به این امید که آمریکا به توافق هسته‌ای بازگشته و تحریم‌های تاریخی ترامپ علیه ایران برطرف شود.
منبع: انتخاب
خبر های مرتبط
