از تخریب تا تغییر کاربری خانههای میراثی تهران
رویداد۲۴ به گزارش تهران رسانه؛ در دهههای گذشته وقتی خانهای قدمت دار یا به قول معروف قدیمی میشد اولین چیزی که به ذهن همه میآمد این بود "بکوبیم بسازیمش"؛ این اتفاق بیشتر هم گریبان خانههای قدیمی و بعضا تاریخی را میگرفت که در آن زمان نه مالک نسبت به قدمت آن حساسیت داشت و نه هیچ ارگان دیگری.
اما کم کم ورق برگشت توجه به خانههای قدیمی با معماری خاص به کمک شهرداری تهران و سازمان وقت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در قالب دیگری تعریف شدند و خیلی از خانهها به دلیل داشتن سبقه تاریخی در قالب قانون و مادههای قانونی از چنگال کسانی که در طمع ساخن برج به جای این خانهها بودند رها شدند؛ اما از آنجاییکه در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد گاهی برخی از این خانهها در بی خبری شهرداری و میراث فرهنگی طعمه دست بساز بفروشها میشد و تا این دو نهاد خبردار میشدند از آن خانه یا خانهها فقط تلی خاک به جا مانده بود.
از خانه ثابت پاسال تا خانه نیما
اگر تهرانی باشید و کمی با تاریخ این شهر آشنا باشید قطعا نام خانه ثابت پاسال به گوشتان خورده است البته خانه نه عمارتی عظیم در دل شمال تهران که بنا و معماری آن بعد از گذشته دهههای مختلف هنوز هم بنای متفاوتی دارد و میتوان به جرات گفت که شبیه آن تاکنون ساخته نشده است.
این خانه هم در طی سالهای گذشته در کشاکش دعوای کسانی که به دنبال به دست آوردن ملک آن برای ساخت و ساز قرار داشت که خوشبختانه با تلاشهای میراث فرهنگی در فهرست آثار ملی قرار گرفت و از خطر تخریب و نابودی دور ماند.
بنای ثابت پاسال که با عنوان «کاخ ورسای ایران و یا قصر سنگی» از آن یاد میشود، متعلق به ایرج ثابت پسر حبیبالله ثابت (معروف به ثابت پاسال) سرمایهدار ایرانی در پیش از انقلاب بود این ساختمان به عنوان بزرگترین خانه تهران در انتهای شمالی خیابان افریقا قرار دارد.
معماری آن از روی الگوی معماری قصر پتی تریانو در ورسای ساخته شده است.
کاخ پاسال تهران اگر چه از ظاهر شبیه به قصرهای فرانسه است، ولی در تزئینات آن هنرهای ایرانی به کار رفته است، این خانه پیش از انقلاب، گرانترین و بزرگترین خانه شهر تهران بشمار میرفت که ارزش آن در آن زمان ۱۵ میلیون دلار برآورد شده بود.
اما این خوش شانسی همیشه با همه خانههای تاریخی یار نبوده است، همین چند هفته پیش بود که خبر تخریب احتمالی خانه نیما یوشیج در منطقه یک تهران خبرساز شد، این خانه سال هاست که مالک جدیدی دارد و با اینکه شهرداری به دنبال خریدن و تملک آن بود، اما گویا هنوز این امر محقق نشده و همسایههای نیما از رفت و آمدهای مشکوک برج سازان در این محله خبر میدهند و از مسئولان میخواهند هر طور شده این خانه تاریخی که یادگار حضور یکی از شاعران نامی و معروف ایرانی است را هر طور شده حفظ کنند، اما خبری خوشی در این باره منتشر نشد.
تخریب خانه توران و نظام عامری
اگر کمی تاریخ را مرور کنید متوجه میشوید که برخی از بناهای ساخته شده در تهران که قدمت تاریخی دارند را نه میتوان ارزش گذاری مادی کرد و نه دیگر میتوان مانند آن را ساخت، اما متاسفانه سودجویان بی توجه به این همه ارزش تاریخی و معنوی تیشه به ریشه آن زدند و حالا هیچ اثری از آن ابهتهای تاریخی نیست.
یکی از خانههای معروف و مشهور تهران به نام خانه توران بود که سالها پیش در مدت کوتاهی دستور تخریب آن صادر شد و کسی هم نتوانست کاری انجام دهد. «ملکه توران»، همسر سوم رضاشاه بود..
وقتی «نظام عامری»، معمار پیشکسوت و تنها شاگرد ایرانی «فرانک لویید رایت» سال ۹۵ از دنیا رفت کمتر از یک ماه، یکی از آثار او طوری زیر سنگینی لودرها با خاک یکسان شد که انگار هرگز وجود نداشت. آنطور که «آرش طبیب زاده»، پژوهشگر تاریخ معماری و سرپرست پروژه تاریخ شفاهی معماری معاصر ایران میگوید: «این ساختمان که در خیابان ولیعصر، رو به روی رستوران لوکس طلایی قرار گرفته، خانه حبیب الله کهنی بود، از سرمایه داران قدیمی تهران. ساختمان موزه دفینه در میرداماد و کاخ شمس پهلوی در مهرشهر از آثار شاخص اوست.»
خانههایی که دیگر خانه نیستند
تقاطع خیابان ایرانشهر و سمیه محل قرار گرفتن یکی از خاصترین بناهای این محله است. خانهای ویلایی که در دوره پهلوی دوم ساخته شده حسابی خودنمایی میکند. یک ویلای خاص با تزیینات منحصربهفرد که حتی حالا با وجود تعرض به بخشهایی از آن همچنان دیدنی است. این بنا متعلق به تاجر ارمنیای به نام توماس توماسیان بوده است. بنایی ارزشمند که حالا تبدیل به مصالح فروشی شده است. توماسیان خانه خود را در سال ۱۳۵۵ برای استفاده در امور فرهنگی به نفع کلیسای مقدس گریگوری ارامنه وقف کرده بود. او در وقف نامه خواسته بود که این بنا با نام همسرش به عنوان خانه فرهنگ ژنیا توماسیان شناخته شود. با این وجود این بنا پس از انقلاب توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد و متروکه باقی ماند. خانه توماسیان در سال ۱۳۸۳ با شماره ۱۱۳۷۷ در فهرست آثار ملی ثبت شد. بر اساس اخبار منتشر شده این بنای تاریخی با شکایت به دیوان عدالت اداری از ثبت ملی خارج شده و همینطور توسط بنیاد مستضعفان به مالک شخصی واگذار شده است.
این بنای ارزشمند در حال حاضر تبدیل به مصالح فروشی شده و مالک نیز تغییرات در جزییات معماری این بنا داده است. این بنا توسط معمار و نقاش ارمنی ادمان ایوازیان ساخته شده است. ایوازیان یکی از نقاشهای سرشناس ارمنی است که در انجمن نقاشان سلطنتی بریتانیا عضویت داشته و بهار امسال به دلیل ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. او در این بنای ارزشمند نقاشی دیواری عظیمی از یک واقعه مذهبی بر جای گذاشته است. نقاشیای که با توجه به شرایط فعلی بنا در خطر نابودی قرار دارد.
از طرف دیگر چند سال پیش هم خبری آمد که خانه پروین اعتصامی تبدیل به ارگاه مبل سازی شده است. این خبری است که نصرالله حدادی، پژوهشگر تاریخ تهران چند سال پیش اعلام کرد و از بی توجهی به تنها میراث پروین گفت. آن هم در شرایطی که خانههای تاریخی دیگر تهران اوضاع بهتری ندارند.
خانه صدساله پروین سالها قبل مالکان آن را سه قسمت کردند و با وجود ثبت ملی بنا، یکی از بخشهای خانه از ثبت خارج شده است. از سوی دیگر سازمان میراث فرهنگی دو سال قبل مرمت بخشهایی از خانه پروین اعتصامی را انجام داد. با این حال در آن زمان بهروز جلالی معاون وقت میراث فرهنگی استان تهران گفته بود میراث فرهنگی بودجهای برای خرید خانه ندارد و جز مرمت مشارکتی بخش میانی این خانه که با کمک ۵۰ درصدی مالک و ۵۰ درصدی سازمان انجام میشود کاری از ما ساخته نیست
زمانی که این خبر در سال ۹۲ روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت معلوم شد سه ماه قبل هم خانه تاریخی بنان تخریب شده است.
سرنوشت مصوبه الزام شهرداری تهران به میراث معماری معاصر تهران چه شد؟
نوزدهم بهمن سال جاری علی اعطا سخنگوی شورای شهر تهران در جلسه علنی این شورا گفت: هر ده روز یکبار خبر تخریب یکی از بناهای میراثی را که هویت کالبدی و منظری تهران است را میشنویم.
او تاکید کرد: در تاریخ ۲۱ اردیبهشت امسال، شورای شهر مصوبهای را تحت عنوان «الزام شهرداری تهران به ارائه لایحه حفاظت از میراث معماری معاصر شهر تهران» داشت که این مصوبه با رویکردهایی همچون سیاستهای مالی و کالبدی جهت حفاظت از این آثار و پیگیری ثبت برخی از آثار در فهرست میراث فرهنگی اکثریت آرا را کسب کرد و اقداماتی هم اخیرا در معاونت معماری و شهرسازی انجام شده، اما مشهود است که با چنین سرعتی این کار به سرانجام نخواهد رسید.
باید منتظر شد و دید که این مصوبه تا چه میزان میتوان جان خانههای قدیمی تهران را از خطر تخریب و نابودی نجات دهد.