محتملترین سناریوی احیای برجام چیست؟
رویداد۲۴ العربی الجدید در مطلبی به قلم مروان قبلان نوشت: نشانه های محکمی وجود دارد که حاکی از نزدیکی زمان بازگشت به توافق هسته ای بین ایران و ایالات متحده است و احتمالا این مهم قبل از پایان دولت روحانی محقق می شود. ایران به دنبال رفع تحریمهاست، چرا که این مساله تاثیر ویران کننده ای بر اقتصاد این کشور است.
در ادامه این مطلب آمده است: از سوی دیگر، ایالات متحده هم خواهان بازگشت به توافق است، به این دلیل که نگران است ایران در نبود نظارت بین المللی که برجام ضامن آن است، بتواند به مرحله تولید بمب اتمی برسد و این به معنای سوق یافتن به سمت جنگی است که آمریکا ناچار و مجبور به ورود به آن می شود، در حالی که تمرکز واشنگتن باید متوجه چین و افزایش قدرت آن باشد. این مساله همچنین تلاشهای واشنگتن برای توقف جنگ در یمن، فشار بر عربستان برای ورود به مذاکره با ایران و نقش پنهان آمریکا در سرنگونی دولت نتانیاهو و تلاش برای کاهش تنشها در منطقه را تفسیر می کند.
کاهش تنش ها در منطقه خاورمیانه، به زعم واشنگتن می تواند مانعی برای افزایش نفوذ روسیه و چین در منطقه ای باشد که همواره منافع حیاتی آمریکا را در خود جای داده است. علاوه بر اینکه آمریکا نگران نزدیکی چین و ایران است، که با امضای معاهده استراتژیک بین دو کشور در ماه مارس، به اوج خود رسیده است.
اما ایالات متحده چالش دیگری هم پیش روی خود دارد، چرا که احیای توافق هسته ای می تواند یک مشکل آمریکا که مربوط به جلوگیری از ورود به جنگ با تهران باشد را حل کند، اما این مساله به معنای حل مشکل متحدان واشنگتن نبوده و برای استقرار امنیت در منطقه کافی نیست، از این جهت که برنامه های موشکی و سیاستهای منطقه ای ایران را در خود جای نمی دهد.
برنامه های موشکی ایران، از نظر هم پیمانان واشنگتن خطرناکتر از برنامه های هسته ای آن است، به این دلیل که سلاح اتمی برخلاف موشکها، یک سلاح بازدارنده است، نه یک سلاح هجومی.گذشته از اینکه تا کنون تنها یک بار از سلاح اتمی استفاده شده است.
بیشتر بخوانید: سرنوشت توافق هستهای پس از انتخابات ایران چه میشود؟
دولت بایدن می داند که اگر برای تعامل با تنش ها در منطقه و احتمالات مقابله ای که همچنان وجود دارد تلاش نکند، این دو امر ادامه می یابد و به همین دلیل به دنبال آن است تا به هم پیمانان خود اطمینان بدهد که احیای توافق هسته ای تنها مرحله اول است و پس از آن، مرحله دیگری می آید که در آن، مذاکرات در مورد برنامه های موشکی ایران و سیاستهای منطقه ای اش شروع می شود.
اما همه می دانند که به مجرد رفع تحریمهای تهران، مرحله بعدی در کار نخواهد بود، چرا که تحریمها اهرم فشار واشنگتن بر ایران است و با برطرف شدن آن، انگیزه ای باقی نمی ماند تا ایران برای بررسی پرونده منطقه ای و برنامه های موشکی اش وارد مذاکره شود. به همین دلیل، مذاکرات به تاخیر افتاده و پیچیده شده است، واشنگتن خواستار رفع جزئی تحریمهاست تا مقداری از فشار تحریمها را برای اثرگذاری بر تهران حفظ کند و آن را مجبور به مذاکرات جدید نماید. ایران هم از این مساله آگاه است، از این رو برای رفع تمام تحریمها اصرار دارد و نمی خواهد در خصوص چیزی خارج از برنامه های هسته ای اش وارد گفتگو شود.
این معضل چگونه حل می شود؟ آیا اساسا قابل حل است؟ ممکن است، به شرطی که نخبگان حاکم بر منطقه بتوانند این حقیقت را مسجل کنند که درگیری تنها باعث نابودی منطقه و تفکیک دولتها می شود و هیچ کس نمی تواند از پیامدهای آن در امان باشد، تمام دولتهای منطقه از شکنندگی داخلی رنج می برند، ولو اینکه نشانه هایی از اقتدار خود را به خارج نشان دهند. همانطور که ایرانی ها هفته گذشته خستگی خود از مشکلات داخلی را نشان دادند، عربها هم خسته هستند.
چه بسا زمان آن رسیده است تا یک نشست صلح منطقه ای برگزار شود که در آن تمام تمدنهای بزرگ، اعم از عرب و فارس و ترک برای تعیین حد و حدودی برای ساختن زندگی ملتهای منطقه، با یکدیگر هم داستان شوند. در این رابطه، دولت بایدن می تواند عنصر مفیدی باشد، از یک سو برای سرد کردن درگیریهای منطقه تلاش می کند و از سوی دیگر، برای مهار سرکشی اسرائیل از ورود به یک ماجراجویی می کوشد، درگیری که می تواند باعث انفجار منطقه شود. این تزی است که شایستگی بحث و بررسی های بعدی را دارد.