تاریخ انتشار: ۱۳:۴۵ - ۲۶ تير ۱۴۰۰

درسی که باید از کشور‌های دوست آموخت!

جمهوری اسلامی باید بعد از ۴ دهه تکلیف خود را به خاطر منافع ملی و در چارچوب شناخت واقعی‌تر از جهان بین الملل روشن کند که آیا غرب در سیاست خارجی ایران محل اعتناء و بازی برد-برد هست یا خیر؟

درسی که باید از کشور‌های دوست آموخت!

رویداد۲۴ سجاد بهزادی*- به تازگی روایتی از جهانگیری معاون اول رئیس جمهور از بدعهدی کشور‌هایی که او آن‌ها را دوست ایران می‌داند در همراهی تحریم‌های آمریکا منتشر شده است که می‌تواند درسی برای دولت‌های آینده در ایران باشد.

جهانگیری می‌گوید "ما از خون فرزندان خود برای برخی کشور‌ها گذشتیم، اما آن‌ها ما را تنها گذاشتند. چین، هند و روسیه می‌گفتند منافع ملی مان اجازه نمیدهد علیه آمریکا اقدام کنیم. ما نمی‌توانستیم همسایگان و کشور‌های دوست و نزدیکترین دولت‌ها به خودمان را قانع کنیم که آقا این پولمان را بدهید، می‌گفتند نه نمیشه آمریکا اذیت می‌کند. "

"منافع ملی مان اجازه نمی‌دهد علیه آمریکا اقدام کنیم. " این حرف نهایی نزدیک به تمام کشور‌هایی است که جمهوری اسلامی فکر می‌کند با آن‌ها دوست است وحتی به قول جهانگیری "از خون فرزندان خود برای آن کشور‌ها گذشتیم. " عبارت خیلی کوتاه است، اما می‌تواند درس بزرگی برای دولت‌ها در ایران و همچنین بازتعریف منافع ملی ما در حوزه بین الملل باشد.

همه می‌دانیم روابط کشور‌ها در جهان و نوع رویکرد آن‌ها بر اساس منافع شان تعریف شده است ومنافع دولت‌ها نیز بر اساس منافع ملت‌ها تنظیم می‌شود.

به عنوان مثال در مورد دو کشور چین و هند که جهانگیری از آن‌ها در سخنان خود نام برده است و انتظار نداشته این دو کشور با تحریم‌های آمریکا علیه ایران همراهی کنند، قصه بسیار روشن است.

چین و هند، مسیر توسعه و منافع ملی خود را سال‌ها به گونه‌ای تنظیم کرده اند که مهم‌ترین اولویت‌شان رشد و توسعه اقتصادی است وهیچ عاملی نباید ذره‌ای برای این رشد وتوسعه، نقش دست انداز داشته باشد. چینی‌ها وهندی‌ها در عرصه بین الملل سالهاست به گونه‌ای برنامه ریزی می‌کنند که ثروتمند باشند، تولید ودرآمد سرانه خود را بالا وبالاتر ببرند. کالای خود را در تمام جهان صادر کنند و با توجه به جمعیت بالایی که دارند نمی‌خواهند فقیر بمانند. به همین دلیل در صنعت و آی‌تی و ارتباطات وسیع جهانی سرمایه‌گذاری گسترده کرده اند و طی سال‌های گذشته توانسته اند راه‌های بسیار پرفراز و نشیبی را به شکل موفقیت‌آمیز طی کنند.

معلوم نیست دولت وحاکمیت در جمهوری اسلامی براساس کدام فرمول بین المللی انتظار دارد که این دو کشور منافع ملی کشور خود را به خاطر همراهی با ایران و دهن کجی به امریکا به خطر بیندازند؟

ما در عرصه بین المللی هنوز نیاموخته‌های زیادی داریم که باید بیاموزیم. برجام یک آزمون مهمی در این ارتباط بود. هنوز پس از سال‌ها اتفاق نظری یکسان در مورد برجام وجود ندارد که آیا این توافق مهم، تامین کننده منافع ملی بوده است یا خیر؟ نماینده‌ای که سند برجام را در مجلس آتش زد اکنون می‌گوید در دولت جدید اجرائی می‌شود!

محمد جواد ظریف، وزیر خارجه در گزارش ۲۶۲ صفحه‌ای که در قالب ۱۴ بخش تنظیم شده، گویی آخرین حرف‌های خود را با مردم بیان کرده است. بر اساس گزارش وزارت خارجه ایران، این وزارتخانه در مورد برجام و دیگر منافع ملی، هشت سال ناسزا شنیده، خون دل خورده و بر سر اتهامات ناروا دم برنیاورده. " آیا اینطوری می‌خواهیم دیگر کشور‌ها را بر سر منافع ملی خود همراهی کنیم واز آن‌ها انتظار داشته باشیم از منافع ملی خود عبور کنند؟

به قول دکتر سریع القلم تا زمانی که "هر ایرانی برای خودش یک جزیره است و دستور کار خودش را دارد، در حالی که در کشور‌های پیشرفته یک دستور کار جمعی وجود دارد و برنامه‌های شخصی در حداقل است... " شما نمی‌توانید منافع ملی خود را به صورت روشن در حوزه بین الملل تعریف و انتظار به همراهی دیگران داشته باشید.

جهانگیری در بخش دیگری از اظهارات خود وقتی می‌گوید " ما نتوانستیم همسایگان و کشور‌های دوست و نزدیک‌ترین دولت‌ها به خودمان را قانع کنیم که آقا این پول مان را بدهید. می‌گفتند نه نمیشه آمریکا اذیت می‌کند؛ "جهانگیری نامی از عراق نبرد، اما این کشور می‌تواند مصداق حرف ایشان باشد.

زیرا که ایشان با صراحت بیان کردند "ما از خون فرزندان خود برای برخی کشور‌ها گذشتیم، اما آن‌ها مارا تنها گذاشتند. " باید گفت عراق هم یاد گرفته است روابط خود را بر اساس منافع خود با آمریکا تنظیم کند و نه تنها پول ما را نمی‌دهد بلکه بعنوان مثال در جدید‌ترین رویکرد ملی خود مدعی است "ایران آب رودخانه‌ها را قطع کرده است، شکایت می‌کنیم. "

چند وقت پیش محمد اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان نیز در حالی که طالبان وضعیت قدرت را در آن کشور در هاله‌ای از ابهام فرو برده است، گفته بود کشورش دیگر نمی‌خواهد "آب مفت به ایران بدهد. " وموضوع آب در برابر نفت را مطرح کرده بود.

همه این اتفاقات نشان می‌دهد که چگونه کشور‌ها از توسعه نیافته‌ها مانند افغانستان وعراق گرفته تا قدرت‌ها مانند چین، هند و روسیه؛ منافع کشور خود را بر اساس منافع و اصول ثابت خود تنظیم می‌کنند و در حوزه‌های بین المللی تلاش می‌کنند جمع‌گرا باشند وتفاهم داشته باشند.

جمهوری اسلامی باید بعد از ۴۰ سال این موضوع را یک بار دیگر به خاطر منافع کشور خود در چارچوب شناخت واقعی‌تر از جهان بین الملل مرور کند وآن اینکه آیا غرب در سیاست خارجی ایران محل اعتناء و بازی برد-برد هست یا خیر؟

اگر نزدیکی مقطع‌ای ما با غرب وآمریکا در مواردی مانند برجام، تاکتیکی است و اساسا تضاد با غرب و نزدیکی با شرق، رکن نظام جمهوری اسلامی است پس چرا حتی همان کشور‌های شرق و همسایه‌ها نیز طبق گفته معاون اول رئیس جمهور، ما را سر بزنگاه تنها می‌گذارند؟

بنظر می‌رسد راهی جز این نیست که نیاز‌هایی که از بستر اجتماعی وجامعه برمی‌خیزد، مؤلفه تأثیرگذار برتر در اصول و سیاست‌های کلان داخلی و بین المللی جمهوری اسلامی باشد. از طرفی هم نمی‌توان نظام بین‌الملل را یک چارچوب مبتنی بر "توطئه" دانست و بعد انتظار داشت با منافع ما همراهی شود. سخنان جهانگیری نشان داد که ما امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند مرور ایدئولوژی‌های خود در نظام بین الملل هستیم.

*دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: چین ، هند
نظرات شما