قصه پرغصه اقدام به خودکشی دختران نوجوان یاسوجی
خودکشی پدیده شوم اجتماعی که برخی افراد به دلایل مختلف دست به این اقدام ناپسند میزنند و در فرهنگهای مختلف از آن به صورتهای متفاوت تعبیر و تفسیر میشود.
خودکشی!!!!!!!!
کلمه ای که شاید قدیم الایام به گوش کسی می رسید از
شدت غم انگیز بودن این موضوع روزها کسانی که با این جریان در ارتباط بودند
شوک زده می ماندند.
طی شش ماه گذشته هم خبر های زیادی از افزایش خودکشی
در کهگیلویه و بویراحمد به گوش رسید و افزایشی که تنها آمار خودکشی های
منجر به فوت را نشان می دهد و خودکشی های ناموفق را به خفا کشانده است.
طی روز های گذشته آنقدر این کلمه به گوش مردم رسیده است که می شود گفت قبح این آسیب شکسته شده و برای مردم عادی به نظر می رسد.
روز
گذشته که به دلیل بیماری مادرم در بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج حضور
داشتم با چهار نفر از دختران نوجوانی که اقدام به خودکشی کرده بودند و
خوشبختانه در این امر ناموفق بودند رو به رو شدم.
کنجکاو شدم تا از آنها
دلیل اقدام به خودکشی شان را جویا شوم که یکی از انها که حدود ۲۰ سال
داشت و قرص مصرف کرده بود مسائل عشق و عاشقی و شکست در این زمینه را دلیل
این کار عنوان کرد.
دختر ۱۴ ساله عشایری دیگری که در بیمارستان امام سجاد یاسوج بستری بود دلیل اقدام به خودکشی خود را دعوا با پدر سالخورده اش بیان کرد.
زن خانه داری که برای خودکشی سم مصرف کرده بود و حال خوشی نداشت نیز در این بیمارستان بستری شده بود.
به گفته یکی از دانشجویان پزشکی مشغول در بیمارستان امام سجاد یاسوج روزانه شاید چندین نفر به دلایل مختلف اقدام به خودکشی می کنند و شایدانگیزه آنها از این کارهم ترساندن خانواده های خودشان است که متاسفانه خیلی از آنها هم زیاده روی و فوت می کنند. زن مسنی را در بخش اتفاقات بیمارستان امام سجاد دیدم که با ظاهری فقیرانه این طرف و آن طرف می رود و دلشوره ای عجیبی داشت خبر از یک حادثه تلخ برای این مادری که مشخص است چقدر رنج کشیده می دهد.فقط نگاهش کردم و به نزد مادرم بازگشتم.
در این حین بود که دختر ۱۴ ساله ای را همراه همان مادر به بخش آوردند که از همان بدو ورود به بخش من را با پرستار بخش اشتباه گرفتند و درخواست کمک کردند و من هم دست رد به سینه آنها نزدم.
بعداز اینکه مریم ۱۴ ساله را بر روی تخت خواباندم از او پرسیدم که چرا به بیمارستان آمده گفت، می خواستم خودکشی کنم،جمله ای که به محض شنیدن آن در چشمان مریم نگاه کردم و پشیمانی را از چشمانش خوب می فهمیدم.
کناراو ماندم تا مادرش رفت و داروهایش را از داروخانه بگیرد در این حین که حال مریم نشان می داد به من اعتماد کرده است با او سر صحبت را باز کردم .
دلیل خودکشی اش را از همان ابتدا پرسیدم که در جوابم گفت: با پدرم دعوایم شده و تنها به خاطر اینکه به من گفت دوست ندارم زیاد به خانه فامیل بروی و بیرون از خانه باشی ناراحت شدم و دست به این کار زدم.
این دختر چهارده ساله با اشک قرص هایی را که خورده بود از کیفش بیرون کشید وبه من داد و گفت، ۷۰ حبه قرص مصرف کرده که بعد از پرستارش شنیدم که نه خیلی کمتر از آن قرص خورده است وگرنه با ۷۰ حبه قرص الان زنده نبود.
مریم با بیان اینکه در یکی از روستا های اطراف یاسوج زندگی می کنند و زنی که با او به بیمارستان آمده مادر واقعی او نیست و همسراول پدرش است،گفت: مادرم وقتی من به دنیا آمدم از پدرم جدا شد واین زن من را بزرگ کرد با این حال برخی مواقع با من دعوا می کند و از مادرم بد می گوید و من خیلی ناراحت می شوم.
وقتی از او پرسیدم که چرا راه خودکشی را انتخاب کرده،گفت:دیگر از زندگی خسته شده ام.وقتی خانواده ام را می بینم خواهر و برادر هایم که به دلیل بی سوادی وفقر باید زجر بکشند و خودم هم که تا پنجم ابتدایی بیشتر درس نخوانده ام باید در خانه بمانم و اجازه بیرون رفتن هم ندارم دیگر انگیزه ای برای ادامه زندگی برایم نمانده و آرزو دارم هر چه زود تر بمیرم.
وقتی به حرفهایش خوب گوش می دادم متوجه شدم که چشم هایش روی هم رفته و خوابش می برد به او گفتم بخوابد تا کمی آرام بگیرداما از حالش خوب می فهمیدم که از ترس اینکه بخوابدودیگر بیدار نشود نمی خوابد.
سعی کردم مریم را تنها بگذارم و به نزدمادرم بازگشتم. بعد از یک ساعت پیرمردی را دیدم که در راه روی بیمارستان قدم میزند و دست هایش را زیر بغل گرفته و از شدت ناراحتی یک جا بند نمی شود از هراسی که در چشمانش موج می زد فهمیدم با مریم ارتباطی دارد خواستم جلوتر بروم و از او سوال بپرسم که دیدم مادرخوانده مریم نزد او آمد و چیزی به او گفت که کمی آرام گرفت و روی صندلی نشست .سر گردانی وپشیمانی را خوب می شد از چهره این پدر نزدیک به ۷۰ الی ۸۰ ساله فهمید پدری که کلاه نمدی خودرا بر می دارد و هی روی سر خود می گذارد.
از او پرسیدم چرا نزد مریم نمی روی و حالش را نمی پرسی درجوابم گفت: طاقت دیدن حال و روزدخترش را ندارد ومی ترسد مریم با دیدن او ناراحت شود.
با جواب این پدررنج دیده قانع شدم و نخواستم که بیشتر از این او را سوال پیچ کنم و به اتاق برگشتم.
هنوز ذهنم درگیرافرادی است که اقدام به خودکشی می کنند اینکه چه چیزی می تواند یک انسان را آنقدر از زندگی خسته و نا امید کند که حاضر می شود جان خود را بگیرد در حالی که خودکشی در احکام ما یک گناه نابخشودنی و قتل نفس محسوب می شود.
هرچند در ده های گذشته خودکشی در استان کهگیلویه و بویراحمد یک امر مذموم به شمار می رفت و این پدیده تنها به صورت موردی در برخی خانواده ها که توان مقابله و پیشگیری به نحو مطلوب وجود نداشت اتفاق می افتاد اما هم اینک روند پایان دادن به زندگی در اوج جوانی در این استان شدت یافته و جوانان این دیار بنا به دلایل مختلف بیکاری، اعتیاد، شکست عشقی، افسردگی، اختلافات خانوادگی و ... به بن بست می رسند.
بی توجهی مسئولان ملی و استانی به امور جوانان در تمامی حوزه ها در استان کهگیلویه و بویراحمد با وجود هشدارهای مدیرکل پزشکی قانونی استان مبنی بر روند فزاینده خودکشی ها در این استان نیز مزید بر علت شده و متولیان امر با درک حقیقت خودکشی ها هرگز از خواب بیدار نمی شوند تا در این زمینه چاره ای اساسی بیندیشند.
هرچند برگزاری نشست های تخصصی توسط مسئولان کهگیلویه و بویراحمدی به منظور کاهش آسیب های اجتماعی و کاهش خودکشی جوانان دنبال می شود اما به دلیل اجرایی نشدن مصوبات ، مقطعی بودن فعالیت ها و انداختن توپ تقصیر در زمین یکدیگر ، هرگز نتوانسته اندک تاثیری در جامعه برجای بگذارد.
رتبه چهارم کهگیلویه و بویراحمد در زمینه خودکشی خود گواه این مدعاست که باید در این استان چاره اندیشی شود زیرا در استانی که استعداد یک پدیده منفی یا مثبت بوجود بیاید قطعا روند کاهش و یا افزایشی پیدا می کند و تاثیرات خود را نیز برجای می گذارد.
به گفته مدیرکل پزشکی قانونی استان؛ کهگیلویه و بویراحمد به لحاظ خودکشی رتبه چهارم را در کشور دارد و سال ۹۴ نیز خودکشی در این استان نسبت به سال قبل از آن ۳۵ درصد افزایش داشته است و با روند این شش ماهه گذشته آمار ها نیز افزایش داشته است.
کامروز امینی افزود: نرم کشوری خودکشی در سنهای زیر ۱۸ سال ۷ .۸ درصد بوده اما در استان کهگیلویه و بویراحمد ۲۴ درصد است و این افراد خودکشی با طناب و سلاح گرم را برای خود انتخاب می کنند.
وی با بیان اینکه در استان کهگیلویه و بویراحمد ۲۲ درصد با سلاح گرم اقدام به خودکشی میکنند، افزود: بویراحمد و دنا بر حسب جمعیت در صدر خودکشیها قرار دارد.
امینی ابراز داشت: آمار کنونی خودکشیها در استان نگران کننده است که باید مسوولان برای جلوگیری از این روند تدابیر ویژهای بیندیشند.
واکنش مدیرکل بهزیستی استان به انتشار اخبار و تصاویر خودکشی در فضای مجازی
علی موسوی امجد مدیرکل بهزیستی استان کهگیلویه و بویراحمد نیز با بیان اینکه هویت یابی یکی از دلایل خودکشی جوانان است، اظهار کرد: نباید جزئیات و اخبار مربوط به خودکشی ها در فضاهای مجازی مطرح شوند تا تشویقی برای خودکشی در استان کهگیلویه و بویراحمد به حساب آید.
موسوی امجد در ادامه تاکید کرد: ارائه آمار خودکشی تمجیدی برای خودکشی است و نباید در فضای مجازی عکس و خبر خودکشی اعلام شود.
وی با اشاره به برگزاری برنامه های پیشگیری از آسیب های اجتماعی و خودکشی در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد، گفت: نمایش خیابانی، کارگاه های آموزشی مداخله در بحران خودکشی، فیلم مستند خودکشی و آموزش های مهارت زندگی در مراکز مشاوره استان از جمله برنامه هایی است که تاکنون در این زمینه انجام شده است.
به نظر می رسد مخالفت با انتشار دادن تصاویر و خبرهای مربوط به خودکشی در استان تنها پاک کردن صورت مسئله است و باید با شناسایی علل و زمینه این پدیده از وقوع آن پیشگیری کرد.
باورهای غلط و بیتوجهی به جوانان در بین خانوادهها
بنابر این گزارش؛ استان کهگیلویه و بویراحمد که دارای آداب و رسوم غنی است و مردمان سراسر کشور آنها را به مردمان شجاع، دلیر، مهماننواز و سخت کوش میشناسند ولی اکنون دچار یک سری تغییرات فرهنگی و اجتماعی شدهاند که بدون شک اگر مسئولان و مردم در این خصوص چارهاندیشی نکنند در آینده با مشکلات جدیتر روبرو خواهیم شد. در گذشته خانوادهها از اینکه فرزندانشان خودکشی کنند، شرم داشتند و بزرگان نیز به مراسمهای ختم این افراد نمیرفتند اما اکنون مراسمهایی گرفته می شود که خود به نوعی ترغیب کننده است در حالی که خانواده ها برای کم کردن بار عذاب وجدان خود مراسمهای آنچنانی میگیرند.