صفايي فراهاني:روحاني شعبده باز و جادوگر نيست
رویداد۲۴-پايگاه راي آقاي روحاني در سال۹۲ چه تفاوتي با سال۹۶ كرده است؟آيا تودههاي مردم مانند نخبگان جامعه ميتوانند دستاوردهاي دولت حسن روحاني را تحليل كنند؟اگر شخص ديگري بجز حسن روحاني در سال۹۶ به رياستجمهوري برسد كشور با يك فرصت جديد روبه رو ميشود يا يك خطر؟حسن روحاني براي اقناع و توجيه افكار عمومي درباره عملكرد دولت خود در ماههاي باقيمانده تا انتخابات رياستجمهوري چه تدابيري بايد بينديشد؟ براي پاسخ به اين سوالات با مهندس محسن صفايي فراهاني نماينده مجلس ششم، قائم مقام وزارت صنايع و رئيس فدراسيون فوتبال در دولت اصلاحات گفت وگو كرديم. مهندس صفايي فراهاني به«آرمان امروز» میگوید:«ما ۳۷ سال دچار تورم دورقمي بوديم. با اين وجود دولت آقاي روحاني موفق شده در يك شرايط بحراني تورم كشور را به تورم يك رقمي برساند. بدون شك اگر اين اقدام در دولت احمدينژاد صورت ميگرفت «جشن ملي» اعلام ميكردند، اما چون اين اتفاق در دولت آقاي روحاني رخ داده برخي اين مساله را كتمان ميكنند و حاضر نيستند اين موفقيت ملي را بپذيرند». متنگفتوگوي «آرمان امروز» با محسن صفايي فراهاني را ميخوانيد:
به نظر شما آي جريان اصلاحات به همان شكل كه در سال۹۲ از آقاي روحاني حمايت كرد در انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ نيز حمايت ميكند؟
به نظر من اصلاحطلبان در مقابل آقاي روحاني كانديدا معرفي نخواهند كرد. شرايط سياسي كشور به شكلي است كه معرفي كانديداي مستقل از طرف اصلاحطلبان در نهايت به ضرر كشور تمام خواهد شد. در سال۹۲ اصلاحطلبان بدون هيچ قيد و شرطي از آقاي روحاني حمايت كردند و تنها انتظاري كه از آقاي روحاني داشتند اين بود كه كشور را در مسير صحيحي مديريت كند تا وضعيت زندگي مردم بهتر از گذشته شود. هدف اصلي جريان اصلاحات تحقق منافع ملي و بهبود زندگي مردم است و با كسي دعواي سياسي ندارد. به همين دليل هر فردي اعم از اصلاحطلب يا اصولگرا كه بتواند كشور را به صورت عقلايي مديريت كند و در مسير حل مشكلات مردم حركت كند مورد حمايت اصلاحطلبان قرار خواهد گرفت. آقاي روحاني داراي خاستگاه اصولگرايي هستند واين مساله از ابتدا براي اصلاحطلبان محرز و مشخص بود. در نتيجه اين نكته كه آقاي روحاني در طول سه سال گذشته به صورت علني عنوان نكردند كه با جريان اصلاحات ارتباط دارند مسالهاي كاملا طبيعي است و جاي هيچگونه گلايه و شكايتي وجود ندارد. عملكرد آقاي روحاني در سه سال گذشته در راستاي منافع ملي و مردم بوده و همين مساله براي حمايت اصلاحطلبان و ساير جريانهاي معتدل كشور از آقاي روحاني در انتخابات آينده كافي است. به نظر من كليت مسير دولت آقاي روحاني منطقي و مبتني بر عقلانيت بوده است. با اين وجود ممكن است دولت آقاي روحاني نيز مانند همه دولتهاي ديگر دچار نوسانهايي در مسير حركت خود شده كه مسالهاي كاملا طبيعي است. نكته ديگر اينكه دولت آقاي روحاني بيشتر از هر دولتي و از جمله دولت اصلاحات با مشكلات پيچيدهاي در زمينه مسائل داخلي و خارجي مواجه بوده است. با اين وجود آقاي روحاني موفق شده با تدبير و عقلانيت مشكلات موجود را از سر راه بردارد و كشور را به لنگرگاه ثبات و آرامش برساند.
دولت آقاي روحاني حركت ايجابي چشمگيري در مسائل اقتصادي و سياسي نداشته كه آثار آن به صورت محسوس توسط افكار عمومي احساس شود. اين در حالي است كه انتخاب مديران بهويژه در استانها با نارضايتيهاي حاميان آقاي روحاني همراه بوده است. از سوي ديگر دولت در توجيه افكار عمومي در زمينه عملكرد خود اقدام مثبتی نداشته است. به نظر شما اين مسائل در پايگاه راي آقاي روحاني در سال۹۶ ترديد ايجاد نميكند؟
آقاي روحاني در شرايطي مديريت كشور را به دست گرفتند كه كشور در وضعيت بحراني قرار داشت و با چالشهاي جدي اقتصادي و سياسي روبهروشده بود. زماني كه آقاي روحاني روي كار آمدند صادرات نفت به زير يك ميليون بشكه در روز رسيده بود و اين رقم روز به روز در حال كاهش بود. از سوي ديگر كشور براثر تحريمها در انزواي بينالمللي قرار گرفته بود و روابط تجاري ايران با كشورهاي جهان يا انجام نميشد يا اينكه به صورت ناقص انجام ميشد. در سال۹۲ خزانه دولت خالي شده بود به شكلي كه دولت توانايي پرداخت حقوق كاركنان خود را نداشت و به عنوان مثال در مردادماه۹۲ مجبور شد با استقراض از بانك مركزي حقوق كاركنان خود را پرداخت كند. به همين دليل ما بايد وضعيتي كه آقاي روحاني از دولت قبل تحويل گرفته را بدانیم تا متوجه شويم اگر همان رويكرد دولت قبل ادامه پيدا ميكرد كشور امروز در چه وضعيتي قرار داشت و آيا چيزي باقي ميماند كه سر سفرههاي مردم برود. نمونه بارز اين مساله كشور ونزوئلا است كه دولت جديد نيز همان رويكرد دولت گذشته را ادامه داد و در شرايط كنوني با تورم۵۰۰درصدي مواجه شده است. اين درحالي است كه ونزوئلا با تحريمهاي بينالمللي نيز مواجه نبوده است. با اين وجود آقاي روحاني موفق شده در سه سال گذشته تورمي كه در تير و مرداد سال۹۲ نزديك به۴۰ درصد بود را مهار كند و به تورم تك رقمي برساند. بدون شك اگر تورم۴۰ درصدي در سال۹۲ درسال۹۳ نيز ادامه پيدا ميكرد كشور با تورم۶۰درصدي مواجه ميشد. نكته ديگر اينكه دولت آقاي روحاني موفق شده از بالا رفتن تصاعدي قيمت كالاهاي اساسي جلوگيري كند و اجازه ندهد نوسان شديد قيمتها، آرامش وبرنامهريزي اقتصادي خانوادههاي ايراني را به هم بزند. از سوي ديگر دولت آقاي روحاني تا اجرا شدن برجام يعني بهمن۹۴ همچنان با تحريمهاي بينالمللي مواجه بوده است. در نتيجه دولتي كه موفق شده با اين حجم از مشكلات كارنامه قابل قبولي از خود برجاي بگذارد، دولت موفقي بوده است. با اين وجود بنده معتقدم آقاي روحاني چيزي از سفره مردم كم نكرده و در عين حال چيزي نيز اضافه نكرده است. اما بايد اين نكته را نيز در نظر داشت كه در علم اقتصاد هيچگاه نميتوان يك وضعيت بحراني را به يكباره به يك وضعيت بسيار مطلوب تبديل كرد. اين كار از نظر علمي امكان پذير نيست. همين كه دولت آقاي روحاني موفق شده وضعيت بحراني گذشته را كنترل كند و كشور را به مسير صحيح و منطقي هدايت كند اقدام ارزشمندي است. ما ۳۷ سال دچار تورم دورقمي بوديم. با اين وجود دولت آقاي روحاني موفق شده در يك شرايط بحراني تورم كشور را به تورم يك رقمي برساند. بدون شك اگر اين اقدام در دولت احمدينژاد صورت ميگرفت «جشن ملي» اعلام ميكردند، اما چون اين اتفاق در دولت آقاي روحاني رخ داده برخي اين مساله را كتمان ميكنند و حاضر نيستند اين موفقيت ملي را بپذيرند.
دستاوردهاي دولت آقاي روحاني براي نخبگان جامعه قابل تحليل و پذيرش است. آيا تودههاي مردم ميتوانند اين وضعيت را تحليل كنند؟در صورتي كه اين اتفاق رخ ندهد اين احتمال وجود دارد كه حمايت تودهها از آقاي روحاني با مشكل مواجه شود؟
دولت در طول سه سال گذشته در زمينه توجيه و اقناع افكار عمومي درباره عملكرد بخشهاي مختلف دستگاه اجرايي ضعيف عمل كرده است. با اين وجود به نظر من دليل اصلي اين مساله حجم گسترده مشكلات كشور و همچنين موانع و سنگاندازيهايي است كه برخي در مسسير حركت دولت ايجاد ميكنند. دولت آقاي روحاني در دو سال و چند ماه نخست خود به شكلهاي مختلف با مجلس نهم روبه رو بود كه با دولت اصطكاك زيادي داشت و وزراي دولت را به بهانههاي مختلف مورد بازخواست قرار ميداد. بنده معتقدم عليه هيچ كدام از دولتهاي پس از انقلاب مانند دولت آقاي روحاني بحران آفريني صورت نگرفته است. فشارها به دولت آقاي روحاني حتي از دولت اصلاحات نيز بيشتر بوده است. دولت اصلاحات تنها از ديدگاه سياسي مورد فشار و هجمه قرار ميگرفت اين در حالي است كه دولت آقاي روحاني هم از ديدگاه سياسي و هم از ديدگاه اقتصادي مورد فشار قرار گرفته است. كساني كه در هشت سال دولت احمدينژاد از رانتهاي گسترده برخودار بودند و منافع خود را در جنگ و ستيز با جهان ميديدند با سياستهاي اعتدالي دولت آقاي روحاني دچار خسران وضررهاي زيادي شدند. به همين دليل براي حفظ منافع خود تلاش ميكنند دستاوردهاي دولت تدبير و اميد را زير سوال ببرند. در دولت احمدينژاد رانتهاي گستردهاي به برخي افراد خاص تعلق گرفت كه در صد ساله اخير سابقه نداشته است. نكته ديگر اينكه توافق برجام با تصميم همه نهادهاي نظام صورت گرفته اما مخالفان فقط عليه دولت هجمه ميكنند. دولت آقاي روحاني بايد موانع پيش روي حركت دولت را براي افكار عمومي تشريح و تبیين كند تا پايگاه راي آقاي روحاني در سال۹۶ مخدوش نشود. بدون شك اگر دولت موفق نشود دستاوردهاي مثبت خود را براي تودههاي مردم تبيين كند پايگاه اجتماعي حامي دولت در انتخابات۹۶ دچار ترديد جدي خواهد شد.
آيا تيم رسانهای دولت در ماههاي باقيمانده تا انتخابات رياستجمهوري قادر خواهد بود افكار عمومي را اقناع كند؟
به نظر من آقاي روحاني به همان اندازه كه بايد به تيم رسانهای خود جان تازهاي ببخشد، بايد مراقب تيم تبليغاتي مخالفان دولت باشد. در شرايط كنوني به نظر ميرسد تيم تبليغاتي مخالفان دولت تلاش ميكند علاوه بر اينكه نقاط ضعف دولت را بزرگ جلوه دهد به دنبال اين است كه نقاط قوت دولت آقاي روحاني را نيز به عنوان نقطه ضعف به افكار عمومي معرفي كند. به همين دليل شرايط به گونهاي است كه آقاي روحاني يك تريبون در اختيار دارد و مخالفان ده تريبون. در برخي اوقات مشاهده ميشود كه اغلب تريبونهاي عمومی عليه برجام يا معيشت مردم سخن ميگويند. چرا زماني كه سياستهاي اشتباه دولت گذشته باعث تحريمهاي گسترده بينالمللي شد و تورم به ۴۰ درصد رسيد هيچ كس نسبت به وضعيت معيشت مردم انتقاد نكرد؟ تغيير وضعيت بحراني كشور به وضعيتي قابل قبول نيازمند كار سخت و طاقت فرسا بوده است. «شامورتي بازي»، «جادوگري» و «شعبدهبازي» نبوده كه مثلا آقاي روحاني با يك حركت شعبده و جادو وضعيت كشور را تغيير داده باشد. آقاي روحاني هنر بزرگي داشته كه موفق شده كشور را دوباره در مسير صحيح قرار بدهد. ضرباتي كه دولت احمدينژاد از نظر كارشناسي به كشور زده به شكلي نيست كه در چهارسال يا يك دوره رياستجمهوري قابل ترميم و بازسازي باشد. نكته ديگر اينكه در ايران برداشتي كه از مساله تفكيك قوا صورت گرفته با كشورهاي پيشرفته متفاوت است. تفكيك قوا به اين معنا نيست كه قواي مختلف به هر شكلي كه تمايل داشتند رفتار كنند. تفكيك قوا به معناي اين است كه قواي مختلف با اينكه استقلال خود را از قواي ديگر حفظ ميكنند اما از يك استراتژي واحد كه نظام سياسي تدوين كرده پيروي كنند. اين در حالي است كه قواي سه گانه در ايران تنها در گفتار با هم اشتراك نظر دارند، اما در رفتار و واقعيت هر كدامسازخود را ميزنند و از يك استراتژي واحد تبعيت نميكنند. در گذشته سابقه داشته كه در ايام سوگواري امام حسين (ع) مسابقات فوتبال مهمي در كشور برگزار شده است. با اين وجود مشخص نيست كه چرا اين اتفاق در دولت آقاي روحاني با هياهو وجنجال زيادي همراه شده به شكلي كه برخي عليه برگزاري مسابقه ايران و كره جنوبي تجمع و راهپیمایی برگزار ميكنند. چرا در دولت آقاي روحاني براي برگزاري كنسرتهاي موسيقي كه يكي از تفريحات سالم ومورد پسند مردم جامعه و بهويژه جوانان است تا به اين اندازه جنجال و هياهو برپا شده است؟به نظر ميرسد كه برخي تلاش ميكنند فضا را تعمدا براي دولت آقاي روحاني ملتهب كنند. دليل اين مساله اين است كه آقاي روحاني گزينه مورد نظر اين عده براي رياستجمهوري نيست و به همين دليل تلاش ميكنند فضا را براي ايشان و دولت يازدهم نامساعد كنند. چرا همين افراد در هفت سال دولت احمدينژاد با وي همراهي ميكردند و تنها در سال آخر كه دست احمدينژاد براي آنها رو شده بود، از وي انتقاد كردند؟ اين در حالي است كه همه بايد فضاي مناسبي را براي آقاي روحاني فراهم كنند تا ايشان بتواند مشكلات پيشروي كشور را حل كند.
روي كار آمدن يك رئيسجمهور جديد در سال۹۶ با توجه به حضور ايران در مرحله پسابرجام و خطرات منطقهاي و جهاني يك فرصت محسوب ميشود يا يك خطر؟
روي كار آمدن يك رئيسجمهور جديد بهجز آقاي روحاني براي كشور يك خطر نيست بلكه كشور را به عقب ميبرد. اگر شخص جديدي رئيسجمهور كشور شود كه با ديدگاههاي آقاي روحاني در مديريت كشور موافق نباشد نيز وضعيت پيچيدهتر ميشود و تا ايشان بخواهد ديدگاههاي خود را عملياتي كند دو تا سه سال طول ميكشد. در نتيجه كشور با شرايط جديدي مواجه ميشود كه زياد مطلوب نخواهد بود.
چرا اصولگرايان تلاش ميكنند در آستانه انتخابات رياستجمهوري مسير خود را از تندروهاي اصولگرا جدا كنند و به حسن روحاني نزديك شوند؟
اين مساله در سه ماه اخير و بهويژه در ديدگاههاي آقاي باهنر و آقاي مصباحي مقدم سخنگوي جامعه روحانيت مبارز وجود داشته است. با اين وجود به نظر ميرسد در دو هفته اخير و با توجه به نامه آقاي احمدينژاد به مقام معظم رهبري درباره عدم حضور ايشان در انتخابات، موضع اصولگرايان تغيير كرده است. به نظر من ديدگاه اصولگرايان درباره انتخابات پس از نامه احمدينژاد به رهبري دچار يك چرخش استراتژيك شده و اصولگريان از تمايل به حمايت از روحاني به سمت ديگري در حال حركت هستند. اصولگرايان گمان ميكنند با كنار رفتن احمدينژاد از صحنه انتخابات ممكن است بتوانند با وحدت و اجماع بهتري وارد رقابتهاي انتخاباتي شوند. به همين دليل تلاش ميكنند در تصميمات خود كه از سر ناگزيري و ناچاري درحمايت از آقاي روحاني بود تجديد نظر كنند.
چرا پرونده برخي از فعالان سياسي اصلاحطلب و از جمله شما در در شرايط كنوني دوباره به جريان افتاده است؟جزئيات ديدار فعالان سياسي اصلاحطلب با آيتا...هاشمي چه بود؟
پرونده هفت فعال سياسي اصلاحطلب كاملا به صورت تفكيك شده و منفرد مورد بررسي قرار گرفته و هيچ ارتباطي با هم ندارند. با اين وجود دليل اين مساله كه پرونده اين هفت نفر به يکباره مورد نظر قرار گرفته براي خود بنده و ديگر دوستان نيز جاي تعجب و سوال دارد. نكته ديگر اينكه به ما به صورت تلفني اطلاع دادند كه بايد در دادگاه حاضر شويم. از سوي ديگر ما هفت نفر هيچ گونه كار مشترك سياسي نيز انجام نميداديم كه انتظار داشته باشيم پروندههاي ما به صورت همزمان مورد بررسي قرار بگيرد. براي تفهيم اتهام به ما اعلام كردند كه تنها وكيل پرونده ميتواند پرونده را مطالعه كند. به همين دليل نيز ما تصميم گرفتيم جزئيات پرونده و روند رسيدگي به پروندهها را به اطلاع مسئولان نظام و از جمله آيتا...هاشمي وآقاي جهانگيري برسانيم تا روند رسيدگي به پرونده شكل منطقيتري به خود بگيرد. در ديدار با آيتا...هاشمي نيز ما تنها گزارش خود را از روند رسيدگي به پروندهها به ايشان ارائه داديم و ايشان نيز قول دادند تلاش كنند كه روند رسيدگي به پروندهها شكل معقولتري به خود بگيرد.