روایت سیدحسن خمینی از دو اتفاقی که بخاطرشان احساس شرم و افتخار کرد
«جان باختن یکى از آتش نشانان عزیزمان را به خانواده و همکاران ایشان تسلیت عرض مىنمایم.
چنانکه نوشتهاند حادثه که در هفته قبل رخ داده، از این قرار بوده که پس از ریزش چاه در تونل مترو، آتش نشان سه ایستگاه راهی محل مى شوند. مشخص مى شود که کارگری افغانى داخل چاه گرفتار شده است. وقتى یکی از اتش نشانان به نام مهدی حاجیپور ۳۴ساله داخل چاه مى شود دیواره بار دیگر ریزش میکند. او را خارج مى کنند ولى علی رغم تلاش پزشکان و امدادگران، جان به جان آفرین تسلیم مى کند.
به گفته سخنگوی سازمان آتش نشانی بر اثر ریزش دیواره چاه، کارگر افغان نیز جان مى بازد.
این حادثه تلخ داراى جهتى انسانى و اخلاقى است. کمک به انسانها رنگ و قوم و قبیله نمى شناسد. انسان به حکم قرآن داراى کرامت است و پاسداشت جان او نیز از همین ارزش سرچشمه مى گیرد. و در این میان کار آتش نشانان از اهمیت خاصى برخوردار است. سالهاى قبل هم یکى از ایشان ماسک تنفسى خود را در میان دود و آتش به کودکى داد و خود جان باخت تا به ما نشان دهد که ارزشهایى فراتر از آنچه روزهاى خود را درگیر آن کردهایم، هم وجود دارد.
برادرمان مرحوم مهدى حاجىپور را از نزدیک نمىشناختم ولى ناگزیر از اداى احترام به او و به همه فرزندان غیور ایران در سازمان هاى آتش نشانى هستم.
سال قبل فرزند یکى از مهاجرین افغان در کشور ما به قتل رسید. آن روز به عنوان ایرانى احساس شرم کردم و امروز یکى از فرزندان ایران در راه نجات یک برادر افغان جان باخت و من به عنوان یک ایرانى احساس افتخار مىکنم.»