تاریخ راه آهن ایران / بزرگترین پروژه تاریخ معاصر ایران که با مالیات مردم به سرانجام رسید
رویداد۲۴ علیرضا نجفی: یکی از مهمترین تحولات عصر جدید توسعه راههای بین شهری و بینالمللی است که داد و ستد و تجارت را گسترش داد و باعث پیشرفت تکنولوژی در مناطق مختلف جهان شد. ایران در دوران پیشامدرن به جاده ابریشم دسترسی داشت و تجارت دریایی نیز در شمال و جنوب کشور انجام میگرفت اما جادههای بین شهری تا پس از دوره پهلوی اول وضعیت خوبی نداشتند و عبور و مرور بین شهرها بسیار دشوار و خطرناک بود. از طرفی هم جادههای موجود برای عبور و مرور بین شهری محدودیت داشت و با توجه به وقوع انقلاب صنعتی در جهان، ضرورت انواع دیگر حمل و نقل احساس میشد.
پس از انقلاب مشروطه که آغاز تبدیل ایران به «دولت-ملت» مدرن بود، دولتمردان ایرانی به فکر تاسیس راهآهن در ایران افتادند. این امر از جدای از ابعاد صنعتی و اقتصادی بسیار مهمی که داشت، دارای اهمیت سیاسی نیز بود. پیش از انقلاب مشروطه، ایران سرزمینی عشایرنشین با اقوام متفاوتی بود که مناطق مختلف آن عملا به صورت خودمختار اداره میشدند و دولت مرکزی نیروی آن را نداشت که نظم و قانون فراگیر در سطح کشور ایجاد کند.
دولت مرکزی نیرومند و دارای بوروکراسی و ساختار مدرن حکومتی، باید فکری برای این وضعیت آشفته میکرد. تا دوران رضاشاه پهلوی، هر منطقه و قومی بر وفق قانون محلی و خواست عدهای از متنفذان و زمینداران اداره میشد و کشور به معنای مدرن آن وجود نداشت. تاسیس راه آهن میتوانست راه اتصال مهمی بین مرکز و مناطق مختلف باشد و اجرای قانون در سراسر کشور را تضمین کند.
بشنوید: پادکست تاریخ راه آهن در ایران
نخستین راه آهن در ایران
ایده افتتاح راه آهن در ایران، از سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار مطرح شد. در سال ۱۲۶۱ اولین خط آهن ایران از تهران به شهر ری ساخته شد که در اصل باید آن را تراموا نامید نه راه آهن. امتیاز مسیر تراموا را یک مهندس فرانسوی به نام مسیو بواتال گرفته بود که در اصل نماینده یک شرکت بلژیکی بود.
ابتدا مردم تهران برای آشنایی با این پدیده جدیدی به محل گارماشین (نام محلهای در جنوب تهران دورهٔ ناصری بود که ایستگاه ماشین دودی موسوم به گار ماشین در آن قرار داشت) واقع در ایستگاه ماشین دودی بود میرفتند، ولی هیچکس جرات و تمایل سوار شدن بر آن را نداشت.
مردم به قطار نام ماشین دودی داده بودند و تا زمانی که ناصرالدین شاه برای اولین بار با گروه زیادی از مقامات مملکتی با تراموا به شهرری مسافرت نکرد؛ اغلب مردم از سوار شدن به آن واهمه داشتند.
این تراموای شهری مسیر کوتاهی داشت و مشکلی از مشکلات فراوان کشور را حل نمیکرد. برای مدرن شدن کشور و ایجاد زیرساختهای صنعتی و تجاری به راه آهن سراسری نیاز بود که ایده ساخت آن تنها پس از انقلاب مشروطه مطرح شد.
صنیعالدوله اولین رئیس مجلس شورای ملی کتابی نوشت به نام «راه نجات» که در آن از ضرورت افتتاح راه آهن گفت و نقشه خطوط ریلی در ایران را ترسیم کرد که با خطوط فعلی راه آهن تطییق دارد.
میرزاقلی خان هدایت و حسین وثوثق الدوله نیز اقداماتی برای تاسیس راه آهن در ایران کردند، اما به دلیل ضعف بنیه مالی و نبود نیروی متخصص کاری از پیش نبردند. با توجه به رشد جمعیت کشور و فاصله چشمگیر ایران از دیگر ممالک مترقی، فقدان راه آهن و راه و جاده بسیار ضروری بود.
بیشتر بخوانید:
تشکیل ارتش مدرن ملی و سربازگیری اجباری در ایران / ارتش رضاخانی چگونه تشکیل شد؟
پوشش مدرن در چه دورهای به ایران آورده شد؟
ساخت راه آهن سراسری در دوره رضا شاه پهلوی
در سالی که رضاشاه رسما سلسله قاجاریه را منحل کرد و خود را پادشاه اعلام کرد، ساخت راه آهن نخستین اقدام مهمی بود که دولتمردان آن را آغاز کردند. در سال ۱۳۰۴ مجلس، لایحه راه آهن را تصویب کرد و دولت بلافاصله با شرکتهای آلمانی، بریتانیایی و دانمارکی وارد مذاکره شد.
در نقشه راهی که مشاوران رضاشاه ترسیم کردند، مسیر اصلی راه آهن از خوزستان که منبع استخراج نفت ایران بود، آغاز میشد و تا شمال کشور و کرانههای دریای خزر امتداد مییافت. دلیل چنین انتخابی، اهمیت ژئوپولتیک شمال و جنوب بود.
از طرفی با افزایش جمعیت تقاضای داخلی برای استفاده از نفت بالا رفته بود و از طرف دیگر ایران برای ورود به کشتیرانی بینالمللی نیاز به بندری مدرن داشت. این امر تاسیس راه آهن در جنوب را ضروری میکرد.
در شمال هم کشور تازهجانگرفته روسیه که انقلابی عظیم را به خود دیده و به سرعت در حال رشد و پیشرفت صنعتی بود، گزینه مناسبی برای افتتاح خط آهن و تجارت به حساب میآمد.
از زمان مشروطه تا ابتدای سلطنت رضاشاه، مهمترین مانع ایجار راه آهن سراسری در ایران فقدان منابع مالی بود. رضاشاه این مشکل را به لطف دولتی و انحصاری کردن عواید قند و شکر حل کرد. به موجب این قانون مقرر شد از هر سه کیلو قند و شکر، دو ریال و از هر سه کیلو چای، شش ریال مالیات اخذ و درآمد حاصله از آن صرف هزینهٔ ساختمان راهآهن سراسری شود.
به گزارش رویداد۲۴ این امر در سال ۱۳۰۶ رخ داد و خط آهن خوزستان با آن تامین شد. موفقیت چنین طرحی باعث شد دولت عواید کالاهای دیگری نیز به انحصار خود درآورده و با هزینه آن بنیانهای توسعه در کشور را فراهم کند.
شرکت آمریکایی یولن و چند شرکت آلمانی از جمله بیلفینگر و زیمنس، پروژه خط آهن ایران را در اختیار گرفتند و بخشی از عملیات ساخت راهآهن را آغاز کردند. در سال ۱۹۳۰ و پس از تأخیر در پرداخت هزینهها از سوی ایران، شرکت آمریکایی از ادامهٔ انجام پروژه انصراف داد.
در آوریل ۱۹۳۳ ایران قراردادی را با شرکت دانمارکی کمپساکس به امضا رساند. کمپساکس در آن زمان مشغول ساختوساز راهآهن در ترکیه بود و رضاشاه توصیهٔ ترکیه در مورد این شرکت را قبول کرد. از طرفی آوردن یک شرکت از یک کشور کوچک هیچگونه خطر سیاسی برای استقلال ایران نداشت.
کمپساکس برای اجرای بخشهای این قرارداد، با ۴۳ شرکت پیمانکاری مختلف از اروپا، ایالات متحدهٔ آمریکا و ایران قرارداد بست. مهندسان کمپساکس عملیات در هر کدام از بخشها را نظارت میکردند و عملیات را از دفتر مرکزی تهران هماهنگ میکردند. بنابر قرارداد لازم بود کمپساکس خط را تا ماه مهٔ ۱۹۳۹ تکمیل کند. خوشبختانه کمپساکس پروژه را زیر بودجه و پیش از موعد مقرر در قرارداد به اتمام رساند و حاصل کار موفقیتی چشمگیر برای ایران بود.
خط آهن جنوب تا سال ۱۳۰۸ گسترش یافت و در سال ۱۳۰۹ پل هزار متری کارون که بلندترین پل فلزی آن دوران در خاورمیانه بود، افتتاح شد و راهآهن سراسری ایران به خلیج فارس رسید و سپس تا سال ۱۳۱۵ خط آهن به بندر ترکمن رسید و در سال ۱۳۱۷ توسط شاه و ولیعهد افتتاح شد.
این پروژه بزرگ در جغرافیایی ساخته شد که پر از پیچ و خم و ناهمواریهای طبیعی بود و به حق از شاهکارهای ساخت و ساز در تاریخ معاصر ایران به شمار میآمد. در زمان افتتاح، کارشناسان ارزش آن را حدود ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زدند و پروژه سراسری راه آهن به گرانترین و گستردهترین پروژه ایران معاصر بدل شد.
راهآهن سراسری ایران به هنگام افتتاح، ۱۳۹۴ کیلومتر طول داشت و موفقیتی عظیم برای ایرانیان به حساب میآمد. بهگفته یونسکو، گستره و مهندسی این پروژه با سختیهای خاص، بهویژه مناطق کوهستانی قابل توجه است، چراکه در این مسیر ۱۷۴ پل بزرگ، ۱۸۶ پل کوچک و ۲۲۴ تونل وجود دارد و دولت وقت ایران به جای استقراض یا تحویل کنترل پروژه به خارجیها، از راه درآمدهای مالیاتی این پروژه را به سرانجام رساند.
راه آهن بازار ایران را بر بنادر شمال و جنوب ممکن کرد و موجب تسهیل واردات کالاهای خارجی و مواد مورد نیاز صنایع تازه تاسیس کشور شد. انتخاب مسیر آن نیز بسیار هوشمندانه بود چرا که خط آهن خوزستان باعث شد دولت مرکزی از میادین نفتی و درآمدهای این منطقه بهره بیشتری ببرد و به مرور بندر خرمشهر بدل به بزرگترین بندر ایران شد. این امر بیش از همه به ضرر بریتانیا بود چرا که بریتانیا با بنیکعب و حکام محلی خوزستان رابطه خوبی داشت و نفت این منطقه را به راحتی در اختیار گرفته بود. اما ورود دولت مرکزی و کنترل میادین نفتی سهم بریتانیا را کاهش میداد.
باورمندان به نظریه توطئه اعتقاد دارند که دولت پهلوی خط آهن را برای منافع بریتانیا ایجاد کرد تا ایران تبدیل به کریدور متفقین شود. اما ایجاد خط آهن از نظر اقتصادی به ضرر بریتانیا بود و ایجاد آن به سالها پیش از جنگ جهانی دوم بازمیگشت.
اراده زمامداران فعلی ما در غارت بیت المال نهفته ....
خودروی پیکانی که پهلوی با فناوری ۴۰ سال پیش ساخت خیلی با کیفیت تر از چهارچرخهای حلبی بنیان فعلیه یا همین پروژه رو اون زمان که تو ایران با سطح خیلی پایین تکنولوژی راهش انداختن در مقام مقایسه با پروژه های فعلی شق القمره
پس زیاد ذرت و پرت نکن
تو خیلی حالیته؟؟؟؟ کی بود قرارداد نفتی با انگلیس رو جلو چش سفیرش انداخت داخل بخاری که بسوزه؟؟؟ اگه رضاشاه نوکر انگلیس بود یا وابسته یه قدرت جهانی دیگه بود که بمانند این ۴۴ سالها دوام میوورد جامعه شناس تاریخ دان احمق!!!!!!!!
او فقط یه گرایشاتی به آلمان داشت که سیاست اشتباهش بود و از میدان بدرش کرد
معلومه که از جیره بگیران غارتگران تشنه خون مردم هستی یا از ناقص الخلقه های تندروی متوهم پان ترک
چون گوشتونو اونقد با چرندیات اینستاگرام راجع به ترکها و آتاتورک و فلانی پر کردن که مغزتون پوسیده فقط تا اون حد اطلاعات دارین که به کلمه فئودالیزم گیر بدین بگین فئودالیسم درسته یعنی نمیدونین که مفهوم هردو یکیه و فقط تفاوت در تلفظ کلمه Feudalism هستش
تاریخ رو باید از زبان و کتاب مورخانی چون احمد کسروی خوند نه از نوشته های متوهم سیاسیون که کاری جز دروغ گفتن بلد نیستن سیاسیونی که در احزاب مختلف تحت حمایت گروههای مختلف مثل ترکها و فارسها سر کار بودن جز خیالبافی کار دیگه ای نکردن این دسته از انسانها که تفکرات تند و رادیکالی دارند هر موقع زمامداری کشوری رو عهده دار شدن دست به جنایت زدن هیتلر موسیلینی و استالین و آخرین حاکمان عثمانی و ارمنی ها که علیه یکدیگر مرتکب فجیع ترین جنایات انسانی شدن اینجام خلخالی و سایرین رو هم داشتیم و تفکرات بی ارزش شما و امثالهم همیشه در برابر تفکرات فلسفی غالب قرار گرفته یه کم بجای گوش دادن به توهمات پان ترکی چند صفحه از کتب آناتومی جامعه (حداقل از مقدمه ش) مطالعه کنین بفهمین جوامع دارای مراحل رشد مختلفی هستن که تفکرات فلسفی غالب نقش مهمی در رشد و تکامل اونا داره مثلا فعلا که تفکر فلسفی کثرت گرایی داره دوران بلوغ خودشو طی میکنه امثال شما هنوز اسیر افکار آتاتورک هستین و واسه خودتون یه تاریخ خیالی و دنیای متوهم درست کردین و اون یکی متوهم ها رو دشمن خودتون میدونین و کلا در نقطه تقابل مکتب فلسفی ارزشمند وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت قرار دارین
مجبور نیستینا این کامنتو مطالعه کنین چون مغز پوچ تون ظرفیتشو نداره
قصد کامنت گذاشتن نداشتم.!ایجاد راه اهن از اقدامات مثبت رضاشاه بوده.و آرزوهای تکنوکراتهای ایرانی در عصر پسا مشروطه و سالهای بعد مشروطه.اما در مقاله چند نکته ذکر کنم. .شما اگر سواد تاریخی آکادمیک در زمینه تاریخ داشتید و حداقل آگاهی در مورد اصطاحات رایج در مناطق بومی و نواحی ایران مخصوصا عربها به بزرگ طایفه عرب {خان بنیکعب}خان!! نمیگفتی.عربها بزرگشونو با لفظ {شیخ} خطاب قرار میدهند.
مطلب دوم در مورد لفظ {ترامواست} که برای قطار سراسری بکار بردید.؟تراموا یک واژه فرانسویست. نوعی قطار سبک وزن درون شهری که برای مسافتهای کوتاه در درون شهر یا برون شهر با فواصل کوتاه استفاده میشده با قوه محرکه بوسیله بخار .نوع ریل قطار با تراموا متفاوت بوده و هست.تراموا سرعت کمتری داشته با توجه به اینکه نیروی محرکه با بخار تامین میشده اصلا صرف اقتصادی نمیکرده که بخواهند از تراموا از تهران تا خرمشهر استفاده کنن.
جایی دیگه ذکر کردید.که{دولت مرکزی از میادین نفتی و درآمدهای این منطقه بهره بیشتری ببرد}کدام منطقه نفتی؟؟آبادان و خرمشهر هیچ وقت جزو میادین نفتی نبوده. یا معلومه منطقه نفتی نمیدونید چیه یا هذیون میبافید.میادین نفتی در منطقه بختیاری بوده در قشلاق سرزمین بختیاری.که چند سال بعد به تقسمات جغرافیایی خوزستان اضاقه شده.سال1315
سطر اخر ذکر کردید {ورود دولت مرکزی و کنترل میادین نفتی سهم بریتانیا را کاهش میداد.}
نه صرفا به علت ایجاد راه اهن!.این خواست عمومی منورفکران ایرانی بوده به علت ناعادلانه بودن قرارداد دارسی
که در سال1932 منجر به عقد قراردادی جدید شد که از لحاظ سهم سهم دولت ایران بیشتر یا مدت قراداد شصت سال دیگر تمدید شد.یعنی تا سال72
خواهشمندیم سرسری تاریخ نگاری نکنید و مخاطب رو بیسواد و عوام تصور نکنید
تایید هم نفرمودید مهم نیست!
روحش شاد
بهم بدوبیراه گفتن تاکی باید
بی فرهنگی باشد.
تاریخ چیزی نیست که برایمان
نقل کنند بدلخواه خود
اما کارهاییکه رضاشاه انجام داد
اگر انجام نمی شد هنوز هم انجامس
میسر نبود همین راه آهن جاده های
سراسری آموزش ودانشگاه
یک اتوبان تهران شمال چند سال
است که مردم منتظر احداث آن
هستند پول هم بوده کجا رفته
همه میدانندآقایان که کامنت
میگذارید ادب را رعایت فرمایید
لااقل دراین صفحات دراین فضای
مجاز همدیکرا تحمل کنیم
نه قراردادهای ننگین ومخفی بستند،ونه منافع وپول ایران راتقدیم کشورهای عربی کردند!
ونه دنبال جنگ طلبی درمنطقه بودند،
ونه نان راازسفره مردم برداشتندوبه بیگانه دادند،
ونه باعث شدندکه نخبگان ایران به کشورهای دیگرمهاجرت کنند،،
یک شاه بود ویک خاندان سلطنتی!!ولی الآت هروزیری برای خودپادشاهی هست وخانواده اش هم خاندان سلطنتی وچنان ریخت وپاشی میکنندوآقازاده هاشون چنان دست درازی به بیت المال میکنندکه انگاربیت المال ارث پدرشان هست!!
شاه هیچ موقع فرزندانش رابرای زندگی راهی کشورهای متخاصم نکرد،
ودیگرهیچ شاهی رفت وهزاران شاه آمدند،،درهراستان وشهری شاهی برتخت نشسته است وآقازاده هاشون جولان میدهنددربیت المال!!
خیلی بایدمنصفانه قضاوت کردکه ببینیم درکدام دوره تعدادخائنین بیشتربوده است!
مردم میدانندکه اختلاسهایی که درایران در۲دهه گذشته اتفاق افتاده درطول تاریخ ایران بی سابقه بوده است،،حتی درکشورهای جهان چنین اختلاسهابی رخ نداده است!!
ای کاش مسئولین به فرمایشات رهبرعزیزانقلاب عمل میکردندتااین فساداقتصادی مهارمیشد،وبه طبع آن مردم به آینده کشورامیدوارمیشود،،
اینکه رضاخان وپسرش چه کردند بماند!! مسولین بایدفسادرارفته رفته مهارکنند،،وازهزینه کردن درعراق وسوریه ولبنان دست بردارندوبه جای هزینه کردن درلبنان و...به زیرساختهای فرسوده ایران بپردازند،وایران رابه سوی تکنولوژی وسازندگی پیش ببرند،،
مثلاراههای زمینی (شوسه)ایران واقعافرسوده شده ودربعضی مناطق ازبین رفته است ،،ویاناوگان هوایی میشه گفت که کاملافرسوده شده واحتیاج به نوسازی دارد،،
خب باوجوداینهمه کمبودآیاسزاوارهست درآمدایران صرف لبنان وکشورهای دیگرشود؟آیاجوانان ایرانی حق ندارندکه ازحداقل زندگی برخوردارباشند؟؟
آیامردم حق ندارندکه بادادن اینهمه شهیددرراه انقلاب ،،الآن شاهدبه بارنشستن آرزوهایشان باشند؟
آیامردم ایران حق ندارندکه زندگیشان حداقل درحدکشورهای همسایه باشد؟
آخرچرابایداینگونه باشدکه اگرکسی خواهان آسایش هست بایدازایران مهاجرت کند؟
چراایران مااینهمه به عقب برگشته است حتی درمواردی ازدوران قاجارهم عقب مانده ترهستیم ؟
چرامسئولان رابرای یکبارهم که شده غربال نمیکنیدتاایران راازدست مسئولان بی کفایت ودزدنجات دهید؟
چرااینهمه رهبرمان تاکیدمیکندکه بافسادمسئولین برخوردشودولی هربارحرفشان روی زمین میماند؟
چرادرایران هرشخصی برای خودجداگانه عمل میکندومنافع مردن برایش مهم نیست ؟
بهترنیست ازکشورهای موفق مدیرانی موفق واردحوضه های گوناگون کنیم تابه طبع آن دیگرمسئولان هم واردرغابت شوندبرای بهترفعالیت کردن؟
درکشورهای اروپائی حتی نمایندگان مجلس هم گاهی ازمهاجرین دیگرکشورهاانتخاب میشوندوهمین باعث رقابتی شدن فعالیت آنهامیشودوپیشرفتهای خوبی هم حاصل میشود!!
ولی درایران ماتمام انتخابهافامیلی هستندوهمین باعث بروزفسادهای کلان میشوددرحدی که آبروی ایران زیرسوال میرود!!
ای کاش به جای فشاربه مردم ودلسردکردن آنهااززندگی وآینده مملکت ،،مسئولین کمی هم به رفتارهای خودبامردم تجدیدنظرمیکردندوباتغییرات اساسی درکشورباعث پیشرفتهای اساسی میشدندکه لازم نباشدمردم برای امرارمعاش یادزدی کنندویامهاجرت؟
انصافاحق مردم ایران نیست که بادادن اینهمه شهیدواینهمه هزینه برای انقلاب بعداز۴۳سال مردم درفقرباشندوهمیشه نگران آینده باشند،،
مرودم ایران همان مردمی هستندکه طلاهای زنان ودختران خودرامیفروختندوصرف جنگ باعراق میکردند!! وازشکم خودوخانواده خودمیزدندوبه جبهه هامی فرستادند!!
اندک کاری که مسئولان میتواننددرقبال ازخودگذشتگی مردم انجام دهنداین هست که حداقل خیانت واختلاس نکنند،،وگوش دهندبه فرمایشات رهبردلسوزمان
دولت پهلوی سرسپرده غرب بود و و محمدرضا برای هر کار حتی اصلاحات ارضی خیانت بارش از امریکا و کندی چراغ سبز گرفته بود، حتی خروجش از کشور با پیشنهاد سفیر امریکا و انگلیس بود،
تا زمانی که علامه طباطبایی زنده بود شاه پالانی جرات نداشت این طرح خائنانه را کلید بزند.
خاندان پهلوی بساط چه در داخله و چه در خارج بساط عیش و عشراش به راه بود؛و هر کدام از شاهزاده های فاسدش اگر بر سر میز قمار میلیون دلاری میباخت با یک تماس با دربار مبلغ نورد نظر برایش حواله میشد؛در خاطرات علم آمده است که ثریا از پاریس تماس گرفته و درخواست دو میلیون دلار (دلار دهه شصت و هفتاد میلادی دارد،شاه مکثی کرد گفت مدتی قبل برای او مبلغی حواله کرده بود بازهم!
این بذل بخششها از کجا تامین میشده از کیسه پدر محمدرضا؛رضا پالانه که در قبل از رسیدن به مقام وزارت جنگ و نخست وزیر که آهی در بساط نداشت؛غیر از ثروت این مردم بخت برگشته،که در بیغوله ها و حلبی آبادهای بدنبال لقمه نانی بودند یا در رقت آمیز ترین وضع ممکن زندگی میکردند.اینها اگر خیانت نیست پس چه نامش میتوان گذاشت
ای وارث خلف کوروش کبیر
ای معمار ایران نوین
ای که برای ایران از همه چیز خود گذشتی
تا ابد ایران مدیون توست ای بزرگ مرد
روحت شاد.
مسیری که رضاپالان و عواملش و اربابان او برای راه اهن پیشنهاد کرده بود؛مسیری بود که بارون جولیوس دو رویتر؛در سالها قبل قصد گرفتن امتیاز او را از دولت قاجار داشت که البته اجرایی نشد،دولت انگلیس در دوره احمدشاه هم پیشنهادی دیگری برای ایجاد راه اهن داد که انهم مورد موافقت قرار نگرفت،در نهایت بعد از کودتای انگلیسی استعماری رضاپالانی؛این طرح عملی شد؛کارشناسان اعتیاد داشاند که راه اهن سراسری باید از غرب به شرق باشد و مسیری جهت انتقال کالا یعنی از زاهدان آغاز شود و بعد از گذشتن از شهرهای بزرگ به تهاران سپس به اراک و کرمانشاه برسد؛تا منابع فراوانی از ترانزیت کالا برای کشور عاید شود و صرف اقتصادی داشته باشد؛ چنانچه در روزگار قدیم جاده ابریشم از شرق به غرب (چین به اروپا)همین مسیر شرق به غرب بود.در باب طرح ایجاد راه اهن شمال به جنوب شادروان دکتر مصدق کبیر، و عده ای دیگر از وکلای باشرف مجلس با آن طرح به مخالفت برخواساند و مصدق کبیر داد سخن براورد که این طرح یک طرح خائنانه و بر خلاف مصالح ملی است،ولی نمایندگان پخمه مجلس که چشم گوشان کر و کور بود،همان موقع وکلایی بودند که میگفتند رضاپالانی؛تحت تاثیر اربابان انگلیسی،این مسیر را انتخاب کرده که از هیچ شهر بزرگی غیر از تهران نمیگذرد ودر مسیر خود از دردن هیچ شهری هم عبور نمیکند،
در نهایت خط اهن از جنوب به شمال کشیده میشود،از دو نقطه گمنام روی نقشه که روزنامه های غربی میگفتند راه اهنی که از هیچ کجا به هیج میرود،
خط اهن جنوب به شمال بی شک خط اهنی با کاربرد و اهداف نظامی بود؛اما در راستای اهداف تامین منافع ایران نبود،برای پایدار سازی دولت دست نشانده انگلیس در ایران پیاده شده بود،تا بوسیله ان بتواند هم اقوام را سرکوب کند؛و در صورت بروز تهدید شوروی به هند بتواند از طریق ان به شمال شرقی شوروی نیرو اعزام کند،چرا که انگلیس شوروی را بعد از جنگ جهانی اول بزرگترین رقیب خود میدیده؛ وب این راه هن (طبق طرحهای نظامی توسط دکترین خود)میتوانست از پایگاههای خود در بصره و از طریق خلیج و کمپانی هند شرقی با قطار به شمال شرقی کشور (بندر ترکمن)نیرو وسلاح اعزام کند تا در حداقل زمان و کوتاه ترین زمان به مناطق مسطح وکم جمعیت ونفت خیز ترکمنستان و قزاقستان و کنترل بر دریای خزر را دز اختیار بگیرد، و البته علاقه خود رضا نیز تاثیر داشت،چرا که او درشمال زمینهای بسیاری تصرف کرده بود و علاقمند بود زمینهای دیگری تصاحب کند و با راه اهن با خیال راحت تری میتوانست به ترکمن صحرا که مرکز کشت پنبه بکد تردد کند
این دوستی که میگه خط اهن جنوب به شمال از لحاظ اقتصادی خوب نبود چیزی در مورد اقتصاد نمیدونید وگرنه این خط نزدیکترین مسیر ترانزیت کالا از دریا به پایتخت و در ادامه به شمال کشور میباشد و در ان زمان شاهکار و در حد معجزه بوده عبور از کوههای زاگرس با حفر این همه تونلهای بزرگ با دست خالی
خدا رحمت کنه هر کس به ملت و کشور خدمت کرد کسانی که در این راه جون خودشون رو تقدیم این خاک کردند شهدای وطن از اولین روز تاریخ تا هشت سال جنگ تحمیلی و تا امروز و ننگ بر خائنین تاریخ این مرز و بوم
درباره هزینه با نرخ امروز حساب کنید برای ساخت راه آهن رشت آستارا ۲۰ هزار میلیارد تومان هزینه نیازه که میشه ۶۶۷ میلیون دلار برای ۱۷۵ کیلومتر! خب با یک حساب ساده میشه فهمید رضا شاه اگر امروز میخواست این راه آهن بسازه هزینه اش ۵.۴ میلیارد دلار بود !
بقول خودتون جا اینکه کشور رو تو دام بدهی بندازه یا با فاینانس خارجی ها بسازه ، تصمیم گرفت رو یکسری اقلام مالیات بزنه تا پولش جور بشه . غیر این رضا خان دانشگاه تهران ساخت ، ارتش ساخت ، ده ها هزار دانشجوی ایرانی راهی اروپا کرد برای تحصیل ، دانشکده افسری ساخت و کلی خلبان فرستاد اروپا ، کلی جاده و تونل ساخت ، فرودگاه ساخت و ده ها خدمات دیگه .. اونم با این پول مالیات کم و هر پروژه ای را هم دست میذاشت با کیفیت تحویل میداد ( نه اینکه بده دست یه مشت چینی و روسی بنجل ساز )
آقایونی که میگید رضاشاه خدمت نکرد بگید ببینم شما که از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ ( ۹ سال ) در مجموع ۱۴۵ میلیارد دلار مالیات از ملت کشیدید بیرون غیر از درآمد نفتی که خودتون اذعان میکنید ستون درآمد کشور هست . این ۱۴۵ میلیارد دلار تو این ۹ ساله صرف چی کردید ؟ با این پول می شد ۲۷ تا راه آهن ساخت ! این درحالی قطر که این چنین جام جهانی میزبانی میکنه و ۲۲۹ میلیارد دلار صرفش کرده ، اصلا مالیاتی نمیگیره . فرضا میگیریم یک بشکه نفت صادر نکردید تو این مدت یک ورزشگاه مثل لوسیل ساختید ؟ دو تا برج مدرن ساختید ؟ یه نگاه به جاده ها و خیابان ها کردید ؟ چیکار کردید واقعا ؟ این پول یا صرف پرداخت حقوق کارمند شده ( در حداکثر حالت ) یا گم شده !
این آثار تاریخی مثل ایستگاه راه آهن و نقوش برجسته آن بر روی سقف (چلیپای نازی) باید حفظ شوند. تا طرفداران رضاشاه به سمت صهیونیست گرایش پیدا نکنند. بیایید تاریخ را آنگونه که هست ببینیم. و آن را تحریف نکنیم.