تاریخ انتشار: ۱۲:۲۲ - ۰۸ تير ۱۴۰۱
تعداد نظرات: ۱ نظر

سونامی تحولات سیاسی غیرمنتظره، بایدن را مجبور به عقب‌نشینی در خصوص عربستان کرد؟

کاخ سفید به طرز نگران‌کننده‌ای در زمان رونمایی از «خیابان جمال خاشقجی»، تغییر نام خیابان مقابل سفارت عربستان در واشنگتن، چیزی را اعلام کرد که بیشتر شبیه اعتراف اجباری است. اینکه بایدن به عربستان سعودی سفر خواهد کرد، کشوری که قول داده بود آن را مطرود کند.

سونامی تحولات سیاسی غیرمنتظره، بایدن را مجبور به عقب‌نشینی در خصوص عربستان کرد؟
رویداد۲۴ امریکن پراسپکت نوشت: کاخ سفید به طرز نگران‌کننده‌ای در زمان رونمایی از «خیابان جمال خاشقجی»، تغییر نام خیابان مقابل سفارت عربستان در واشنگتن، چیزی را اعلام کرد که بیشتر شبیه اعتراف اجباری است. اینکه بایدن به عربستان سعودی سفر خواهد کرد، کشوری که قول داده بود آن را مطرود کند. جایی که به ناچار با مردی که دولت فاش کرد دستور قتل خاشقجی را صادر کرده، ولیعهد محمد بن سلمان دست خواهد داد. در تسلیمی تحقیرآمیز، تغییر وعده بایدن در پایان دادن به دهه‌ها حمایت فاجعه‌بار آمریکا از دولت عربستان سعودی در حال تبدیل شدن به افزایش بی‌سابقه تعهدات ایالات متحده در برابر این کشور و یک اتحاد امنیتی قریب‌الوقوع است که کشور را به دفاع از منطقه خلیج فارس متعهد می‌کند.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: لفاظی‌های شدید و غیرمستقیم بایدن در محکومیت عربستان سعودی در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری خود در آن زمان منطقی سیاسی داشت. خشم عمومی از قتل وقیحانه خاشقجی توسط بن‌سلمان، همراه با شواهد قاطع جنایات جنگی در یمن، منجر به همراهی کم‌سابقه دو حزب کنگره در پایان دادن به فروش تسلیحات به عربستان سعودی شد که تنها وتو‌های رئیس جمهور ترامپ مانع آن شد. به نظر می‌رسد زمان مناسب برای خروج از تعهدات سنگین در خاورمیانه و چرخش به سمت آسیا باشد، هدفی استراتژیک که بسیاری از دولت‌های قبلی از آن غافل مانده بودند.

پس از به قدرت رسیدن، دولت بایدن شجاعانه برای پایان دادن به جنگ ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان و آغاز مجدد گفتگو‌ها درباره برجام با ایران اقدام کرد. آمریکا اعلام کرد که به حمایت از جنگ عربستان در یمن پایان می‌دهد و فروش تسلیحات معلق به عربستان و امارات را متوقف می‌کند و هشت سیستم دفاع ضد موشکی پاتریوت را از منطقه خارج می‌کند. این کشور به وعده خود مبنی بر انتشار گزارش اطلاعات ملی مبنی بر دخالت مستقیم بن‌سلمان در قتل خاشقجی عمل کرد و «ممنوعیت خاشقجی» را برای تحریم سعودی‌های رده پایین دخیل در قتل خاشقجی اجرا کرد، اگرچه آشکارا از مجازات بن‌سلمان خودداری کرد.

این موارد و سایر اقدامات قانونی علیه نیرو‌های نیابتی امارات و اسرائیل و هشدار نسبت به نقش آن‌ها در سرکوب فراسرزمینی، تیم بایدن مسیر جدیدی را در روابط ایالات متحده و خلیج فارس باز کرد. اما به همان سرعت، دولت تسلیم شد تا به کشور‌های خلیج فارس اطمینان دهد که تجارت واقعی مثل همیشه باقی خواهد ماند.

در آوریل گذشته، کاخ سفید فروش ۲۳ میلیارد دلاری تسلیحات به امارات متحده عربی را تصویب کرد و اعلام کرد که تنها به فروش دسته نامشخص تسلیحات "تهاجمی" به عربستان سعودی پایان می‌دهد. همین هفته گذشته، دفتر پاسخگویی دولت به این نتیجه رسید که این دسته‌بندی بی معنی است، زیرا مقامات وزارت امور خارجه قادر به تعریف تجهیزات دفاعی نیستند. فروش بیش از یک میلیارد دلار موشک به سعودی‌ها در پاییز گذشته با چند معامله تسلیحاتی بزرگ دیگر همراه شد.

از آن زمان، سونامی تحولات سیاسی غیرمنتظره، به ویژه جنگ در اوکراین، مانع از سست شدن بیشتر روابط در خاورمیانه شده است. به هر حال، مختل کردن قطار حمل و نقل بزرگترین و پرسودترین خریداران تسلیحات آمریکا در جهان، عربستان سعودی و امارات، در حالی که اتفاقاً ۲۲ درصد از ذخایر نفت جهان را نیز دارند، آسان نیست.

دولت با فشار صنعت دفاعی مواجه بود که با مقامات ارشد، به ویژه آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه و لوید آستین، وزیر دفاع، روابط تجاری و شخصی عمیق و طولانی مدت دارند. همچنین با قدرت فزاینده لابی‌های اسرائیل، عربستان سعودی و امارات روبرو شد که برای جلوگیری از عملی شدن آن وعده‌ها و نمایش چشم‌انداز پیوستن عربستان سعودی به توافق‌نامه ابراهیم، عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و کشور‌های خلیج‌فارس، به‌عنوان یک پیروزی برای آمریکا وارد عمل شدند. بلینکن بارها، تنها با تعاریفی کلی اعلام کرده است که گسترش و تعمیق توافق‌ها اولویت اصلی دولت خواهد بود، علیرغم این واقعیت که اتحاد بین این دولت‌ها تنها آن‌ها را به یک بلوک جسور در مقابل سایر نقاط جهان، از جمله ایالات متحده تبدیل کرده است.

حملات موشکی حوثی‌ها که برای اولین بار آسیب جدی به ابوظبی وارد کرد، به طرز چشمگیری خشم اتاق‌های فکری را تشدید کرد که از کنار گذاشتن «همپیمانان» ما در خاورمیانه توسط بایدن انتقاد می‌کردند. امارات و عربستان به سرعت به سمت تاکتیک‌های سخت روی آورده و روابط دفاعی گسترده‌ای را با چین و روسیه ایجاد کردند، طرح‌هایی را برای ساخت کارخانه‌های تولید تسلیحات چینی فاش و حتی تهدید کردند که فروش نفت را به یوان انجام خواهند داد.

جنگ در اوکراین و افزایش همزمان قیمت نفت برای محور عربستان/امارات/اسرائیل لازم بود تا واقعاً خود را نشان دهند. شرکای ما نه تنها درخواست‌های دولت بایدن برای مجازات روسیه را به دلیل تهاجمش نادیده گرفتند و تنها به یک قطعنامه توصیه‌آمیز مجمع عمومی تن دادند، بلکه از حمایت مشترک قطعنامه شورای امنیت مبنی بر درخواست خروج روسیه از اوکراین یا حمایت از تحریم‌ها خودداری کردند. امارات متحده عربی در رأی گیری شورای امنیت، ظاهراً در ازای حمایت روسیه از قطعنامه شناسایی حوثی‌ها به عنوان گروه تروریستی، که دولت بایدن از انجام آن امتناع کرده بود، رأی ممتنع داد. عربستان سعودی حتی فراتر رفت و از افزایش تولید نفت خودداری کرد و بنا بر گزارش ها، بن‌سلمان حاضر به گفتگو با بایدن نشد.


بیشتر بخوانید: نگرانی‌های آمریکا درمورد تقابل موشکی ایران و عربستان


جنگ اوکراین اهرم بزرگی برای نیت واقعی این محور به آن‌ها داد، که با عنوان بایدن با بن‌‍سلمان دیدار خواهد کرد یا نه، مخفی کرده بودند. آن‌ها خواهان یک توافق امنیتی بی‌سابقه هستند که ظاهراً رسماً ایالات متحده را ملزم می‌کند از عربستان سعودی و امارات در برابر حمله دفاع کند.

این توافق که انتظار می‌رود در جده در نشست ژوئیه شورای همکاری خلیج فارس رونمایی شود، احتمالاً زیر عنوان دفاع هوایی خاورمیانه به رهبری ایالات متحده مطرح خواهد شد. اتحادی که توسط اسرائیل و امارات ایجاد شد، توسط گروه‌های حامی اسرائیل مانند مؤسسه یهودی برای امنیت ملی آمریکا تبلیغ شده و اکنون به عنوان لایحه‌ای از طرف مدافعان اسرائیل در کنگره ارائه شده است. هدف آن متحد کردن پدافند هوایی و موشکی ارتش‌های اسرائیل، شورای همکاری خلیج فارس، عراق، اردن و مصر، تحت استراتژی طراحی شده توسط پنتاگون و ظاهراً برای دفاع در برابر تهدیدات ایران و همچنین «برای اهداف دیگر» است.

اماراتی‌ها اعلام کردند پیش‌نویسی را بررسی کرده و این هفته در توییتر حرف از «توافقنامه مشارکت استراتژیک دفاعی جامع و الزام‌آور با ایالات متحده آمریکا که تاکنون هیچ کشوری در منطقه به آن دست نیافته‌اند» زدند و بلافاصله پس از آن با بودجه امارات متحده عربی موافقت‌نامه‌ای امضا شد. اتاق‌های فکر این پیروزی را به امارات متحده عربی تبریک می‌گویند. بنی گانتز، وزیر جنگ اسرائیل نیز در این هفته وجود این توافق را تایید کرد و مدعی شد که این توافق در حال حاضر برای "رهگیری حملات ایران علیه اسرائیل و سایرین" مورد استفاده قرار گرفته است، در حالی که از اعلام کشور‌های عضو ائتلاف خودداری کرد. خبر بزرگ در جده، مشارکت رسمی عربستان سعودی در این اتحاد جدید خواهد بود که نشان دهنده یک گام بزرگ عمومی به سمت عادی سازی با اسرائیل است.

تا کنون، دولت بایدن به طور علنی چیزی در مورد آنچه که این اتحاد برای آمریکا در پی خواهد داشت، نگفته است. برخی از مقامات آمریکایی گزارش‌های مربوط به این توافق را به عنوان شایعه صرف رد کرده اند، در حالی که برخی دیگر به طور خصوصی اطمینان داده اند که این توافق شامل تعهدات معادل ماده ۵ ناتو نخواهد بود. اما این توافقنامه امنیتی دقیقا به چه تعهداتی در زمینه دفاع، استقرار نیرو‌ها و تسلیحات نیاز دارد. پیشگیرانه یا در پاسخ به یک حمله؛ و اینکه چه شرایطی باعث دخالت ایالات متحده می‌شود، همچنان یک جعبه سیاه باقی می‌ماند، همانطور که این سوال گسترده‌تر در مورد اینکه چگونه حفاظت از امیران و شاهزادگان جنایتکار جنگی در خلیج فارس در خدمت منافع امنیت ملی آمریکاست.

عربستان سعودی و امارات از تقاضای اولیه خود برای یک معاهده رسمی عقب نشسته و پذیرفتند کسب تایید دو سوم سنا حتی برای شبکه لابی بی‌همتای آن‌ها هم غیرممکن است. اما عبور از معاهده رسمی برای دولت بایدن مزایای مهمی داشته و به دولت اجازه می‌دهد از بررسی دقیق و بحث عمومی در مورد شرایط یک اتحاد جدید اجتناب کند. هنوز مشخص نیست که آیا این تضمین‌های امنیتی به تأیید کنگره نیاز دارند یا خیر. به نظر می‌رسد که کنگره کاملاً از ارائه هرگونه تضمینی بی خبر است.

بر اساس گفته‌های دولت، برد‌های آمریکا از این اتحاد جدید و آشتی با محمد بن سلمان در واقع به هیچ وجه برد نیست. در حالی که عربستان و امارات، هر چند مبهم و نیمه صمیمانه، برای افزایش تولید نفت در ازای دریافت امتیاز توافق کرده‌اند، دولت بایدن ناامید شده است که این افزایش بتواند به طور معنی داری قیمت نفت را کاهش دهد. اگرچه دولت به خاطر تضمین آتش‌بس سعودی/اماراتی در یمن در ازای امتیازات گسترده ایالات متحده از خود تمجید کرده، اما آتش‌بس در واقع هدیه‌ای است که به کشور‌های خلیج‌فارس اجازه می‌دهد بی‌سروصدا از این جنگ خارج شوند.

هرچند دولت بایدن معتقد است مماشات با کشور‌های خلیج فارس و اسرائیل هزینه‌ایست که باید برای توافق هسته‌ای جدید با ایران پرداخت شود، اما ظاهرا این اقدام برای قابل پذیرش کردن این توافق، هدر دادن سرمایه است. زیرا احتمال رسیدن به توافق رو به کاهش است. در هر صورت، اتحاد جدید ممکن است فقط تأیید این احساس ایران باشد که سلاح‌های هسته‌ای بهترین دفاع این کشور است. در روزگاری نه چندان دور، دولت ترامپ توافق ابراهیم را علیرغم انحراف آن از قوانین و هنجار‌های بین المللی، با این ادعا توجیه کرد که ظرفیت شرکای خاورمیانه ما برای دفاع از خود و تکیه کمتر بر حمایت ایالات متحده را تقویت می‌کند.

اما ما همچنان در حال پرداخت هزینه برای عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل و در عین حال افزایش تعهدات ایالات متحده در منطقه هستیم. بایدن سر خم کرده و مدعی است بن سلمان را به اسرائیل نزدیک‌تر می‌کند، اما تعهدات امنیتی و سیاسی بیشتری را در قبال اسرائیل و کشور‌های خلیج فارس می‌پذیرد و عمیق‌تر در باتلاقی فرو می‌رود که چندین دولت آن را در تضاد با منافع ما تشخیص داده‌اند. دولت بایدن به جای عقب نشینی از استبداد، آپارتاید، جنگ و ویرانی خاورمیانه، بیش از هر دولت قبلی در این منطقه درگیر شده تا چند قطره نفت و عادی سازی اسرائیل و اعراب را به دست بیاورد. تلاش بایدن برای جلب وفاداری آن‌ها خنده دار است، زیرا فارغ از هر کاری که این دولت تا قبل از انتخابات بعدی انجام دهد، نه سعودی ها، نه اماراتی‌ها و نه اسرائیلی‌ها هیچکدام بایدن و دموکرات‌ها را به ترامپ و جمهوری خواهان ترجیح نخواهند داد.

شکی نیست که تورم بالا در انتخابات آتی هزینه‌های کوتاه مدت دردناکی را بر دموکرات‌ها تحمیل خواهد کرد. در حالی که رئیس جمهور یک فرصت تاریخی برای متقاعد کردن آمریکایی‌ها در مورد نیاز حیاتی به کاهش وابستگی ما به سوخت‌های فسیلی دارد، اما نتیجه این کار به سرعت حاصل نمی‌شود. برگشت به سمت نفتکش‌های عربستان قطعا اغوا کننده است. اما دولت قبلا پذیرفته که افزایش تولید اوپک حتی به کاهش کوتاه مدت قیمت انرژِ هم منجر نخواهد شد. در عوض، این پوششی برای اولویت دادن به سود صنعت تسلیحات و منافع اسرائیل است. هرچند لیبرال‌های تندرو از نادیده گرفتن شدن حقوق بشر و دیدار احتمالی بایدن با بن‌سلمان ناراحت هستند، اما خطر درگیری جدید و طولانی مدت ما در خاورمیانه را نادیده می‌گیرند. خاورمیانه‌ای که امنیت مردم آمریکا را بدون هیچ دستاورد مثبتی به خطر می‌اندازد.

ما باید از این بحث‌های نامرتبط فراتر برویم که بازتعریف حضور آمریکا در خاورمیانه را به معنی قطع روابط دیپلماتیک و پایان دادن به تعامل مثبت با مردم منطقه می‌دانند. این بازتعریف می‌تواند به معنی پایان دادن به حمایت گسترده سیاسی و نظامی از حاکمان بی پروای منطقه باشد که برجسته‌ترین آن‌ها محمد بن سلمان است، که دموکراسی و قوانین و هنجار‌های بین المللی را تضعیف می‌کند و ما را به درگیری‌های بی پایان می‌کشاند. بار‌ها و بار‌ها ثابت شده که هزینه‌های این حمایت، بسیار بیشتر از منافع کشور ما است.

منبع: انتخاب
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
United States of America
|
۱۳:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۸
0
0
ایران نه تنها از بایدن امتیازی نخواهد گرفت بلکه حنایت روسیه و چین را هم در مذاکرات دوحه با امریکا از دست داد.
نظرات شما