مردم سریلانکا چطور موفق شدند دولت را ساقط کنند؟
رویداد۲۴ سارا ریاضی: اعتراضاتی که در سریلانکا از قبل از سال جدید میلادی آغاز شده بود، در نهایت یک ماه پیش به ثمر نشست. ورود معترضان به کاخ ریاست جمهوری رسما به سقوط دولت، برکناری رئیس جمهور و نخست و وزیر و فرار رئیس جمهور این کشور منتهی شد.
گوتابایا راجاپاسکا رئیس جمهور مستعفی سریلانکا بعد از استعفا به سنگاپور گریخت و رانیل ویکرم سینگ توانست رای پارلمان را جلب کرده و جای او را بگیرد. با این حال از هفته گذشته شایعاتی در مورد احتمال بازگشت راجاپاسکا به سریلانکا شنیده شده است. حزب حاکم در پارلمان از رئیس جمهور جدید خواسته امنیت و کمکهای لازم برای بازگشت راجاپاسکا به کشور را فراهم کند.
رویداد۲۴ درباره تحولاتی که در سریلانکا اتفاق افتاد و به سقوط دولت منتهی شد با دیلروکشی هندونتی روزنامه نگار ارشد سریلانکا و مدیرعامل مرکز روزنامهنگاری تحقیقی در این کشور گفتگو کرده است. به اعتقاد دیلروکشی هندونتی، سریلانکا بعد از استقلال توسط چند خاندان اداره شده و گوتابایا عضو یکی از این خانوادهها بوده است.
هندونتی در گفتگو با رویداد۲۴ توضیح داده چرا اعتراضات مردمی در این کشور آسیای شرقی میتواند منجر به تغییرات در سطح حاکمیتی شود، اما در بسیاری از کشورهای آسیای غربی و خاورمیانه این اتفاق به ندرت رخ میدهد.
* تحولات سریلانکا چطور به اعتراضات سراسری و سقوط دولت منتهی شد؟
اعتراضات در سریلانکا از چند ماه پیش و در واقع با اعتراض کشاورزان آغاز شد. جمعیتی بالغ بر ۲ میلیون نفر کشاورز دارد. دلیل جرقه اولیه اعتراضات هم تصمیم رئیسجمهور سابق سریلانکا گوتابایا راجاپاسکا مبنی بر ممنوعیت واردات کود شیمیایی بود. این اولین جرقههای اعتراضات بود و همزمان کمبود سوخت و گازوئیل و همچنین دارو و اقلام دارویی بر این جرقه اولیه اضافه شد مردم حس کردند نیازشان به کالاهای اساسی هم تامین نمیشود و در این مرحله در واقع اعتراضات وارد فاز دوم شد.
این مرحله ۴ تا ۵ ماه طول کشید و در اواسط مارچ شاهد ایجاد یک سازماندهی در اعتراضات بودیم. در عین حال لایه دیگری از اعتراضات هم به این جمعیت اضافه شد. این لایه جدید در واقع جریانی بودند که حس میکردند دولت نه تنها در حکمرانی و تامین معیشیت مردم، بلکه دچار فقدان پاسخگویی و درگیر یک فساد سازمانیافته است. در این مرحله تقریبا همه مردم به تدریج وارد اعتراضات شدند و خواهان استعفای اعضای ارشد کابینه، اصلاح قانون اساسی و استعفای رئیس جمهور و نخست وزیر شدند.
بیشتر بخوانید: همه چیز درباره اعتراضات سریلانکا و فروپاشی دولت/ سرنوشت یک ملت در دستان یک خاندان بیکفایت
* آیا دولت سریلانکا مقصر بود؟
بله، دولت قادر نبود بحران اقتصادی وسیعی که کشور را در بر گرفته بود مدیریت کند. البته شرایط و دلایل دیگری هم مانند وضعیت وخیم اقتصاد در کل جهان و پاندمی کرونا هم وجود داشت. بخش قابل توجهی از درآمد سریلانکا از توریست بود که در این دو سال و نیم پندمی کرونا آسیب جدی دید.
تغییرات در قانون مالیات هم مزید بر علت شد. این قانون توسط گوتابایا رئیس جمهور سابق معرفی شد و درآمد دولت را به یکچهارم کاهش داد. اقداماتی باید از سوی دولت انجام میشد که این وضعیت را اصلاح کند که اتفاق نیفتاد به همین دلیل سریلانکا دچار بحران خالی شدن صنذوق ذخایر ارزی شد. این یعنی ما نمیتوانستیم کالاهای اساسی را که قبلا وارد میکردیم را دیگر وارد کنیم.
این شامل واردات گازوئیل و بنزین و اقلام دارویی و غذایی میشد. در کل کشور با صفهای طولانی این اقلام روبرو بودیم و روزها میشد که بنزین وجود نداشت. حال در نظر داشته باشید که در چنین شرایطی دولت هیچ حرفی از این بحران نمیزد، گویی هیچ خبری نبود. مردم دولت را برای این شرایط مقصر میدانستند.
از طرف دیگر مردم خواستار نه تنها استعفای رئیس جمهور راجاپاسکا بلکه خواستار برکناری همه راجاپاسکاها از مناسب دولتی و سیاسیاند. این درخواست در ماه می به طور عمومی مطرح شد و همان موقع نخست وزیر مجبور به استعفا شد، اما این کافی نیست. همه راجاپاسکاها باید به خانه برگردند، تغییرات ضروری است.
* مرحله بعدی چه خواهد بود؟
مرحله بعدی تشکیل دولت موقت برای کوتاهمدت است. سریلانکا نیاز به ثبات سیاسی برای مدیریت بحران اقتصادی دارد. اما این اتفاق قاعدتا ظرف یک شب نخواهد افتاد و همین مساله کار دولت موقت را بسیار سخت خواهد کرد.
فکر میکنید چرا اعتراضات مردمی در سریلانکا موفقیتآمیز است، اما در بسیاری از کشورهای جهان از جمله منطقه خاورمیانه اینطور نیست؟
به نظر من این یک پدیده جهانی است که بسیاری از کشورها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا دچار آن هستند. تورم بالا، حکمرانی بد، نظامهای فاسد و حقوق مدنی پایین. اغلب کشورهای این منظقه دچار این مشکلات هستند. هر کشور باید دنبال پاسخ خودش به شرایط باشد.
سریلانکا سعی کرد روی افراد سرمایهگذاری نکند بلکه روی سیستم سرمایهگذاری کند. یکی از روشهایی که در سریلانکا عملیاتی شده اصلاحات زیاد قانون اساسی است. تا امروز ۲۰ متمم روی قانون اساسی نوشته شده است و هر بار سعی شده دستاوردهای دموکراتیکی داشته باشد؛ نظیر تشکیل کمیسیون عمومی مستقل، دموکراتیزاسیون نهادهای مختلف و افزایش خدمات عمومی. این مثالها را میزنم، چون هیچ یک از این تغییرات در راستای تعمیق قدرت سیاستمداران نبوده است.
پروژه قدرت در همه جهان به سمت الیتسالاری است. الیت در همه جای جهان ترجیح میدهد خانواده، دوستان، هم کلاسیها و اطرافیانش را وارد نظام کند، اما سریلانکا در طول همه این سالها سعی کرده با تغییرات قانون اساسی روی نظام سرمایه کند. سیاست نباید منحصر به سیاستمداران باشد. مردم باید بفهمند که این سیاستها در راستای منافع آنهاست.
در کشورهایی که بحران حکمرانی و اقتصاد توامان دارند، تفکیک قوا باید جدی گرفته شود. این چیزی است که سریلانکا سعی میکند با متمم قانونی اساسی به آن دست پیدا کند، اما این نسخه همیشه برای همه جواب نمیدهد و کشورهای منطقه خاورمیانه، آفریقا و بسیاری از کشورهای آسیایی باید دنبال نسخه انحصاری خوشان بگردند.