گوشهنشینی و تنهایی «دلواپسان» پُر سروصدای مجلس
تجربه نظام پارلمانی نشان میدهد که حتی سهم اندک یک جریان سیاسی مانع فعالیت موثر آنها در صحن علنی نیست و در تاریخ مجالس پس از انقلاب، کم نبودهاند گروههایی که با همه کمتعدادیشان، توانستهاند نتایج موثری کسب کنند. نمونهاش ماجرای استیضاح عطالله مهاجرانی که اقلیت مجلس پنجم موفق شدند ابقای او بر وزارت فرهنگ و ارشاد را تثبیت کنند. با این حال این روزها شاهد آن هستیم که اقلیت مجلس دهم، نه فقط از نظر عدد در اقلیت محض قرار گرفتهاند، بلکه قدرت اثرگذاری را هم از دست دادهاند و در بزنگاههایی مانند تصویب لوایح و طرحهای مهم، رای اعتماد و حتی طرح سوال از وزرا، قدرت بسیج آرای نمایندگان و یارگیری از جریانات دیگر را ندارند.
انزوای پایداری
دلواپسان مجلس عمدتا چهرههایی هستند که با نام جبهه پایداری شناخته میشوند. همان گروهی که هرچند فعلا در جمع فراکسیون ولایت قرار گرفته و مدعی اکثریت بودن هستند، اما واقعیت این است که آنها را میتوان اقلیت همان فراکسیون دانست و برای همین است که فعلا جز نام چند نماینده انگشت شمار، دیگر نمیتوان کسی را به فهرست دلواپسان اضافه کرد.
نمایندگان منسوب به جبهه پایداری افزون بر اقلیت عددی، از نظر سیاسی و پارلمانی نیز بازیگرانی موثر به شمار نمیروند. از یکسو، چهرههای سرشناس این طیف که از تهران نامزد حضور در بهارستان شده بودند، از راه یافتن به مجلس بازماندند و از سوی دیگر سوابق سیاسی آنها نشان میدهد که چندان اهل تعامل با گروههای دیگر اصولگرا نیستند. در واقع تنهایی امروز این نمایندگان را باید محصول عملکرد گذشتهشان دانست؛ همان زمانی که همراه با دولت احمدینژاد بر اصولگرایان میتاختند و چهرههای میانهروتر این جریان را مورد اتهام قرار میدادند.
توقف سریال کارتهای زرد
عجیب نیست اگر با توجه به طیف بندی امروز مجلس، از عدم تاثیرگذاری این جریان سیاسی در پارلمان سخن بگوییم. همان جریانی که در مجلس قبل، سریال صدور کارتهای زرد به وزرای کابینه روحانی را کلید زد و به طور متوسط هر 50 روز یک کارت زرد به آنها داد، اما تاکنون در 150 روزی که از عمر مجلس دهم گذشته، تنها با صدور کارت زرد برای یک وزیر همراهی داشته که البته آن کارت زرد به وزیر کشاورزی هم حاصل پرسشی غیرسیاسی از طرف یک نماینده اصولگرای غیرپایداری بود که نمیتوانست نمایشی از وزنکشی سیاسی محسوب شود.
با این همه، تلاشهای دلواپسان مجلس که از حمایت رسانهای و سیاسی بیرون پارلمان برخوردارند، متوقف نمیشود. این نمایندههای اقلیت هرچند نتیجه دلخواه را نمیگیرند اما برای اظهارنظرهایشان محدودیتی قایل نیستند. برای همین است که آنها به عنوان همان طیفی که بیشتری طراحان سوال در مجلس قبل بودند، هنوز هم وزرای دولت را برای طرح سوالاتشان به مجلس میکشانند و در نطقهای خود به دولت میتازند.
نمونه اخیرش، همین اظهارات سید حسین نقوی حسینی در جلسه رای اعتماد به سه وزیر جدید کابینه روحانی که وزیر آموزش و پرورش را منسوب به فتنه کرد. نطق حاجی دلیگانی در نقد سخنان رئیس جمهور در همان جلسه نیز مثالی دیگر است. پیشتر از آن، کریمی قدوسی در جریان سوال از وزرای اطلاعات و خارجه، باز هم در نقد دولت سخن گفت؛ با این تفاوت که این سوالها و نطقها و تذکرها هیچ یک همراهی نمایندههای دیگر را بر نیانگیخت و موجب واکنش طیفی دیگر از اصولگرایان مجلس شد، مانند دفاعی که جعفرزاده ایمن آبادی از دانش آشتیانی کرد، در روزی که عضو جبهه پایداری از بازداشت او در سال 88 خبر داد، خبری که حتی برای وزیر هم جدید بود.
نقدهایی که شکل شوخی به خود میگیرد
حتی گاهی تلاش جبهه پایداری برای نقد دولت شبیه به شوخی میشود. تابستان بود کریمی قدوسی و حاجی دلیگانی گفته بودند که حسین فریدون صدای حسن روحانی را تقلید میکرده و پشت تلفن به جای او حرف میزده و با این کار یک سفر مولاوردی و یک سفر امین زاده را لغو کرده است. همچنین گفته بودند که در یک مورد وی با تقلید صدای روحانی در تماسهایی با مراکز اقتصادی در راستای ترخیص کالاهای غیر مجاز اقدام کرده و از آنها خواسته تا جلوی واردات این کالاها را نگیرند. در آن زمان برای تخریب دولت شمشیر را برای حسین فریدون از رو بسته بودند اما کسی از حرفهایشان استقبال نکرد و ناگهان صداها قطع شد.
نهم شهریور، این بار نمایندگان نزدیک به پایداری نامه نایب رئیس مجلس به وزیر دادگستری درباره اعدامهای سال 67 را برنتابیدند. تعدادی از آنها در صحن علنی به علی مطهری تذکر دادند و خواستند یا نامه خود را پس بگیرد یا دیگر نایب رئیس مجلس نباشد و حتی تهدیدش کردند که سال آینده دیگر برای نایب رئیسی به او رای نخواهند داد. اما این اعتراضها با پاسخ مطهری مواجه شد. او متذکر شد که همین منافقین پدرش را به شهادت رساندند و گفت: دایه دلسوزتر از مادر نشوید. كلا حرف من در آن نامه اين بود كه وقتي مسئلهاي براي برخي از مردم ايجاد شده است، شايد نزديك به يك ماه است كه اين موضوع در رسانههاي داخلي و خارجي مطرح است، مسئولان بايد بيايند توضيح دهند.
چهارم مهر، نیز پایداریهای مجلس که حتی با جریان اصولگرای پارلمان هم مرزبندی دارند، در اولین جلسه صحن علنی بعد از تعطیلات تابستانه به علی لاریجانی تاختند که ریاست مجلس انفعالی است. تاکید حسينعلي حاجي دليگاني و محمد دهقان بیشتر بر ترکیب کمیسیونهای تخصصی مجلس بود. نقد رئیس مجلس، همان اتهامی بود که در جریان دو موضوع FATF و قراردادهای نفتی هم مطرح شده بود و این واقعیت را نشان میداد که جبهه پایداری حتی در جریان تعیین رئیس که آن را پیروزی بزرگ خود معرفی میکرد نیز نقش موثری ایفا نکرده و چندان حامی لاریجانی نبوده است.
این روند ادامه داشت تا 13 مهر که بالاخره وزیر کشاورزی به دلیل نقدهای اقتصادی نمایندهها کارت زرد گرفت. با وجود آنکه حتی پس از این کارت زرد، موج سوال از وزیران ادامه داشت، اما هیچ یک از آنها نمایندهها را به تکرار کارت زرد وادار نکرد. به این ترتیب نه وزیر کشور کارت زرد گرفت، نه وزرای خارجه و اطلاعات. پیش از آن صحبتهای وزیر نفت و وزیر اقتصاد هم با رضایت نمایندهها با وجود حملات دلواپسان روبرو شده بود.
شکستی دیگر در انتخاباتی درون پارلمانی
اوج ناکامی دلواپسان در جریان انتخاب هیات مرکزی نظارت بر انتخابات شوراها رقم خورد. هیاتی که نقشی مهم در فرآیند انتخابات شوراها در اردیبهشت سال آینده دارد. دوازدهم آبان، سه نفر از اعضای کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور و دو نفر از کمیسیون اصل نودم قانون اساسی به انتخاب مجلس به عنوان عضو در هیأت مرکزی نظارت بر امر انتخابات شوراهای اسلامی کشور انتخاب شدند. از میان پنج نماینده عضو مجلس در این هیات نظارت، قاسم میرزایی نیکو، محمد محمودی شاهنشین و بهرام پارسایی از اعضای فراکسیون امید بودند و محمدجواد کولیوند و فرهاد تجری نیز اصولگرایانی محسوب میشوند که نسبتی با دلواپسان ندارند. این در حالی بود که مجتبی ذوالنور و محمود بهمنی به عنوان دو نماینده منسوب به جبهه پایداری، ناکامهای بزرگ این انتخابات درون پارلمانی محسوب میشدند.
اینها، همه نمایشی از ناکامی نمایندههای دلواپس در مجلس دهم به شمار میرود. مجلسی که تاکنون نشان داده، قرار نیست فرصت به تندروهایی دهد که سابقه روشنی از خود به یادگار نگذاشتهاند. با همه اینها، هنوز هم نمایندگان دلواپس از پای ننشسته و به فعالیتهای خود برای نقد دولت ادامه میدهند. حالا که نمایندگان دلواپس در همراه کردن نمایندگان در جلسه رای اعتماد توفیقی حاصل نکردهاند، سعی دارند ماجرای دیگری را علم کنند. آنها این بار سراغ وزیر علوم رفتهاند. وزیری که در مجلس نهم پس از رفت و آمد بیسرانجام چندین وزیر پیشنهادی روحانی به مجلس بالاخره توانسته بود نظر مجلس عمدتا دلواپس نهم را جلب کند، حالا مورد غضب باقی ماندگان آنها در مجلس دهم قرار گرفته است. باید منتظر ماند و دید که آیا باز هم همین رویه تکرار میشود یا پیش از آن، پایداریها متوجه منتهای وزن خود در مجلس میشوند.