علی مطهری؛ «آقازادهای» که دیگر تنها یک «آقازاده» نیست
«آقازاده» واژهای معروف در
ادبیات سیاسی ایران است. فرزندانی که به واسطه پدر مشهور میشوند و
سالهاست مردم برخی از چهرههای سیاسی را با این لقب میشناسند.
یکی
از این آقازادهها سالهاست در راس اخبار کشور است. سومین فرزند شهید
مطهری نه به خاطر آقازادگیاش بلکه به خاطر اظهارنظرهایش تبدیل به
متفاوتترین «آقازاده» ایران شده است.
علی مطهری به واسطه پدر
شهیدش، ایتالله مطهری وارد فضای سیاسی کشور شد و بسیاری او را به جای علی
مطهری، فرزند مطهری خطاب میکردند و بر این باور بودند وی تمام اعتبارش را
از پدرش بدست آورده است و خود به تنهایی دارای شخصیت مستقلی نیست. بسیاری
از ناظران سیاسی در دهه ۸۰، مطهری را نیز مانند دیگر آقازادهها، کسی
میدانستند که با نام پدر پلههای ترقی را طی کرده است.
علی مطهری
اما به سرعت مسیر خود را از نام پدر جدا کرد و تبدیل به یک سیاستمدار مستقل
در ایران شد. این استقلال باعث شد تا دیگر برخی حتی فراموش کنند او فرزند
یکی از بنیانگذاران اصلی جمهوری اسلامی است.
بسیاری از آقازادهها
در ایران هنوز نتوانستهاند از زیر نام پدر خارج شوند و همچنان بسیاری
آنها به عنوان فرزند شهید یا فرزند آیتالله خطاب میشوند.
مطهری
اما به واسطه مواضع سیاسیاش در این سالها دیگر تبدیل به «علی مطهری» شده
است. او بعد از انتخابات سال ۸۸ در حالی که فضای سیاسی به شدت ملتهب بود
خواستار برگزاری دادگاه شد و اعلام کرد به جز میرحسین موسوی و کروبی، محمود
احمدینژاد نیز باید محاکمه شود.
نطقهای او در مجلس در مورد
حوادث انتخابات سال ۸۸ با مخالفتهای گوناگون نمایندگان اصولگرا مجلس
روبرو میشد. به طور مثال در یکی از نطقهای اودر سال ۹۳ در مجلس نهم برخی
نمایندگان به او حمله و برگههای نطقش را پاره کردند و بعد از این درگیری
نیز رئیس جلسه برای رفع تنش ایجاد شده جلسه علنی را تعطیل اعلام کرد.
همین
مواضع او باعث شد تا علی مطهری کم کم راه خود را از مسیر دوستان سابقش جدا
کند. حرفهای مطهری در مورد سال ۸۸، خشم پایداری را برانگیخته بود. خشمی
که باعث شد در جریان دو انتخابات مجلسهای نهم و دهم اصولگرایان به رهبری
حداد عادل نام او را از فهرست اصولگرایان خط بزنند. این جدایی باعث شد که
مطهری با برخی از دوستان خود جبهه جدیدی به نام صدای ملت را پایه گذاری
کند.
مطهری در هر دو انتخابات مجلسهای نهم و دهم توانست با رای بالای مردم تهران وارد پارلمان شود تا در مسیر گذشته گام بردارد.
یکی
دیگر از مسائلی که مطهری را در راس اخبار این سالها قرار داده بود مخالفت
جدی وی با سیاستهای محمود احمدینژاد بود. مطهری پایه گذار اصلی سوال از
احمدینژاد در مجلس بود. کار او باعث شد تا برای بار اول در تاریخ جمهوری
اسلامی یک رئیس جمهور برای پاسخ گویی به نمایندگان به پارلمان بیاید.
مطهری
یک بار در واکنش به سخنان احمدینژاد گفته بود: ««رئیس جمهور میگوید من
قانونی را که منطبق بر قانون اساسی تشخیص بدهم امضا و اجرا میکنم و قانونی
را که منطبق بر قانون اساسی تشخیص ندهم امضا و اجرا نمیکنم؛ این یعنی
استبداد و دیکتاتوری و به توپ بستن مجلس. چنین شخصی حتی یک روز هم نباید در
مسند قدرت باقی بماند»
مواضع مطهری در این سالها باعث شده است
حضور او در شهرهای مختلف با حواشی گوناگونی روبرو شود. در سال ۹۴ در جریان
سفر به شیراز به او حمله شد و علی مطهری مجبور شد به تهران برگردد. خود او
ماجرا را اینگونه روایت کرده است: «حدود صد متر که جلو آمدیم دیدم عدهای
بین سی تا چهل نفر روبروی ما هستند و یک نفر خود را روی کاپوت خودرو
انداخت. راننده به هر زحمتی بود او را رد کرد ولی کمی جلوتر سنگ و آجر و
گوجهفرنگی بود که به سمت ما میآمد. شیشه عقب و شیشههای دو طرف خودرو
کاملا خرد و پودر شد و ذرات آن به سر و صورت و دست ما پاشید و برخی فرو
رفت. گاز فلفل هم سلاح دیگر آنها بود که از نزدیک استفاده کردند و حدود یک
دقیقه نفسم بند آمده بود. اگر یکی از آن ضربات آجر و سنگ به من اصابت کرده
بود معلوم نبود که اکنون زنده بودم. ظاهرا به قصد کشتن یا ناقص کردن آمده
بودند. راننده به هر ترتیب بود از میان آنها گریخت اما آنها با موتورهای
سنگین و یک وانت ما را تعقیب میکردند و باز سنگ و اشیاء دیگر و دشنامهای
ناموسی و کلماتی مانند «حرامزاده» بود که به سمت ما میآمد»
آخرین
نمونه حاشیههای علی مطهری لغو سخنرانیاش در روز اربعین در مشهد بود. لغو
سخنرانی او با درخواست دادستان مشهد باعث شد بازهم نام این آقازاده متفاوت
بر سر زبانها بیفتد.
همانطور که مشاهده کردید تمام موارد ذکر شده
باعث شده است علی مطهری دیگر تنها فرزند شهید مطهری نباشد و بتواند برای
خود شخصیت مستقلی از پدر شهیدش بسازد. حتی برخی مخالفان علی مطهری بر این
باور هستند که او هیچ شباهتی به پدرش ندارد و حتی نام آیتالله مطهری را
نیز خدشه دارد کرده است.
علی مطهری اما خود بر این باور است که منادی تفکرات آیتالله مطهری است و معمولا در سخنرانیهایش از آرا پدرش نیز استفاده میکند.
این
روزها علی مطهری تبدیل به یکی از بازیگران مهم سیاسی کشور شده است. همین
امر باعث شده است که او علی مطهری باشد نه تنها فرزند شهید مطهری.
ایا این را امام بزرگوار با انها اموخته ؟یا اینکه انه از مقام های خود سواستفاده کرده و حتی حاضر نیستند به نمایندگان مردم پاسخ بدهند به هر حال مردم فهیم شهید پرور ، صبور ولی اگاه وولایی ایران این قبیل فساد ها در جامعه را هر لحظه رصد کرده و گوش بزنگ هستند پاینده باد ایران به برکت خون پاک شهدا
زنده و سربلند باشید یا علی