نقد فیلم سینمایی باربی
رویداد۲۴ لیلا فرهادی: فیلم سینمایی «باربی» با بازی مارگو رابی یکی از پرمخاطبترین فیلمهای تابستان امسال بوده است. برای بیننده ایرانی قبل از نمایش فیلم در پلتفرمهای بدون مجوز، این فیلم با اخبار و حواشی آن وارد خانههایشان شده است. ویتنام به خاطر نقشه فانتزی که در فیلم باربی حق حاکمیت این کشور بر آبهای ساحلی در دریای جنوبی چین را زیر سوال برده، اجازه پخش آن را در سینماها نداده است. اما دو دسته بیشترین انتقاد را به فیلم داشتهاند؛ جریان راست افراطی در غرب و جریان اسلامگرا در شرق.
مخالفان و منتقدان اصلی فیلم باربی
جهان عرب به دلایل مذهبی اجازه نمایش فیلم سینمایی باربی را صادر نکرد. حزبالله لبنان این فیلم را مغایر «ارزشهای اخلاقی و مذهبی لبنان» خوانده؛ مقامات کویتی معتقدند این فیلم «عقاید و باورهای بیگانه با جامعه کویت و نظم عمومی» را ترویج میکند؛ عمان این فیلم را توقیف کرد و الجزایر پخش این فیلم را به دلایل مشابه متوقف کرد.
جریان راست افراطی فیلم باربی را به شدت مورد نقد قرار دادهاند. آنها معتقدند این فیلم به شدت «ضد مرد» است. بن شاپیرو منتقد معروف دست راستی آمریکا در یک ویدئو در یوتیوب طی ۴۳ دقیقه فیلم باربی را با خاک یکسان کرده و گفته از نظر این فیلم شما «یا یک فمینیست موج سومی هستید که به شدت از مردان متنفر است یا دچار شستشوی مغزی شدهاید.»
انتقاد جریان راست افراطی در غرب و اسلامگرهای افراطی در شرق به فیلم باربی عجیب است، چون با شنیدن نام فیلم و تهیهکننده، بیننده عادی انتظار مخالفتهای مترقیتری داشت؛ اول اینکه انتظار میرفت منتقدان به تامینکننده مالی فیلم اعتراض داشته باشند. این فیلم توسط کمپانی سازنده باربی یعنی «متل» تامین مالی شده، که نشاندهنده گامی بلندی در سینمای سرمایهداری با هدف تبلیغاتی است؛ دوم اینکه این فیلم با تم رنگی صورتی، درباره عروسکی است که تصورات زنان از بدنشان را سالها تحتالشعاع قرار داده و طبیعتا فمینیستها از باربی متنفرند.
این فیلم بالاخره به پلتفرمهای نمایش اینترنتی بدون مجوز راه پیدا کرده و مخاطب ایرانی موفق شده با کیفیت خوب و احتمالا زیرنویس فارسی، پر بینندهترین فیلم سینمایی تابستان امسال را تماشا کند. رویداد۲۴ بر این باور است نقد و بررسی فیلم باربی به عنوان فیلمی که برچسب «فمینیست بودن» خورده، خالی از لطف نیست.
مطالبی با محتوای نقد سینما برای مطالعه بیشتر
آرژانتین ۱۹۸۵ فیلمی در ستایش محاکمه دیکتاتورها
سریال میدان سرخ ؛ فیلمفارسی خالص با شعار پولدارها هم خیلی زندگی آرامی ندارند!
سریال بازی مرکب ؛ سریالی برای دانشآموز دبیرستانی که تازه یک مقاله از کارل مارکس خوانده!
نقد فیلم سینمایی باربی
سوال اینجاست آیا شایعات درباره فیلم باربی صحت دارد؟ آیا «گرتا گرویگ» نویسنده و کارگردان فیلم توانسته «باربی» به عنوان یک آیکون به شدت جنسیتزده را به یک «نماد فمینیستی» تبدیل کند؟ چرا اسلامگراها ده دقیقه اول فیلم را جلو میزدند و با ده دقیقه پایانی فیلم احساس همدلی میکردند؟
برای کسانی که فیلم را ندیدهاند، فیلم باربی با گزارههایی درباره باربی نسل دوم شروع میشود. اگر باربی نسل اول را به عنوان عروسکهایی با سایز ایکس اسمال، چشمانی آبی و موهای بلوند بشناسیم که کارکردی به جز زیبایی نداشتند و تصویر زنان از زیبایی و بدن را برای سالها مخدوش کرده بودند، باربی نسل دوم سعی کرده بود زنانی را به نمایش بگذارد که در همه مشاغل، سایزها و رنگها امکان ظهور و بروز دارند.
به گزارش رویداد۲۴ فیلم در «سرزمین باربی» شروع میشود؛ سرزمینی که در آن زنان همه کارهاند و «کن»ها، عروسک مردی که در نسل دوم باربی به عنوان مکمل باربی ساخته شده بودند، در حاشیه زندگی میکنند. در جریان داستان یکی از باربیهای نسل اول (هیچکاره و زیبا) و کن، به دلایلی وارد دنیای واقعی شده و با مفهوم «مردسالاری» و انتقادات نسل جدید به عروسک باربی به عنوان بازتولیدکننده شیانگاری (فیتیشیسم) زنان آشنا میشوند. در نهایت در جنگی که بین مردسالاری و زنان شستشوی مغزیشده، با زنان مستقل و آگاه شکل میگیرد، دنیایی برابرتر ایجاد میشود.
پیامی که در اینجا وجود دارد، پیامی اومانیستی است. هر اعمال قدرتی که به ناتوانی دیگران بستگی داشته باشد، اشتباه است؛ خواه از روی نادانی (عدم توجه باربی نسل یک و دو به احساسات کنها) باشد یا از روی بدخواهی (تلاش کنها برای ایجاد یک جهان مردسالارانه). سازندگان میگویند فیلم باربی میخواهد بگوید توانمندسازی واقعی در همبستگی است: «کمک به دیگران برای قدرتمندتر شدن»
زنها هر چیزی میتوانند باشند؛ فقط به شر زیبا بودن!!
اما داستان دوم فیلم مهمتر است. آنچه فیلم به آن اشارهای نمیکند، وجود یک تناقض ذاتی است. این که باربیها خواه پزشک، فضانورد یا رئیسجمهور باشند، باز هم به طرز مضحکی خوشقیافهاند. ظاهرا از نظر کمپانی، زنان میتوانند هر چیزی باشند به شرطی که همچنان زیبا باشند!
اگر عروسکهای باربی صرفاً اشیاء زیبا و متقارنی بودند، موضوع فمینیستی نبود. مشکل از جایی شروع میشود که آنها اشیایی زیبا و جنسی هستند. بله، باربی اندام تناسلی ندارد (همانطور که فیلم هم به ما یادآوری میکند)، اما باربی در اصل از روی یک عروسک جنسی آلمانی الگوبرداری شده است.
گرویگ کارگردان باربی اذعان میکند که عروسکهای باربی دائما این فشار را روی زنان اعمال میکنند که نگاه مردانه را مدنظر داشته باشند. در یک جایی از فیلم کاراکتر نوجوان فیلم به باربی میگوید که کمپانی سازنده باربی، «زنان را از خودشان متنفر میکنند»
فیلم به وجود استانداردهای زیبایی در ساخت باربی اشاره میکند که «زنان را از خود متنفر میکند» اما همچنان از این زیبایی سود میبرد. نیمنگاهی به انتخاب بازیگران فیلم به راحتی این ادعا را اثبات میکند.
شاید بتوان گفت این «کنشگری ادایی» (بیان استانداردهای دوگانه در حالی که شما آن را تقویت میکنید) ویژگی فمینیسم عصر ما باشد. عصری که در آن شبکههای اجتماعی ما را نسبت به عدالت اجتماعی آگاهتر کرده، اما در عین حال زنان برای رسیدن به چهرهای که برای اینستاگرام مناسبتر باشد، پشت در مطب جراحان پلاستیک صف میکشند. این ویژگی فمینیسم مدرن است؛ همه ما از عوامل سرکوب و ظلم اجتماعی آگاه هستیم، با این حال از آنها استقبال میکنیم!
پایان فیلم، اما تاملبرانگیزتر است. در پایان یکی از شخصیتهای فیلم به کمپانی پیشنهاد میکند که یک «باربی معمولی» بسازد. ایدهای که به ساخت باربیهای شاغل و مستقل با شعار «شما میتوانید هر چیزی باشید» در نسل دوم عروسکهای باربی ختم شده بود، این بار مورد انتقاد قرار میگیرد.
شخصیت مادر لسآنجلسی در فیلم از اینکه زنان دائما مورد فشار اجتماعی برای «موفق بودن» قرار گرفتهاند، شکایت میکند و خطاب به باربیها میگوید «خدایا زن بودن خیلی سخت است». او با این جمله آرمان باربی را زیر سوال میبرد و آن را به یک تحمیل ناعادلانه تشبیه میکند.
این شخصیت به مدیرعامل کمپانی «متل»، کمپانی سازنده باربی پیشنهاد میکند یک باربی معمولی بسازد، چون شاید «باربی میخواهد فقط مادر باشد؛ یا حتی نباشد، ولی قرار هم نباشد که باربی رئیس جمهور شود.» در نهایت زمانی که باربی موفق «تیپیکال باربی» (باربی نسل اول) که به اذعان فیلم «در هیچ چیزی خوب نیست»
میشود همه این کلیشهها و تحمیلها را کنار میزند چه دستاوردی حاصل میکند؟ «تیپیکال باربی» (باربی نسل اول) که به اذعان فیلم «در هیچ چیزی خوب نیست»، وارد دنیای واقعی میشود و در سکانسی که بیننده انتظار دارد یک مصاحبه شغلی موفق باشد، وارد مطب متخصص زنان میشود. (منظور کارگردان از این صحنه این است که باربی انتخاب میکند مادر باشد)
این همان سکانسی است که به نظر میرسد مذهبیون به جای توقف نمایش فیلم باید تماشای آن را به مردمشان توصیه میکردند. فمینیسم مدرن با شعار «موفقیت را به زنان تحمیل نکنید»، سعی کرده انتخاب مشاغل بدون درآمدی نظیر «کار خانگی» و «مادری» توسط زنان را به رسمیت بشناسد.
این ایده فمینیستی برای جهانی ترسیم شده که نرخ بیکاری زنان در آن پایین است. در اروپا نرخ بیکاری زنان ۷.۴ درصد در برابر ۶.۷ درصد نرخ بیکاری مردان است. در آمریکا نرخ بیکاری زنان ۳.۵ درصد اعلام شده است. این در حالی است که طبق آمارهای رسمی در بهار امسال نرخ بیکاری زنان در ایران ۱۴.۸ درصد در برابر ۶.۸ درصد نرخ بیکاری مردان بوده است. در جهان عرب به گزارش مرکز مطالعات عربی واشنگتن، نرخ بیکاری زنان ۲۲ درصد بوده است.
مادر شجاع و آگاه رو بیشتر میپسندین یا مادر تحت سلطه و نا آگاه ؟ پس این که من میگم به نفع مرد هم است، بعدم مرد سالم، دوست داره یه زن نرمال کنارش باشه، نه زنی که مطیع و تحت سلطه هست...