شیخالاسلام: میان گروگانگیران به حسین بیدندان معروف بودم/ از تسخیر لانه جاسوسی پشیمان نیستم
باشگاه خبرنگاران جوان گفت و گویی با حسین شیخ الاسلام، مشاور وزیر امور خارجه انجام داده که بخش هایی از آن در ادامه می آید:
*در
تمامی جلسات علنی ضد شاه حضور داشته و سخنرانی میکردم و دبیر انتشارات
انجمن اسلامی کانادا و آمریکا شدم و با پیروزی انقلاب اسلامی به کشور
بازگشتم. فعالیتهای دانشجویی در آمریکا به طور واقعی در انجمنهای اسلامی
نمود پیدا کرد با تلفیق اندیشههای دکتر شریعتی و پیروی از خط امام کار را
پیش بردیم.
*از جمله راهپیماییهای ما، تجمع در مقابل کاخ سفید در هنگام
سفر شاه به آمریکا بود که حدود 10 هزار نفر از دانشجویان در آن حضور
داشتند و پلیس آنقدر از گاز اشک آور استفاده کرد که این گازها به محل
اسکان کارتر و شاه سرایت کرد و حتی عکسهایی از شاه منتشر شد که بر اثر
استنشاق همین گاز اشکآور اشک از چشمانش سرازیر شد.
*{تاثیر 16 آذر 32 }
شهادت دانشجویان تأثیر بسزایی بر روند مبارزاتی ما داشت زیرا ما علت شهادت
را آمریکاییها میدانستیم، شاه در دورانی میخواست جنبش دانشجویی را در
نطفه خفه کند، اما ما در روز دانش آموز از دانشگاه تهران با تأیید حضرت
امام خمینی(ره) شروع به تظاهرات کردیم. دانشجویان خدمت حضرت امام رسیدند.
ایشان فرمودند تمامی اقشار باید با یکدیگر یکی شوند، دانشجویان نیز با تلاش
بسیار دفتری به نام دفتر تحکیم وحدت را تشکیل دادند که از دانشگاههای
سراسر تهران در آنجا گردهم آمدند. این دفتر جلسات بسیاری برگزار میکرد و
فعالیتهای دانشجویی را در سرتاسر کشور گسترش میداد ولی در رابطه با قضیه
تسخیر لانه جاسوسی دفتر تحکیم وحدت همکاری نکرد.
*دانشگاههای تهران،
شهید بهشتی، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه پلیتکنیک با همکاری یکدیگر
تصمیم به تسخیر لانه جاسوسی گرفتند. فعالان این دانشگاهها آقایان
اصغرزاده، حبیبی و میردامادی بودند که اعلام کردند ما لانه جاسوسی را تسخیر
میکنیم و به حمایت کارتر و پناه دادن او به شاه اعتراض میکنیم و اگر
امام از این حرکت پشتیبانی کردند آن را ادامه خواهیم داد و اگر پشتیبانی
امام شامل حال ما نشد پس از 72 ساعت از لانه جاسوسی خارج میشویم.
*تأثیر
این واقعه به حدی بود که حتی مسیر زندگی من را نیز تغییر داد به طوری که
قرار بود من یک مهندس خوب باشم اما پس از این واقعه به یک فعال سیاسی تبدیل
شدم. حتی شهید رجایی میخواست تا من با تیم اعزام شده به الجزایر برای حل و
فصل مسائل دانشجویی اعزام شوم که من نپذیرفتم، بعدها شهید رجایی حکم
معاونت وزارت امورخارجه را برای من تنفیذ کرد و تا 16 سال بعد در این سمت
حضور داشتم و مسیر زندگی من به کل تغییر کرد.
*مدیریت امام خمینی(ره)
بسیار دقیق بود و مدیریت بعد تسخیر اهمیت زیادی داشت. تسخیر حرکت عاقلانه
ای بود تا از کودتای دوم جلوگیری کند و کاملا حق ملت ایران بود و این را بر
اساس حقوق بین الملل می گویم. متاسفانه بعضی ها و آمریکایی ها در تبلیغات
تلاش می کنند که قضیه لانه جاسوسی را با تسخیر سفارت آمریکا شروع کنند و
اصلا این طور نیست. تسخیر با کودتای 28 مرداد و جنایتهایی که در حق ملت
ایران روا داشتند آغاز شد، ملت ایران می خواست جلوی تکرار آن جنایات را
بگیرد.
* در واقع ملت ایران با تسخیر لانه جاسوسی در برابر جنایات دفاع
مشروع کرد، بر اساس بند 51 منشور ملل متحد، بعضی ها تفسیر دفاع پیشگیرانه
می کنند البته برخی از حقوقدانان شاید این تفسیر را قبول داشته باشند اما
من قبول ندارم. ولی اگر به قضیه درست نگاه کنید برای اینکه کودتای 28 مرداد
تکرار نشود و یک جنایتکار را بر ایران حاکم کنند و چپاول 25 سال ثروت
ایران و پایمال شدن عزت ملت ایران اتفاق نیفتد، مردم و در راس آنها
دانشجویان به فکرشان رسید برای جلوگیری از تکرار آن جنایات، این عمل کاملا
قانونی را انجام دهند.
*داستان از تسخیر لانه جاسوسی شروع نمی شود بلکه
داستان از بی قانونی و قانون شکنی و دخالت در امور داخلی ملت هایی که
آمریکا حق خودش می داند شروع می شود، اگر ما این کار را نمی کردیم و آمریکا
دو مرتبه شاه را به کشور برمی گرداند همه ملت ایران به ما نمی گفتند که ما
چقدر احمقیم و ملت ایران در چشم دنیا تحقیر نمی شد که یک بار آمریکا کودتا
کرده بود و مردم ایران برای بار دوم اجازه دادند که آمریکا کودتا کند.
*
{ اگر به 13 آبان 1358 برگردید دوباره لانه جاسوسی را تسخیر خواهید کرد؟}
بلاشک همین اتفاق میافتد، کارمان کاملا درست و براساس قوانین و انقلاب
بوده است و همواره رهبر معظم انقلاب و ملت از این عمل حمایت کردند. با این
اقدام از کشتارهای بیشتر جلوگیری کردیم چراکه نمیدانستیم آمریکاییها
قرار است چه اقدامی بکنند و معلوم نبود آیا دوباره کودتای 28 مرداد را
تکرار خواهند کرد یا نه؟.
*بنده پشیمان نیستم، البته لیدر هم نبودم، این
سوال را باید از کسانی که در ماجرای تسخیر بودند، بپرسید و فکر نمیکنم که
آنها نیز پشیمان شده باشند، آقای سیفاللهی لیدر بودند از وی بپرسید
پشیمان است؟.