نهاوندیان:تسهیلات بانکی باید قرضالحسنه باشد نه قرضالپس نده
محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور در برنامه گفتگوی ویژه خبری درباره روابط جدید بانکی بین ایران و سوئیس و روابط صنعتی بین ایران و سوئد توضیح داد. او اشاراتی هم درباره ترمیم کابینه داشت.
در ادامه مشروح گفتگوی این چهره دیپلماسی اقتصادی در کابینه یازدهم را می خوانید:
شما در سوئیس با اتحادیه بانکداران سوئیس دیدار داشتید. نتیجه این دیدار چه بوده؟
بگذارید
اول علت سفر به سوئیس را بگویم. در نیویورک، رئیس جمهور سوئیس دیداری حضور
رئیس جمهور کشورمان داشتند و پس از آن سفری به ایران داشت. او پیشنهاد کرد
برای گسترش همکاری ها، سفری به سوئیس داشته باشم و با بانکها گفتگو کنم.
برای متقاعد کردن بانکها به روابط بیشتر با کشورمان این سفر انجام شد. بعد
از ملاقات با رئیس جمهور، مسئولان بانکها، به محل اقامت سفیر ما در سوئیس
آمدند و جزئیات کار بانکی و موارد عمومی مطرح شد. خوب است بدانیم در 11 ماه
پس از اجرایی شدن برجام و حتی قبل از آن، در توافق موقت هسته ای، همکاری
خوبی با سوئیس داشتیم و 8 میلیارد دلار عملیات بانکی با این کشور داشتیم.
با توجه به جایگاه سوئیس به عنوان یک مرکز بانکی بین المللی، کارها به سمت
فاینانس پروژه ها سمت و سو یابد. باید بیشترین ثمر را از موضوع اقتصاد در
بحث برجام برداریم. ما سرمایه های گسترده و عظیمی را در نظر داریم و می
خواهیم با استفاده از اقتصاد مقاومتی، داده های داخلی ما حداکثر باشد. این
نیاز به فاینانس دارد. در دنیا هزاران میلیارد دلار سرمایه وجود دارد.
خصوصا صندوقهای تامین اجتماعی و بازنشستگی دنبال موقعیت سرمایه گذاری می
گردند. در اقتصادهای پردرآمد امروز جهان، نرخ بهره پایین است و گاهی منفی
است. گاهی نرخ هزینه تامین سود بسیار پایین است. آنها زمینه پررغبتی برای
حضور در ایران دارند.ایران یه فرصت 2 تریلیون دلاری مطمئن دارد و رشد آن
پایدار است. در اقتصادهای دیگر مشکل در بازده واقعی وجود دارد. هم آنها قصد
همکاری دارند و هم ما. ولی طبعا اقناع متقابلی لازم است. برجام رفع مانع
کرده ولی برای جوش خوردن معامله و توافق، مذاکره جدی نزدیک می خواهد. برای
همین ما با بانکداران سوئیس گفتگو کردیم.
به نتیجه هم رسیدید؟
مشکل گذشته ما تحریم بود.
خیلی ها می خواستند کار کنند ولی به دلیل تحریمهای آمریکا، اروپا و شورای
امنیت نمی توانستند همکاری با ما کنند. این برداشته شده. ولی بانکهای
سوئیسی سابقه 15 ساله جریمه توسط آمریکا را دارند. از قدیم معروف بوده
بانکهای سوئیس جزیره امن هستند. از 15 سال پیش انواع مقررات و جریمه های
سنگین روی بانکهای سوئیس به خصوص دو بانک بزرگش اعمال شده. آنها می گویند
110 بانک سوئیس درگیر سیاست ارعاب و تهدید آمریکا شده اند. در کنار این
مقررات که اصل آن، بحث فرار مالیاتی از دولت آمریکا بوده، حتی یک مدیرعامل
بانک را در ایتالیا دستگیر کردند و به آمریکا بردند. در مورد تحریمها هم
سیاست ارعاب و تهدید، بانکهای سوئیسی را خیلی محتاط کرده بود. در گفتگوی
اخیر فرصتی شد تا برجام تشریح شود. تبیین این که نه تنها شرکتها و بانکهای
آمریکا و حتی وابستگان آنها هم می توانند بر اساس برجام با ایران کار کنند.
تبیین این مطالب مفید بود. علاوه برای این راهکار مشخصی پیشنهاد شد.
سوییس به شکلات و بانک و ساعت معروف است ولی مشکل بانکهای ماست. چه می خواهید کنید؟
ما توجه داریم بانکهای ما ضرر از تحریم خورده اند و در به روز بودن صنعت بانکداری را در مبادلات جهانی عقبند. مسایل داخلی مالی از جمله بدهی های غیرجاری و ارزیابی دارند. ما پیشنهاد مشخصی به سوئیسی ها دادیم. گفتیم بانکهای ما علاقمندند در سوئیس شعبه بزنند. شما با شعبات بانکی ما در سویس که مشکل ندارید. مسئولان بانکی ما از جمله معاون ارزی بانک مرکزی ما بودند. برخی از شعبات بانکی ما در اروپا هستند که عرضه عمومی با مسئولیت محدود دارند. آنها تمام استانداردهای بانکی اروپایی مانند FATF و بازل 2و 3 را دارند. آنها گفتند ما با این بانکها هیچ مشکلی نداریم. خیلی استقبال شد و گفتند ما این مسئله را در هیات مدیره های خود به زودی مطرح می کنیم.
مقامات سوئیس هم گفتند با نظر مساعد این پیشنهاد قابل عمل را دنبال می کنیم. این برای بانکهای ما هم راه میانبر بود. در کنار این هم پیشنهاد شد مسایل بین بانکها که سئوالاتی وجود دارد، در جلسات سیاسی بحث نشود. بلکه بین بانکهای ما رابطه نزدیک از طریق گروه کاری بین سیستم بانکی ایران و سوئیس داشته باشند. این هم خیلی استقبال شد و بانک مرکزی اعلام آمادگی کرد تا بشود سرعت تغییر شرایط و مناسبات بانکی را بالا ببریم. گاهی دیده می شود این تصور است که برجام تصویب شد و به محض اعلام برجام باید همه مشکلات به جای مانده از تحریم حل شود. اینطور نیست. تحریم یک تصمیم سیاسی بود با آثار و تبعات اقتصادی و اداری. این حصار فروریخت ولی آن آثار و تبعات آن، در هر حوزه ای باید مذاکره شود. مثلا در بحث صنعت هواپیمایی که خبرش منعکس شد، تحریم 37 ساله هواپیمایی در برجام شکسته شد. با وجودی که ربطی به بحث هسته ای نداشت. ولی این که باید با فروشندگان مذاکره کنیم و به نتیجه برسیم یک پروسه اقتصادی است. این که به نتیجه برسد یک توفیق فنی و اقتصادی است.
بانکهای سوئیس زیر سلطه آمریکا هستند. برجام و مذاکره اتفاق افتاد ولی بدعهدی آمریکا را چه می کنید؟
آمریکا خوی تجاوزگری و رویکرد خصمانه اش سرجای خود مانده. برجام مذاکره با آمریکا برای حل مسایل ایران و آمریکا هرگز نبوده. ایران هنوز تصمیم برای مذاکره و روابط دوجانبه ندارد. آمریکا خیلی گامها باید بردارد تا مسئولان ایرانی مطمئن شوند رفتارهای ظالمانه آمریکا تمام شده. این موضوع برجام نیست. برجام مذاکره چندجانبه بین المللی بود تا ثابت شود همه دروغها درباره جنبه نظامی برنامه هسته ای دروغ بوده. بر این اساس تحریمهای درست شده، پایگاهی نداشت. آمریکا طبعا باید متعهد به برجام باشد.
مقامات سیاسی ما مرتبا در مذاکرات باید گوشزد کنند. تصمیم اخیر کنگره با واکنش نظام ما مواجه شده و اگر غلط کنند و بخواهند این تصمیم را اجرایی کنند ما اعلام نقض برجام می کنیم. ولی در کنار این مناسبات، ما باید کار اقتصادی خود را ادامه دهیم. در دنیا کشورها و شرکتهای بی شماری دنبال کار کردن با ایران هستند. باید گام برداریم تا آنها متقاعد شوند کار اقتصادی با ایران هیچ مانعی ندارد. در دوره تحریم هر جا مسئولان اقتصادی ایران می خواستند گامی بردارند، کسانی از معاونت خزانه داری آمریکا سفر می کرد و به تهدید و ارعاب می پرداخت. مقام معظم رهبری همان موقع فرمودند تیم قوی داشته باشید و بافته های آنها را رشته کنید.
در کنار دیپلماسی سیاسی مان باید یک دیپلماسی فعال اقتصادی داشته باشیم. این هم فقط کار دولت نیست، هر کارآفرین، مدیر اقتصادی و رسانه ای ما وظیفه دارد چهره سودآور اقتصاد ایران را برای جهانیان ترسیم کند و آنها را قانع کند آینده همکاری با ایران روشن است. در شرایطی که بدخواهان ایران در آمریکا و صهیونیستها، تصمیم قانون در کنگره می کنند و می خواهند فضای خوب و مثبت اقتصادی ایران را مخدوش نشان دهند، 3-4 هیات از ایران به جاهای مختلف دنیا از هند و چین و سوئد و سوئیس و چک رفتند تا چهره واقعی اقتصاد ایران را نشان دهند.
آیا با حضور ترامپ ممکن است اتحادیه اروپا با ما بیشتر علاقمند به همکاری شود؟
اروپا
نگرانی های جدی ای از انتخابات آمریکا دارند. نگرانی اول آنها امنیتی است.
بحثهایی که درباره ناتو و مسئولیتهای سنتی آمریکا درباره امنیت اروپا شده،
نگرانی های جدی را به دنبال دارد. بازارهای جهانی تحت الشعاع این موضوع
است. برای چین و اروپا خیلی مهم است. اگر این تصویر درست باشد که این آغاز
جریان راست افراطی در آمریکاست، آثار نگران کننده در سایر کشورها هم دارد.
مسئله ایران برای اروپایی ها یک فرصت بوده. الان انگیزه شان برای همکاری با
ایران بیشتر است. ولی ما باید شرایط مساعد موجود را هر چه سریعتر به
قرارداد و توافق تبدیل کنیم تا این قراردادها فاصله اروپا را با تصمیمات
ضدایرانی آمریکا بیشتر کند. یکی از دستاوردهای مهم برجام این بود که
همگرایی دروغین با نقشه صهیونیستها و اجرای آمریکایی ها در شورای امنیت رقم
خورده بود، شکست. احتمال اینکه در آینده اروپا با آمریکا همراهی کند،
بسیار کمتر از گذشته است که برای دیپلماسی اقتصادی ما فرصت مهمی است.
در دیدار با صنعتگران سوئد چه دستاوردی داشتید؟
در
دوره تحریم، سوئد برخی همکاریها و سرمایه گذاریها به خصوص در خودروسازی را
قطع نکردند. خودشان هم گفتند ثمر استقامت را می بریم و میزان سفارشاتی که
تولیدش در ایران انجام می شود دو برابر شده. یعنی حفظ بازار ایران به گسترش
در بازار منطقه منجر شده. مثلا در اتوبوس سازی اسکانیا در ایران سرمایه
گذاری کرده و حالا در کامیون سازی هم وارد شده. سوئد کار بانکی اش را هم با
وجود تحریمهای شدید همچنان ادامه داده. به علاوه اینکه در صنایع دیگر
مانند صنعت دارو، نرم افزار، دانش بنیان، زمینه های قبلی را به صورت گسترده
تر دنبال می کنند. دو جلسه داشتیم. یکی عمومی از سوی اتاق استکهلم بود.
یکی هم 10 شرکت اصلی سوئد که 70 درصد اقتصاد این کشور را داشتند مانند
ولوو، هرمس، اسکانیا، بانکها و مانند آن، ابراز تمایل داشتند با ایران
همکاری گسترده تری داشته باشند. کار با ایران یعنی مشارکت، گسترش بازار
صادرات و انتقال تکنولوژی. البته باز به مشکلات بانکی اشاره می کردند. الان
کار بانکی بین شرکای سوئد و ایران برقرار است. صحبت از گسترش کار بانکی
بود. پیشنهاد سوئیس را آنجا هم تکرار کردیم که بانکهای ما شعبه در آنجا
بزنند. بانکی مرکزی هم در چند کشور اروپایی حسابهایی را باز کرده. در سوئد
هم قرار شد کارهای آن انجام شود.
در چه زمانی این کار انجام می شود؟
ظرف هفته
های آینده باید صورت گیرد. همچنین صندوق بیمه صادرات سوئد تصمیم گرفته که
برای کار با ایران پوشش بدون سقف در نظر بگیرد. کمتر کشوری این کار را می
کند. آنها می گویند هر قدر سرمایه گذاری در ایران شود، ما پوشش بیمه
صادراتی می کنیم که حرکت بسیار مشوقی است.
در حوزه اقتصاد داخلی، چقدر امید به ایجاد اشتغال به خصوص برای فارغ التحصیلان وجود دارد؟
دغدغه
نخست دولت و ریاست جمهور اشتغال است. سرمایه اصلی کشور جوانان است. دغدغه
بسیاری از خانواده های ایرانی که بچه هایشان را بزرگ کردند و به دانشگاه
فرستادند، کار جوانان است. متاسفانه بازار کار نتوانسته به اندازه عرضه،
تقاضا ایجاد کند. فرق است بین یک واقعیت اقتصادی با احساس آن واقعیت. چون
در احساس آن واقعیت معمولا داوری بر اساس مقایسه است ولی برای تحلیلگر و
برنامه ریز، توجه به هر دوی واقعیت و احساس واقعیت باید باشد. در واقعیت
بازار کار آمارها نشان می دهد حقیقتا در 3 سال گذشته به طور متوسط بالای
700 هزار نفر به تعداد شاغلان اضافه شده. ولی این به معنی کاهش نرخ بیکاری
نیست. به سبب اینکه ورودی های بازار کار رشد بیشتری از شاغلان جدید داشتند.
هم عرضه نیروی کار رشد کرده و هم تقاضای نیروی کار. البته عرضه نیروی کار
بیشتر بوده که یعنی افزایش نرخ مشارکت اقتصادی.
الان نرخ مشارکت ما 40 درصد است. تا 3 ماه پیش 38 درصد بود. همین 2 درصد یعنی تعداد زیادی به عرضه نیروی کار اضافه شده است.
در
عین حال که جای امیدواری است در اقتصادی ایران در فرصت کوتاهی می شود مشکل
ساختاری را به سمت حل برد، ولی بار را سنگین تر می کند. این حرفها برای
جوان بیکار تحصیل کرده کار نمی شود. او می گوید این نظام باید برای من
میدان فراهم کند. دولت تصمیم گرفت در رفع مشکل نقدینگی واحدهای تولیدی
دارای مشکل، سیستم بانکی اقدام کند. رییس کل بانک مرکزی در استانها حاضر می
شود و با اختیارات بالاتر از اختیارات محلی و استانی تصمیم گیری به ارائه
تسهیلات می کنند. میزان عملکرد این تدبیر فراتر از پیش بینی بوده و بانک
مرکزی گفته برای تسهیلات سقف نمی گذارم. البته پولی که برود و برگردد. "قرض
الحسنه" باشد نه "قرض الپس نده". جالب است بدانید در گزارشها عنوان می شود
بیش از 50 درصد واحدهای مشکلدار که رفع مشکل شده اند و تعطیلی آنها مربوط
به قبل از 3 سال اخیر بوده. خوب است بگوییم تعطیلی کارخانه ها حاصل چه
شرایطی بوده و از چه زمانی تعطیل شده. در اراک، گفتند این کارخانه 8-9 سال
بود خوابیده بود.
دکتر روحانی دیگر گزارش اقتصادی ارائه نکردند؟
پیام
شما را خدمتشان می دهم. باید گفت یکی از جاهایی که در اشتغال نیروهای
تحصیل کرده موثر باشد شرکتهای دانش بنیان است. با برخی پروژه ها مانند
راهسازی می توان اشتغال ایجاد کرد. ولی در شرکتهای دانش بنیان بچه های
تحصیل کرده اشتغال می یابند. این دولت از ابتدا با وجود محدودیتها، قانونی
که معادل یک میلیارد دلار برای صندوق شکوفایی و نوآوری باید تامین اعتبار
می شد، عمدتا انجام داد و حمایتهای متنوع از این شرکتها داشت. این شرکتها
یکی از نقاط امیدواری ما برای اشتغال است. اینها سرمایه گذاری سنگین نمی
خواهد بلکه فقط کافی است "پول بذر" به او بدهید. برخی در تجارت الکترونیکی
کارهای عجیب و غریبی کرده اند.
آیا در تیم اقتصادی دولت یازدهم، تغییر و تحولی خواهیم داشت؟ طرفداران دولت حتی می گوید سرعت لازم رشد را نداریم؟
قرار
بود اقتصادی حرف بزنیم. سئوالتان سیاسی است. تصمیم گیری در مورد مسئولان
تابع عوامل مختلف است. همچنان که در گذشته هم در زمان لازم، ترمیم کابینه
صورت گرفت هر زمان لازم باشد این تصمیم را ریاست جمهور خواهد گرفت. تیم
اقتصادی بحث اشتغال را دنبال می کنند. گشایش در صنعت نفت، گاز، نیرو، کار
عظیم در بخش آب و کشاورزی آثار و جلوه های غیرقابل انکاری است که بخش به
بخش شاهد جهش و حرکت به جلو بوده ایم. تولید گندم در سال گذشته با قواعد
عادی جور درنمی آید. همتی را نشان می دهد هم تولید را بالا برده اند و هم
خرید انجام شده و باعث رضایتمندی کشاورزان شده. در برخی امور شاهد رونقیم و
امیدواریم نرخ رشد 5 درصدی را شاهد باشیم تا تبدیل به رشد پایدار شود. از
آن افت و خیزهای غیرقابل برنامه ریزی به روند مطمئن رو به رشد باشیم که به
تعبیر قرآنی "آمنه مطمئنه" برای جامعه باشد. روند را نگاه کنید. نباید هیچ
وقت به وضع موجود رضایت دارد ولی اگر روند در مسیر درستی است باید امیدوار
بود و بر سرعت افزود. هر جا هم همراهان قوی تری آماده کار باشند باید
استقبال کرد. بنای کار باید هم افزایی باشد. از واگرایی و طرد و حذف و
برچسب زدن و حیدری-نعمتی کردن فایده ای نبردیم. اگر هر کس توانی دارد بیاید
به میدان رشد، باید از او استقبال کرد.