آزادسازی «حلب » و توازن قدرت درخاورمیانه
بسیاری از طرفهای بینالمللی و منطقهای از جمله دولتهای مخالف سوریه انتظار شکست یا تسلیم سریع حلب را نداشتند، بلکه همه دادهها حکایت از کمکهای بیشتر و حمایتهای معنوی گستردهتر برخی کشورهای عربی و منطقهای به گروههای محاصره شده در شرق حلب را داشت؛ اما اینکه ناگهان شرق حلب فرو ریخت میتواند ناشی از چند عامل باشد: نخستین دلیل «طولانی شدن مدت زمان محاصره و تضعیف مقاومت گروههای مسلح» میتواند باشد، دوم «اختلافات درونی گروههای مسلح و تروریست ها» بود، بویژه اختلافاتی که بین «جبهه النصره» و برخی گروههای دیگر در داخل حلب وجود داشت که این گروهها تمایلی به تمکین در برابر «جبهه النصره» نداشتند؛ و سوم که مهمتر از دو دلیل دیگر به نظر میآید «ساختار و بافت جمعیتی خود حلب» است که مردم این شهر آنچنان با گروههای تروریستی همسو نبودند؛ به عبارت دیگر، جریانهای مسلح بویژه «تکفیری ها» در حلب عقبه مردمی نداشتند. روحیه مردم حلب عموماً روحیهای آرامش خواه و جنگ گریز است، روحیهای که در حقیقت به ساختار اجتماعی این شهر و سابقه کار تجاری مردم کشور سوریه و اقتصاد محور بودن فعالیتهای آنان باز میگردد. لذا اگر توجه کنیم میبینیم که جریانات مسلح بویژه تکفیریها عموماً «سرباز»گیری خود را از درون شهرهای کوچک و روستاها انجام میدهند. بنابراین عدم تمکین مردم و خانوادهها نیز تأثیر زیادی در آزادی حلب داشته است.
اهمیت «پیروزی و تکمیل آزادسازی شهر حلب» بیشتر ابعاد بزرگ معنوی و روانی برای نیروهای ارتش سوریه و هم پیمانانی که در داخل سوریه علیه جریان تروریستی میجنگند، دارد. اکنون ثابت شد که ارتش سوریه بر پنج شهر بزرگ این کشور به صورت کامل تسلط دارد؛ یا به عبارتی امنیت برخاسته از حاکمیت دولت موجود برای پنج شهر «دمشق»، «لاذقیه»، «حمص»، «حما» و اخیراً «حلب» فراگیر شده است. و این مسأله موجب میشود که عمده فعالیتهای گروههای مسلح بر برخی از شهرهای کوچک، روستاها و شهرکهای حاشیهنشین متمرکز شود. بنابراین اهمیت تصرف حلب به لحاظ معنوی قطعاً شرایط را برای ادامه عملیات ارتش سوریه بمنظور برخورد با جریانهای تروریستی افزایش خواهد داد و این ابعاد معنوی میتواند در جبهه تأثیرگذار باشد؛ همچنین حداقل بسیاری از موضوعاتی را که تا به امروز در حوزههای پیرامونی سوریه بویژه در کشورهای عربی منطقه و حتی دولتهای فرامنطقهای مطرح بود، به حاشیه ببرد؛ مسائلی همچون صحبت از تعیین حکومت آینده در سوریه، برکناری برخی مسئولان در این کشور و غیره.
اما نکته آخر این است که اگرچه پیروزی حلب بسیار مهم بود اما صحنه میدانی در سوریه همچنان بیثبات است. این واقعیتی است که باید مد نظر داشت. البته استمرار این پیروزیها بتدریج میتواند به سمتی برود که در آینده ما شاهد تغییر در صحنه سوریه باشیم صحنهای که از ثبات لازم برخوردار باشد و مردم این کشور که از مناطق درگیری به بخشهای مختلف داخل و خارج کشور مهاجرت کردهاند بازگردند و آرامش مجدد حاکم گردد.