اثرات جبرانناپذیر گرد و غبار نمکی پس از خشکشدن دریاچه ارومیه
رویداد۲۴-بررسی تجارب جهانی نشان می دهد که مهمترین عامل ایجاد اثرات مخرب زیست محیطی و بیماری در ساکنین حواشی دریاچه های خشک شده، گرد و غبار سمی است که در اثر فرسایش رسوبات نهشته شده در کرانه های دریاچه به هوا بر می خیزد. ریزگردها از عوامل زمین شناسی موثر در ایجاد بیماري ها بوده و بر اساس اندازه ذرات، شدت و مدت زمان تماس، ترکیب کانی شناسی و میکروارگانیسم هاي بیماري زاي همراه، داراي پتانسیل بیماري زایی متفاوتی هستند.
کارشناسان شرايط دریاچه اروميه را با وضعیت دریاچه آرال در منطقه آسياي مرکزي قیاس ميکنند. در دهه ۶۰ ميلادي، اتحاد جماهير شوروي با هدف توسعه کشاورزي و صنايع، مسير دو رود اصلي ورودی به درياچه آرال را منحرف کرد و موجب خشک شدن دریاچه گردید. فلزات سنگين محلول در آب که از صنايع سازنده سلاحهاي بيولوژيک و شيميايي به درياچه رهاسازي شده بود بعد از خشک شدن درياچه با وزش باد به مناطق مختلف منتقل شد و موجب شیوع بیماری هایی چون افزايش معلوليتهاي ذهني، ناباروري، سل مقاوم به دارو، کم خوني، بیماری تنفسي، اختلال در عملکرد غدد درون ريز، سرطانهای کبد، کليه و مجاري ادراري، حصبه، تغييرات عصبي_ رفتاري و سرطانهاي پوستي گردید.
دریاچه ارومیه در یکی از مناطق صنعتی_کشاورزی ایران واقع شده است اما به دلیل عدم وجود سیستم فاضلاب صنعتی و نظارت های زیست محیطی، بسیاری از کارخانهها فاضلاب خود را به سوی دریاچه ارومیه هدایت میکنند که این مساله، محیط زیست دریاچه را در معرض تهدید قرار داده است.
سموم دفع آفات نباتي مزارع کشاورزی در بستر رودخانه رسوب کرده که به طور حتم با خشک شدن کامل آن، بوسيله باد منتقل خواهند شد. در حال حاضر به دلیل وجود رطوبت در خاک اطراف دریاچه، زمینه برای بروز طوفان های گرد و غبار در مقیاس وسیع فراهم نشده اما مشاهدات میدانی خبر از بروز گرد و غبار در مقیاس محلی و به صورت جریان های سیکلونی در روستاها می دهد که موجب از بین رفتن رنگ خودروها و درب و پنجره ساختمان ها، خشک شدن درختان میوه، سوزش چشم، ریزش مو و افزایش حساسیت شده است.
در سال هاي گذشته قطر ریزگردهای دریاچه از حدود 10 میکرون به 5 میکرون رسیده که این مساله خطر بروز آسیب های ناشی از آن را افزایش داده است.
گرد و غبار نمک اولين تاثير خود را روي سيستم بينايي و تنفسي مردم منطقه خواهد داشت. بر طبق آمار خانه های بهداشت منطقه در سالهای اخیر افزایش ابتلا به آسم از روستاهای کردلر، ببر جانلو و آق گنبد گزارش شده است. در آینده ای نه چندان دور احتمال بروز بیماري هایی مانند آسم و سیلیکوز (بیماری ناشی از تنفس ذرات کوچک سیلیکایی)، بیماري هاي قلبی_عروقی (بی نظمی هاي قلبی، افزایش ضربان و فشار خون)، عفونت هاي چشمی و سنگ کلیه در میان ساکنین این منطقه می رود.
علاوه بر این، پدیده گرد و غبار خساراتی بر بخش کشاورزي وارد میکند که شور شدن و کاهش حاصلخیزي خاك کشاورزي و ورود ترکیبات سمی به زنجیره غذایی از جمله این موارد است. وقوع گرد و غبار موجب نشست ذرات نمک و خاك بر سطح برگ ها و ساقه ها شده و امکان استفاده مناسب توسط حیوانات از بین می رود. در شرایطی که دام مجبور به تغذیه از علوفه آلوده شود ایجاد مشکلات متعدد گوارشی و بیماري هاي متابولیک اجتناب ناپذیر خواهد بود.
افزایش انتشار عامل ایجاد شاربن که در خاک وجود دارد و افزایش بیماري هاي تنفسی از جمله مواردی است که شیوع آن در دام های منطقه محتمل می باشد. در هر حال باید در نظر داشت که بحران درياچه اروميه با تمامي تالابهاي کشور فرق ميکند زيرا حوضه آبریز آن جمعیتی بالغ بر 5 میلیون نفر را در خود جای داده که تحت تاثير اين بحران قرار خواهند گرفت.
طوفانهای گرد و غبار در منطقه
گرچه نام دریاچه هاي خشک شده با ایجاد کانون ریزگردها عجین شده است اما باید در نظر داشت که در سال های اخیر دانش بشر تا حد زیاد قادر به کنترل این بحران قابل بوده است. به عنوان مثال اقدامات صورت گرفته در مورد دریاچه owens در آمریکا نشان می دهد استفاده از روش هایی چون شناسایی کانون هاي تولید ریزگرد، نمونه برداري از رسوبات دریاچه، استفاده از فیلترهاي جمع کننده ریزگرد و مطالعه عناصر شیمیایی موجود در ذرات، در اتخاذ روش های مناسب در مهار ریزگرد موثر بوده است که این مطالعات تاحدي در دریاچه ارومیه نیز انجام شده اند.
باید در نظر داشت که تمام مساحت بیرون مانده از دریاچه ارومیه قابلیت تولید ریزگرد را ندارند. رسوبات نمکی حدودا 1088کیلومترمربع از سطح دریاچه را تشکیل می دهند که بعد از بارندگی و خشک شدن به حدي سفت می شوند که با ماشین قابل تردد هستند. به همین دلیل این بخش پتانسیل تولید ریزگرد را ندارد. عمده مشکل تولید ریزگرد مربوط به بخش هایی است که خاك و ذرات نمک توسط آب زهکشی به درون دریاچه شسته شده است. ذرات نمک مطمئنا در اثر فرسایش بادی از این بخش بلند خواهند شد. طبق مطالعات، محدوده هاي شرقی و جنوب شرقی دریاچه، جزایر، منطقه جبل و بخشی از شهرک صنعتی تا پشت مجتمع باری بالاترین پتانسیل تولید ریزگرد را دارند. بنابراین در گام اول باید مناطق حاشیه دریاچه را با توجه به ویژگی هاي زمین شناسی از لحاظ پتانسیل تولید ریزگرد زون بندي کرد و با انتخاب راهکار مناسب براي هر زون، از روش هاي مختلفی چون غرقاب کردن، ایجاد پوشش گیاهی، استفاده از کف پوش های نانوسیلیس، گراول و فنس شنی براي کنترل ریزگردها استفاده کرد.
پیامد تاخیر در برنامه آتی ستاد احیا
خوشبختانه در سال های اخیر اقدامات خوبی در راستای شناسایی مخاطرات ناشی از خشک شدن دریاچه با همکاری سازمان ها و مراکز تحقیقاتی مختلف صورت پذیرفته که در بسیاری از موارد با ارائه روش های کاربردی جهت تقلیل عوامل بحران ساز همراه بوده است. به عنوان مثال می توان از طرح پیشگیری از طوفان های نمکی، گرد و غبار و فرسایش خاک به عنوان یکی از ۱۹طرح احیای دریاچه ارومیه نام برد که در اولویت قرار دارد. اما در صورتیکه پیشرفت پروژه ها مطابق برنامه ستاد پیش نرود باید انتظار داشته باشیم تا با کاهش میزان رطوبت خشکی های اطراف دریاچه، کانون های تولید گرد و غبار توسعه یابند و به صورت فعال وارد عمل شوند.
کاهش رطوبت خاک با بیابان زایی و پیشروی تیه های شنی همراه است که در اثر آن نواحی بیشتری غیر قابل سکونت شده و مهاجرت خیل کثیری را از مناطق روستایی به شهرهای همجوار در بر خواهد داشت.
از دیگر سو با افت کیفیت آبخوان ها نیز بسیاری از منابع آبی منطقه کیفیت خود را از دست داده و عملا بدون استفاده رها خواهند شد. استفاده از آب با املاح بالا، کشاورزی و دامپروری را در منطقه از میان خواهد برد. مجموع عوامل فوق الذکر موجب شیوع انواع بیماری ها در میان سکنه گردیده و اکوسیستم منطقه را غیرقابل سکونت خواهد کرد.