هاشمی نامی ماندگار در تاریخ ایران
آیت الله هاشمی رفسنجانی از معدود چهرههای روحانی و سیاستمداری بود که از آغاز دهه 40 در همراهی و پیروی استاد و معلم خود امام خمینی(ره) وارد عرصه مبارزات سیاسی اجتماعی و فرهنگی علیه نظام ستمشاهی شد و بیش از 55 سال بدون وقفه در این مسیر حضور موثر خود را در فضای سیاسی کشور ایفا کرد. هاشمی رفسنجانی قبل از پیروزی انقلاب و پس از تبعید امام از نجف یکی از محورهای جریان ساز خط فکری روحانیت شیعه مبارز را در قم پایهریزی کرد.
رویداد۲۴-محمد جواد حق شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در روزنامه ابتکار نوشت
: آیت الله هاشمی رفسنجانی از معدود چهرههای روحانی و سیاستمداری بود که از آغاز دهه 40 در همراهی و پیروی استاد و معلم خود امام خمینی(ره) وارد عرصه مبارزات سیاسی اجتماعی و فرهنگی علیه نظام ستمشاهی شد و بیش از 55 سال بدون وقفه در این مسیر حضور موثر خود را در فضای سیاسی کشور ایفا کرد. هاشمی رفسنجانی قبل از پیروزی انقلاب و پس از تبعید امام از نجف یکی از محورهای جریان ساز خط فکری روحانیت شیعه مبارز را در قم پایهریزی کرد. در کنار دیگر چهرههای حلقه شاگردان امام همچون آیتالله مطهری، بهشتی و شهید باهنر به انتشار ماهنامه تحلیلی سیاسی مکتب تشیع همت گماشت و در مسیر مبارزه چندین بار بازداشت، محاکمه و به زندان طولانی مدت محکوم شد. وی علاوه بر نقشی که در حوزه مبارزه ایفا کرد از معدود روحانیون دارای تحلیل و دارای قلمی پژوهشگر بود که برخی از کتابهای تالیفی و ترجمه وی در قبل از پیروزی انقلاب مورد توجه جوانان و انقلابیون و علاقهمندان به ایران قرار گرفت. ترجمه کتاب «نهضت فلسطین» یا کارنامه سیاه استعمار نوشته اکرم زعتیر از عربی و نوشتن کتاب «امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار» در زمره آثار مکتوب سیاسی و تاریخی وی محسوب میشود. توجهی خاص به تاریخ و شخصیت بارز امیرکبیر چنان در او به تبلور رسیده بود که به نظر میرسید با این شخصیت در خیلی از زمانها همذاتپنداری دارد. پس از شروع انقلاب در سال 56 و رهایی از زندان و گسترش فراگیر اعتصاب کارکنان شرکت نفت برای اولین بار امام در اعلامیهای، مهندس بازرگان و هاشمی رفسنجانی را برای شکستن محدود اعتصابات کارکنان شرکت نفت ماموریت داد تا به خوزستان عزیمت و پیام امام را به ایشان ابلاغ کند. شاید این اولین حضور هاشمی رفسنجانی در سالهای 56 و 57 و اولین باری بود که جوانان انقلابی از طریق اعلامیههای امام با نام او آشنا شدند.در مهر 57 با فرمان امام و طی حکمی آیتالله مرتضی مطهری به عنوان رییس شورای انقلاب، این شورا شکل گرفت و علیاکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان عضو تاثیرگذار در شورای انقلاب در کنار سایر اعضا هدایت انقلاب در کشور را عهدهدار شد و پس از ورود امام به کشور در 15 بهمن 1357 این هاشمی رفسنجانی بود که حکم نخستوزیری بازرگان را در انظار عمومی خواند تا عملا پایان دولت بختیار وآغاز استقرار دولت جدید را به مردم خبررسانی کند.بعد از بیست و دوم بهمن رفته رفته جایگاه ایشان در عرصه سیاست کشور آشکارتر شد و با توجه به موقعیت خاصی که نزد امام داشت، این موقعیت نسبت به گذشته پررنگتر شد. در اسفند 57 نیز با رهبری آیتالله بهشتی و همراهی آیتالله موسوى اردبیلی، آیت الله خامنهای و
حجت الاسلام باهنر حزب جمهوری اسلامی را تاسیس و به عنوان یکی از بنیانگذاران تحزیب خود را به جامعه نوپا و انقلابى معرفی کرد.هاشمى پس از ترور موفق شهید قرنى و شهید مطهرى به دست گروه تروریستى فرقان سومین شخصیت شناخته شده اى بود که در معرض سوء قصد این گروه ناشناخته قرار گرفت و مجروح شد. پس از استعفای دولت موقت و تصدی امور به وسیله اعضای شورای انقلاب به وزارت کشور رفته و عهدهدار انتخابات خبرگان قانون اساسى ، رفراندوم و سپس انتخابات رئیس جمهوری شد و پس از برگزاری انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس راه یافت و در اولین مجلس به ریاست این مجلس برگزیده شد؛ ریاستی که در دوره دوم و سوم نیز تکرار شد و در هنگامی که مجلس اول بنی صدر را عزل کرد و امام فرماندهی کل قوا را از بنیصدر پس گرفت ، این هاشمی بود که به جانشینی امام به فرماندهی کل قوا منصوب شد و تا پایان جنگ این جایگاه مهم و معتبر را در اختیار داشت؛ به عبارتی امور جنگ را هفت سال عهدهدار شد. هاشمی پس از شکل گیرى نماز جمعه همواره یکی از امامان پرمخاطب نماز جمعه تهران شناخته میشد. خطبههایی که نه تنها در کشور بلکه در خارج از مرزهاى ایران با دقت شنیده می شد و تا هنگامی که در سال 88 آخرین نماز جمعه را خواند این تریبون همچنان یکی از پر نفوذ ترین تریبونهای جمهوری اسلامی شناخته شده و به حساب میآمد و هیچ گاه از ارزش آن کاسته نشد و باید اذعان کرد که پس از 88 تاکنون نیز نماز جمعه تهران و دانشگاه تهران بارها و بارها دلتنگ خطبههای دقیق، حسابشده، عالمانه و موشکافانه او در حوزه اجتماعی و دینی بود. خواستهای که کمتر شنیده شد. با رحلت امام در سال 1368 و با توجه به تغییرات در قانون اساسی و حذف نخستوزیری و شکلگیری مجلس خبرگان رهبرى آیتالله هاشمی از همان ابتدا در نقش نائب رییسى آیت الله مشکینی عملا مدیریت این مجلس عالى را نیز عهدهدار بود. اینک هاشمى آماده میشد تاهمراه با آیتالله خامنهای و در غیاب امام و رهبر جمهوری اسلامی فصل نوینی را در جمهوری اسلامی پس از پایان دوران سخت جنگ رقم زند. گویا هاشمی از ابتدای انقلاب پذیرفته بود که همیشه در جایگاه مقام دوم نظام باقی بماند و بدین ترتیب بود که هشت سال دولت سازندگی را بر پایه عبور از جنگ و بازسازی کشور از آثار جنگ و انقلاب در دستور کار خود قرار داد. او برای آبادانی و ارتقای ایران هر آنچه در ذهن، باور و تجربه داشت همراه با تدبیر و هوشمندی و اعتدال مدام به کار گرفت. گرچه در این سالها عرصه سیاست کشور در برخی حوزهها دچار تلاطماتی شد و با شکل گرفتن قرایتی خاص از نظارت مجلس چهارم بدون حضور نیروهای چپ انقلابی شکل گرفت اما در پایان دور دوم ریاست جمهوری، هاشمی نشان داد که نمیتواند از مسیر اعتدال خیلی فاصله بگیرد و هوشمندانه به جایگاه میانه بازگشت.بازگشت وی همراه با فراستی که از خود نشان داد به حماسه دوم خرداد منجر شد و حضور هشت ساله اصلاحطلبان در حوزه اجرایی قدرت نتیجه پایداری وی در برگزارى قانونمند و سلامت انتخابات بود اما در مجلس ششم با تندروی بخشی از اصلاحطلبان جوان و مقابلهای که با وی صورت گرفت از حضور در مجلس ششم انصراف داد و ترجیح داد با فاصله گرفتن از مجلس و ریاست جمهوری و بسنده کردن در جایگاه ریاست تشخیص مصلحت و ریاست خبرگان حضور خود را در عرصه سیاست تداوم بخشد. با پایان دوره ریاست جمهوری خاتمی در سال 84 نشان داد که از معدود روحانیانی است که هیچ گاه از رای مردم واهمه ندارد و خود را برای چندمین بار متوالی در معرض رای آنها قرار داد. گرچه وی در مرحله اول انتخابات بالاترین رای را به خود اختصاص داد اما شدت تخریب گسترده و سازمان یافته علیه وی و خانوادهاش به گونهای بود که در مرحله دوم انتخابات ایران خود را با پدیدهای جدید همچون احمدینژاد روبهرو دید. پدیدهای که هیچ گاه توسط هاشمی به رسمیت شناخته نشد! حتی در دوران هشت سالهای که وی در پاستور در جایگاه مهمترین مقام اجرایی کشور حکم میراند. اما هاشمی بعد از انتخابات٨۴ در انتخابات خبرگان استان تهران حاضر و در دو نوبت متوالی (دومین آن در اسفند 94) توانست بالاترین رای را از مردم تهران به خود اختصاص دهد. در انتخابات 92 نیز هنگامی که آماده میشد خود را برای پذیرش ریاست جمهوری براى بار چهارم در معرض رای قرار دهد شورای نگهبان شوکی به مردم ، جمهوری و هاشمی وارد کرد و اعلام کرد که مهمترین شخصیت انقلاب برای حضور در پاستور صلاحیت ندارد اما رفسنجانی قرار نبود با این بادها بلرزد وى نه تنها قهر نکرد، حتی اعتراض هم نکرد. لیکن با اعلام حمایت از روحانی پیامی روشن به جامعه و به آنهایی که حضورش را در عرصه سیاست بر نمی تابیدند داد. آیت الله هاشمی رفسنجانی در تمامی سال هاى مسئولیت هیچگاه دوگانه نظام و ملت را فراموش نکرد. وی خود را همیشه سرباز نظام و خادم ملت می انگاشت. برای امام(ره) شاگردی وفادار و برای مقام معظم رهبری برادری دلسوز و برای مسئولین نظام راهنما و مشاوری امین بود. آیت الله هاشمی در تمامی عمر سیاسی نزدیک به شش دهه ای خود نشان داد که همواره به منافع ملی وفادار است و برای مردم احترام خاصی قائل است؛ در عین حال که در مسیر اعتدال و عقلانیت حرکت می کند با هرگونه تندروی و خشونت همراهی ندارد. گرچه در سالیان اخیر با مشکلاتی که برای فرزندانش پیش آمد بسیار به لحاظ عاطفی ناراحت و متاثر بود اما نشان داد که به خوبی می تواند مسائل ملی را بر مسائل خانوادگی ترجیح دهد و حتی حاضر است همراهی آنها را برای استقرار حاکمیت قانون به عنوان بخشی از هزینه های که برای آرامش کشور پرداخت می کند، بپذیرد.
هاشمی نامی است که در تاریخ سیاسى انقلاب ایران نامش به بزرگی خواهد ماند؛
همانگونه که نام امام خمینى و شاگردانش
مطهرى ، بهشتى و منتظرى در صدر این انقلاب مردمى قرار دارد.
*عضو حزب اعتمادملی
: آیت الله هاشمی رفسنجانی از معدود چهرههای روحانی و سیاستمداری بود که از آغاز دهه 40 در همراهی و پیروی استاد و معلم خود امام خمینی(ره) وارد عرصه مبارزات سیاسی اجتماعی و فرهنگی علیه نظام ستمشاهی شد و بیش از 55 سال بدون وقفه در این مسیر حضور موثر خود را در فضای سیاسی کشور ایفا کرد. هاشمی رفسنجانی قبل از پیروزی انقلاب و پس از تبعید امام از نجف یکی از محورهای جریان ساز خط فکری روحانیت شیعه مبارز را در قم پایهریزی کرد. در کنار دیگر چهرههای حلقه شاگردان امام همچون آیتالله مطهری، بهشتی و شهید باهنر به انتشار ماهنامه تحلیلی سیاسی مکتب تشیع همت گماشت و در مسیر مبارزه چندین بار بازداشت، محاکمه و به زندان طولانی مدت محکوم شد. وی علاوه بر نقشی که در حوزه مبارزه ایفا کرد از معدود روحانیون دارای تحلیل و دارای قلمی پژوهشگر بود که برخی از کتابهای تالیفی و ترجمه وی در قبل از پیروزی انقلاب مورد توجه جوانان و انقلابیون و علاقهمندان به ایران قرار گرفت. ترجمه کتاب «نهضت فلسطین» یا کارنامه سیاه استعمار نوشته اکرم زعتیر از عربی و نوشتن کتاب «امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار» در زمره آثار مکتوب سیاسی و تاریخی وی محسوب میشود. توجهی خاص به تاریخ و شخصیت بارز امیرکبیر چنان در او به تبلور رسیده بود که به نظر میرسید با این شخصیت در خیلی از زمانها همذاتپنداری دارد. پس از شروع انقلاب در سال 56 و رهایی از زندان و گسترش فراگیر اعتصاب کارکنان شرکت نفت برای اولین بار امام در اعلامیهای، مهندس بازرگان و هاشمی رفسنجانی را برای شکستن محدود اعتصابات کارکنان شرکت نفت ماموریت داد تا به خوزستان عزیمت و پیام امام را به ایشان ابلاغ کند. شاید این اولین حضور هاشمی رفسنجانی در سالهای 56 و 57 و اولین باری بود که جوانان انقلابی از طریق اعلامیههای امام با نام او آشنا شدند.در مهر 57 با فرمان امام و طی حکمی آیتالله مرتضی مطهری به عنوان رییس شورای انقلاب، این شورا شکل گرفت و علیاکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان عضو تاثیرگذار در شورای انقلاب در کنار سایر اعضا هدایت انقلاب در کشور را عهدهدار شد و پس از ورود امام به کشور در 15 بهمن 1357 این هاشمی رفسنجانی بود که حکم نخستوزیری بازرگان را در انظار عمومی خواند تا عملا پایان دولت بختیار وآغاز استقرار دولت جدید را به مردم خبررسانی کند.بعد از بیست و دوم بهمن رفته رفته جایگاه ایشان در عرصه سیاست کشور آشکارتر شد و با توجه به موقعیت خاصی که نزد امام داشت، این موقعیت نسبت به گذشته پررنگتر شد. در اسفند 57 نیز با رهبری آیتالله بهشتی و همراهی آیتالله موسوى اردبیلی، آیت الله خامنهای و
حجت الاسلام باهنر حزب جمهوری اسلامی را تاسیس و به عنوان یکی از بنیانگذاران تحزیب خود را به جامعه نوپا و انقلابى معرفی کرد.هاشمى پس از ترور موفق شهید قرنى و شهید مطهرى به دست گروه تروریستى فرقان سومین شخصیت شناخته شده اى بود که در معرض سوء قصد این گروه ناشناخته قرار گرفت و مجروح شد. پس از استعفای دولت موقت و تصدی امور به وسیله اعضای شورای انقلاب به وزارت کشور رفته و عهدهدار انتخابات خبرگان قانون اساسى ، رفراندوم و سپس انتخابات رئیس جمهوری شد و پس از برگزاری انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس راه یافت و در اولین مجلس به ریاست این مجلس برگزیده شد؛ ریاستی که در دوره دوم و سوم نیز تکرار شد و در هنگامی که مجلس اول بنی صدر را عزل کرد و امام فرماندهی کل قوا را از بنیصدر پس گرفت ، این هاشمی بود که به جانشینی امام به فرماندهی کل قوا منصوب شد و تا پایان جنگ این جایگاه مهم و معتبر را در اختیار داشت؛ به عبارتی امور جنگ را هفت سال عهدهدار شد. هاشمی پس از شکل گیرى نماز جمعه همواره یکی از امامان پرمخاطب نماز جمعه تهران شناخته میشد. خطبههایی که نه تنها در کشور بلکه در خارج از مرزهاى ایران با دقت شنیده می شد و تا هنگامی که در سال 88 آخرین نماز جمعه را خواند این تریبون همچنان یکی از پر نفوذ ترین تریبونهای جمهوری اسلامی شناخته شده و به حساب میآمد و هیچ گاه از ارزش آن کاسته نشد و باید اذعان کرد که پس از 88 تاکنون نیز نماز جمعه تهران و دانشگاه تهران بارها و بارها دلتنگ خطبههای دقیق، حسابشده، عالمانه و موشکافانه او در حوزه اجتماعی و دینی بود. خواستهای که کمتر شنیده شد. با رحلت امام در سال 1368 و با توجه به تغییرات در قانون اساسی و حذف نخستوزیری و شکلگیری مجلس خبرگان رهبرى آیتالله هاشمی از همان ابتدا در نقش نائب رییسى آیت الله مشکینی عملا مدیریت این مجلس عالى را نیز عهدهدار بود. اینک هاشمى آماده میشد تاهمراه با آیتالله خامنهای و در غیاب امام و رهبر جمهوری اسلامی فصل نوینی را در جمهوری اسلامی پس از پایان دوران سخت جنگ رقم زند. گویا هاشمی از ابتدای انقلاب پذیرفته بود که همیشه در جایگاه مقام دوم نظام باقی بماند و بدین ترتیب بود که هشت سال دولت سازندگی را بر پایه عبور از جنگ و بازسازی کشور از آثار جنگ و انقلاب در دستور کار خود قرار داد. او برای آبادانی و ارتقای ایران هر آنچه در ذهن، باور و تجربه داشت همراه با تدبیر و هوشمندی و اعتدال مدام به کار گرفت. گرچه در این سالها عرصه سیاست کشور در برخی حوزهها دچار تلاطماتی شد و با شکل گرفتن قرایتی خاص از نظارت مجلس چهارم بدون حضور نیروهای چپ انقلابی شکل گرفت اما در پایان دور دوم ریاست جمهوری، هاشمی نشان داد که نمیتواند از مسیر اعتدال خیلی فاصله بگیرد و هوشمندانه به جایگاه میانه بازگشت.بازگشت وی همراه با فراستی که از خود نشان داد به حماسه دوم خرداد منجر شد و حضور هشت ساله اصلاحطلبان در حوزه اجرایی قدرت نتیجه پایداری وی در برگزارى قانونمند و سلامت انتخابات بود اما در مجلس ششم با تندروی بخشی از اصلاحطلبان جوان و مقابلهای که با وی صورت گرفت از حضور در مجلس ششم انصراف داد و ترجیح داد با فاصله گرفتن از مجلس و ریاست جمهوری و بسنده کردن در جایگاه ریاست تشخیص مصلحت و ریاست خبرگان حضور خود را در عرصه سیاست تداوم بخشد. با پایان دوره ریاست جمهوری خاتمی در سال 84 نشان داد که از معدود روحانیانی است که هیچ گاه از رای مردم واهمه ندارد و خود را برای چندمین بار متوالی در معرض رای آنها قرار داد. گرچه وی در مرحله اول انتخابات بالاترین رای را به خود اختصاص داد اما شدت تخریب گسترده و سازمان یافته علیه وی و خانوادهاش به گونهای بود که در مرحله دوم انتخابات ایران خود را با پدیدهای جدید همچون احمدینژاد روبهرو دید. پدیدهای که هیچ گاه توسط هاشمی به رسمیت شناخته نشد! حتی در دوران هشت سالهای که وی در پاستور در جایگاه مهمترین مقام اجرایی کشور حکم میراند. اما هاشمی بعد از انتخابات٨۴ در انتخابات خبرگان استان تهران حاضر و در دو نوبت متوالی (دومین آن در اسفند 94) توانست بالاترین رای را از مردم تهران به خود اختصاص دهد. در انتخابات 92 نیز هنگامی که آماده میشد خود را برای پذیرش ریاست جمهوری براى بار چهارم در معرض رای قرار دهد شورای نگهبان شوکی به مردم ، جمهوری و هاشمی وارد کرد و اعلام کرد که مهمترین شخصیت انقلاب برای حضور در پاستور صلاحیت ندارد اما رفسنجانی قرار نبود با این بادها بلرزد وى نه تنها قهر نکرد، حتی اعتراض هم نکرد. لیکن با اعلام حمایت از روحانی پیامی روشن به جامعه و به آنهایی که حضورش را در عرصه سیاست بر نمی تابیدند داد. آیت الله هاشمی رفسنجانی در تمامی سال هاى مسئولیت هیچگاه دوگانه نظام و ملت را فراموش نکرد. وی خود را همیشه سرباز نظام و خادم ملت می انگاشت. برای امام(ره) شاگردی وفادار و برای مقام معظم رهبری برادری دلسوز و برای مسئولین نظام راهنما و مشاوری امین بود. آیت الله هاشمی در تمامی عمر سیاسی نزدیک به شش دهه ای خود نشان داد که همواره به منافع ملی وفادار است و برای مردم احترام خاصی قائل است؛ در عین حال که در مسیر اعتدال و عقلانیت حرکت می کند با هرگونه تندروی و خشونت همراهی ندارد. گرچه در سالیان اخیر با مشکلاتی که برای فرزندانش پیش آمد بسیار به لحاظ عاطفی ناراحت و متاثر بود اما نشان داد که به خوبی می تواند مسائل ملی را بر مسائل خانوادگی ترجیح دهد و حتی حاضر است همراهی آنها را برای استقرار حاکمیت قانون به عنوان بخشی از هزینه های که برای آرامش کشور پرداخت می کند، بپذیرد.
هاشمی نامی است که در تاریخ سیاسى انقلاب ایران نامش به بزرگی خواهد ماند؛
همانگونه که نام امام خمینى و شاگردانش
مطهرى ، بهشتى و منتظرى در صدر این انقلاب مردمى قرار دارد.
*عضو حزب اعتمادملی