موقعیت خطرناک تهران از کجا آب می خورد؟
چند روز از حادثه گذشت. تا اینجای کار سئوالهای زیاد و پاسخهای کمی شنیده شده؛ چهکسی مقصر است؟ مردم تلاش میکنند انگشت را سمتِ مسئولان بگیرند و مسئولان هم در تلاشاند نشان دهند این کاسبان پلاسکو بودند که اخطارها را جدی نگرفتند. چند روز گذشته. یک هفته هم میگذرد. یک ماه دیگر هم هرچه بود و هرچه نبود حرارت ماجرا کموبیش پایین می آید. اما... صدای حادثه را میشنوید؟ چند خیابان آنطرفتر پلاسکویِ دیگری آتش گرفته.
رویداد۲۴-چند روز از حادثه گذشت. تا اینجای کار سئوالهای زیاد و پاسخهای کمی شنیده
شده؛ چهکسی مقصر است؟ مردم تلاش میکنند انگشت را سمتِ مسئولان بگیرند و
مسئولان هم در تلاشاند نشان دهند این کاسبان پلاسکو بودند که اخطارها را
جدی نگرفتند. چند روز گذشته. یک هفته هم میگذرد. یک ماه دیگر هم هرچه بود و
هرچه نبود حرارت ماجرا کموبیش پایین می آید. اما... صدای حادثه را
میشنوید؟ چند خیابان آنطرفتر پلاسکویِ دیگری آتش گرفته.
هنوز جستجوها در پلاسکو ادامه دارد. لحظه به لحظه اخبار جدید به رسانهها مخابره میشود. کمی از مرکز حادثه دور شویم. نگاهمان را بالا بیاوریم. ار بالا این شهرِ کج و کوله و پر دود را بنگریم. بحران فقط در جمهوری و لالهزار و نقوی و سعدی نیست. تمامی این شهر در بحران است.
حسین ایمانی جاجرمی معتقد است کلِ شهر تهران در یک ریسک بزرگ قرار دارد.
این استاد دانشگاه تهران در گفتگو با فرارو میگوید در آینده نه چندان دور باید در انتظار حوادثی مشابه حادثه ساختمان پلاسکو باشیم.
بحث اساسیتر اما به گفته این جامعهشناس شهر این است که ما در "جامعهای ریسکی زندگی" میکنیم.
وی در اینباره توضیح داد: هرچقدر یک جامعه مدرنتر یا صنعتیتر شود خطرات آن نیز افزایش پیدا میکند. نمونه این ریسکپذیری را در ترافیک و تصادفات زیادِ درون و بیرون شهری میبینیم. در یک شهر نیز هرچه میزان ساختوساز و تراکم بیشتر شود احتمالا خطر نیز بالا میرود.
به گفته دکتر ایمانی این موضوع مختص ایران نیست چراکه باید گفت همه جوامع امروز جوامعی ریسکی هستند. ما باید در ابتدا این موضوع رو بپذیریم.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا کشور ما این را پذیرفته؟ گفت: تفاوت دقیقا در اینجاست. ما نپذیرفتهایم که در شرایط ریسک زندگی میکنیم. درنتیجه برای آن هیچ برنامهریزیای هم نداریم.
ایمانی در تحلیل چرایی ماجرای ریزش ساختمان پلاسکو تاکید کرد: اتفاق پلاسکو به این دلیل بود که مسئله ایمنی برای ما الویت ندارد و جزو آخرین مسئلههاست؛ همین میشود که در چنین شرایطی حوادث به این شکل خودشان را نشان میدهند.
وی ادامه داد: وظیفه ایمنی به عهده آتشنشانی است اما این در این سالها تعریف نشده و به آتشنشانی اختیارات و امکانات لازم برای این کار داده نشدهاست.
این استاد دانشگاه همچنین با انتقاد به برخورد مسئولان با مسائل شهری گفت: مقاماتی که پس از حادثه پلاسکو به محل رفته و سرکشی میکنند درواقع باید خیلی پیش از اینها اینکار را میکردند و در حال حاضر اصلا نباید آنجا باشند.
مشکل دیگری که در رابطه با پلاسکو به اعتقاد این جامعهشناس میتوان به آن اشاره کرد عدم هماهنگی میان سازمانهای مختلف است. همینحالا در صحنه حادثه پلاسکو نیروهای زیادی حضور دارند اما میانشان پراکندگی و موازیکاری هست.
وی در ادامه در اینباره توضیح داد: در پی این حادثه بارها به هشدارهایی که به مردم در مورد ریسک بالای ساختمان داده بودند اشاره شد. نکته جالب اینکه این بهمعنای درکنکردن مردم نیست؛ اتفاقا مردم ما خطرات را میشناسند و ایمنی را بلدند اما اهمیت نمیدهند.
ایمانیجاجرمی چرایی این مسئله را چنین تحلیل کرد: به این دلیل که این وظیفه قدرتهای یک جامعه است تا افراد را تابع انضباط کند؛ مردم باید سیستمهای مدیریتی را در جایگاههای درستشان ببینند و بعد از آن تبعیت کنند بنابراین اینکه یک اخطار یا سی اخطار به ساکنین پلاسکو داده شده باشد بیفایده است.
وی ادامه داد: چطور از مردم چنین انتظاری را داریم درحالی که آنها یاد گرفتهاند که هرچه متخلفانهتر عمل کنند و بیشتر قانون را دور بزنند موفقترند؟ درنتیجه نباید از مردمِ انتظار زیادی داشت آنها بر حسب شرایط موجود کنششان را شکل میدهند.
"گذشته از اینکه چه بر سر پلاسکو آمد، حال باید نگاهمان به آینده باشد" این استاد دانشگاه با ذکر این نکته گفت: کُلِ تهران در خطر است. مدتیپیش مهندس مشاور ژاپنی که مطالعهای بر روی شهر تهران انجام داده گفته بود که این شهر در موقعیت بسیار خطرناکی است.
به گفته این استاد دانشگاه مشکل دیگر ما اما اینجاست که کسی حرف متخصص را جدی نمیگیرد و دستگاه مدیریت بحران قدرت و اتوریته لازم را ندارد.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران همچنین به این نکته اشاره کرد که آنچه نباید فراموش کنیم این است که نباید این اتفاق را به قدمت 54 ساله ساختمان پلاسکو ربط بدهیم. در اروپا تعداد بسیار زیادی از ساختمانها قدمتهایی بسیار زیاد و در حدِ 500 ساله دارند، آیا باید بسوزند و فرو بریزند؟
وی تاکید کرد: تفاوت ما با آنها در این است که آنها نگهداری از ساختمانهایشان را بلدند و ما خیر و فرهنگ نگهداری ما ایرانیها همواره ضعیف بودهاست.
به گفته ایمانیجاجرمی سئوالی که در این میان باید پرسید این است که مالک ساختمان کجاست؟ باید او را مواخذه کرد که چرا در تمام این سالها ترمیمی روی این ساختمان اعمال نکرده؟ آیا قرار است ما تنها از فضاهایی که داریم بدون نگهداریِ لازم استفاده کنیم؟
وی همچنین با اشاره به وضعیت نامناسب دیگر ساختمانها گفت: همینحالا نیز برای مثال اگر وضعیت ساختمانهای شهرداری و دولتی بررسی شود میبینیم که نه پله فراری در آنها تعبیه شده نه راه گریزی و نه حتی رمپی برای حضور آتشنشانی!
جاجرمی در پاسخ به اینکه چرا چنین است؟ گفت: مشخص است. چون ما تمام فضاهای شهری را فروختهایم. از بسیاری ساختمانهای ما دیگر فضایی برای امدادرسانی باقی نمانده است.
این استاد دانشگاه در انتها نتیجه گرفت: درنتیجه یک، مشکل ما به یک ساختمان برنمیگردد. دوم، مسئله ارتباطی به قدمت پلاسکو ندارد چرا که ما بارها شاهد ریزش ساختمانهای جدید هم بودهایم. سوم، باید هماهنگی و اختیارات لازم سازمانها مشخص شود. چهارم، باید به نظرهای تخصصی بها داده شود. پنجم، باید به فکر ترمیم دیگر ساختمانهای این شهر باشیم تا دیگر کمتر شاهد اتفاقاتی از این دست باشیم.
حسین ایمانیجاجرمی در نهایت گفت: در غیر اینصورت آینده شهرِ ریسکیِ تهران، آینده خوبی از نظر فضای شهری نخواهد بود.
*فرارو
هنوز جستجوها در پلاسکو ادامه دارد. لحظه به لحظه اخبار جدید به رسانهها مخابره میشود. کمی از مرکز حادثه دور شویم. نگاهمان را بالا بیاوریم. ار بالا این شهرِ کج و کوله و پر دود را بنگریم. بحران فقط در جمهوری و لالهزار و نقوی و سعدی نیست. تمامی این شهر در بحران است.
حسین ایمانی جاجرمی معتقد است کلِ شهر تهران در یک ریسک بزرگ قرار دارد.
این استاد دانشگاه تهران در گفتگو با فرارو میگوید در آینده نه چندان دور باید در انتظار حوادثی مشابه حادثه ساختمان پلاسکو باشیم.
بحث اساسیتر اما به گفته این جامعهشناس شهر این است که ما در "جامعهای ریسکی زندگی" میکنیم.
وی در اینباره توضیح داد: هرچقدر یک جامعه مدرنتر یا صنعتیتر شود خطرات آن نیز افزایش پیدا میکند. نمونه این ریسکپذیری را در ترافیک و تصادفات زیادِ درون و بیرون شهری میبینیم. در یک شهر نیز هرچه میزان ساختوساز و تراکم بیشتر شود احتمالا خطر نیز بالا میرود.
به گفته دکتر ایمانی این موضوع مختص ایران نیست چراکه باید گفت همه جوامع امروز جوامعی ریسکی هستند. ما باید در ابتدا این موضوع رو بپذیریم.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا کشور ما این را پذیرفته؟ گفت: تفاوت دقیقا در اینجاست. ما نپذیرفتهایم که در شرایط ریسک زندگی میکنیم. درنتیجه برای آن هیچ برنامهریزیای هم نداریم.
ایمانی در تحلیل چرایی ماجرای ریزش ساختمان پلاسکو تاکید کرد: اتفاق پلاسکو به این دلیل بود که مسئله ایمنی برای ما الویت ندارد و جزو آخرین مسئلههاست؛ همین میشود که در چنین شرایطی حوادث به این شکل خودشان را نشان میدهند.
وی ادامه داد: وظیفه ایمنی به عهده آتشنشانی است اما این در این سالها تعریف نشده و به آتشنشانی اختیارات و امکانات لازم برای این کار داده نشدهاست.
این استاد دانشگاه همچنین با انتقاد به برخورد مسئولان با مسائل شهری گفت: مقاماتی که پس از حادثه پلاسکو به محل رفته و سرکشی میکنند درواقع باید خیلی پیش از اینها اینکار را میکردند و در حال حاضر اصلا نباید آنجا باشند.
مشکل دیگری که در رابطه با پلاسکو به اعتقاد این جامعهشناس میتوان به آن اشاره کرد عدم هماهنگی میان سازمانهای مختلف است. همینحالا در صحنه حادثه پلاسکو نیروهای زیادی حضور دارند اما میانشان پراکندگی و موازیکاری هست.
وی در ادامه در اینباره توضیح داد: در پی این حادثه بارها به هشدارهایی که به مردم در مورد ریسک بالای ساختمان داده بودند اشاره شد. نکته جالب اینکه این بهمعنای درکنکردن مردم نیست؛ اتفاقا مردم ما خطرات را میشناسند و ایمنی را بلدند اما اهمیت نمیدهند.
ایمانیجاجرمی چرایی این مسئله را چنین تحلیل کرد: به این دلیل که این وظیفه قدرتهای یک جامعه است تا افراد را تابع انضباط کند؛ مردم باید سیستمهای مدیریتی را در جایگاههای درستشان ببینند و بعد از آن تبعیت کنند بنابراین اینکه یک اخطار یا سی اخطار به ساکنین پلاسکو داده شده باشد بیفایده است.
وی ادامه داد: چطور از مردم چنین انتظاری را داریم درحالی که آنها یاد گرفتهاند که هرچه متخلفانهتر عمل کنند و بیشتر قانون را دور بزنند موفقترند؟ درنتیجه نباید از مردمِ انتظار زیادی داشت آنها بر حسب شرایط موجود کنششان را شکل میدهند.
"گذشته از اینکه چه بر سر پلاسکو آمد، حال باید نگاهمان به آینده باشد" این استاد دانشگاه با ذکر این نکته گفت: کُلِ تهران در خطر است. مدتیپیش مهندس مشاور ژاپنی که مطالعهای بر روی شهر تهران انجام داده گفته بود که این شهر در موقعیت بسیار خطرناکی است.
به گفته این استاد دانشگاه مشکل دیگر ما اما اینجاست که کسی حرف متخصص را جدی نمیگیرد و دستگاه مدیریت بحران قدرت و اتوریته لازم را ندارد.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران همچنین به این نکته اشاره کرد که آنچه نباید فراموش کنیم این است که نباید این اتفاق را به قدمت 54 ساله ساختمان پلاسکو ربط بدهیم. در اروپا تعداد بسیار زیادی از ساختمانها قدمتهایی بسیار زیاد و در حدِ 500 ساله دارند، آیا باید بسوزند و فرو بریزند؟
وی تاکید کرد: تفاوت ما با آنها در این است که آنها نگهداری از ساختمانهایشان را بلدند و ما خیر و فرهنگ نگهداری ما ایرانیها همواره ضعیف بودهاست.
به گفته ایمانیجاجرمی سئوالی که در این میان باید پرسید این است که مالک ساختمان کجاست؟ باید او را مواخذه کرد که چرا در تمام این سالها ترمیمی روی این ساختمان اعمال نکرده؟ آیا قرار است ما تنها از فضاهایی که داریم بدون نگهداریِ لازم استفاده کنیم؟
وی همچنین با اشاره به وضعیت نامناسب دیگر ساختمانها گفت: همینحالا نیز برای مثال اگر وضعیت ساختمانهای شهرداری و دولتی بررسی شود میبینیم که نه پله فراری در آنها تعبیه شده نه راه گریزی و نه حتی رمپی برای حضور آتشنشانی!
جاجرمی در پاسخ به اینکه چرا چنین است؟ گفت: مشخص است. چون ما تمام فضاهای شهری را فروختهایم. از بسیاری ساختمانهای ما دیگر فضایی برای امدادرسانی باقی نمانده است.
این استاد دانشگاه در انتها نتیجه گرفت: درنتیجه یک، مشکل ما به یک ساختمان برنمیگردد. دوم، مسئله ارتباطی به قدمت پلاسکو ندارد چرا که ما بارها شاهد ریزش ساختمانهای جدید هم بودهایم. سوم، باید هماهنگی و اختیارات لازم سازمانها مشخص شود. چهارم، باید به نظرهای تخصصی بها داده شود. پنجم، باید به فکر ترمیم دیگر ساختمانهای این شهر باشیم تا دیگر کمتر شاهد اتفاقاتی از این دست باشیم.
حسین ایمانیجاجرمی در نهایت گفت: در غیر اینصورت آینده شهرِ ریسکیِ تهران، آینده خوبی از نظر فضای شهری نخواهد بود.
*فرارو