نگاه رویداد۲۴ به جشنواره تئاتر فجر
نقد نمایش اتوبوس در دست تعمیر است، سمفونیِ ناکوکِ مشارکت
نمایش " اتوبوس در دست تعمیراست " نوشته سعید شهریار و به کارگردانی جعفر دل دل دوشنبه 11 بهمن ماه در سالن سایه تئاتر شهر به روی صحنه رفت. این نمایش یکی از برگزیدگان سومین جشنواره منطقهای تئاتر معلولان (کویر) بود و پیش تر در تالار هنر یزد به روی صحنه رفته است. این اثر کاری ست از جامعه نابینایان یزد که به عنوان میهمان در سی و پنجمین جشنواره تئاتر فجر حضور داشت.
رویداد۲۴- نیما بخشی- نمایش " اتوبوس در دست تعمیراست " نوشته سعید شهریار و به کارگردانی جعفر دل دل دوشنبه 11 بهمن ماه در سالن سایه تئاتر شهر به روی صحنه رفت. این نمایش یکی از برگزیدگان سومین جشنواره منطقهای تئاتر معلولان (کویر) بود و پیش تر در تالار هنر یزد به روی صحنه رفته است. این اثر کاری ست از جامعه نابینایان یزد که به عنوان میهمان در سی و پنجمین جشنواره تئاتر فجر حضور داشت.
«اتوبوس در دست تعمیر است» یک نمایش تک پرده ای است که در مدت ٣٠ دقیقه، ماجرای سرنشینان اتوبوسی را روایت می کند که وقتی به ایستگاه آخر می رسند متوجه میشوند درب اتوبوس دچار نقصی فنی ست و باز نمی شود! آغاز تلاش مسافران برای رهایی از وضعیت موجود، کنش و واکنش های میان آنها و چالش های پیشرو، درام این نمایش را شکل می دهد.
تمامی پرسوناژ ها غیر از راننده نابینا هستند. نمایش زوج جوانی را نشان می دهد که عجله دارند تا به دفترخانه برسند و عاقد عقدشان را بخواند. از طرفی شاهد مردی هستیم که در انتها متوجه می شویم تازه متارکه کرده است و در آخر زنی که به نظر بیناست اما کمترین مشارکت را در باز شدن درب اتوبوس از خود نشان می دهد. البته مسافران اتوبوس همین تعداد اندک نیستند و باقی آن ها را تعدادی از تماشاگران تشکیل می دهند که به صورت داوطلبانه پیش از هر اجرا انتخاب میشوند. تماشاگرانی که روی صندلی های اتوبوس نشسته اند و گاهی جایشان را عوض می کنند اما غیر از پر کردن صحنه نقش خاص دیگری ندارند و در تمام مدت نمایش تنها صدای خنده هایشان به گوش می رسد و خبری از طراحی پرفورمنسی میان بازیگران اصلی و آنان نیست.
کاراکترها در طول نمایش به دلیل مشکلات بینایی با چالش های بسیاری مواجه می شوند و هر بار اقدام به باز کردن درب اتوبوس می کنند تلاششان بی نتیجه می ماند. مولف به شدت اصرار دارد که عدم همبستگی میان آنان را به رخ بکشد و از قضا در این امر تا حد زیادی بی پرداخت و سطحی عمل میکند. در نهایت اما با مشارکت همگی مسافران با یکدیگر بالاخره درب اتوبوس باز می شود و مسافران به رهایی می رسند.
" اتوبوس در دست تعمیراست " نمایشی است در باب مشارکت و در واقع همانطور که کارگردان آن می گوید این نمایش موضوعی بسیار ساده دارد و آن بیان این پیام است که در یک جمع باید همدل بود و برای حل مشکل پدید آمده همت کرد.
مخاطب در طول نمایش با معضلات جامعه معلولان به ویژه نابینایان رو به رو است اما روایت آنچنان سطحی است که ناملموس، تصنعی و حتی بعضا باور ناپذیر است (راننده ای که می داند مسافر نابیناست اما از او می خواهد جای سیم قرمز را با آبی عوض کند).از سوی دیگر تلاش شده در عین روایت اصلی و تبیین مفهوم مشارکت، به برخی مشکلات و معضلات نابینایان نیز پرداخته شود؛ چنانکه کاراکترها دائما از درک نشدن توسط جامعه سخن می گویند. به عنوان مثال جایی از نمایش شخصیت داماد که از رفتار راننده اتوبوس ناراحت است می گوید:«هر جا آدرس میخوای بپرسی میگن اسم خیابون رو اینجا نوشته دیگه، بخون! مگه کوری؟» و بعد با فریاد ادامه میدهد:«آره کورم! من کورم». نمایش مملو از دیالوگ های این چنینی ست که به دلیل عدم پرداختی عمیق و دقیق غالبا سطحی و نا مانوس از آب در آمده و نه تنها تاثیری بر مخاطب نمیگذارد بلکه بارها در طول نمایش او را به خنده وادار می کند! البته نویسنده تنها به بیان مشکلات نابینایان اکتفا نکرده و به بیان معضلات کلی اجتماعی مانند اختلاس، طلاق، کمبود امکانات شهری و غیره نیز در قالب دیالوگ هایی کوتاه می پردازد که بیشتر به نظر می رسد با هدف پوشش خلا های روایی متن اصلی و در جهت ایجاد حاشیه ای جذاب برای آن به کار رفته است.
نمایش با وجود اینکه حول محور مشکلات نابینایان می گردد اما به هیچ عنوان تلخ بیان نشده و حتی می توان گفت سعی دارد حتی به طنز میل کند. اما نقطه ضعفی که در پرداخت طنازانه نویسنده وجود دارد شوخی های به شدت مستعمل و تاریخ مصرف گذشته ی کاراکترها ست. که شاید اگر مقداری قدرت شوخ طبعی بازیگران اثر نبود، همین اندک کارکرد را نیز نداشت.
مسلم است که کارگردانی و طراحی میزانسن برای بازیگران نابینا و کم بینا بسیار دشوار است اما به جرات می توان گفت در طول نمایش گاهی مخاطب فراموش می کند با یک تیم نابینا رو به رو است. کارگردان با دقت هر چه تمام تر سعی کرده است با میزانسن های متنوع و به جا، چشم مخاطب را دائم روی صحنه بچرخاند و مخاطب را با نمایش همراه کند.
بازی های ارائه شده در این اثر را نیز میتوان از دیگر نقاط قوت نمایش دانست. با دیدن بازی هایی قابل قبول از بازیگرانی حقیقتا نابینا یا کم بینا، اما روشندلِ نمایش "اتوبوس در دست تعمیراست " می توان به این واقعیت پی برد که افراد با شرایط خاص هم توانایی حضور روی صحنه را دارند و نابینا بودن یک فرد نمی تواند باعث شود علایق و استعدادهای او ناديده گرفته شود.
نمایش اما از لحاظ نورپردازی، طراحی صحنه، گریم و دیگر عوامل تکنیکی و فرمی حرفی برای گفتن ندارد و به نظر می رسد تلاش زیادی برای بهبود این عوامل صورت نگرفته است.
به طور کلی "اتوبوس در دست تعمیراست " به عنوان اثری از جامعه نابینایان قابل قبول و ارزشمند است اما در نگاهی کلی تر باید گفت به عنوان شرکت کننده در مهمترین رویداد تئاتر کشور و در مقایسه با دیگر آثار جشنواره فجر به خصوص نمایش های دیگر شهرستان ها از کیفیت بالایی برخوردار نیست. اما آنچه در اين نمايش به وضوح ديده مي شود تلاش و علاقه به خلق يك اثرهنري ست كه توسط گروه هايي با شرايط خاص انجام می پذیرد.