ترقی: آرای قالیباف ریزش کرده، شاید مردم به او اقبال نکنند
رقابت بر سر کرسی ریاست جمهوری آنقدر جذاب و جدی است که حتی این رقابت درون جریانهای سیاسی نیز روز به روز وسعت پیدا میکند و تلاش ها برای کم کردن اختلاف نظرها بیشتر با چالش مواجه میشود.
اکثریت اصولگرایان از مدت ها پیش ورود تک نامزدی به عرصه انتخابات را تنها راهکار تغییر معادلات رقابت به نفع خود می خواندند اما با این وجود نه مکانیزم روشنی برای همگرایی تعریف کردند و نه توانستند گزینه های خود را به حداقل ممکن برسانند.
حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی درباره وضعیت جبهه مردمی می گوید: خیلی از تشکل ها به فرایند شکل گیری جبهه مردمی نیروهای انقلاب و عدم پوشش فراگیر آن نسبت به اصولگرایان و وضعیت استان ها ایراداتی دارند. این ایرادات باید تا اواخر بهمن برطرف شود والا جبهه دچار چالش خواهد شد.
وی معتقد است موضوع پلاسکو بر آرای قالیباف تاثیر ریزشی داشته است گرچه این را هم می گوید که دوبار کاندیدا شدن وی شانس شهردار تهران را برای رای آوردن کمرنگ کرده است.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
***
آقای بادامچیان گفته ما از جبهه مردمی نیروهای انقلاب حمایت می کنیم اما عضو این جبهه نمی شویم، این حرف را چطور باید تفسیر کنیم؟
چون جبهه مردمی آن اهداف و برنامه هایی که دارد به طور کامل محقق نکرده، منتظریم چارچوب فعالیتش را کامل کند بعد ما به صورت حزبی در این زمینه تصمیم بگیریم.
جبهه پیروان خط امام و رهبری نیز همین موضع را دارد؟ چون جبهه پیروان نیز اعلام حمایت از جبهه مردمی کرده اما نگفته که عضو این جبهه است؟
بله، چون جبهه مردمی هنوز پیوستن احزاب را دنبال نکرده بلکه بیشتر به اشخاص و شخصیت های حقوقی مراجعه داشته و در حال جذب آنها است چون فعالیت فراحزبی را دنبال می کند اصراری بر اینکه احزاب در این مرحله ورود پیدا کنند ندارد. شخصیت های حزبی ما در مجموعه، قاعده و بدنه جبهه مردمی حضور دارند ولی به عنوان حزب هنوز خیر در جبهه مردمی نیستیم.
آیا موتلفه حاضر است نامزد خود را به نفع نامزد جبهه مردمی از صحنه انتخابات کنار بکشد؟
کاندیدای حزب موتلفه به جبهه مردمی معرفی شده و جبهه مردمی در جمع نامزدهایی که مورد بررسی دارد پیشنهاد موتلفه را هم بررسی می کند.
شما قبلا گفتید تا پایان مناظرات انتخاباتی نامزد حزب موتلفه در صحنه انتخابات باقی می ماند، این حرف شما یعنی تصمیم موتلفه تغییر کرده است و شاید قبل از مناظرات شما نامزد حزبی خود را از صحنه رقابت کنار بکشید؟
همانطور که سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اعلام کرد برنامه آنها این است که اردیبهشت ماه نامزد نهایی خود را اعلام کنند بنابراین تا زمان اعلام نظر شورای نگهبان درباره بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، دوران فطرتی برای جمع بندی نهایی وجود دارد پس همه نامزدهایی که مطرح هستند می توانند برای تقویت پایگاه اجتماعی شان فعالیت کنند تا در ارزیابی که در جبهه صورت می گیرد آن نامزد از نظر قوت پایگاه اجتماعی بتواند امتیاز لازم را به دست آورد. احتمال رأی آوری و کسب مقبولیت مستلزم مطرح کردن دیدگاه ها و برنامه هایی است که هر نامزد در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی مطرح می کند اگر یک نامزد هیچ مسئله ای را بیان نکند طبیعتا نمی تواند به یک پایگاه مناسبی از لحاظ رأی دست پیدا کند بنابراین باید زمانی تصمیم گیری درباره نامزد مورد حمایت قطعی شود که نامزدها از فرصت تبیین دیدگاه های شان و تبدیل گفتمان شان به گفتمان غالب و رقابت سالم انتخاباتی استفاده کرده باشند.
خانم دستجردی سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب گفته اردیبهشت ماه نامزد این جبهه مشخص می شود اما آقای حاجی بابایی و آقای مرندی دو عضو دیگر این جبهه اعلام کردند که تا چند روز آینده کار تعیین نامزد نهایی به پایان می رسد، چه طور این دو رویکرد با هم قابل جمع هستند؟
جبهه مردمی سخنگو دارد و سخنگو موضع رسمی آن مجموعه را اعلام می کند، خیلی نمی شود حرف های نقل شده از افراد دیگر را ملاک و مبنا قرار داد.
وقتی 10 نفر نمی توانند با هم یک نظر را اعلام کنند چه طور می خواهند برای انتخابات ریاست جمهوری تصمیم گیری کنند؟
این اشکال وجود دارد، به هر حال هماهنگی کافی و لازم هنوز در جمع اعضای جبهه مردمی به وجود نیامده است.
از آنجا که آقای حاجی بابایی چنین موضعی گرفت و بحث کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری نیز مطرح است، آیا این ناهماهنگی می تواند نشانه اختلاف درون جبهه مردمی باشد؟
آقای حاجی بابایی درون جبهه مردمی است اما طبق قراری که اعضای جبهه مردمی بین خود گذاشتند کسانی که می خواهند نامزد شوند نمی توانند جزء هیأت موسس این جبهه باشند. از طرفی ناهماهنگی ها بر اثر حرف ها و مصاحبه ها ممکن است به وجود بیاید ولی به مرور حل خواهد شد.
جبهه یکتا همان ابتدا اعلام کرد که به هیچ یک از مکانیزم های ائتلافی در جریان اصولگرا نمی پیوندد چون هیچ کدام از این مکانیزم ها نمی تواند همه ظرفیت های اصولگرایی را به منصه ظهور برساند، نمی توان گفت این صحبت آقای حاجی بابایی متأثر از جبهه یکتا مطرح شد؟
نمی توانم قضاوتی درباره این موضوع داشته باشم، جبهه یکتا پذیرفته و عناصرش هم در سطح کشور در حال تبیین و تبلیغ این مسئله هستند. به طور روشن خیلی از تشکل ها به فرایند شکل گیری جبهه و عدم پوشش فراگیر آن نسبت به اصولگرایان ایراداتی دارند. این ایرادات باید تا اواخر بهمن برطرف شود. اگر بتوانند در مجموعه ای که در آخر بهمن دعوت می شوند این مشکلات را حل کنند، به نظر این نقدها برطرف خواهد شد مگر آنکه تا آن مقطع که در واقع تشکیل قاعده جبهه است این اختلاف نظرها و نقدها نسبت به وضعیت استان ها و فراگیر نشدن جبهه و جذب برخی تشکل ها را نتوانند حل کنند که آن وقت طبیعتا مقداری دچار چالش خواهند شد.
یک تحلیل آن است که احمدی نژاد دارد بر یکسری ناهماهنگی های درون جبهه مردمی تأثیر می گذارد؛ همین آقای حاجی بابایی تا قبل از آنکه به جبهه مردمی بپیوندد در جلسات دفتر آقای احمدی نژاد حاضر می شد این تحلیل را چقدر قرین به واقع می دانید؟
اینکه آقای حاجی بابایی در آن جلسات شرکت کرده باشد ما چنین خبری را نداریم بلکه برعکس خبر داریم که او مدتها بعد از ریاست جمهوری به سمت احمدی نژاد نرفت و با تعداد دیگری از وزرا که با آقای مشایی اختلاف داشتند و حاضر نشدند در جلسه هیأت دولت شرکت کنند موضع شان کاملا شفاف و روشن است. کسانی که جبهه یکتا را تشکیل دادند اکثریت چنین وضعیت دارند ولی خوب طبیعی است وقتی یک جبهه تشکیل می شود و می خواهد رقیب دولت و اصلاح طلبان را جمع، متمرکز و متحد کند، قطعا از بیرون عواملی سعی می کنند مانع از تحقق این هدف شوند. دلواپسی و نگرانی اصلاح طلبان از جبهه مردمی اولا به آن خاطر است که چرا دیر متوجه شکل گیری این جبهه شدند و دوم اینکه این جبهه وقتی بتواند مجموعه نیروهای رقیب را بسیج کند نتیجه دیگر آن طوری نخواهد بود که جریان اصلاحات تصور می کرد.
اصلاح طلبان از نتیجه کار جبهه مردمی نگران هستند یا آقای احمدی نژاد؟
وقتی آقای احمدی نژاد قرار نیست کاندیدا شود دیگر ذی نفع نیستند که بخواهند برخورد منفی با جبهه مردمی انجام دهند. الان منافع اصلاح طلبان در خطر قرار گرفته است.
تفکر آقای احمدی نژاد با صحبت مقام معظم رهبری دیگر موضوعیتی ندارد چون دیگر فضایی برای فعالیت او مهیا نیست که چنین محاسبه ای را بخواهد انجام دهد. طرفداران آقای احمدی نژاد نیز برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 هیچ حسابی باز نکردند که حالا نتیجه کار این جبهه برای آنها خاصیت یا ضرری داشته باشند بنابراین تنها اصلاح طلبان نگران و متأثر از این ائتلاف هستند چون از مدتها قبل برای جلوگیری از وحدت اصولگرایان با انواع و اقسام شیوه های رسانه ای تلاش کردند.
آقای ذوالقدر معاون اجرایی جبهه مردمی اعلام کرده پدرخوانده ها کنار بروند تا ما بتوانیم کارمان را انجام دهیم چون ما را متهم به قبیله گرایی می کنند، منظور او از پدرخوانده ها چه کسانی است؟ آیا سابقون اصولگرا پدرخوانده هستند؟
آنها که حکم پدری داشتند دیگر امروز نیستند. اگر منظور شخصیت های ریش سفید است دیگر در این زمینه کسی وجود ندارد. پدرخوانده هم شاید احزاب و گروه هایی باشند که در گذشته سرنوشت انتخابات را در دست داشتند و بیشتر آنها درباره انتخابات تصمیم گیری می کردند، من فکر نمی کنم آنها خیلی میدان دار این حرکت ها باشند.
یعنی موتلفه و جبهه پیروان خط امام و رهبری حکم پدرخوانده برای جریان اصولگرا ندارند؟
خیر، معمولا اینها همیشه پیرو روحانیت بودند و مستقل کاری را انجام نمی دادند پس به عنوان پدرخوانده نمی تواند به اینها اتلاق شود.
جامعه روحانیت چه طور آیا منظور پدر خوانده به این تشکل روحانی برنمی گردد؟
آقای موحدی کرمانی که از جبهه مردمی حمایت کرد و در حال همکاری با آن مجموعه است.
یک موضوع هم درباره کاندیداتوری آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری است، بعد از حادثه پلاسکو، عده ای معتقدند آقای قالیباف همچنان قوت رأی خود را دارد اما دیدگاه مقابل می گوید پایگاه اجتماعی شهردار تهران ریزش پیدا کرده است اگر بخواهید توصیه ای درباره این موضوع به آقای قالیباف داشته باشید آن توصیه چیست؟
از آنجا که استراتژی نظام جلوگیری از دو قطبی شدن فضا در انتخابات ریاست جمهوری است، اصولا با هر نامزدی که دو قطبی ساز در انتخابات باشد مخالفیم می خواهد آن فرد آقای احمدی نژاد باشد یا هر کس دیگری.
یعنی آقای قالیباف می تواند در انتخابات ریاست جمهوری دوقطبی ایجاد کند؟
به نظر می رسد با شیوه هایی که آقای روحانی دنبال می کند احتمال اینکه آقای قالیباف بتواند دوقطبی ایجاد کند وجود دارد اما اگر دوقطبی سازی نکند و در حد دوقطبی سازی نباشد منعی برای ورودش به صحنه انتخابات وجود ندارد.
آیا حادثه پلاسکو روی آرای اجتماعی او تأثیر ریزشی گذاشته است؟
قطعا این مسئله بی تأثیر نبوده است چون هجمه و شایعه پراکنی هایی که در شبکه های اجتماعی علیه آقای قالیباف بود در یک مقطعی تأثیر ریزش رأی را برای او به دنبال داشت اما اگر به مرور ابعاد قضیه شفاف شود قطعا به ضرر اصلاح طلبان که این هجمه ها را انجام دادند تمام خواهد شد.
شما زمانی گفته بودید مردم به کسانی که سابقه نظامی گری داشتند در انتخابات ریاست جمهوری رأی نمی دهند آیا همچنان چنین تصوری دارید؟
اگر به نظامی باشد همه نیروهایی که امروز در عرصه سیاسی هستند زمانی در حوزه نظامی گری بودند. مگر خود آقای روحانی کم در جبهه و فعالیت های نظامی بوده است؟ کسی که سالها در جبهه فعال بود در تصمیم گیری ها نقش داشت با کسی که لباس نظامی پوشید و می جنگید چه تفاوتی دارد.
شما در مصاحبه ای گفته بودید آقای قالیباف به دو علت نباید نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود نخست اینکه سابقه نظامی گری داشته و دوم اینکه دو مرتبه شانس خود را آزموده و کاندیداتوری او برای سومین دفعه تغییری در وضعیتش به وجود نمی آورد.
کسی که 10 سال مسئولیت شهردار تهران را برعهده دارد دیگر سابقه نظامی بودن او مطرح نیست. اما چون دو مرتبه نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود و نتیجه نگرفت اگر برای بار سوم هم نامزد انتخابات شود ممکن است مردم خیلی اقبالی نشان ندهند.
آقای غفوری فرد در مصاحبه ای گفته بود ممکن است موتلفه نامزد حزبی خود را عوض کند آیا این اتفاق می افتد؟
به هیچ وجه، این حرف نه درست و نه صحت دارد. البته حالا نمی دانم چه جمله ای را خبرگزاری ها از آقای غفوری فرد نقل کردند، فکر نمی کنم چنین حرفی را او زده باشد. تصمیم گیری شورای مرکزی حزب موتلفه طوری نیست که هر روز تغییر کند.