سرانجام نامعلوم دعوای خالق «قیصر» بر سر «قاتل اهلی» / فریدون جیرانی: حق تالیف مال کارگردان است
جیرانی اما تا حد امکان از مسعود کیمیایی دفاع کرده است. او در نشست نقد و بررسی فیلم قاتل اهلی حاضر شد و به کیمیایی ادای احترام کرد. بحثها پس از جلسه هم در راهروی طبقه منفی دو کاخ رسانه ادامه داشت و گفتههای جیرانی با اعتراض لشکری قوچانی مواجه شد. جیرانی هم به او توضیح داد که من به شما توهین نکردهام؛ اما گلایه قوچانی این بود که چرا به مورد مشابهی که در سینمای آمریکا اتفاق افتاده، اشاره نکرده و فضای احساسی را به وجود آورده است. حین همین بحثها، پرسش و پاسخی با فریدون جیرانی انجام دادهایم که در ادامه مشروح آن میآید.
درگیریهایی میان تهیهکننده و کارگردان فیلم «قاتل اهلی» رخ
داده که به نظر میرسد پیش از این در سینمای ایران سابقه نداشته است. شما
در نشست خبری این فیلم حضور داشتید و در همان جلسه موضوعاتی را مطرح کردید.
بحث اصلی شما در این میانه چیست؟
من برای ادای احترام به
مسعود کیمیایی در آن جلسه شرکت کردم تا مقام او را که بر سینمای ایران حق
بزرگی دارد، پاس داشته باشم. من در همان جلسه هم گفتم «تألیف مال کارگردان
است» و تهیهکننده در اصل بر اساس توافقی که با کارگردان دارد موضوعات را
پیش میبرد. در این میان تهیهکننده نمیتواند در امور هنری فیلم دخالت
داشته باشد. فیلم ما دو عنصر سرمایهگذار و تهیهکننده دارد که در این
ماجرا، این دو عنصر یکی شده است.
توضیح بیشتری بدهید تا مخاطبانی که احتمالا این دو را یکی میدانند، اطلاع بیشتری کسب کنند؟
در
سینمای دنیا اینطور است که تهیهکننده آدمی خوشفکر و اجرایی است که
میآید در کنار کارگردان قرار میگیرد. حتی امکان دارد ایده بدهد، میتواند
قصه فیلم را هم تغییر دهد و.... سرمایهگذار هم آدمی است که منابع مالی
مورد نیاز پروژه را تأمین میکند. در این مورد بهخصوص (که ممکن است موارد
دیگری هم وجود داشته باشد) سرمایهگذار و تهیهکننده با هم قاطی شدهاند.
آنجا (اشاره به سینمای دنیا) تهیهکننده جداست و شخصیت مستقلی از
سرمایهگذار دارد.
در فیلم «اسپارتاکوس» که تهیهکنندگی آن برعهده کرک داگلاس بود،
ابتدا کارگردانی را آنتونی مان برعهده داشت و بعد از آن استنلی کوبریک بر
سر کار آمد. آقای لشکری قوچانی هم برای دخالت خود در امور فیلم این مورد را
مثال میزند. آیا این دو مورد مشابه هم هستند؟
در فیلم
«اسپارتاکوس»، سرمایهگذار کمپانی بود و «کرک داگلاس» نقش تهیهکنندگی به
همان معنایی که در سینمای جهان رایج است را به عهده داشت. یک روز آقای
«آنتونی مان» آمد سر پروژه و دید «داگلاس» روی صندلیاش نشسته است بنابراین
خداحافظی کرد و رفت. شاید کرک داگلاس آنجا نظرش این بوده که آنتونی مان را
عوض کند و کارگردانی که خودش میخواهد را سر کار بیاورد. نکته اینجاست که
حق تألیف در دنیا از آن کارگردان است؛ اما متأسفانه اینجا جاها عوض
شدهاند. من میگویم که آقای قوچانی در این پروژه خرج کرده و مخلصش هم
هستیم اما احترام به آدمی مثل مسعود کیمیایی به نظر من واجب است.
در این میان احتمالا جایی مثل خانه سینمای ایران یا مجامع دیگر
صنفی باید دخالت میکردند تا شاید موضوع حل شود. با توجه به خبرهایی که
مبنی بر تشکیل جلسه شورای حکمیت در خانه سینما انتشار پیدا کرد و البته بعد
اعلام شد آقای کیمیایی زیر بار آن نرفته، آیا واقعا این اتفاق افتاده؟
بله
صنف دخالت کرده و اختلافات را نیز حل کرده است و فیلم در جشنواره به نمایش
درآمد. اگر این دخالتها نبود که فیلم به جشنواره نمیرسید. صنف هم آمده و
حق را به آقای کیمیایی داده است. جلسات مختلفی برگزار کرده و این دو نفر
را کنار هم نشانده تا حرفهایشان را بزنند و بتوانند به یک توافق بینابینی
دست پیدا کنند. آقای شهسواری، رئیس خانه سینما خیلی در حل این مشکل نقش
موثری داشت. ایشان با تهیهکننده صحبت کرد و او را کنار آقای کیمیایی
نشاند. البته من تا همینجای ماجرا را اطلاع دارم و از جزییات ماجرا اطلاع
دیگری ندارم.
فرض کنیم در این میان ورژن دیگری از فیلم که مورد قبول تهیهکننده است، ارایه شود. آیا این کار از منظر قانونی امکانپذیر است؟
اینجا اصلا بحث ورژن دیگر مطرح نیست. اختلاف اساسی بر سر کوتاهکردن فیلم است.
مطابق خبرهایی که منتشر شده ظاهرا بحث از ارایه ورژن دیگر است
که تهیهکننده بر آن تأکید دارد و اتفاقا در نشست هم بر این نکته انگشت
تأکید گذاشت و البته آقای کیمیایی هم در جواب گفت: «وارد شدن به این موضوع
در حد و اندازه شما نیست....»
نه! موضوع این است که آقای قوچانی معتقد است كه یکسری صحنهها در فیلم اضافی است و باید آنها را درآورد. آقای کیمیایی معتقد است خیر آن صحنهها اصلا هم اضافه نیستند و جز لاینفک فیلم به حساب میآیند؛ از قضا آن صحنهها هم مربوط میشوند به بازی و حضور پولاد کیمیایی. اصلا این داستان ورژن نمیدانم از کجا آب میخورد و چرا در رسانهها بازتاب پیدا کرده است. از اساس این داستان داستان بیخودی است. شاید هم تهیهکننده در جاهایی نظرش درست باشد برای اینکه قصه درست دربیاید، اما کارگردان است و میگوید من این صحنهها را میخواهم. شاید هم کارگردان اشتباه کند اما حق تألیف مال او است.
شما در برنامه «سیوپنج» به این موضوع ورود کردید و فیلم را نمایش دادید. موضع خاصی در این زمینه داشتید؟
خیر!
اصلا ماجرا به موضع ما ربطی ندارد. این فیلم در فضای مجازی منتشر شده بود و
ما هم از آن استفاده کردیم. ما چیزی را خودمان بیرون ندادیم و چون حرفه
خودمان هم این است و به زیر و بم موضوعات آشنا هستیم اگر فیلم منتشر نشده
باشد، بدون اجازه ذینفعان ممکن نیست دست به چنین کاری بزنیم.