تحسین پروفسور امین از اقدامات کانون فرهنگی اجتماعی حزب اعتدال و توسعه (تصاویر)
پروفسور حسن امین، چهره بینالمللی، اولین ایرانی است که موفق شده در رشته حقوق بینالملل، به درجه پروفسوری نائل آید. او استاد دکتر حسن روحانی، در دانشگاه گلاسگو (Glasgow Caledonian University) هم بوده است.
رویداد۲۴-پروفسور حسن امین، چهره بینالمللی، اولین ایرانی است که موفق شده در رشته حقوق بینالملل، به درجه پروفسوری نائل آید. او استاد دکتر حسن روحانی، در دانشگاه گلاسگو (Glasgow Caledonian University) هم بوده است. پروفسور امین که بیشتر یک چهره شاخص فرهنگی در عرصه سیاست است، چهارم اسفندماه میهمان کانون فرهنگی و اجتماعی حزب اعتدال و توسعه بود و علاوه بر ایراد سخنان کوتاهی در باب فواید تحزبگرایی در جهان و لزوم توجه به آن در ایران، به سوالات خبرنگاران هم پاسخ داد. در این دیدار اعضای کانون به ریاست سرکار خانم «سمیرا فعلی»، به پاس قدردانی از اقدامات فرهنگی پروفسور امین در عرصه سیاست، در اقدامی ابتکاری، تولدی نمادین برای او برگزار کردند که با خرسندی پروفسور حسن امین همراه شد. محور سوالات بر تاثیر فرهنگ در سیاست و ابعاد اجرایی منشور حقوق شهروندی متمرکز بود. در این جلسه، سوالاتی هم از ابعاد شخصیتی دکتر روحانی در دانشگاه گلاسگو مطرح شد.
کانون فرهنگی اجتماعی حزب اعتدال و توسعه توانسته در مدت کوتاهی پس از پیدایش تشکیلاتی، نقشی تعیینکننده و موثر داشته باشد. به برکت حضور اعضای فعال و علاقمند، کمیتههای زیرمجموعه این کانون با انگیزه و علاقه اقدامات را پیگیری کرده و با چشماندازی بلند به افق 1400، در تلاش است با برگزاری نشستهای هماندیشی، جایگاه تاثیرگذار فرهنگ در سیاست را، تبیین کند. حضور پروفسور امین در کانون فرهنگی اجتماعی فرصتی بود که اعضا و خبرنگاران درباره ضمانت اجرا منشور حقوق شهروندی و تبعات آن، واکاویهایی داشته باشند. به اعتقاد امین، اهرم اصلی تبدیل منشور حقوق شهروندی رئیس جمهور از یک بیانیه و سند تشریفاتی به سند حقوقی قابل استناد و استشهاد، ضمانت اجرای آن است. منشور حقوق شهروندی در ابعاد جامع و مدرنی، به تمام زوایای زندگی شهروندان پرداخته و احقاق این حقوق را تضمین کرده است.
پروفسور امین گفت : داشتن منشور شهروندی در مرحله اول، به عنوان اینکه بخشی از آن، خود نقش فرهنگسازی را به عهده دارد بسیار موثر است. در مجموع درباره برآورد من از این منشور، فکر میکنم گام مثبتی در جهت احقاق حقوق اکثریت افراد جامعه است چون که در عمل باید از یک جایی برابریها و تثبیت حقوق شهروندان، شروع شود. در مرحله اول داشتن یک سند رسمی و قابل ارائه و قابل استناد بسیار مهم است که هنگامی که افراد بدانند در جایی حقوقشان اعلام شده و میتوانند به آن استناد و استشهاد کنند.
منشور شهروندی از جهت حقوق روزنامهنگاران، مطبوعات به طور عام به عنوان ستون و پایه و رکن چهارم دموکراسی تلقی میشوند. یعنی با تفکیک قوا، قوای مقننه، مجریه و قضائیه را داریم و برای اینکه نظارت عامی روی آنها صورت گیرد باید مطبوعات آزاد وجود داشته باشد و روزنامهنگاران بتوانند با آزادی کامل، معایب و نقدهایی که بر هر یک از ارکان سهگانه وارد است اعلام کنند. اینجاست که وقتی این افشاگریها و واقعنگریها و واقعیتنویسیها به وسیله روزنامهنگاران سالم در سایه تحقیقات انجام بشود همه آن معایب از بین میرود. از آبراهام لینکلن نقل است اگر عیسی مسیح قدرت را بدون نظارت در دست بگیرد کار به فساد منجر خواهد شد. بنابراین، نظارت باید از ناحیه مردم انجام شود نه از سوی سازمانهایی که توسط هر یک از قوا سازمانیافته است. بلکه مطبوعات هستند که چون خود جزوی از نهاد نیستند به ویژه روزنامهنگاران نسل جوان که هنوز خودشان قدرتمند نشدهاند، میتوانند موثر باشند. پیش از انقلاب، هم مدیر روزنامه کیهان و هم مدیر روزنامه اطلاعات، هر دو سناتور بودند. مسلم است که اینها نمیتوانند که جز ناقدان رسمی قوه مقننه یا مجریه باشند. چون خود بخشی از ارکان نظام هستند. بنابراین باید نسل جوان و روزنامهنگاران محقق (Investigative Journalists) که به دنبال تحقیق میروند و با نهایت صداقت میخواهند محاسن و معایب بخشهای مختلف را ببینند، در این حوزه فعال بمانند و امنیت داشته باشند تا بتوانند نقش نظارتی را به خوبی ایفا کنند.
لزوم ضمانت اجرا
اساسا تعریف قانون و مهمترین عنصر شناخت قانون، این است که ضمانت اجرا داشته باشد. مادام که قانون ضمانت اجرا نداشته باشد یک بیانیه سیاسی یا یک کتاب اخلاق یا یک بحث فرهنگی و سیاسی است. ضمانت اجرا، مستلزم این است که اگر حقوق شهروندان در زمینههای مختلف نقض بشود، با تکیه بر همان ضمانت اجرا، به شخص خسارتدیده، غرامت پرداخت شود. این غرامت ممکن است از ناحیه نهادهای دولتی باشد یا نهادی که مرتکب تبعیض یا نقض حقوق شهروندی شده و نهاد مسئول، پاسخگو باشد. در کشورهای دیگر سازمانها و نهادهای ویژه و گاهی دادگاههای اداری و گاه مراجع عمومی که مرجع اصلی رسیدگی به تظلمات شهروندان هستند وجود دارند که میتوانند قوانین را اجرایی و عملیاتی کنند و به آن ضمانت اجرایی بدهند. ضمانت اجرا این است که اگر تخلفی در این زمینهها واقع افتاد شخص بتواند به مرکز یا نهاد مربوطه که میتواند قضایی یا اداری باشد مراجعه کند و بابت حق خود، غرامت لازم را بگیرد. در اینجا دو چیز مطرح است: یکی نفس اینکه یک سازمانی یا تشکیلاتی حقوق شهروندی فردی از آحاد جامعه را نقض کرده باشد اتفاق افتاده و دیگری نه تنها مساله صرف پرداخت غرامت ریالی آن مطرح است بلکه بر اثر تخلفی که کرده در نگاه جامعه، یک نقطه منفی در زندگی او به عنوان ناقض حقوق شهروندی تلقی خواهد شد و بابت این اتفاق، از اعتبار فرد کسر میشود. اگر فردی در انگلستان علیه یک شرکت بزرگ که سهام آن هر روز در بورس انگلستان خرید و فروش میشود، فقط و فقط اعلام شکایت کند، ارزش سهام آن شرکت در بورس کاهش مییابد. بنابراین توجه به حقوق شهروندی و دلجویی از فرد شاکی در چنین سیستم اقتصادی بسیار دقیقی، از این جهت اهمیت مییابد و صاحبان اقتصادی تلاش میکنند که فرد شاکی را پیش از اعلام شکایت راضی کرده و حق تضییعشده او را بپردازند که کار به شکایت کشیده نشود. بنابراین در این سیستمها، فرهنگسازی شده که این اتفاق، یک واقعه منفی برای سازمان است، حال سازمان خصوصی باشد یا عمومی، فرقی ندارد. اگر این اتفاق در جامعه ما هم رخ بدهد، خیلی اتفاق مثبتی است و به نظر من، اولین گام تحقق این اتفاق با منشور حقوق شهروندی آغاز میشود.
نقش برجسته فرهنگ در سیاست
در ادامه این دیدار که با پرسش و پاسخ اعضا همراه شد، سمیرا فعلی رئیس کانون فرهنگی اجتماعی، با تاکید بر نقش سترگ فرهنگ در عرصه سیاست، به طرح سوالی در این باره پرداخت و گفت: پروفسور امین شما یک شخصیت فرهنگی با ریشههای سیاسی دارید و کار حزبی انجام دادهاید و به تلفیقی از فرهنگ و سیاست دست یافتید، با توجه به اینکه بر مساله دلالتهای فرهنگی در سیاست، کمتر پرداخت شده و اینجا هم کانون فرهنگی اجتماعی حزب اعتدال و توسعه است، تاثیر فرهنگ بر سیاست از نگاه شما چیست؟ پروفسور امین در پاسخ به این سوال تاکید کرد: شکی نیست که برای جا افتادن هر امری، فرهنگسازی قدم اول است. برای اینکه اشخاص داوطلب عضویت در احزاب شوند، باید فرهنگسازی انجام شود که این مساله را امری بدانند که حائز امتیاز، افتخار بوده و مفید است. آیا در میان شما کسی هست که به دلیل عدم فرهنگسازی از دوستان خود پنهان کند که مثلا امروز در حزب اعتدال و توسعه حضور دارد؟ اگر این تفکر وجود دارد، به این معنی است که در جامعه حتی کسانی که به ما نزدیک هستند فرهنگسازی کافی نشده و ما میترسیم بعضی افراد جامعه که ما هم برای آنان حرمت قائل هستیم و با هم آمد و شد و همکاری داریم، ممکن است ما را محکوم کنند به خیانت، آدمفروشی و جاهطلبی. و حال اینکه عملا اگر فرهنگسازی شده باشد نباید این دیدگاه در جامعه وجود داشته باشد. بنابراین اصل اساسی این است که فرهنگسازی شود و راه آن هم این است که ما بتوانیم علنی و شفاف، منافع و فواید تحذب و گرایش به احزاب را تبلیغ کنیم.
بیان من این است که اگر حزب، چیز بدی میبود فرنگیها که حزب را برای خود نگاه داشتند نمیگویند ما میخواهیم یک سیستم تکحزبی داشته باشیم یا میخواهیم احزاب را نابود کنیم و افرادی که به عضویت حزبی درمیآیند احضار کنند و مورد بازجویی قرار گیرند که به چه دلیل در کشور خود به یک حزب قانونی ثبتشده میروند. اگر چنین باشد که آنها خیلی پیشتر از ما باید متوجه شده باشند که حزب چیز بدی است. در انگلیس حزب وجود دارد و در بعضی از تشکیلات و دانشگاهها و کارخانجات، شرط استخدام، پیوستن به حزب است و تا این حد برای عضوت در اتحادیهها و احزاب ارزش قائل هستند و همچنان هم ملت انگلیس بسیار به احزاب خود پایبند هستند. در شهر گلاسکو (Glasgow) که بودم به چشم خود ناظر بودم که ری جنکینز (Roy Jenkins) که قبلا وزیر دارائی و وزیر کشور بود و بعد رئیس دانشگاه آکسفورد شد و بعدها هم لرد شد، برای انتخابات مجلس عوام به گلاسکو آمده بود که با مردم رو در رو حرف بزند و برای جذب آرایشان سخنرانی کند.
شاهد بودم که یک مرد معمولی انگلیسی آمد و به او گفت من به تو رای نخواهم داد. چون او از حزب دیگری بود. آنجا به احزاب خود بسیار وفادار هستند و حتی میتوان گفت به نوعی جنبه میراث فرهنگی خانواده را هم دارد. یعنی ممکن است کسی که از خانواده کارگر معدن است، سرمایهدار یا حقوقدان هم باشد اما باز هم به نماینده حزب کارگر رای میدهد.
ابعاد شخصیتی دکتر روحانی در دانشگاه گلاسگو
جلسه دیدار و گفتوگو با پروفسور حسن امین، استاد رئیس جمهور در دانشگاه گلاسگو با پرسش ناصرالدین اسلامیفرد، دبیر کانون خاتمه یافت. اسلامیفرد پرسید با توجه به اینکه رهبری حزب اعتدال و توسعه با آقای روحانی است و شما هم در شرایط حساسی، سالها استاد او در دانشگاه گلاسکو بودید، کمی از ابعاد شخصیتی آقای روحانی بگویید. رئیس جمهور در فضای درسی و دانشگاهی چه طور دانشجویی بودند؟ امین تصریح کرد: شکی نیست که آقای روحانی، فرد بسیار باهوشی است و در دانشگاه ما (Glasgow Caledonian University) تقاضای پذیرش کرد (1989). من ورودی دانشگاه تهران در 1345 هستم. آقای روحانی دو سال بعد از من از طریق کنکور عادی، به دانشگاه تهران آمد و رشته حقوق قضایی را تحصیل کرد. از آن زمان یکدیگر را میشناختیم. بعد یک فاصلهای ایجاد شد. زمانی که مساله سلمان رشدی مطرح شد (1364)، کنفرانس بزرگی در لندن برگزار شد که جنبه بینالمللی داشت و درباره ایران تبلیغات منفی بسیاری انجام میشد و فتوایی هم که امام خمینی علیه سلمان رشدی داده بود در این کنفرانس به عنوان سندی ضدفرهنگ و ضدانسانیت، علیه جمهوری اسلامی تحلیل میشد. از دانشگاههای مختلف افرادی را برای سخنرانی انتخاب کرده بودند و بنده هم یکی از افرادی بودم که در آن کنفرانس حضور داشتم. آقای روحانی هم آمده بود اما جزو سخنرانان نبود. آقای ابراهیم امینی از قم، جزو مستمعین و سخنرانان بود. در آن کنفرانس تجدید دیداری انجام شد و آقای روحانی که قبل از انقلاب هم یک سالی در انگلیس بود، گفت من قبلا فرصت داشتم اما فرصت را از دست دادم و حالا میخواهم که ادامه تحصیل بدهم. گفتم سیستم اینجا فردی نیست و لازم هست که تشکیلات دانشگاهی آدم را بپذیرد. آن زمان اینترنت هم به شکل امروزی نبود که شما بتوانید ارتباط بگیرید. در این دانشگاه در مرحله اول، میتوان فوق لیسانس با تحقیقات، اخذ کرد. من گفتم میتوانم برای شما پذیرش بگیرم و شما هم پروپوزالتان را بدهید.
ایشان هم پروپوزال خود را ارائه داد و با سختی پذیرش گرفت. چون زبان انگلیسی آقای روحانی، خیلی خوب نبود. اما در مراحل مقدماتی، موارد باید مکتوب ارائه میشد و مشکل زبان ایشان، خیلی مشهود نبود. آقای روحانی برای معادلسازی، علاوه بر لیسانسی که داشت، از تحصیلات حوزوی خود هم استفاده کرد. همه این موارد پشتوانه خوبی برای او شد و توانست تحقیقات خوبی انجام داده و در سال 1992 مدرک فوق لیسانس تحقیقاتی در زمینه حقوق عمومی اخذ کند. بعد از آن در سال 1995 مدرک دکترای تخصصی را در زمینه حقوق اساسی گرفت. عنوان تز او «انعطافپذیری حقوق اسلام با تکیه مخصوص بر تجربه جمهوری اسلامی ایران» بود که بر اساس اینکه خود همراه و همگام با نظام حرکت کرده بود بهترین اطلاعات را داشت و ابتدا به فارسی نوشته سپس ترجمه شد و بعد از اینکه به رویت او رسید به ما تحویل داده شد و در کنفرانس دفاعی هم شرکت کرد. در مراسم اخذ مدرک در سال 1996 هم – یک سال پس از ارائه پایاننامه – شرکت و رئیس دانشگاه کلاه ویژه فارغالتحصیلان را بر سر او گذاشت و مدرک دکترایش را به او اعطا کرد. اتفاقا در آغاز کاندیداتوری دکتر حسن روحانی برای ریاست جمهوری، ابهاماتی در زمینه پذیرش دکتر روحانی در دانشگاه گلاسکو مطرح شده بود و استعلاماتی بر اساس نام «حسن روحانی» صورت گرفته بود که همان زمان، پاسخ این ابهامات داده شد و بنده طی گفتوگویی که با بیبیسی داشتم عنوان کردم که ایشان در دانشگاه گلاسگو با نام خانوادگی فریدون، پذیرش داشتند و خود بنده استاد راهنمای ایشان در دوره دکترا بودم و دانشگاه گلاسگو هم همان زمان، مستندات و مدارک کافی را در این زمینه ارائه دادند و ابهامات مرتفع شد.