به دنبال آب، برای زنده ماندن/ زندگی دشوار مردم حاشیه نشین هورالعظیم پس از خشکشدن تالاب
مردم از ناحيه تالابها و درياچههاي خشکشده مهاجرت کردند. آنهايي هم که ماندند، دل به وعدهها و بهبود وضعيت بسته بودند اما پس از مدتي با نااميدي خانههايشان را به مقصد سرزميني ديگر ترک کردند. تالاب هورالعظيم، يکي از همان تالابهايي است که بسياري از ساکنان اطراف آن در سالهاي اخير مهاجرت کردند. خبر احياي تالاب، چندباري از سوي مسئولان دولتي اعلام شد اما مردم با ديدن وضعيت تالاب، خبرهاي خوش را باور نميکنند.
خانههايي بدون در و پنجره...
شهر مرزي رُفَيع، شهري قديمي و در مجاورت تالاب هورالعظيم، شهری زيباست اما خانههاي متروکه و بدون در و پنجره، حکايت از رنجي دارد که هم جنگ و هم خشکشدن تالاب بر سر مردم اين ديار آورده است. چه بسيار هستند اين خانههايي که از زندگي، تنها ديوار بيجان براي آنها مانده است. مردم خانه و کاشانه را ترک کردهاند و مهاجرت را در پيش گرفتهاند اما مگر ميشود که کسي زندگي خود را ترک کند؟ انتخاب دشواري است بين زندهماندن و زندگيکردن.
رفيع را همه بهعنوان شهري ساحلي در مجاورت تالاب ميشناسند اما اکنون بين رفيع و هور، زمينهاي خشک ديده ميشود. ديگر تالابي، هممرز رفيع نيست. بين رفيع و هور فاصلههاست. تکههايي از زمينهاي خشک تالاب به مزارع کشاورزي تبديل شده است.
از رفيع بايد پنج کيلومتر راه طي کرد تا به قسمت شمالي هورالعظيم رسيد.
جاده خاکي، رفيع به تالاب را متصل ميکند. در دو طرف جاده، گاوميشداراني
ديده ميشوند که زندگي خود را دور از رفيع و در دل دشتهاي بازمانده از هور
تشکيل دادهاند. از ني و حصير براي خود خانهاي ساختهاند و بدون
کوچکترين امکانات حيات، در حال سپريکردن روزها هستند.
به دنبال آب، براي زنده ماندن
«لفته» حدود 30 سال سن دارد و سوار بر موتورسيکلت خود در تأييد اين صحبتهابه ايسنا ميگويد: «مردم به خاطر آب است که اينجا آمدهاند. قبلا آب نزديک و در کنار رفيع بود و هور هممرز رفيع بود. مردم زير کولر نشسته بودند و گاوميشها در نزدیک آب بودند اما اکنون براي رسيدن به آب بايد در دل زمينهاي خشک تالاب و بدون برق زندگي کنند تا کمي به هور نزديک باشند.»
او که ساکن رفيع است، ادامه ميدهد: «شنا کردن را کنار خانههاي خودمان ياد گرفتيم چون آب تالاب کنار خانههاي رفيع بود اما تدريجا تالاب خشک شد و الان بيش از چهار تا پنج کيلومتر با هورالعظيم فاصله داريم.»
لفته اشارهاي هم به تأثير زندگي مردم منطقه بعد از خشکشدن هورالعظيم ميکند و ميگويد: «همه زندگي مردم از هور بود. ماهيها، پرندگان و همه چيز بود. هر آنچه در ذهن شما باشد، اينجا بود. وضعيت مردم رفيع و اطراف آن به نحوي بود که به آن «کويت کوچک» هم ميگفتند، يعني زندگي بسيار خوب بود اما اکنون شما حساب کنيد که در چند سال گذشته پس از خشکشدن تالاب، تنها در يک سال بيشتر خانوادهها منازل خود را ترک کردند و مهاجرت کردند.»
او ميگويد: «ديگر زندگي نمانده است، بههميندليل مردم از رفيع ميروند. ديگر صيد و ماهيگيري نيست. اگر بخواهند ماهگيري کنند، بايد 30 تا 40 کيلومتر بروند تا به نهر «شط علي» برسند تا اگر هنر کرده باشند، هزينه خرج و مخارج يک روز خود را تأمين کنند. قبلا مردم با «فاله» هم ماهيگيري ميکردند، حال اما اگر ماهي هم باشد، ماهي شيلاتي است و مال هور نيست.»
زندگي بسيار خوب بود اما...
امير سواري، معلمي است از اهالي رفيع که چندين سال بوده رفيع و هور را ترک کرده و ساکن اهواز است. او که موهايش رنگ سفيدي به خود گرفته است، ميگويد: «رفيع پيش از انقلاب، 10 تا 12هزار نفر جمعيت داشت اما حالا کمتر از پنج هزار نفر جمعيت دارد. شغلي اصلي مردم، ماهيگيري بود. روزانه بيش از 60 هزار تن ماهي از کل هورالعظيم صيد ميشد. شکار پرندگان و گاوميشداري از مشاغل اصلي مردم هور بود که ارتباط مستقيمي با وجود آب در تالاب دارد.»
او ادامه ميدهد: «از چذابه تا «شط علي» بيش از صد روستا در هورالعظيم بود؛ روستاهايي که پس از جنگ و خشکشدن تالاب، اکثرا متروکه شدند و مردم آن روستاها، ساکن حاشيه اهواز و سوسنگرد شدند. روستاهاي بزرگي مانند «طبر»، «شط علي»، «جرايه»، «لولويه»، «حسچه»، «عمه»، «صاهندي»، «ابوچداچ»، «صيديه»، «خرابه»، «محيره»، «حمدانيه»، «دبيه»، «کسريه» و دهها روستاي ديگر اکنون متروکه شدهاند.»
جادههاي نفت و آب شور هور
تالاب به پنج حوضچه تقسيم شده و جادههايي در دل هور ايجاد شده است. تأسيسات عظيم نفتي هم شکل تالاب را دگرگون کرده و آن را به منطقهاي شبهصنعتي تبديل کرده است. بخشهايي از تالاب در سيطره نفت بوده و از آن هور عظيم، اراضي خشک و بيآب بر جاي گذاشته است و البته در بخشهاي ديگر، پهنههاي آب هم به چشم ميآيند. عرصههاي ميان آب هورالعظيم طي ميشود. نماي زيبايي از هور به چشم ميآيد اما بااينحال، احساس ميشود که اين تالاب، ديگر جان و حياتي ندارد و گويي کويري است پرآب. آن تصوير زيباي قديمي از حيات سرشار از نشاط و شادابي در هور، پس از آبگيري مجدد، ديگر کمرنگ است و تالاب ديگر مانند گذشته نيست.
تالابي که در اواخر دهه 80 براي استخراج نفت، خشک و تکهتکه و دريچههاي آب روي آن بسته شد، امروز و حتي با وجود بازشدن دريچهها و ورود آب، حال خوشي ندارد. در سال 93 و با حکم قضايي، خشککردن تالاب هورالعظيم توسط شرکتهاي نفتي که به منظور استخراج نفت انجام ميشد، متوقف و آب تدريجا وارد تالاب شد.
علاوه بر آب کرخه، دو کانال بزرگ زهابهاي کشاورزي و مزارع شرکت کشت و صنعت نيشکر دهخدا هم وارد تالاب ميشود؛ البته فاضلاب روستاها و شهرهاي کوچک اطراف هور هم از طريق رودهاي کوچک به تالاب ميريزد. همين امر موجب شده است تا در مورد شيرين يا شوربودن آب تالاب، بحث و جدالهاي مختلفي شکل بگيرد و هرکدام ادعايي در اين خصوص داشته باشد اما پيرمردي که در خانه نئين خود در زمينهاي خشک تالاب با گاوميشهايش زندگي ميکند، به سادگي ميگويد: «آب خوب نيست. آب بايد بيشتر شود. ماهيها در اين آب ميميرند. آب اگر شور باشد، ماهي نميتواند در آن زندگي کند. براي زندگي ماهي و گاوميشها و حتي رشد نيها، آب بايد شيرين باشد.»
آبگيري 70 درصدي تالاب
معصومه ابتکار، رئيس سازمان حفاظت از آبگيري 70 درصدی تالاب خبر ميدهد؛ آماري که بسياري نسبت به آن ترديد يا حتي اعتراض دارند. ابتکار در اين زمینه ميگويد: «باتوجه به تأکيدي که رئيسجمهوري دارند و گزارشهاي ما و وزارت نيرو هم نشان ميدهد تالاب هورالعظيم، احيا و تا 70 درصد آبگيري شده و 30 درصد آن مانده تا کامل شود.»
او افزود: «نميدانم سر و صداها براي چيست و نميدانم چرا اين حقيقت، اين خورشيد تاباني را که در آسمان است، عدهاي ميخواهند انکار کنند.»
رئيس سازمان حفاظت محيطزيست گفت: «از گروههاي حقيقتياب، از انجمن متخصصان محيطزيست، تشکلها و مردم دعوت ميکنيم، بروند تالاب هورالعظيم را ببينند، چيزي را که عيان است، همه بروند ببينند؛ ضمن اينکه درحالحاضر نيز تصاوير ماهوارهاي گوياست.»
نيشکري که تالاب را شور کرد!
همچنين احمدرضا لاهيجانزاده، مديرکل محيطزيست خوزستان، درباره وضعيت تالاب هورالعظيم گفت: «هورالعظيم از حوضچههاي شماره یک، ۲، ۳، ۴ و ۵ تشکيل شده است که حوضچههاي شماره يک و 2 بهواسطه ۱۳ نهر منشعب از رودخانه کرخه تغذيه ميشوند و هيچ وروديای جز آب کرخه ندارند.»
او افزود: «تالاب هورالعظيم بهطور طبيعي از رودخانه کرخه و رودخانههاي دجله و فرات آبگيري ميشود اما بهدليل دايک مرزي ايجادشده، اکنون تنها از آب کرخه تغذيه ميشود. علاوه بر رودخانه کرخه، دو کانال زهکشي کشاورزي دشت آزدگان و زهاب مزارع نيشکر به حوضچه شماره 4 تالاب ميريزد.»
مديرکل حفاظت محيطزيست خوزستان با بيان اينکه درحالحاضر، ۷۰ درصد تالاب هورالعظيم آبگيري شده است، گفت: «با بازشدن دريچههاي تالاب در سال ۹۳، بيش از 7,1 ميليارد مترمکعب آب وارد تالاب هورالعظيم شده است، درحاليکه تا پيش از سال ۹۲، حوضچه شماره 3، 4 و 5 خشک شده بود.»
لاهيجانزاده ادامه داد: «در دي سال ۹۳ با حکم قضايي توانستيم دريچهها را باز کنيم و آب وارد حوضچه شماره 3 و 4 تالاب شود. زهکشها تنها در جنوب تالاب و در حوضچه 4 و 5 ميريزند اما بقيه قسمتهاي تالاب از آب شيرين تأمين ميشود.» او عنوان کرد: «حوضچه شماره 5 نيز از گذشته بسيار دور تنها در سيلابها آبگيري ميشود، بااينحال، در تلاش هستيم که آب به اين قسمت نيز برسد زيرا اين اراضي، کانونهاي ريزگردها هستند.»
مديرکل حفاظت محيطزيست خوزستان با اشاره به ورود زهابهاي کشاورزي به تالاب هورالعظيم عنوان کرد: «شرکت نيشکر دهخدا، کانالي به طول ۱۲۰ کيلومتر از اطراف اهواز براي دفع پساب مزارع خود در تالاب هورالعظيم احداث کرده است. در سالهاي آغاز ايجاد اين کانال، ميزان شوري پساب ۴۰ هزار درجه بود اما درحالحاضر، هشت تا ۹ هزار است.»
لاهيجانزاده افزود: «حجم ورود پسابهاي کشاورزي در فصلهاي مختلف متفاوت است اما درحالحاضر و در فصل زمستان، از کانال زهابهاي کشاورزي با حجم ۱۰ مترمکعب بر ثانيه وارد تالاب ميشود. از کانال پساب نيشکر نيز دو تا سه مترمکعب بر ثانيه وارد هور ميشود که در زمان آبگيري اين حجم ورودي افزايش پيدا خواهد کرد اما اکنون زمان آبگيري اين کانال نيست.»
او با بيان اينکه حدود ۷۵ هزار هکتار از مساحت تالاب هورالعظيم تا پيش از سال ۹۳ خشک شده بود، اظهار کرد: «آغاز ايجاد تأسيسات نفتي در هورالعظيم به سال ۸۴ بازميگردد که پس از آن بر اثر فعاليتهاي نفتي، قسمتهاي مختلفي از تالاب خشک شد اما با اقدام قضايي توانستيم آب را وارد تالاب کنيم.»
کاهش محسوس مساحت هور
با وجود اين اما دکتر احمد عبيات، مدرس زمينشناسي و عضو انجمن زمينشناسان و مهندسان نفت اروپا، معتقد است که مساحت هورالعظيم بهصورت محسوسي کاهش يافته است. عبيات که خود متولد دشتآزادگان است، در اين زمینه گفت: «در يک نگاه کلي، مطالعه نقشههاي توپوگرافي و تصاوير ماهوارهاي، از سال 1939 تا 2016 ميلادي نشان ميدهد که مساحت هورالعظيم (بخشهاي ايراني و عراقي) به صورت محسوسي کاهش يافته است؛ بهطوريکه مساحت از چهار هزار و 182 کيلومترمربع در سال 1939 ميلادي، به هزار و 487 کيلومترمربع در 2016 کاهش يافته است.»
او ادامه داد: «البته در سالهاي اخير تلاشهايي براي افزايش مساحت صورت گرفته است؛ بهطوريکه از سال 2012 تا 2013 ميلادي، شاهد افزايش مساحت تالاب بوديم اما پس از آن، اين روند کاهش پيدا کرد.»
عضو بنياد ملي نخبگان ايران با اشاره به تحقيقات انجامشده در اين باره افزود: «در يک نگاه کوتاهمدت از سال 2016 تا 2017 ميلادي، ميتوان افزايش مساحت اندکي را مشاهده کرد که طبق اعلام سازمانهاي متولي، دليل اين افزايش مساحت، آبگيري تالاب توسط شاخههاي رودخانه کرخه است. گرچه اين مسئله رخ داده اما ورودي آب زهابهاي نيشکر و کانالهاي کشاورزي نيز عاملي مؤثر دراينزمينه است. چنانکه مشاهدات ميداني در جنوب تالاب، نشانگر ايجاد شوري بسيار زيادي در آب و خاک منطقه شده است.»
70 درصد آبگيري يا 25 درصد؟
او با رد ادعاي آبگيري 70 درصدي تالاب هورالعظيم گفت: «اينکه اکنون بگوييم 70 درصد تالاب آبگيري شده، صحيح نیست زيرا مقايسه اعداد سالهاي 1939 و 2016، نشانگر آبگيري 25 درصدي تالاب است.»
اين پژوهشگر ادامه داد: «حتي با فرض آبگيري صددرصدي تالاب هورالعظيم، بايد توجه کرد که اولا ضمانتي براي ادامه آبگيري تالاب وجود ندارد و ثانيا، تبعات تخريب تالاب مانند تخريب اکوسيستم و مهاجرت ساکنان در اين چند دهه با يکي يا دو سال آبگيري، از بين نميرود و قابل جبران نيست.»
عبيات در پايان اظهار کرد: «بحث محيط زيست، مبحثي سياسي نيست و پاسخگويي دراينزمينه بايد به صورت مسئولانه، صادقانه و عاري از مواجهات سياسي باشد.»