دلایل کرباسچی برای حمایت اصلاح طلبان از روحانی/اصولگرایان از امام زمان برای احمدینژاد هزینه کردند
ما در یک دوره هشت ساله، گرفتار دولتی بودیم که نیروهای اصولگرا با تمام توان پشت سرش ایستادند؛ از خدا، پیغمبر و امام زمان برایش هزینه کردند؛ با نذر و نیاز اعتکاف و نماز شب برای مردم توجیهش کردند اما نتیجه و بروندادش وضعیتی شد که امروز نه تنها هیچ کس مسئولیت آن دوره هشت ساله را قبول نمیکند که الان حتی حاضر نیستند او را جزو نیروهای اصولگرا تلقی کرده و بپذیرند. یکبار توصیف «انحرافی» را نثارش میکنند و اخیراً هم میخواهند وانمود کنند که اصلاً احمدینژاد نسبتی با اصولگرایان نداشته است و بعضی که وارو زده آن را اصولاً جزو اصلاحطلبان واقعی قلمداد کردهاند.
این طیف برای مقابله با اصلاحطلبی و اعتدالگرایی، با تهییج احساسات مردم و شعارهای توخالی، کسانی را روی کار آوردند که کشور را دچار فجایع بزرگ در زمینههای مختلف اعم از اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کردند. فاجعه عظیمتر، شکاف عظیم سیاسی میان نیروهای انقلاب بود که هنوز متأسفانه آثار سوء آن آزاردهنده است.
در چنین شرایطی اگر بخواهیم براساس مصالح ملی، شرایط عمومی و وضعیت کشور و براساس آنچه در
محیط پیرامونی و بینالمللی میگذرد دست به گزینش بزنیم ناگزیر از انتخاب
فردی هستیم که با دنیا تعامل عاقلانه و مدبرانه داشته باشد
و در عین حال بتواند با انگشت تعقل، گرههای تنیده بر سیاست، اقتصاد فرهنگ
و... را بگشاید. بی تردید در این میانه نمیتوان به تدبر افرادی امید بست
که تجربهشان منحصر به دوره هشت ساله بحرانساز احمدینژاد است یا از مداحان و مجیزگویان آن دوران بودند.
ما از دولتی که روی کار میآید،
انتظار نداریم پیامبروار، معجزه کند اما معتقدیم مشکلات و گرفتاریها
بتدریج
قابل حل است؛ امروز هیچ انسان منصف و آشنا به امور کشورداری نیست که در
قیاس شاخصهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی با 4 یا 6 سال پیش به این
نتیجه نرسد که وضعیت ما بهتر از گذشته است و به سمت بهبود اوضاع حرکت
میکند.
البته هنوز حجم گرفتاریها زیاد است و اصلاحطلبان بر این باورند در چنین
شرایطی مصلحت ایجاب میکند گزینهای معقول، مدبر، مجرب و آگاه به وضعیت
کشور، مسئولیت امور را بپذیرد. بخصوص در دورانی که بتدریج دستمان از
نیروهای اول انقلاب خالی میشود؛ چنانکه در سالی که گذشت، شخصیت بزرگواری
چون آیتالله هاشمی رفسنجانی را که لنگرگاه اعتدال و اعتماد بود از دست
دادیم. شایسته نیست در غیاب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با مصلحت ملی
بیگانه شده و فراموش کنیم کشور با «مصلحت» اداره میشود.
انگیزه
اصلاحطلبان از انتخاب حسن روحانی برای عهدهدار شدن مسئولیت اجرایی کشور
برای 4 سال دیگر، برخاسته از همین نگاه است. اداره کشور با شرایط
بینالمللی و داخلی فعلی، ناگزیر از نیرویی است که توان مقابله با بحرانها
در مسیر دشوار پیش رو را داشته باشد و به نظر اصلاحطلبان، روحانی
میتواند با همه کاستیهایی که کشور دارد، از عهده این مهم بربیاید و در
میان افرادی که اعلام آمادگی کرده و توانایی اداره کشور را دارند، بهترین
گزینه است.
البته انتظار و توصیه برای این که بهتر از قبل عمل شود، همواره مطرح است و
امیدواریم در آینده نیروهای بهتر و جامعتری به کار گرفته شوند تا به
پشتوانه تجربه دولت اول، اوضاع به سامانتر شود.