پالیزدار، دبیر ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی در گفتوگوی اختصاصی با رویداد۲۴ مطرح کرد
ایجاد سپر انسانی در برابر حاکمیت روش جدید مفسدین اقتصادی
پالیزدار گفت: مفسدان اقتصادی یک سپر انسانی بین خودشان و حاکمیت ایجاد میکنند و برای پیش برد اهدافشان پشت آن سپر انسانی قرار میگیرند که دولت را تحتفشار قرار دهند تا تاوان اشتباه آنها را بپردازد.
رویداد۲۴- بانکها و موسسات مالی غیر مجاز بلای جان اقتصاد کشور شدهاند. روزی نیست که خبری از تجمع مردم و مالباختگانی که در این بانکها و موسسات سرمایهگذاری کردهاند به گوش نرسد. ثامنالحجج، میزان، پدیده شاندیز، کاسپین و... در سالهای اخیر به بد نامی شهره شدهاند. موسساتی که سرمایههای مردم را تصاحب کرده و حالا پای دولت را وسط کشیدهاند تا پاسخ سو استفاده از اعتماد مردم، سو مدیریت و سهلانگاری مدیران بانک مرکزی در دولت گذشته بدهد. موضوعی که کاظم پالیزدار، مشاور معاون اول رییس جمهور و دبیر ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی در دولت یازدهم آن را روش جدید مفسدان اقتصادی میداند؛ روشی که به عقیده او مفسدان اقتصادی برای فرار از مسوولیت میان خود و حاکمیت سپر انسانی ایحاد میکنند. پالیزدار در گفتوگو با رویداد۲۴ در تشریح روش جدید مفسادان اقتصادی میگوید: «مفسدان اقتصادی متاسفانه در روش جدید یک پروژه به ظاهر بزرگ تعریف میکنند و با تبلیغات دهن پر کن سرمایههای مردم را جذب میکنند، یک سپر انسانی بین خودشان و حاکمیت ایجاد میکنند و برای پیش برد اهدافشان پشت آن سپر انسانی قرار میگیرند و در آخر برای فرار از مسئولیت و یا سرپوش گذاشتن به تخلفاتشان مردم را در مقابل حاکمیت قرار میدهند که دولت را تحتفشار قرار دهند تا تاوان اشتباه آنها را بپردازد.»
در روزهای پایانی سال 1395 برای بررسی پروندههای فساد به نهاد ریاستجمهوری رفتیم تا پای صحبتهای مسوول مستقیم پیگیری این پروندهها بنشینیم.کاظم پالیزادار، دبیر ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی در بخش نخست گفتوگوی تفصیلی خود با رویداد۲۴ به تشریح پروندههایی فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان، بانک سرمایه، ثامن الحجج پدیده شاندیز، میزان، کاسپین و... پرداخت.
***
یکی از مهمترین منابع فساد، صندوقها هستند. مثل صندوق فرهنگیان که حالا خیلی روی آن مانور داده شد و افراد زیادی هم در این خصوص بازداشت شدند. نظر شما در مورد این صندوقها چیست که میشود گفت شبهدولتی هم هستند، اصلاً آیا این صندوقها شما بهعنوان یک منبع فساد میدانید؟
ازنظر ما در بخش مدیریت صندوقها و بحث پیگیری و نظارت بر عملکرد آنها ضعفهای زیادی وجود دارد. فلسفه وجودي تشكيل اين صندوقها اين بود كه منابعي را جذب كنندتا بهعنوان بنگاههای اقتصادی فعالیت و درآمدزايي داشته باشند واز منابع پرداختی بازنشستههای آن سازمانها یا دستگاهها وضعيت بهتري رابراي بازنشستگانشان تأمین کنند. اما متأسفانه بعضیهایشان هنوز از منابع دولتی استفاده میکنند. این نشان میدهد آنها برنامه و هدفگذاری صحيحي در توسعه فعاليت هاي نظام مند خود نداشتند. حالا در ضعف مدیریتی و عملکردی فساد وجود دارد، حیفومیل وجود دارد، از بین بردن بیتالمال وجود دارد به نظر من صندوقها به رسالت فنی و اقتصادی خودشان خوب عمل نکردند و موفق نبودند و به دليل اين انحراف بود كه شاهد بروز برخي تخلفات در آنها بوديم.
پس وقتش نیست که یک تجدیدنظری نسبت به ساختارهای این صندوقها صورت بگیرد؟
بله. بالاخره ما همیشه باید در حال تجدیدنظر و اصلاح روش ها وساختارهاي معيوب باشیم، همیشه باید ارزیابی داشته باشیم، اصلاً در حوزه اداری ما، بحث کنترل و ارزیابی عملکرد یک عنصر دائمی ومستمر است.
آقای اژهای در مورد این صندوق گفته بود من در طول زندگیام پروندهای به میزان فساد صندوق فرهنگیان و بانک سرمایه ندیدم. آیا این موضوع را قبول دارید؟
اینکه خود صندوق فساد داشته باشد بااینکه بانک سرمایه فساد داشته باشد دو نگاه متفاوت است. همه تخلفات صندوق و بانک سرمایه را باهم مي بينند درحاليكه من به این موضوع نقد دارم. چون این تخلفات صندوق نیست، بلکه متعلق به بانک سرمایه است و این دو موضوع جدا است وجنس آنها متفاوت است. صندوق فرهنگیان تنها 47 درصد در بانک سرمایه سهامدار است و روز اول هم حدود 200 میلیارد تومان آنجا سرمایهگذاری کرده است. ولی رقمهایی که شما میشنوید خیلی زیاد است. منابعی که از آنجا خارجشده تحت عنوان وام غیرقانونی و مسئلهدار که اتفاقا ما هم قبول داریم، این وجوه متعلق به سهامدار نبوده بلکه سپردهگذاري عموم مردم بوده که حیفومیل شده است و اين موضوع به بانك و سهامدار آسيب ميزند. تخلفات بانك سرمايه اعطاي وام بدون اخذ وثيقه، عدم رعايت بهداشت اعتباري و در يك كلام عدم وصول مطالبات معوق از بدهكاران گردن كلفت بانكي و مواردي از اين جنس است كه عمده تخلفات را شامل مي شود اما سوءمديريتي كه ما هم قبول داريم بعضا در صندوق وجود داشته از جنس ديگري است و اساسا اين دو مقوله از هم جداست و آسيب شناسي آن نيز متفاوت است.
چرا مدیرعامل بانک از بدهکاران بانک سرمايه شکایت نكردند و يا با تأخیر شكايت شد چرا مديران بانك علاقهای براي بازپسگیری مطالبات بانك از خودشان نشان ندادند؟
تمام تسهیلاتی که معوق شده را بررسی کنید، مشکلش این است که روز اول، بهداشت اعتباري پرونده تسهيلاتي رعایت نشده است. اگر آن بدهکار پول بانك را پس نميدهد به خاطر آن است که کارمند یا رئیس شعبه بانك روز اول درست رفتار نکرده است. شما بانک مسکن را كه نگاه کنید، بخش عمده نگهداري حسابها و مقررات دقيق است. چون تمام تسهیلاتش را تسهیلات مسکن میدهد. به محض اينكه که قسط عقب بیفتد اخطاريه ارسال ميكند. بانك سرمايه در پرداخت تسهیلات کلان مشکل داشت. اين مشكلات در بانك سرمايه ريشهدار است و در دولت قبل شاخصهای مديريت ريسك موسسه نامطلوب بود و تعدادي تسهيلات كلان با سوجريان پرداخت شد كه عمدتا از مجراي مديريت و شعب مشخص بودند و اين موضوع مويد آن است كه اقدامات بانك واجد اشكالات و تخلفات جدي بوده است. در اين بانک برخي آقایان بدهکار برای خودشان سهم خواهی کردند، در واقع بین شعبه، مرکز، معاونت مربوطه و مدیرعامل هماهنگی وجود داشته، از این رو سلامت اداري رعایت نشد و حالا هم نمیتوانند مطالباتشان را وصول کنند. تنها راهی كه وجود دارد اين است که بیایند و شکایت کنند. اما مشكل ديگري هم وجود دارد و آن اين است كه اساساً شاكله بانک سرمایه خوب بنا نشده است، چون یکبخشی از سهامش متعلق به برادران "ر" است كه خودشان پرونده محكوميت كيفري دارند و ازجمله بدهکاران کلان بدحساب بانكي هستند. درحاليكه حدود 38 درصد سهام اين بانك متعلق به این برادران است، یکبخشی از سهام هم متعلق به صندوق ذخیره فرهنگيان است. چون سهامداران حقيقي نبايد بیشتر از ده درصد در بانك سهامدار باشند كه متأسفانه در بانک سرمایه این قوانین رعایت نشده و از اساس اشكال داشته است.
ازجمله دغدغههاي بخشي از مردم، آينده شركت پدیده شانديز است كه سرمایههای مردم در آن بلوكه شده است. چه پیگیریهایی در رابطه با حل اين مسئله داشتهاید.
این مجموعه هم بر اساس همان بیانضباطیهای مالي شکل گرفت. آخر چطور یک روستای مثل شاندیز بايد مجوز ساختوسازی به آن بزرگی دريافت كند. اینیک تخلف بزرگ بود. به خاطر کجفهمی بعضي از آقایان، آدم سوءاستفادهگری هم آمد و درنهايت مردم را درگیر کرد. اتفاقاً این موضوع در راستاي روش جديد مفسدین اقتصادی است. متاسفانه در روش جدید یک پروژه به ظاهر بزرگ تعریف میکنند و با تبلیغات دهن پر کن سرمایههای مردم را جذب میکنند تا یک سپر انسانی بین خودشان و حاکمیت ایجاد میکنند و برای پیش برد اهدافشان پشت آن سپر انسانی قرار میگیرند و در آخر برای فرار از مسئولیت و یا سرپوش گذاشتن به تخلفاتشان مردم را در مقابل حاکمیت قرار میدهند. در تعاوني اعتباري ثامنالحجج هم دقیقاً همين اتفاق افتاده است. گزارشهايي داریم که اشخاصی كه اصلاً سهامدار این مجموعهها نیستند اما در تمام تجمعات و اعتراضات مرتبط با اين مجموعهها حضور دارد.
ثامنالحججی که اشاره كرديد ازجمله مؤسساتی است كه بسياري از مردم را گرفتار كرده است. اين موسسه چطور به اين وضعيت افتاد؟
ثامنالحجج هم يك موسسه غیرمجاز بود. ولی با حمایتهایی در مدیریت قبلی بانک مرکزی کار خود را شروع کرد. يعني بدون اخذ مجوز شروع به کارکرد. ابتدا بانک مرکزی اين موسسه كه آن زمان شركت تعاوني اعتبار دانش آموختگان سبزوار بود، اين چراغ سبز را نشان داد كه شما كارتان را شروع كنيد و بهجایی برسانيد، ما مجوز را براي شما صادر میکنیم. درحالیکه مجوز اين موسسه را هم درنهایت صادر نكردند و به دليل نداشتن مجوز تاسيس فعاليت از بانک مرکزی نمیتواند روی آنها اعمالنظارت کند.
موسسه کاسپین که مجوز داشت چرا به اینجا رسید؟
موضوع در کاسپین متفاوت است. در موسسه کاسپین عملكرد اشتباه مدیریتي باعث وقوع این حواشی شده و البته بانک مرکزی هم مسئول است و بايد پاسخگو باشد.
شرکتهای همچون پدیده و یا موسساتی همچون ثامن، میزان، کاسپین و غیره کم نیستند؛ چرا در این مواقع دولت بهسرعت وارد عمل نمیشود تا مشكلات مردم گرفتار شده با سو مديريت به وجود آمده به این شکل بحرانی نشود؟
اتفاقاً اين دولت ورود پيدا كرد و بهسرعت درصدد رفع مشكل مردم برآمد؛ اما يك نكته را هم نبايد فراموش كنيم كه یکطرف ماجرا تخلفات این مؤسسات غیر مجاز است كه مقصرند و مسئول هستند و اكنون دولت بهجای آنها ناچار به پاسخگويي به مطالبات سپرهگذاران و مردم شده است، اما یکطرف ديگر خود مردم و يا همان سرمایهگذاران هستند كه مقصرند.فرض کنید امروز سر کوچهی شما یک نفر دفتري بزنند و بگويد من به پول شما فلان قدر سود میدهم و شما هم پولتان براي دريافت سود بيشتر به مسئولان آن دفتر بدهيد و بعد هم طرف پول را برداشت و فرار كرد، حالا اینجا دولت مقصر است؟ در ثامنالحجج هم همین اتفاق افتاد ما اعلام میکردیم که اینها غیرمجاز هستند اما باوجود اطلاعیههای مکرر مردم به اميد وعدههای واهي اين موسسه پولشان را در حسابهای آن موسسه سپردهگذاري كردند. یکوقت شما میگویید ناآگاه بودم اين بحث فرق میکند. اما یکوقت يك سرمایهگذار كلان كه از همهچیز هم آگاهي دارد،سرمایهای عظيم را به طمع دريافت سود زيادتر در اين موسسه میخواباند در اين شرايط چرا بايد دولت تاوان طمع آن سرمایهگذار را پرداخت كند؟ ما افرادي را داریم كه بالای دویست میلیون تومان در ثامنالحجج پول گذاشتهاند. این افراد آنقدر از شم اقتصادی و توانایی فکری برخوردار هستند که متوجه میشوند تضمين این پول ممکن است با ریسک بالايي همراه شود. خب تاوان ريسكشان را هم بدهند. چرا بايد دولت از جیب بیت المال اين تاوان را بدهد.الآن هم بخش عمدهای از معترضان ثامنالحجج در تجمعاتي اعتراضي آنها (نه سرمایهگذاران خرد اين موسسه) اجیرشدگان همان سرمایهگذاران كلان هستند كه قصد دارند از طريق اين تجمعها و ايجاد يك سپر انساني ميان خود و دولت، دولت را تحتفشار قرار دهند تا تاوان اشتباه آنها را بپردازد.
ما از يك دورهای شاهد رشد قارچ گونه بانك و مؤسسات مالي اعتباري بوديم. چه اتفاقي افتاد كه یکباره اين همه بانك و موسسه مالي راه افتاد؟
شما بحران اقتصادي سال 1997 در جنوب شرق آسیا را نگاه كنيد. آن بحرانهم بهواسطه مؤسسات مالی و اعتباري مشابهِ آنچه ما در ايران داريم ظهور و بروز پيدا كرد. در يك دورهای هرکسی هر مجوزی که میخواست، میتوانست بگیرد. عمده آنها هم تمرکزشان در استان خراسان رضوی بود كه شخص حضرت آقا هم به این قضیه واکنش نشان دادند.
*بخشهای دیگر این گفتوگو در ایام نوروز منتشر خواهد شد
خبر های مرتبط