قصه ناتمام نفت به نام سعادت ملی ایران
گرچه کمین تاریخ، 29 اسفند دامی مهلک را برای شکار امید پیش پای ایرانی ها قرار داده بود،اما ناموفق بود . این روزها گفتن از ملی شدن نفت دیگر از سکه افتاده است . همان قدر که موافق دارد، مخالف هم دارد . نمی شود از ملی شدن نفت گفت اما یاد کودتا نیفتاد . حالا برخی می گویند این کودتا بود یا ضد کودتا ، هر چه بود نهال امید را در ایران نقش آفرین در جهان نفتی آن روز ، برکند .
ریشه هایش "خون یاری" را تاب نیاورد چرا که آب می خواست و آبی نبود . نفت جایی برای جولان آب باقی نگذاشت . نفت ملی یا نفت دولتی ، این سئوالی است که از پس 66 سال از گذشت ملی شدن صنعت نفت هنوز داغ داغ از سوی اهل فن و کارشناسان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد . آیا ملی شدن صنعت نفت به دولتی شدن نفت در ایران منجر شد و دولت نفتی را در ایران پایه نهاد ؟ این گزارش اما در صدد پاسخ به این پرسش ها نیست .
مروری است بر آنچه در سال 1329 بر ایران گذشت و یکی از فرازهای تاریخ ایرانی را شکل داد . ملی شدن صنعت نفت و رو در رویی مستقیم ایران با ابر قدرت آن زمان، انگلستان را . انچه بر تاریخ ایران گذشت ، رنگ سرخی بر تقویم ایرانی به جا گذاشت تا آخرین روز از سال کهنه شمسی را به اولین روز از سال جدید بدوزد و تعطیلی سیزده روزه نوروز را با احتساب یک روز اضافه در سال قدیم ، 14 روزه نماید .
شاید این کج فهمی از ابتدا ، داستان را به بیراهه برد . ملی شدن صنعت نفت بدان مفهوم بود که باید کار بیشتر کرد و نیروهای متخصص بیشتری را پروراند تا امکان نقش آفرینی در عملیات اکتشاف و تولید فراهم شود اما در عمل میراث به جا مانده تعطیلی بیشتری بود که در تقویم ایرانی از پس سال های پس از ملی شدن صنعت نفت ایران جای گرفت .
سال 1329 آبستن حوادث فراوان بود.
مصدق در مجلس پانزدهم حضور نداشت اما توانسته بود با همکاری جمعی از موافقانش در مجلس در مقابل قرارداد الحاقی گس -گلشاییان بایستد و مانع از تصویب آن شود . انتخابات مجلس شانزدهم با تمام فراز و فرودش ، اعتراض به انتخابات فرمایشی ، تجدید انتخابات و راه یابی قدرتمندترین اقلیت پارلمانی ایران به مجلس ، برگزار شد و پیش از انکه مجلس اعلام موجودیت کند، پایه های جبهه ملی ریخته شد .
مصدق حالا در مجلس بود . پنج تیر ماه 1329 رزم آرا به عنوان نخست وزیر ، از سوی شاه ، معرفی شد اما کابینه اش که نیم بند به شاه معرفی شده بود و به رغم برخورداری از حمایت اکثریت از ضعیف ترین دولت های پس از مشروطه بود از سوی جبهه ملی در مجلس، فعالان مذهبی در جامعه و دربار تحت فشار بود . ملی شدن صنعت نفت جایی در افکار و اندیشه های رزم آرا نداشت . خیلی زودتر از انچه تصور می شد، در جامعه ای که بی تاب ملی شدن نفت بود به نماد ضد ملی شدن بدل شد .
هر چند مجبور شد لایحهٔ قرارداد گس-گلشائیان را که دولت محمد ساعد به مجلس داده بود پس بگیرد اما کابینهٔ او چند بار مورد استیضاح قرار گرفت و نهایتاً با سخنانی که دربارهٔ عدم توانایی ملت ایران در ادارهٔ صنعت نفت ایران ابراز کرد، همگان رزمآرا را بزرگترین مانع بر سر ملی شدن نفت شناختند.رزمآرا معتقد بود ما توان فنی در اختیار گرفتن کامل صنعت نفت را نداریم و باید به افزایش سهم ایران از سود حاصل، به پنجاه درصد رضایت دهیم.
همین باعث شد تا او را به عنوان یک خائن به منافع ملی ایران معرفی کنند. وی در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ به دست یکی از اعضای فدائیان اسلام کشته شد، اگرچه هنوز به درستی روشن نیست که چه کسانی واقعا در کشتن او دست داشتند. گفته می شود گلوله ای که منجر به کشته شدن رزم آرا شد از اسلحه خلیل طهماسبی شلیک نشده بود و قتل با چراغ سبز اسدالله علم اتفاق افتاد هر چند وقتی وکیل طهماسبی موضوع تفاوت گلوله ها را به وی اعلام کرد او منکر شد و تاکید کرد : " شما میخواهید افتخار مرا بگیرید و از بین ببرید». محمد مهدی عبد خدایی که در سال ۱۳۳۱، دکتر حسین فاطمی، وزیر امور خارجه، را ترور کرد و از یاران نزدیک نواب صفوی و خلیل طهماسبی بود، ترور رزمآرا را کار گروه خود دانسته و ماجرای «ترور رزمآرا از سوی دربار» را افسانهسرایی جبههٔ ملی میداند.
پس از کشته شدن رزمآرا، شاه باز هم بدون کسب رأی تمایل مجلس، حسین علاء را به نخستوزیری برگزید. او در فاصله اسفند 1329 تا اردیبهشت 1330 عهده دار سمت نخست وزیری بود . پس از آن استعفا کرد و جای خود را به مشهورترین تخست وزیر مشروطه ، محمد مصدق داد و خود به وزارت دربار رفت تا نقش رابط مصدق و دربار را ایفا کند . سرانجام پس از ماهها مبارزه مردم ایران با استعمار و رهبریهای دکتر محمد مصدق و آیتالله کاشانی در روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ ماده واحده ملی شدن صنعت نفت ایران از تصویب نمایندگان مجلس گذشت.
مضمون ماده واحدهای که به تصویب مجلس رسید این بود که «نظر به اینکه ضمن پیشنهادات واصله به کمیسیون نفت، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور مورد توجه و قبول کمیسیون قرار گرفته و از آنجا که وقت کافی برای مطالعه در اطراف اجرای این اصل باقی نیست، کمیسیون مخصوص نفت از مجلس شورای ملی تقاضای دو ماه تمدید مینماید. بنابراین ماده واحده ذیل را با قید دو فوریت برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی مینماید. ماده واحده: مجلس شورای ملی تصمیم مورخه هفدهم اسفند ۱۳۲۹ کمیسیون نفت را تایید و با تمدید مدت موافقت می کنند.
تبصره ۱: آقایان حق دارند تا ۱۵ روز بعد از تشکیل کمیسیون حق حضور داشته باشند.»گزارش کمیسیون در ۲۴ اسفند از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی گذشت. همچنین مجلس سنا در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ گزارش پیشنهادی کمیسیون نفت را به شرح ذیل تصویب نمود: «به نام سعادت ملت ایران و به منظور تامین صلح جهان، امضا کنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد.»
بر این اساس، کمیسیون نفت در ۵ اردیبهشت ۱۳۳۰ گزارشی مشتمل بر ۹ ماده به مجلس تقدیم کرد و نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران به ثمر نشست. این دوره تقریبا با مطرح شدن خواسته دولت شوروی برای کسب امتیاز نفت شمال در سال ۱۳۲۲ شروع شد و در ۲۹ اسفندماه ۱۳۲۹ با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت به اوج رسید. پس از نخستوزیری مصدق در اردیبهشت ۱۳۳۰، اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سرلوحه برنامه دولت قرار گرفت.
با تصویب این قانون شرکت سابق نفت ایران و انگلیس خلع ید و صنعت نفت ایران در عمل ملی اعلام شد.
داستان ملی شدن صنعت نفت اما مانند
داستان های کودکی با خوبی و خوشی ، به پایان نرسید . چند ماهی بعد وقتی کم
کم یاس در خانه امید ، مستقر شد و فریاد "معیشت خواهی" ، همراهان دیروز را
به نظاره گران ان روز بدل کرد ، واقعه رخ داد ، کودتای 28 مرداد 1332 هر
چند فصل پایان داستان غم انگیز نفت در ایران نبود اما بدون تردید یکی از
مهمترین فصول نگاشته شده در تاریخ قطور سرزمینی است که سخت به بازخوانی
تاریخ معاصرش نیازمند است .