سلیمانی: روابط ایران و روسیه در دوره روحانی توسعه یافته است
روابط دو کشور ایران و روسیه تحت تاثیر مسائل مختلف فراز و نشیب فراوانی را طی کرده است. این روابط با داشتن سابقه تاریخی طولانی مدت روند یکسانی را نداشته است و در دوره های مختلف قبل از انقلاب و بعد از انقلاب و همچنین با حضور دولت های مختلف روند متفاوتی پیموده و متغیرهایی چون حضور بازیگر امریکا و بحران های منطقه ای بر این روابط تاثیر گذاشته است. در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی می توان فضایی رو به رشد در روابط دو کشور مشاهده کرد. دوره ای که موضوع بحران سوریه و مسائلی دیگر بر روند بهبود آن اثر داشته است. سفر رئیس جمهوری ایران به مسکو می تواند این روابط را تحکیم و تعمیق بخشد. در این باره با افشار سلیمانی سفیر پیشین ایران در آذربایجان و کارشناس مسائل آسیای میانه و قفقاز گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.
متغیرهای مختلفی در دوران گذشته بر روابط ایران و روسیه
تاثیر گذاشته است، به نظرتان در 4 سال گذشته این متغیرها چه چیزهایی بوده و
این روابط طی این مدت چگونه بوده است؟
البته بیش از 3 سال و نیم از روی کار آمدن دولت یازدهم می گذرد و در طول این مدت با توجه به اینکه سیاست کلان دولت تدبیر و امید مبتنی بر تعامل سازنده با جهان و بویژه کشورهای همسایه از نظر خاکی و آبی بوده است و از آنجا که روسیه از طریق مرز آبی دریای خزر، همسایه ما محسوب می شود، این سیاست را ادامه داده اند، همینطور در قالب اعتمادسازی که به هر حال در سایه سیاست تعامل و همکاری و دوری از ماجراجویی های دوره احمدی نژاد صورت می گیرد، کلا در مجموع سیاست خارجی جواب داد و ضرورتا هم ایران باید همین راه را می رفت و در واقع در امتداد سیاست دولت خاتمی بود که این دولت برگزید و همان راه را ادامه داد. درحالی که هشت سال فاصله بین این سیاست افتاده بود، خسارت زیادی را به منافع ملی ما وارد کرد ولی خوشبختانه این سیاست پاسخگو بود. روسیه کشوری است که تقریبا به رغم اینکه شوروی فروپاشیده ولی در بعضی جهات بازیگر جهانی و منطقه ای محسوب می شود. ما مسائلی با روسیه داریم که یک مقدار در دولت قبلی باقی مانده و حل و فصل نشده بود که در دولت آقای روحانی حل و فصل شد. همکاری های ایران با روسیه، به رغم اینکه شاید عده ای معتقد باشند که کاملا استراتژیک است ولی من هیچوقت اعتقادی به این نداشتم چون روابط دورخیزهایی داشته و رویکردهای دو کشور و نیازها و مسائلی که دو کشور دارند این امکان را نمی دهد که کاملا ما در همه مسائل استراتژیک با روسیه رابطه داشته باشیم اما به صورتهای موردی می توانیم با این کشور همکاری های استراتژیک داشته باشیم و داریم.
در چه زمینه هایی می توان این موضوع را مشاهده کرد؟
مثلا در بحث سوریه این همکاری را می توان استراتژیک حساب کرد که امید است تا آخر ادامه پیدا کند و مشکلی پیش نیاید. یعنی آن نگرانی که از این بابت وجود دارد و ممکن است که روسها با آمریکا، غرب و اسرائیل معامله کنند، این نگرانی هنوز هم وجود دارد ولی تا اینجای کار خوب بوده است. بنابراین روابط ما در دوره جدید و دولت تدبیر و امید با روسیه از کم و کیف خوبی برخوردار شده اما هنوز نمی توان گفت در همه حوزه ها به سطح عالی رسیده و استاندارد هست. یعنی اگر این روابط را در حوزه های مختلف تقسیم بندی کنیم؛ در بعضی موارد پیشرفت داشته ایم و تحرکی دیده شده است، مانند همین بحث سوریه که همکاری ها خیلی نزدیک بوده است. در بحث روابط دوجانبه، روابطی بوده که ادامه پیدا کرده و رایزنی های دو کشور در مورد مسائل سوریه البته بیشتر بوده و سفرهای دوجانبه انجام شده است، کمیسیون مشترک اقتصادی تشکیل شده و درواقع مسائل مورد مذاکره قرار گرفته و روابط اقتصادی تکان خورده ولی هنوز آن سقف روابط تجاری ایران و روسیه به دولت آقای خاتمی نرسیده است. یعنی از نظر عدد و رقم به آمارها رجوع کنید، به آن دوره نرسیده و برغم اینکه البته بحثها و جلسات زیادی هم شکل گرفته است و قرار بوده که خیلی گسترده تر شود، اما یکسری موانع گمرگی و بحث تعرفه های تجاری و روادید بوده که هنوز مسیر حل و فصل خودش را پیدا نکرده ولی در مجموع آمار رو به رشد بوده است. یعنی سقف واردات تجاری ایران و روسیه رو به رشد بوده است. در بحث های دیگر همین که روسها به رغم اینکه ما در تحریم بودیم و برغم اینکه قرارداد تحویل سامانه موشکی اس 300 در سال 2007 امضاء شده بود و به لحاظ تحریم ها این کار را نمی کردند، ولی طی سالهای اخیر به مرور شروع به تحویل این سامانه به ایران کردند که یکی از پیشرفتهای روابط محسوب می شود که دولت روسیه این کار را انجام داد و مورد توجه قرار گرفت و همین کارهایی که انجام شد تا حدودی موجب تقویت اعتماد متقابل گردید. چون این کارها را روسیه انجام نمی داد و در بعضی زمینه ها مثل طول کشیدن نیروگا هسته ای و تحویل ندادن این سیستم و یکسری کارهای دیگر در بحثهای دفاعی باعث شده بود که این مسائل تا حدودی اعتماد را ضعیف کند و روابط دو کشور را بیشتر از آنچه که به گونه ای استراتژیک است، پایین بیاورد. البته هنوز هم در زمینه دفاعی آنطور که ایران انتظار دارد، روسها همکاری نکرده اند.
در موضوع رژیم دریای خزر مذاکرات به کجا رسیده است؟
در بحث خزر درست است که روسها خودشان را کنار کشیده اند و پیشرفتی در بحث رژیم حقوقی دریای خزر در طول این دوره هم حاصل نشده هرچند که روسها، آذربایجان و قزاقستان معتقدند که بحث سهم کشورها را در شمال خزر حل و فصل کرده اند و گفته اند که جنوب دریای خزر را ایران، آذربایجان و ترکمنستان از طریق مذاکرات متقابل دوجانبه بین خودشان حل و فصل کنند اما روسها در ابتدای کار خزر که من در جلسات آن هم حضور داشتم، صحبت از این بود که همه مسائل خزر من جمله رژیم حقوقی اش که بحث سهم کشورهاست و ..... حل و فصل شود از نقشی که برعهده داشت، عدول کرد و کماکان هم همین اتفاق افتاده و هنوز هم در مورد رژیم دریای خزر، ایران، آذربایجان و ترکمنستان باید مسائلشان را حل و فصل کنند، اما به قوت خود باقی مانده است.
دیدارهای گذشته دو رئیس جمهور ایران و روسیه و سفر جدید آقای روحانی به روسیه را چگونه ارزیابی می کنید؟
برغم اینکه آقای پوتین دوبار در نشستهای چندجانبه در ایران حضور پیدا کرده، اما رئیس جمهور روسیه و حتی نخست وزیر روسیه تاکنون صرفا به عنوان مسائل اقتصادی سفر دوجانبه ای به ایران نداشته اند که در عالم دیپلماتیک تا حدودی معنادار است. یعنی اینکه رئیس جمهوری فقط برای مسائل دوجانبه سفر نکرده باشد، معنی دارد ولی آقای خاتمی در سال 79 سفر دوجانبه به روسیه داشته اند و الان هم آقای روحانی قرار است که سفر دوجانبه داشته باشند. درواقع انتظار این بود که آقای پوتین سفر دوجانبه انجام دهند و بعد آقای روحانی . البته عرف دیپلماتیک این است که گاهی ملاحظاتی وجود دارد و این عرف رعایت نمی شود. درمجموع مراودات دو کشور از روند رو به رشدی در این دوره برخوردار بوده است و برغم اینکه در بعضی زمینه ها خوب بوده و گامهای عملی برداشته شده و عینی است و دیده می شود ومثالهاهایش را هم برشمردم ولی در عین حال برخی مسائل هم هنوز به نتیجه نرسیده، باید همت شود و پیگیری کرد.