نقبی به ماجرای وعده ١٠٠ روزه روحانی
این روزها مجدداً موضوع وعده ١٠٠ روزه دكتر روحانی در ایام انتخابات داغ شده است و دلیلش اظهاراتی است كه آقای روحانی در پاسخ به یك خبرنگار بیان كرده است.
رویداد۲۴- این روزها مجدداً موضوع وعده ١٠٠ روزه دكتر روحانی در ایام انتخابات داغ شده است و دلیلش اظهاراتی است كه آقای روحانی در پاسخ به یك خبرنگار بیان كرده است. ایشان اصلاً نپذیرفت كه داشتن برنامه ١٠٠ روزه را مطرح كرده است بلكه معتقد است در آن زمان صرفاً وعده داد بعد از ١٠٠ روز گزارش عملكرد خود را به مردم بدهد و در همان زمان این گزارش را عرضه كرد.
به گزارش ایسنا، علی شکوهی در ادامه در روزنام «اعتماد» مینویسد: با مراجعه به سخنان رئیسجمهور در آن زمان معلوم میشود که رئیسجمهور هرگز نگفت که مشکلات اقتصادی کشور را در ١٠٠ روز حل خواهد کرد اما گفته بود که برنامههای وی صرفاً درازمدت نیست بلکه برای یک ماه و ١٠٠ روز اول هم برنامههایی دارد تا برخی از مشکلات را حل کند، از جمله کالاهایی که در گمرک انباشته شده است را میتوان با تخصیص اعتباراتی در زمان کوتاهمدت ترخیص کرد و از حجم مشکلات کشور کاست.
نخستینبار شاید بنده بودم که بلافاصله بعد از پیروزی دکتر روحانی در یادداشتی از ایشان خواستم تا یک مهلت ١٠٠ روزه را از مردم بگیرد و در این مدت گزارشی را از وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور تهیه و به همه مردم ارائه کند تا معلوم شود که کشور را با چه شرایطی تحویل گرفته است. اصرارم به این دلیل بود که یقین داشتم در زمانی کم، مخالفان دولت خود را جمعوجور میکنند و از موضع بدهکار ملت به جایگاه طلبکار از همه، تغییر وضعیت میدهند و مطالبات میان مردم را دامن میزنند و بعد عملکرد دولت را زیر سؤال میبرند. متاسفانه دولت روحانی چنین مسئولیتی را به وزرای خودش نداد و این گزارش جامع تهیه نشد و یک سند تاریخی برای مردم ما باقی نماند تا معلوم شود که وضعیت اقتصادی در آغاز کار دولت روحانی چگونه است.
در آبان ماه ٩٢ در یادداشتی با عنوان «١٠٠ روز اول دولت روحانی و انتظارهای تلنبارشده» نوشتم: با نزدیک شدن به عمر ١٠٠ روزه دولت روحانی، همه نگاهها بر این مسأله متمرکز شده است که دولت در این مقطع چه حرف تازهای برای مردم دارد و قرار است چگونه گزارشی را به اطلاع ملت برساند. البته همگان میدانند که تمرکز اصلی گزارش دولت بر ارائه تصویر وضعیت اقتصادی و آمارهای مالی و بودجهای کشور خواهد بود و کمتر از دستاوردهای دولت جدید در این ١٠٠ روز سخن به میان خواهد آمد اما کم نیستند کسانی که ماجرای «١٠٠ روز» را به ابزاری برای اعمال فشار بر دولت تدبیر و امید تبدیل کردهاند و با دامن زدن به انتظارات از دولت، قصد ناامید کردن زودهنگام مردم را دارند.
اصلیترین جریانی که بر طبل انتظارآفرینی مردم میکوبد، مسوولان سابق و حامیان دولتهای نهم و دهم هستند که بهتر از همگان از وضعیت کشور اطلاع دارند. آنها میدانند که دولت سابق با درآمد نفتی حدود ٨٠٠ میلیارد دلاری، باید رونق اقتصادی بزرگی را ایجاد میکرد اما نکرد. آنها واقفند که با تصمیم نابجای خود در زمینه توزیع یارانه نقدی، آینده اقتصادی و درآمد آتی کشور را پیشفروش کردهاند و بحران افزایش نقدینگی در کشور را موجب شدهاند.
آنها بهتر از دیگران میدانند که تحویل گرفتن یک اقتصاد با رشد ٨ درصد و تحویل دادن اقتصادی با رشد منفی ٤/٥ درصدی، به چه میزان بیتدبیری نیاز دارد. آنان واقفند که با ایجاد «رکود تورمی» چه بلایی سر کشور آمده است به گونهای که نه میتوان با تزریق پول به داد رکود رسید و نه با جمعآوری پول، تورم را مهار کرد. آنها کاملا واقفند که دولت کنونی میراثی را از دولتهای نهم و دهم تحویل گرفت که خزانه خالی، پولهای نفتی بلوکه شده، بدهی هزاران میلیاردی به پیمانکاران، شکاف طبقاتی، بیکاری مفرط، استخدامهای غیرکارشناسی و حجیم شدن دولت، تنها بخشی از آن میراث است.
مخالفان دولت درصددند چنین القا کنند که دکتر روحانی با وعده رونق اقتصادی ١٠٠ روزه، از مردم رای گرفته است در حالی که همه میدانند دکتر روحانی معتقد بود برای کارهای اساسی در کشور، به زمانی زیاد و برنامههایی درازمدت نیاز است، هر چند دولت برای ماه اول و ١٠٠ روز اول هم برنامه دارد تا اوضاع را بهبود ببخشد.
اصلیترین سخن دکتر روحانی آن بود که دولت وی تلاش خواهد کرد در حدود ١٠٠ روز اول فعالیتش، گزارش جامعی از وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مالی کشور تهیه و به مردم ارایه کند تا مردم بدانند که دولت تدبیر و امید، کشور را در چه شرایطی تحویل گرفته و اکنون با چه مشکلاتی مواجه است. اکنون در آستانه ١٠٠ روزه شدن عمر دولت دکتر روحانی، انتظار میرود وعده فوق بدون هرگونه مصلحتاندیشی، عملی و گزارشی واقعی از وضعیت موجود ارایه شود.
این گزارش باید هم شامل آمارهای درست اقتصادی شود و هم به صورت مقایسهای، تفاوت وضع موجود را با آنچه از سوی مسوولان دولت قبل در رسانهها با هدف تبلیغاتی مطرح شدند، نشان دهد. اطلاع مردم از این آمارها، هم سطح توقع آنان از دولت جدید را منطقی و متوازن خواهد کرد و هم ارزیابی واقعبینانهای از عملکرد دولت قبل ارایه خواهد داد.
متاسفانه دکتر روحانی آن گزارش مطلوب را منتشر نکرد اما بعد از انتشار گزارش ١٠٠ روزه دکتر روحانی در سال ٩٢ همین نیروهای سیاسی به دولت هجمه بردند که «چرا در زنگ حساب، انشا خوانده شد؟» آنها بعد از ٨ سال از دولت مورد حمایت خود نخواستند که حساب پس بدهد اما از دولت ١٠٠ روزه روحانی، حساب و کتاب میکردند. در پاسخ این اعتراضات چنین نوشتم:
«در این شرایط دولت حتی برای تأمین اقلام ضروری مورد نیاز مردم هم دچار زحمت است. دولت برای امسال، صرفاً باید هنر خودش را در «اداره کردن» نشان دهد تا کارهای روزمره بر زمین نماند و انجام اقدامات راهبردی در حوزه اقتصاد را باید به سالهای بعد موکول کند که لایحه بودجه را واقعبینانه مینویسند و ارقام درآمدی آن را پیشاپیش هزینه نکردهاند».
امروز بعد از گذشت چهار سال بهتر میتوان نشان داد که دولت روحانی چه کرده است. آیا همه شاخصههای اقتصادی در قیاس با دولت قبل بهتر نشده است؟