بانوی قهرمان پرورش اندام ایران از مصائب خود می گوید (تصاویر)
از هم سن و سالهای خودم درشت تر بودم، ولی نه خیلی چشمگیر. وقتی وارد این ورزش شدم و قلقهایش را یاد گرفتم احساس کردم که برای این ورزش زاده شدم.
رویداد24- از هم سن و سالهای خودم درشت تر بودم، ولی نه خیلی چشمگیر. وقتی وارد این ورزش شدم و قلقهایش را یاد گرفتم احساس کردم که برای این ورزش زاده شدم.
تمام ورزشکارها دارو مصرف ميکنند اما چون داروی آنها علائم ظاهری ندارد کسی متوجه نميشود. از نظر احساس زنانه هیچ تغییری ایجاد نميشود. فقط زورت بیشتر ميشود، خستگی را احساس نميکنی.
من نميتوانم به تک تک مردان و زنان مخالف توضیح بدهم که چرا زاویه دیدتان را عوض نميکنید. فقط ميتوانم به آن جهت بدهم؛ به آنها بگویم اگر به اینجا رسیدم، شاید قابلیتش را داشتم.
در مورد من ميگفتند «تیپش تابلو است» یا «بدن خاصی دارد» یا ميگفتند آدميکه توی چشم است را نباید بیاورید و از او استفاده کنید.
بی توجه موانع و محدودیتها، ميگوید برای این کار ساخته شده ام و عاشقانه پیش ميروم. انتشار عکسهایش در دنیای مجازی، موجی از انتقادها و حملهها را به همراه داشت، اما او همه را دعوت ميکند تا جور دیگری به او و ورزشش نگاه کنند. ميگوید بهخاطر ظاهرش در فدراسیون راه به جایی نبرده و حالا برای رسیدن به آرزوهایش در فکر سفر است. با شیرین نوبهاری، یکی از اولین زنان موفق در رشته پرورش اندام به گفتوگو نشستیم که شرح آن را در زیر ميخوانید.
خودتان را معرفی کنید.
من شیرین نوبهاری متولد سال 1368 مشهد هستم و لیسانس معماری دارم. حدود 10سال پیش ورزش را شروع کردم. همیشه علاقه داشتم پرورش اندام کار کنم. از سال 89- 88 احساس کردم نسبت به بقیه خانمها فیزیک بدنی کامل تری دارم و تفاوتم را احساس کردم. از آن زمان این ورزش را به صورت حرفه ای دنبال ميکنم و الان مربی بدنسازی هستم.
برای بدنساز شدن دوره خاصی را گذراندی؟
نه. برای بانوان برنامه خاصی وجود نداشت. تا همین چند سال پیش درک جزیی ترین مسائل هم برای خیلیها سخت بود. مثلا خیلیها فکر ميکردند اگر مکمل بخورند حتما مریض ميشوند یا حتما اندامشان مردانه ميشود. این ناآگاهیها که هنوز هم ادامه دارد باعث ضعف در این رشته شده. الان اطلاعات چندانی در پرورش اندام بانوان در ایران وجود ندارد. هر کسی بر اساس تجربه خودش راه را شروع ميکند. یکسری کلاسهایی گذاشتند که مدرک بدهند، اما اصلا پخته نیست.
تا به حال در مسابقه ای هم شرکت کردی؟
در داخل ایران که اصلا بیان چنین موضوعی، مخالفان خودش را دارد. اگر کسی بخواهد مسابقه بدهد باید برود خارج از کشور که آن هم بدون مشکل نیست و شاید اصلا نتوانی بعد از مسابقه برگردی. برنامه ریزی این را دارم که در سال جدیدی که بیاید مسابقه داشته باشم.
مسابقه در داخل؟
برگزاری مسابقات در ایران، چندین سال کار مداوم ميخواهد. حتی اگر اجازه برگزاری مسابقات را بدهند، خانميکه بخواهد در این مسابقات داوری کند را نداریم. من اولین نفری هستم که در پرورش اندام قدمهای اول را برداشته ام اما خب خیلیها به من ميگویند زن را چه به پرورش اندام؟
چرا این حرف را ميزنند؟
تا زمانی که شما وجه تمایزی با بقیه نداشته باشید کسی کاری با شما ندارد. اما جایی که فرق شما مشهود شود، خیلیها این سوال برایشان پیش ميآید که چرا زن باید به بدنسازی برود. برخی هم این کار را زشت ميدانند، ميگویند زن چرا باید هیکلش را درشت کند، زن باید ظریف باشد. وقتی شما اولین نفر هستید، سپر بلا ميشوید. اولین توهینها، نقدها و مخالفتها را ميشنوید تا راه را برای خیلیها هموار کنید.سایز من مخصوصا خیلی ناشناخته است. خانمهای زیادی هستند که سایزهای کوچکتری دارند اما آنقدر حساسیت ایجاد نميکنند. در سایز من ميگویند: «یک خانميآمده و دارد در سایز مردان مسابقه ميدهد.» دیگر من را با خانمها مقایسه نميکنند.
گفتی سایز. آیا از کودکی درشت تر از همسنهایت بودی؟
از هم سن و سالهای خودم درشتتر بودم، ولی نه خیلی چشمگیر. وقتی وارد این ورزش شدم و قلقهایش را یاد گرفتم احساس کردم که برای این ورزش زاده شدم، چون ژنتیک بدنیام به این ورزش ميخورد. در هیچ کار دیگری به اندازه پرورش اندام نمیتوانستم موفق باشم.
واکنشت به کامنتها و مخالفتها چیست؟
من نميتوانم به تک تک مردان و زنان مخالف توضیح بدهم که چرا زاویه دیدتان را عوض نميکنید. فقط ميتوانم به آن جهت بدهم؛ به آنها بگویم اگر به اینجا رسیدم، شاید قابلیتش را داشتم. کاش بهجای محکوم کردن، تشویقم کنید. من جای اینکه مقابلشان بایستم سعی کردم یک روی دیگری از وجهه زنان را نشان بدهم که زنان ميتوانند نه در پرورش اندام بلکه در هر کار دیگری بر اساس استعدادشان موفق باشند.
مخالفتها و توهینها همیشه بوده. من حتی وقتی به یک فروشگاه وارد ميشوم یا در کنار خیابان، خیلی زود به چشم ميآیم. در ایران زندگی کردن از این لحاظ راحت نیست.
برخورد خانواده تان چطور بود؟
خانواده ام حاميصددرصدم نبودند اما هیچ وقت مخالفتی هم نکردند.
روزی چند ساعت تمرین ميکنی؟
4 تا 6 ماه که در دوره حجم هستم، هر روز دو ساعت و در دوره رژیم هر روز دو شیفت دو یا سه ساعته تمرین ميکنم. در هر دو دوره هم مصرف مکمل را داریم.
انتهای راه پرورش اندام کجاست؟
پرورش اندام ورزش پرهزینه ای است. برای ماندن در این کار باید عاشق باشی مخصوصا وقتی مسابقه ای برگزار نميشود. در ایران هیچ انتهایی ندارد، ادامه ميدهیم تا ببینیم به کجا ميرسیم. شاید بتوانم در خارج از ایران به مسابقات بروم و به جایی برسم و بعد از آن کار را رها کنم.
آیا شما هم هورمون استروئید مصرف ميکنید؟
تفاوت پرورش اندام و فیت نس و بادی کلاسیک در همین است. در پرورش اندام باید عضله حجیم داشته باشی. در فیت نس حق مصرف استروئید را ندارند چراکه بدن باید خشک باشد. در پرورش اندام باید بدن قیفی شکل داشته باشی. کمر باریک شانههای پهن و پاهای پر. مسلما دوره استروئیدی لازم است.
این هورمونهای مردانه مشکلی برایت ایجاد نميکند؟
من استعداد بدنی خوبی دارم. با مصرف مکمل هم به حجم خوبی ميرسم، اما برای اینکه یک بدنساز حرفه ای باشی باید استروئید مصرف کنی. من تاکنون دو سه دوره استروئیدی داشتم. وزن طبیعی من میانگین 80 کیلوگرم بوده. الان در استراحت 90 است. با مصرف استروئید ميتوانم تا 95 هم برسم.
با تغییرات ظاهری ای که هورمون مردانه ایجاد ميکند مشکلی نداری؟
تمام ورزشکارها دارو مصرف ميکنند اما چون داروی آنها علائم ظاهری ندارد کسی متوجه نميشود. از نظر شرایط احساسی زنانه هیچ تغییری ایجاد نميشود. فقط زورت بیشتر ميشود، خستگی را احساس نميکنی، راحتتر روی عضلات فشار ميآوری تا حجميکه بخواهی را بتوانی از بدن بگیری.
بعد از هر دوره مصرف استروئید دوره پاکسازی داریم. در دوره پاکسازی علائم تا حدود زیادی از بدن خارج ميشود. خانمهای پرورش اندام کار خارجی که چهرههایشان تغییر ميکند در تمام طول سال در حال مصرف کردن دارو با دوز بالا هستند. اصلا استراحت ندارند.
آیا این مصرف تحت کنترل پزشک است؟
با کنترل پزشک نیست. بدنسازهای حرفهای معمولا به این امور آگاهی دارند و به اصطلاح خودشان دکتر هستند. حتما دیدید بدنسازانی که برنامههای تغذیه دقیق ميدهند. به شخصه تا به حال با هیچ دکتری مشورت نکردم.
تاکنون با فدراسیون همکاری ای داشتهای؟
(میخندد) مسئله جالبی را مطرح کردید که من همیشه در مورد این موضوع با فدراسیون به مشکل برخورد کردم. متاسفانه در فدراسیون یکسری افراد همیشه مانع کار ميشوند و دخالتهای بیجا میکنند. من همیشه دوست داشتم کار کنم اما نگذاشتند حتی به آنجا راه پیدا کنم. در مورد من ميگفتند «تیپش تابلو است» یا«بدن خاصی دارد» یا ميگفتند:«آدميکه توی چشم است را نباید بیاورید و از او استفاده کنید.»
چه کسانی این حرفها را ميزنند؟
همیشه صحبت کسانی به کرسی مينشیند که یک جایگاهی دارند. این صحبتها را کسانی کردند که نگران جایگاه خودشان بودند.
ارتباطت با آقایان پرورش اندام کار چطور است؟
آقای یوسف کریميو علی تبریزی را در یکی از سمینارها دیدم و هیچ ارتباط کاری ای با آنها نداشتم.
حرف آخر؟
امیدوارم تفکر، علم و آگاهی مردم ایران به سمتی برود که متفاوت بودن را بد ندانند. اگر کسی توانسته متفاوت باشد برایش ارزش قائل باشید. فکر نکنید حتما مشکلی دارد و از راه بیراهه وارد شده.
منبع: روزنامه قانون