هدیههای دردسرسازی که گریبان سیاسیون را گرفت
برخی حاتم بخشی ها در آستانه
انتخابات، نه تنها خرق عادت نیست که مرسوم هم هست. چه توزیع سیب زمینی در پایان
عمر دولت اول محمود احمدینژاد باشد؛ چه توزیع کارت هدیه از سوی شهردار تهران میان
هوادارانش و یا توزیع "غذای حضرتی" از جانب تولیت آستان قدس رضوی میان زلزله
زدگان و .....
اینکه هر یک از این اقدامات چقدر رای آور بوده و رای چه طبقهای را
به سبد آرای چنین کاندیداهایی ریخته بحث دیگری است؛ اما نفس برنامه ریزی برای
اینکه با چنین اقداماتی بتوان رای کسب کرد، حائز توجه است. آیا چنین رویکردهایی به
منزله تعیین بهای حق رای نیست؟ کرامت انسانی رای دهنده را با چنین بهایی می توان
خرید؟ اصلا در پیش گیرندگان این خط مشی از واکنشها به آن بویژه در فضای سیاسی و
رسانه ای مطلعند؟ از تاثیر این فضا بر افکار عمومی چطور؟
اما
این تنها یک روی ماجراست، سوی دیگر داستان هدیه های انتخاباتی را باید در
بین سیاسیون جستجو کرد، کاندیداهایی که برای شناخته تر شدن بین مردم و کسب
چند رای بیشتر باید متوسل به هم طیفان سیاسی خود شوند، هم طیفانی از جنس
نمایندگان مجلس یا شوراها یا نمایندگان احزاب و ...هرچه هست این روزها چشم
ها و گوش ها تیز شده تا مشخص شود چه کسی و چگونه رای مردم را هدف گرفته
است.
برای پاسخ به این سوالات نگاهی کرده ایم به هدایای دردسرساز در سپهر سیاست. هدایایی که برای کسب رای هم نبودند اما بلایی شدند بر گردن اعطا کنندگانشان.
از اهدای 100 سکه طلا تا هدیه 180 میلیون دلاری
محمود احمدی که این روزها هوس پاستورنشینی دوباره به سرش زده از کسانی است که ید طولایی در هدیه دادن آن هم از نوع دردسرآفرینش دارد. او که روزی از این که در یک ضیافت دولتی، دو نوع غذا سرو شده بر می آشفت و دستور می داد کسی که سفارش غذا داده از جیب خودش هزینه اضافه شده بر بیت المال را بپردازد، هرچه به سال های آخر ریاستش بر پاستور نزدیک تر شد صرفه جویی هایش را فراموش کرد. تا آنجا که توانست بیشتر از هر روزی از کیسه بیت المال به نزدیکانش ببخشید. از دادن نشان های دولتی به ارزش 100 سکه تمام بهار تا وام های میلیاردی بلاعوض به کشورهایی که آن زمان تنها دوستان ایران بودند. از جمله ساخت 10 هزار واحد مسکونی به علاوه کمک مالی 350 میلیون دلاری برای ساخت یک بندر در نیکاراگوئه همزمان بود با کسر بودجه ساخت مسکن مهر در داخل کشور که بخاطر کمبود بودجه با کمترین امکانات و با بی کیفیت ترین مصالح ساخته می شد. کمک 7 میلیون دلاری ایران برای ساخت فرودگاه در یک جزیره، وام 1.5 میلیارد دلاری بدون بهره به سریلانکا، تعهد 330 میلیون دلاری ایران به پاکستانٰ ساخت تونل در تاجیکستان و... از دیگر حاتم بخشی های احمدی نژاد بود. علاوه بر آن یک سد و نیروگاه برقابی در این کشور با وام 180 میلیون دلاری ایران ساخته شد که به گفته رئیس یکی از احزاب در تاجیکستان محمود احمدی نژاد گفته بود این سد و نیروگاه هدیه ملت ایران به شماست.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نیز موضوع کمکهای دولت محمود احمدینژاد به کشورهای خارجی در مناظره های انتخاباتی مطرح شد. از جمله مهدی کروبی در مناظره با احمدینژاد بدون اشاره به جزئیات گفت که دولت می خواسته ۷۰۰ ميليون دلار به یک مقام خارجی بدهد، اما رهبر جمهوری اسلامی مانع این اقدام شده است.
اما احمدی نژاد دست از این اقدامات نکشید. تا آنجا که مقامات گمرک آلمان روز ۱۳ بهمن ۹۱، اعلام کردند که از چمدان طهماسب مظاهری، رئیس سابق کل بانک مرکزی، چکی به ارزش تقریبی «۷۰ میلیون دلار» کشف و ضبط کردهاند. پس از آن حجتالله سلطانی، سفیر ایران در ونزوئلا، اعلام کرد که این چک قرار بود برای پرداخت دستمزد کارگران یک شرکت ایرانی در ونزوئلا استفاده شود. وی اعلام کرد که شرکت کیسون پیش از این ده هزار خانه در ونزوئلا ساخته و هماینک ۱۷ هزار واحد مسکونی دیگر را در دست ساخت دارد.
هدیه به ملوانان انگلیسی بازداشتی در آب های ایران از یکسو و هدیه قالی
امانتی یک زن 60 ساله به دبیرکل سازمان ملل را هم به این فهرست باید
افزود. البته حاتم بخشی های نجومی احمدی نژاد تنها به دوستان خارجی
اش محدود نبود؛ خرداد سال 92 و در آخرین روزهای پاستورنشینی او بود که ماجرای
اعطای فله ای نشان های دولتی او به بعضی از اعضای کابینه بر سر زبان ها افتاد. او
دو روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به 11 تن از همکاران خود-و البته یک کارآفرین
پیشکسوت - نشان های مختلف دولتی اعطا کرد. به افرادی همچون محمدرضا رحيمي ، علي
نيکزاد، علي اکبر صالحي، حميدرضا حاجي بابايي، رستم قاسمي، مهدي غضنفري، سيدشمس
الدين حسيني، نسرين سلطان خواه، بهروز مرادي، علي اکبر محرابيان و محمدرضا فرزين. هدایایی
به ارزش 100 سکه طلا که انتقاد گسترده سیاسیون و مردم را در فضا مجازی علیه احمدی
نژاد به دنبال داشت.
کارتهای 500 هزار تومانی شهرداری در مجلس
مهرماه سال گذشته بود که کارتهای 500 هزار تومانی تسهیلات ورزشی که در
مجلس از سوی
شهرداری توزیع شده بود، واکنشهایی از سوی نمایندگان مردم به همراه داشت.
علیرضا
رحیمی نماینده مردم تهران در اعتراض به این هدیه گفت که نمایندگان از
دریافت این کارتها استنکاف کردهاند. اما رضا شیران نماینده مشهد
گفت که این کارتها درپی در خواست اداره رفاه مجلس اعطا شده و
شهرداری تهران نیز این کارتها را مانند کارت خرید کتاب را در اختیار
نمایندگان
گذاشتهاست.
چند روز بعد اطلاعيه اي از سوی هیات رییسه مجلس در این رابطه
قرائت شد که در آن ذکر شده بود كارت
هاي مذكور طبق سنوات گذشته مبني بر استفاده نمايندگان و كاركنان از امكانات
شهرداري تهران بوده و از طريق تعامل سازمان ورزش شهرداري تهران و تربيت بدني
مجلس انجام شده است.
محمدرضا رحیمی و هزار و یک ماجرا
محمدرضا رحیمی هم که حالا دوران محکومیتش را در زندان اوین می گذراند، در روزگار معاون اولی اش در دولت احمدی نژاد دستی بر هدیه دادن داشت. سال 87 در جریان استیضاح علی کردان در مجلس هشتم خبری منتشر شد که حکایت از هدیه 5 میلیون تومانی محمدرضا رحیمی به برخی نمایندگان به بهانه کمک به مساجد داشت که به قصد جلوگیری از استیضاح کردان اعظا شده بود.
اما این پایان ماجرای هدیه دادن رحیمی نبود. بهمن ماه سال 93 ماجرای پول
گرفتن نمایندگان دوره هشتم از محمدرضا رحیمی زمانی رو شد که پس از نامه
محمود
احمدی نژاد و اعلام برائت وی از مفاسد معاون اول خودٰ رحیمی طی نامهای به
رئیس
جمهور سابق دست به افشاگری زد وگفت هنگامی که وی در سمت رئیس دیوان
محاسبات کشور
بوده، از شخصی به نام جابر ابدالی، یک میلیاردو و دویست میلیون تومان
دریافت کرده
و بین 170 کاندیدای اصولگرای مجلس هشتم پخش کرده که کلیه اسناد و کپی
چکهای صادره
ثبت شده است!
این موضوع باعث شد تا نمایندگان مجلس نهم در صدد اعلام برائت از این موضوع
برآیند و طی نامه
ای به رئیس مجلس و رئیس قوه قضاییه بخواهند که موضوع بررسی و صحت و سقم
قضیه مشخص
شود و نام نمایندگانی که پول دریافت کردهاند نیز به افکار عمومی اعلام
شود. اما نه رحیمی که تهدید به افشای اسامی کرده بود، تهدیدش را عملی کرد
نه نمایندگان معترض به او. آن هم با این استدلال "چون این پول صرفا به نامزدهای مجلس هشتم داده شده
است بهتر است مجلس نهم پیگیر این موضوع نباشد".
سعید مرتضوی و بذل و بخششهای نجومی
اما محمدرضا رحیمی تنها مسوول دولت احمدی نژاد نبود که ماجرای هدیه
دادنش به دیگران خبرساز شد. مردادماه سال 94 هنگام قرائت گزارش جنجالی تحقیق و تفحص از سازمان تأمین
اجتماعی، ماجرای اعطای کارتهای
هدیه به افراد خاص، بذل و بخشش های عجیب و غریب سعید مرتضوی به مقامات ارشد دولت قبل را عیان کرد. دریافت کنندگان این هدایا رابطه
دوستانه ای با رئیس وقت این سازمان داشتند. این هبههای ویژه که در سال ۹۱ و نیمه نخست ۹۲ پرداخت شده بود مبالغی
عجیب را نشان می دادند. از جمله پانصد میلیون ریال کارت هدیه اختصاصی به رحیمی معاون اول
وقت رئیسجمهوری، یک میلیارد ریال به عباسی، سرپرست وقت وزارت تعاون، کار و رفاه
اجتماعی، یک میلیارد ریال به شیخ الاسلامی، معاون وقت اجتماعی رئیس جمهور و ...
علاوه بر این تنها یکی از جملات کوتاه گزارش تفحص از سازمان تأمین اجتماعی نشان می داد که
6 میلیارد و ٢٤٣میلیون تومان برای پرداخت به حدود ٥٠ نفر از اعضای هیأت امنا،
مدیرعامل و مدیران سایر سطوح سازمان تأمین اجتماعی به تصویب رسیده و تنها سهم یک
نفر ٤٠٠ میلیون تومان بوده است! این
پرداختها به امضای سعید مرتضوی، رئیس وقت سازمان تأمین اجتماعی انجام شده بود.
البته عامل سابق تأمین اجتماعی، در جوابیهای مبسوط این موارد
را پاسخ گفت و مدعی نادرستی آنها شد.
مصائب هدیه دادن گریبان دولت یازدهم را هم گرفت
چندی پیش اداره فدرال اسناد رسمی دولت آمریکا فهرستی از هدایای اخذ شده توسط مقامات دولتی این کشور از طرفهای خارجی در سال 2015 را منتشر کرد؛ آنطور که در این فهرست آمده بود در این سال، سه هدیه از سوی 3 مقام ایرانی برای «جان کری» وزیر خارجه و «وندی شرمن» معاون وقت سیاسی وزارت خارجه آمریکا ارسال شده بود.
لیست منتشره میگوید که «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران یک جلد کتاب حاوی تصویر آثار استاد فرشچیان به ارزش 400 دلار به همتای آمریکایی خود هدیه داده است و «عباس عراقچی» معاون حقوقی ظریف هم فرشی به ارزش 150هزار دلار به خانم شرمن، همرده آمریکایی خود هدیه کرده است.
در این میان، «حسین فریدون» برادر رئیسجمهور اسلامی ایران که در مذاکرات هستهای حضور داشته فرش دیگری به ارزش 100 هزار دلار به وندی شرمن هدیه کرده است.
این خبر بعد از انتشارجنجال ساز شد و واکنش رسانه های اصولگرا را برانگیخت و حتی توضیحات پرویز اسماعیلی، معاون اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور نیز نتوانست مانع از ادامه انتقادات شود. او در کانال تلگرامی خود در این باره نوشت: «ظریف بدون هماهنگی قبلی از همکاران خود خواسته تا یک جلد از مجموعه آثار استاد فرشچیان که برای هدیه به مقامات فرانسوی همراه هیئت بود را به اتاق ملاقات بیاورند. وزیر امور خارجه کشورمان آن را به وزیر خارجه آمریکا داد و گفت: این مینیاتورها تصاویر نقاشیهایی با ابعاد یک متر در یک متر است. ولی اگر شما به گالری استاد فرشچیان در نیوجرسی (آمریکا) سری بزنید، برای دیدن ریزه کاری های تابلوی اصلی به شما ذرهبین میدهند تا جزئیات را با دقت ببینید (و بیشتر حیرت کنید.) یادتان باشد؛ وقتی ایرانی ها این گونه دقیق و در کار خود ریزبین هستند، هرگز بدون استدلال، ادعا نکنید که محاسباتشان غلط است.»
ماجرای یک ادکلن خارجی
15 فروردین ماه امسال و بعد از تعطیلات عید
نوروز بود که یک عضو فراکسیون نمایندگان ولایی از آنچه هدیه ستاد کل نیروهای مسلح
برای نمایندگان خواند، انتقاد کرد. حسینعلی حاجی دلیگانی گفت: «اعتبار اینگونه هدایا از کجا تامین شده و چه توجیهی برای هزینه
کرد این هدایا از بیت المال وجود دارد؟»
دو روز بعد از انتشار این خبر اداره حقوقی و امور مجلس ستاد کل نیروهای
مسلح،
اظهارت وی را «نسنجیده» و
«خلاف واقع» عنوان کرد. در این اطلاعیه آمده بود که صرفا برای نمایندگانی
که عموما سابقه خدمت
نظامی داشتهاند به عنوان همکار و
تشکر و قدردانی عطری معمولی به همراه الواح تقدیر ارسال شده و اصلا موضوع
خرید کالاهای خارجی مطرح نبوده است. در ادامه از این نماینده به مراجع
قضایی نیز شکایت شد.
دولت اصلاحت و لپتاپ خبرنگاران
ماجرای هدیه لپ تاپ از سوی سیدمحمد خاتمی به خبرنگاران در سال 84 نیز در حالی خبرساز شد. رییس دولت اصلاحات در آخرین سال ریاستش بر پاستور از این هدیه خبر داد. هدیهای که قرار بود از سوی وزارت ارشاد توزیع شود اما انجمن روزنامهنگاران مسلمان با ارسال نامهاي به رئيس جمهور از عدم دریافت آن از سوی اغلب روزنامه نگاران خبر داد و همین مستمسکی شد برای نقد دولت اصلاحات که تا پس از پایان عمر آن نیز ادامه یافت.