مدیریت تهران در دست ثروتمندان نوکیسه
«رحمتاله حافظی»، رئیس کمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران که در سالهای گذشته راه خود را از همطیفان سیاسیاش در شورا جدا کرده و انتقادات کمسابقهای را نسبت به مدیریت شهری و شهردار تهران داشته، در گفتوگو با «شهروند» از «دلایل ضعف عملکرد شهرداری تهران»، «مدیریت ثروتمندان نوکسیه بر تهران» و همچنین پیشنهادش به مردم درباره انتخابات ریاستجمهوری پیشرو سخن میگوید. او معتقد است که اگر شهردار کنونی تهران بهعنوان رئیسجمهوری انتخاب شود شیوه مدیریتی ۱۲ سالهاش در شهرداری را به سطح کلان کشور تعمیم خواهد داد و در ادامه بر لزوم هوشیار بودن مردم تأکید میکند. این پرسش و پاسخ که در حاشیه جلسه «نقدوبررسی عملکرد مدیریت شهری در دانشگاه شهید بهشتی» صورت گرفته در ادامه آورده شده است.
شهردار تهران امروز ١٠١ پروژه در منطقه ۱۵ تهران را افتتاح کرده و
فعالیتهای مشابه در این روزها افزایش یافته است. این درحالیاست که شهردار
تهران نامزد انتخابات ریاستجمهوری هم شده است. شما سالها نماینده مردم و
ناظر تیم مدیریت شهری بودهاید؛ در این شرایط چه پیشنهادی برای مردم
دارید؟
مدیریت شهری خدماتی که ارایه میدهد باید بهگونهای باشد که
شائبهای به همراه نداشته باشد. اگر شائبه ایجاد شود این کار مثل توزیع
سیبزمینی و مثالهای اینچنینی میشود. اگر آقایان برای خدا کار کردهاند
که قطعا اجر خود را خواهند گرفت، نباید توقع کاری داشته باشند و پاداش خود
را از خدا بخواهند.
ولی شما چهارسال ناظر عملکرد شهردار بودید؛ براساس این تجربه چه پیشنهادی به مردم برای انتخابات کنونی میدهید؟
قطعا
فردی که مدیریت یک کلانشهر را داشته است، اگر کارنامه مثبتی دارد، اگر
مردم آن شهر از محیطی که برای زندگیشان ساخته شده رضایت دارند حتما خودشان
رأی خواهند داد و این نیاز به تبلیغات ندارد، حتما خودشان انتخاب خواهند
کرد، اما اگر مردم از آنچه در مدیریت شهری برایشان فراهم شده است، ناراضی
باشند قطعا اجازه نخواهند داد که فردی با چنین ظرفیت و استعدادی به سطوح
بالاتر که سطوح ملی است راه پیدا کند. قطعا آنها تصمیم درست را خواهند گرفت
و مردم بسیار باهوش هستند، ما نگران انتخاب مردم نیستیم؛ اگر مشارکت
حداکثری صورت بگیرد آن چیزی که به صلاح ملی است، رقم خواهد خورد.
شما
نماینده مردم در شورای شهر تهران بودید که نقش زیادی در افشاگریها و
بهزعم کارشناسان، ایستادگی درباره تخلفات داشتید. فرض کنیم که تیم کنونی
مدیریت شهری، مدیریت دولت را به دست بیاورد؛ به نظر شما چه اتفاقی در کشور
رخ خواهد داد و سیستم دولتداری آنها به چه شکل خواهد بود؟ شائبههایی که
الان درباره این تیم وجود دارد، باز اتفاق خواهد افتاد؟
- تیمی که
پایتخت را با این نگرش اداره کردند قطعا با همین نگرش کشور را اداره خواهند
کرد. اگر مردم از این روش، فضای موجود زندگی خود و حرکتی که این تیم در
۱۲سال گذشته داشته، راضیاند قطعا میتوانند همین الگو را ببرند و به سطح
کشور تعمیم دهند. من یادداشتی در فضای مجازی از دوستی دیدم که بسیار زیبا و
جالب توجه بود؛ که آقایان اینجا دارند شهر میفروشند و این همه تخلف
عملکردی دارند، اگر کشور را در دست بگیرند احتمالا جزایر ما را خواهند
فروخت. این نگاه بسیار دقیق و جالب است.
آقای حافظی، ۱۲سال است که
«محمدباقر قالیباف» شهردار تهران است. ۱۲سال فرصت زیادی برای کسب تجربه و
عملکرد موفق است و این همهسال زمان مناسبی است که حتی یک فرد کمتجربه هم
بتواند به سواد مناسبی درباره مدیریت شهری دست پیدا کند و عملکرد موفقی از
خود ارایه دهد، اما آنطور که شما، بعضی از اعضای شورای کنونی شورای شهر و
کارشناسان شهری بیان میکنند مدیریت شهری شرایط مناسبی در راستای منافع
مردم ندارد. چرا باید تیمی با ۱۲سال سابقه و تجربه به چنین وضعیتی برسد؟
-
چون این سیستم اشکالات زیادی داشت، یکی از آنها نبود شفافیت است. اگر
عملکردها توسط جایگاه نظارت که وظیفه شورای اسلامی شهر تهران است، از همان
روزهاي اول به مردم منعکس میشد، خود همین رفتار بازدارنده بود و جلوی
تخلفات و انحرافات را میگرفت؛ چون عملکردها در افکار عمومی منعکس نشد و
چون خطاها به مراجع قضائی صالح ارجاع نشد، این موارد انباشته شد و این
انحرافات و خطاها به وجود آمد. در اصل شهرداری، نحوه مدیریت آن و تیم
مدیریت شهری دستپرورده سیاستهای غلط شوراهای ۱۲سال گذشته است. اگر شورا و
ریاست آن بهدرستی مدیریت میکرد، قطعا ما با این چالشهایی که اکنون
مواجه هستیم، روبهرو نميشدیم.
پس شما نبود نظارت کافی از سوی شورای شهر در این ۱۲سال را عاملی تاثیرگذار در آنچه امروز اتفاق افتاده، میدانید؟
-
بله، مصیبتهایی که الان با آنها روبهرو هستیم ناشی از این است که در
مجموعه شورای شهر کارشناس خبرهای وجود ندارد. درمجموع اگر بخواهم مقصر
اصلی را معرفی کنم شورای شهر است؛ این شوراست که از آن ریل تخصصی و نظارتی
خارج و به دنبال آن شهرداری دچار انحراف و خطا شده است؛ مشکل اصلی اینجاست.
تهران درحال حاضر یک سیاهچاله است که نمیتواند پشتوانه لازم برای حیات
معنوی شهروندان را فراهم کند؛ سیاهچالهای است که نمیتواند پشتوانه لازم
برای بهرهمندی اقتصادی مردم خودش را فراهم کند، سیاهچالهای است که
نمیتواند ظرفیتهای لازم برای محیط زیست مناسب برای زندگی مردم فراهم کند
و حتی در تعارض با این ظرفیتها پیش میرود. تهران امروز کانون ثروتی است
که مسیر آن تولید ثروت برای ثروتمندان است؛ ثروتمندان نوکیسهای که دارند
شهر را مدیریت میکنند.
شهروند