تاریخ انتشار: ۰۹:۱۴ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۴
تعداد نظرات: ۲ نظر
محمود عزیزی در گفت‌و‌گو با رویداد ۲۴:

به نمایندگی از جامعه هنری وارد عرصه انتخابات شدم

حداقل در بحث هنر می‌توانم بگویم که خلاهای جدی وجود دارد. احزاب نشان دادند که دست کم در حوزه هنر هیچ برنامه‌ای ندارند. یعنی از شورای انقلاب فرهنگی منهای چند مصوبه ما چیزی که در راستای ایجاد موقعیت رشد کیفی و کمی هنر باشد، نداریم. متاسفانه ما تعاریف لازم را برای هنر نداریم که اگر وجود داشت، امروز فلان کس مجبور نبود بگوید طبق قانون چنین اتفاقی باید رخ بدهد ولی در مقابل آن کسی باشد که تمام مجوز‌ها را گرفته باشد و حقی برای حرف زدن دیگران نگذارد.

رویداد24- 71ساله است. مدرک دکترای تئا‌تر را از فرانسه در دهه ۸۰ میلادی گرفت. بازیگر، نویسنده و کارگردان هنرهای نمایشی است و هم اکنون عضو هیثت علمی و استاد تمام دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی، پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.

محمود عزیزی تنها نامزد از بین هنرمندان در دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی است که در گفت‌و‌گو با رویداد۲۴ از دغدغه‌ها و برنامه‌هایش در صورت رسیدن به بهارستان می‌گوید.

دغدغه‌هایی از جامعه هنر که همچون گفتمان متبوعش در تشابه و تمثیل‌های تئاتری و هنرمندانه گره خورده است. او در این گفت‌و‌گو از مشکلات جامعه هنر می‌گوید و توضیح می‌دهد که هنوز بعد از ۳۷ سال از انقلاب اسلامی مشاغل هنری تعریف قانونی نداشته و به طبع هنرمندان را درگیر مشکلات معیشتی و اجتماعی کرده است.

عزیزی از اختلاف بین سیاست و هنر حرف می‌زند و در ‌‌نهایت نیز امید بر آن دارد که این اختلافات به شکلی در مجالس آینده بر طرف شود. خودش از دلیل کاندیداتوری‌اش می‌گوید که جامعه هنری را نمایندگی می‌کند و بدون چشم داشتی به منافع شخصی پا در این عرصه گذاشته است.

***

چه اتفاقی افتاد که شما به عنوان یک هنرپیشه تصمیم گرفتید برای نمایندگی مجلس اعلام کاندیداتوری کنید؟

بگذارید جواب سوال شما را با یک روایت از گذشته پاسخ بدهم. از حدود ۲۷۰۰، ۲۸۰۰ سال پیش که تئا‌تر شکل گرفت ما اولین اجتماع قانونمند را شاهد بودیم. جایی که گفتمان‌ها حرف اول را می‌زند و هرکسی وظیفه‌ای را بر عهده می‌گیرد که بر اساس همین مسئولیت ایفای نفش می‌کند و این یک قانون اجتماعی است. به همین دلیل است که بنیاد گذار دموکراسی در جهان می‌گوید که اگر بتوانیم در جهان با تئا‌تر جامعه‌مان را آموزش بدهیم با فراغ خاطر سر بر بالین بگذرایم چون می‌دانیم که جامعه را به فرهیختگان سپرده‌ایم.

این آغاز نگاه فعالیت اجتماعی است که تئا‌تر تبیین می‌کند که علاقه مندان به تئا‌تر آن را دنبال می‌کنند. به همین دلیل است که وقتی شما حر و یزید را می‌بینید، بعد از پایان تعزیه یا نمایس سوار بر یک گاری یا موتور یا ماشین به خانه باز می‌گردند. این‌‌ همان ذات دموکراسی، گفت‌و‌گو و تقسیم مسئولیت است.

وقتی شما در این مسیر حرکت می‌کنید یعنی شما فعالیت اجتماعی می‌کنید. زیر بنای ساختاری فکری درباره فعالیت فرهنگی و هنری نیز بر اساس همین چارچوب است. دیگر آنکه وقتی شما کار هنری می‌کنید، زاویه دید شما باز است، شما مشتاق هستید که هرکسی که در منطقه شما زندگی می‌کند کار شما را ببیند. نمی‌توانید انتخاب کنید که چه کسی بیاید یا نه. نمی‌توانید گزینش کنید. در اصل باید خوشحال باشید متاعی که در عرصه هنر به نمایش می‌گذارید مورد توجه مردم قرار می‌گیرد. خود به خود این مساله نشان می‌دهد که وقتی در جامعه زندگی می‌کنیم باید به ساختارهای مرتبط به جهت دهنده فعالیت ما روشن باشد.

پس خلایی را احساس کرده اید؟

بله دقیقا؛ بعد از انقلاب در چارچوب قانون جایی را نداریم که به طور مشخص تعریف شغل هنری را مشخص کند. در هیچ یک از زمینه‌های هنر نه موسیقی نه تجسمی، نه تئا‌تر و سینما همچنانکه کتاب و شعر و خبرنگاری و عکاسی و تمام مشاغل مرتبط با کار یا پاره کارهای فعالیت‌های فرهنگی باشد تعریف قانون ندارند. این یک مشکل اساسی است و به دفعات دیدیم شخصیت‌هایی که امر هنر را در اختیار داشتند نتوانستند کاری بیش از آنکه در اختیارشان بود را انجام دهند.

به همین دلیل نیز نتوانستیم جریان سازی کنیم حال آنکه افراد بی‌نظیری داریم اما چون مهندسی نشده و پشتیبانی غالب نداشته و تعریفی نداشته است تا مجری قانون بتواند بر مبنای مشخصه‌های قانونی این جریان را هدایت کرده و به منزل برسد. دلیل دیگر آنکه تاکنون پروژه‌های عظیمی به مسئولان به دفعات داده شده که ما فکر می‌کردیم منجر به خروجی مطلوبی در جهت دگرگونی در شرایط جریان‌های هنری باشد که نشد و اگر تغییراتی نیز شکل گرفتند بر اساس سلیقه‌های شخصی بوده است. در نتیجه این کاستی‌ها وادار می‌کند تا از خانواده هنر یک نفر موضوعات را نمایندگی کند. من اگر این احساس نیاز را زود‌تر داشتم مطمئنا خیلی زود‌تر وارد عرصه می‌شدم ولی به هرحال این مساله به تاخیر افتاد و در این دوران خروجی خاصی از نهاد قانون گذاری ندیدیم تا دوستان در مجامع هنری از بنده خواستند تا مساله نمایندگی را عهده دار شوم که اگر شرایط مساعد باشد ‌‌نهایت تلاش خود را خواهم کرد.


به نمایندگی از جامعه هنری وارد عرصه انتخابات شدم


هدفتان در مسیر نمایندگی در مجلس چیست؟

در این مسیر هدف آن است که زمینه گفت‌و‌گوی بین هنرمندان و کسانی که به هر دلیلی تخصص نداشتند باز شده و حوزه‌های فرهنگی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. یادمان نرود که در مجامع مترقی دنیا نمی‌توان یک جریان اقتصادی را نام برد که زیرساخت‌های فرهنگی و هنری آن تعریف نشده است. در حال حاضر ما درگیر موضوع حساس اقتصاد و هنر هستیم و از این بابت خوشحالیم چنین بحثی مورد توجه مسئولان قرار گرفته است. البته اگر زیرساخت‌های لازم در خصوص بحث فرهنگ و هنر فراهم نباشد مثال آن است که در یک ساختمان بدون پی اسکان گزینیم. در گام اول باید باب گفت‌و‌گو بین جریان هنر و نمایندگان ایجاد شود تا مبانی قانونی برای توسعه هنر در مساله هنر و اقتصاد هموار شود. این خیلی خوشایند نیست که برای یک نظام جوان ۳۷ ساله به رغم تمام مشکلات روی فعالیت‌های هنری که روح افزاست و مسبب نشاط است، حسابی باز نکرده باشیم. اگر دقت کرده باشید ما در ۳۷ سال انقلاب افراد بی‌نظیر هنری داریم ولی خبری از هیچ جریان هنری اثرگذار نیست. چون اساسا در عرصه‌های عالی هنر دغدغه نبوده یا اگر هم بوده به سبب اولویت‌های روز کشور وقتی برای اجرا و توجه پیدا نکرده است.

آیا حضور شما در عرصه سیاست به معنای پایان فعالیت هنری شما است؟

وقتی شما فعالیت هنری دارید خود به خود فعالیت سیاسی نیز دارید اما به طور مشخص شما عنوان سیاسی بر آن نمی‌گذارید. چون با این کار هنر را تبدیل به ابزار کردید که در خدمت یک جریان سیاسی قرار دارد. این قاعده در طول تاریخ نشان داده است که وقتی هنر را برای رسیدن به خواسته‌های سیاسی ابزار می‌کند، آن هنر در جامعه و تاریخ جایی باز نمی‌کند. هنرمند اگر ابن الوقت نباشد و در چارچوب خواستگاه هنرمندانه خودش حرکت کند، دست به هر کار فرهنگی و هنری بزند، خود به خود اجتماعی است و زمانی اجتماعی می‌شود یعنی بدنه سیاسی دارد. ما اگر عمر نوح نداشته باشیم بالاخره عمر انسان معمولی را داریم. مجلس نهایتا دوره‌ای دارد که اگر بعد از آن بتوانیم به آن خواسته‌هایی که قرار است به نمایندگی از هنرمندان انجام بدهم، برسیم جای خوشبختی است و نفر بعد از من نیز می‌تواند آن را کامل کند. البته این بدان معنا نیست که تا ابد قرار است چنین مسیری را ادامه داد و تبدیل به شغل شود. بلکه یک دوره چهارساله است که اگر خدا بخواهد می‌توان همزبانانی برای هنر در عرصه سیاست پیدا کرد که هم به نفع ملت، هم به نفع دولت و هم به نفع نظام است.

شما دغدغه‌های جامعه هنرمندان را دلیل اصلی کاندیداتوری خود برای این دوره از مجلس عنوان کردید. چرا این نمایندگی که را در دوره های قبلی و همچنین این دوره به یک نماینده و یا یک نامزد انتخاباتی واگذار نکردید و نخواستید که مطالبات قشر هنرمند را در مجلس دنبال کند.

هر نماینده‌ای ممکن است مجلس را به یک ظرف یا اندازه‌ای ببیند. بگذارید به مساله این چنین نگاه کنیم که در حوزه فرهنگ و هنر وقتی کاری انجام می‌دهیم یا فیلمی می‌سازیم، برای آن است که همگان ببینند. ولی برخی نمایندگان فقط یک حوزه انتخابیه را می‌بینند یا فقط متوجه یک مساله هستند که شاید آن موضوع یا آن حوزه خواستگاه غایی آنان باشد. اگر بتوان با نخبگان کشور در قوه مقننه باب تعامل و گفت‌و‌گویی را برای تسهیل مسائل و مشکلات فراهم کرد خود به خود به آن جایگاه در عرصه اجتماعی خواهیم رسید. به ویژه فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر که منافع زیادی برای جامعه دارد و‌‌ همان طور که همه می‌دانیم آینده کشور را نسل جوان رقم خواهد زد و اگر در حوزه آموزش مسائل را برطرف کنیم گام مهمی برای کشور برداشته‌ایم. در حال حاضر ما در خصوص آموزش مشکل جدی داریم. اینکه مراکز آموزشی چه میزان برنامه‌های مورد نیاز جامعه منطبق با بازار کار و ضرورت‌های به روز شده کشور تامین می‌کند. افزون بر این جامعه‌ای که اوقات فراغت نداشته باشد نمی‌تواند جامعه شادی باشد. بخشی از افسردگی جامعه به سبب آن است که در سبد اوقات فراغت آنان چیزی نیست. بخشی از جامعه حتی دسترسی به ارزان‌ترین و راحت‌ترین اوقات فراغت که تلوزیون باشد را ندارند چون شرایط اقتصادی آنان چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد. این مساله بدانجا برمی گردد که طیف‌های هنری همراه خانه ملت هنوز به همزبانی با این مساله نرسیده است. در گام نخست باید شرایط را به گونه‌ای تغییر داد که یک سقف مشخص برای خانواده‌های ایرانی فراهم کنیم تا ایشان از اوقات فراغت خود بتوانند استفاده ببرند. این مسائل زنجیره وار به هم ارتباط دارند.

آقای عزیزی در عرصه اجتماعی شناخته شده است.  ولی آیا افزایش شهرت یا رسیدن به یک جایگاه محکمتر برای شما انگیزه ای برای حضور در رقابت های انتخاباتی بوده است؟

اصلا. البته امکان دارد برخی افراد بخواهند از این غفلت اجتماعی به گونه‌ای سواستفاده کنند. ولی در خصوص خودم اگر قرار بود که تلاشی برای رسیدن به این اهداف داشته باشم، سال‌ها پیش از راه‌های خیلی ساده‌تر به آن دست پیدا می‌کردم ولی نکردم چون دغدغه من این مسائل نیست وگرنه این راه‌ها را بلدیم. 

یعنی منفعت شخصی دخالتی در این تصمیم نداشت؟

نه چون اگر چنین هدفی را دنبال می‌کردم می‌بایست در این سن و سال چند برج و چند کارخانه داشته باشم.

شما تاکید دارید که هنرمند طیف وسیعی از جامعه را می‌بیند. اما ورود به مجلس راه و روش خاص خودش را دارد. اغلب نمایندگانی که به مجلس می‌روند یک جریان سیاسی یا یک گفتمان خاصی را دنبال می‌کنند که قاعدتا شما نیز برای حضور در مجلس نیازمند چنین حمایتی خواهید. بفرمایید که شما با چه گرایش سیاسی وارد مجلس خواهید شد؟

من نماینده یک حزب نیستم که آن را نمایندگی کنم. ما وقتی به مجلس می‌رویم مجموعه نمایندگان یک خانواده با سلایق مختلف می‌شویم. خانواده‌ای که خروجی آن باید بهبودی شرایط زندگی مردم باشد. اگر این خروجی دغدغه مشترک بین تمام نامزدهای انتخاباتی باشد، دسته بندی‌های سیاسی خیلی معنا پیدا نمی‌کند. همه نمایندگان باید فقط یک دغدغه داشته باشند و آن ملت ایران است. البته ممکن است که اختلاف سلیقه‌هایی وجود داشته باشد که بر همین اساس نیز به تبادل نظر و شور خواهیم پرداخت.

گرایش سیاسی شخص آقای عزیزی چیست؟

هر طیف و هر حزبی که مساله آن ارزش انسانی باشد و دغدغه اعتلای شرایط زندگی داشته باشد، گرایش من خواهد بود.

فکر کردید که می‌خواهید در چه لیستی برای انتخابات باشید؟

بحث درباره این موضوعات هنوز زود است و صحبت شما شبیه آن پدری است که از ابتدای مراسم خواستگاری دائم این سوالات را مطرح می‌کند که آیا خواستگار خانه، ماشین یا شغل تامین شده دارد یا خیر.


به نمایندگی از جامعه هنری وارد عرصه انتخابات شدم


آیا شما در بین احزابی که برای مجلس اعلام آمادگی کرده‌اند، متوجه خلایی شده‌اید که تصمیم ورود به انتخابات را گرفته‌اید؟

به صورت کلی اگر نگاه کنیم مجموعه احزاب فعالیت اثرگذار نداشتند. وگرنه من تصمیم به نامزدی در انتخابات نمی‌گرفتم.

یعنی شما این خلا‌ها را جدی می‌دانید؟

حداقل در بحث هنر می‌توانم بگویم که خلاهای جدی وجود دارد. احزاب نشان دادند که دست کم در حوزه هنر هیچ برنامه‌ای ندارند. یعنی از شورای انقلاب فرهنگی منهای چند مصوبه ما چیزی که در راستای ایجاد موقعیت رشد کیفی و کمی هنر باشد، نداریم. متاسفانه ما تعاریف لازم را برای هنر نداریم که اگر وجود داشت، امروز فلان کس مجبور نبود بگوید طبق قانون چنین اتفاقی باید رخ بدهد ولی در مقابل آن کسی باشد که تمام مجوز‌ها را گرفته باشد و حقی برای حرف زدن دیگران نگذارد.

مجلس یک نهاد قانون گذار است. برنامه شما در این نهاد چیست؟

توقع قانون گذار این است که قانون گذار شرافتمندانه و صادقانه دنبال اجرایی کردن قانون باشد. اگر جایی نیاز باشد باید قانون گذار کمک رسانی کند. اگر جایی لازم باشد قانون گذار است که باید در کنار قوه مجریه باشد چون امکان دارد طبع جریانی اجرای آن خواسته یا قانون نباشد. در چنین شرایطی است که مقننه بازوی کمکی دولت خواهد بود.

اگر وارد مجلس شوید، آیا حاضر به استیضاح وزیر هستید؟

اگر یک وزیر به تکالیفش عمل نکند من بر خود واجب می‌دانم که چنین کاری انجام بدهم چون اگر نکنم از وظایفم عدول کرده‌ام. یکی از مهم‌ترین ضعف‌هایی که ما در عرصه مدیریت داریم انتخاب افراد است که می‌بایست بیشتر مورد توجه مقامات قرار بگیرد. حداقل در حوزه فرهنگی ما بیش از تخصص گرایی دنبال قوم گرایی رفتیم. ما از ابتدای انقلاب گفتیم تخصص در کنار تدین معنا پیدا می‌کند. ما در انتصاب‌ها حتی اگر کسی که تسلط کمتری بر مسائل شرعی دارد ولی متخصص است را برگزیدیم می‌توانیم در کنار آن یک متخصص شرع انتخاب کنیم. اما نمی‌توان در یک سمت تخصصی بدون توجه به تخصص افراد صرفا بر موضوعات شرعی مانور بدهیم. اگر این نکات رعایت شود بسیاری از مسائل قابل حل است. البته من فکر می‌کنم که استیضاح راه اول نیست. کسی که از مجلس رای اعتماد گرفته یا شخص قابلی است که باید با تذکر و مشورت اشتباهاتش را جبران کند و یا شخص توانایی نیست که در این صورت نباید رای اعتماد می‌گرفت یا بهتر آنکه اصلا دولت چنین شخصی را معرفی می‌کرد.

جنس هنرمند یک جنس لطیف است، در مقابل سیاست افرادی با جنس اصطلاحا تند و جدی می‌خواهد. این تضاد چگونه قابل حل است؟

اینطوری بگوییم که جنس چنین افرادی تند نیست. بلکه جنسی است که با متر مشخص و غالب گرفته‌ای در ذهنمان حرکت می‌کند. من فکر می‌کنم یک تاثیرگذاری متقابل بین طرفین صورت بگیرد. یعنی هم من به عنوان یک هنرمند و هم سیاسیون با آن روحیه شکل گرفته در ذهنمان می‌توانیم بر یکدیگر تاثیرگذار باشیم. ایجاست که مصلحت شرایط ویژه‌ای پیدا می‌کند. من فکر می‌کنم در مجلس می‌تواند یک بده و بستانی شکل بگیرد در چارچوب منافع ملی باشد. به نظر من آدم‌ها نمی‌توانند بد باشند، بلکه ممکن است نسبت به مسائل بی‌اطلاع باشند. پس وقتی که فرصتی برای تعامل در مجلس وجود دارد، اختلافات حل شدنی هستند. به تعبیری من یک گام عقب می‌رود و آنان نیم گام جلو می‌آیند و به هم نزدیک می‌شویم. در خانه ملت ما ناچار هستیم که بده بستان داشته باشیم چون هم من به ایشان و هم ایشان به من در زمان رای گیری نیازمند می‌شویم.

اما تخصص جایگاه مهمی در تعاملات دارد. آیا این زمینه در مجلس فراهم است؟

این حرف درست ولی اگر در مجموعه مجلس دغدغه‌های مشترک وجود داشته باشد چنین مساله‌ای محتمل است. دغدغه اصلی ما توجه به حوزه‌های فرهنگی است که باید در جامعه برطرف شود. من فکر نمی‌کنم که اگر به صراحت مسائل مربوط به حوزه هنر به صورت شفاف در یک فضای تعاملی با نمایندگان مطرح شود و در طرف مقابل نیز نمایندگان بدون پیش داوری و با روحیه منصفانه دغدغه‌ها را بشنوند، این موضوعات به یک دغدغه مشترک تبدیل نشود.

اما در ادوار محتلف مجلس دیدیم که نمایندگان عموما نگاه مثبتی به هنر نداشتند. خیلی از موضوعات هنری را خط قرمز می‌دانستند. فکر می‌کنید در چنین فضایی امکان فعالیت وجود دارد؟

این موضوع شاید یکی از دلایل همین مساله باشد که هنوز جامعه هنری در مجلس نماینده نداشتند. در حالی که اگر نمایندگان از این طیف در مجلس راه پیدا کنند متوجه می‌شوند که در جامعه کسانی هستند که این نگاه را دارند. اما چنین فرصتی را پیدا نکردیم و طبیعی است که نتوانیم درباره آن حرف بزنیم. ما فقط در زمانی که به یک موفقیت بزرگ هنری می‌رسیم متوجه آن می‌شویم که بخشی از بدنه اجتماعی کشور خواستگاه هنری دارند. ولی تا زمانی که این مساله روشن نباشد چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد که نسبت به هنر موضع گیری‌های جدی صورت می‌گیرد. در حالیکه هنر به جامعه روح می‌بخشد و جامعه بدون هنر مثل یک مرده می‌ماند که نمی‌تواند از توصیه‌های اخلاقی تاثیری بپذیرد.

برچسب ها: نویسنده ، تئاتر
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
0
1
ايشون با بازى در قلاده هاى طلا خيلى از شانس راى برخوردار نيستند.
صادق
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۷
0
0
بعید می دونم رای بیاره. مخصوصا که اسمش توی لیست اصلاح طلبان نیست.
نظرات شما