عیسی کلانتری: فقط روحانی برای دریاچه ارومیه برنامه دارد
یکی از اصلیترین پروژههای اجراشده در دولت روحانی پروژه احیای دریاچه در آستانه نابودی ارومیه بود. پروژهای که اولین مصوبه دولت یازدهم به آن اختصاص داشت و با همین هدف یک ستاد با عنوان احیای دریاچه ارومیه هم تشکیل شد و آغاز به کار کرد.
رویداد۲۴- روزنامه شرق نوشت: یکی از اصلیترین پروژههای اجراشده در دولت روحانی پروژه احیای دریاچه در آستانه نابودی ارومیه بود. پروژهای که اولین مصوبه دولت یازدهم به آن اختصاص داشت و با همین هدف یک ستاد با عنوان احیای دریاچه ارومیه هم تشکیل شد و آغاز به کار کرد.
حالا و در روزهای پایانی دولت یازدهم به ریاست حسن روحانی به سراغ عیسی کلانتری رئیس این ستاد رفتم تا از او درباره آنچه در این مدت گذشت و چشمانداز آینده پروژه احیای دریاچه در دولت بعد گفتوگو کنم. مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است.
خبرگزاریهای منتقد دولت، بارها در این چند وقت نوشتند که وضع دریاچه ارومیه در دولت روحانی، نهتنها بهتر نشده بلکه تراز آبی آن یک متر هم پایینتر آمده. پاسخ شما به این نقد چیست؟
یک متر از چه زمانی پایین آمده؟
از سال ٩٢.
نه، چنین حرفی صحت ندارد، یک. دو اینکه دریاچه ارومیه، قرار است تا سال آبی ١٤٠٢-١٤٠٣ احیا شود. دو سال اول برنامهاش مرحله تثبیت است، از سال ٩٢-٩٣ پروژه شروع شده که این تثبیت به خوبی اتفاق افتاده. نمونهاش همان کشتی است که پنج سال بود در گل نشسته بود، هفته گذشته آن را در آب، با طنابهای خیلی کلفتی بستند که آب آن را به وسط دریاچه نبرد.
این کشتی دقیقا کجاست؟
کنار میانگذر شهید کلانتری، پنج سال بود در گل و در خشکی بود. اطلاعات دقیق در سایت دریاچه ارومیه گذاشته میشود. این دوستان زحمت بکشند، ببینند و بخوانند. الان کارهای زیربنایی که برای دریاچه ارومیه انجام میشود، با سرعت خوبی پیش میرود. مثلا با وجود کمبود بودجه، ١٠ کیلومتر از تونل انتقال آب به سمت دریاچه احداث شده است.
پس این موضوع کاهش تراز آبی دریاچه را رد میکنید و اینطور نیست؟
نه اینطور نیست.
در سال ٩٢، تراز چند بوده و الان چند است؟
سال ٩٢ تراز ١٢٧١,٧ بود؛ در همین تاریخ امروز (٢٠ اردیبهشت). الان ١٢٧٠.٩٩ است. یعنی هشت سانتیمتر اختلافش است. علتش هم این است که امسال نسبت به سال گذشته، ٢٢ درصد بارندگی کم داشتیم. اگر مثلا بارندگی سال گذشته را داشتیم، الان ١٢٧١.٣٠ سانتیمتر بود.
اما منتقدان میگویند سیل اخیر که به منطقه هم آسیب زد، در بالاآمدن آب دریاچه تأثیر داشته. بعضیها گفتند حتی تا ١٢ سانتیمتر در بالاآمدن سطح آب اثر گذاشت.
بههرحال سیل اخیر هم جزء بارندگی است. باید بارش کل را در نظر گرفت. سال آبی، از اول مهر شروع میشود تا ٣١ شهریور. با این سیلها و با این بارندگیها ما هنوز ٢٢ درصد کمتر از سال گذشته بارندگی داریم. یعنی بارندگی امسال تا حالا چیزی حدود ٥٠ میلیمتر کمتر از سال گذشته است. این میزان حتی با احتساب این سیل است، برف هم در آن هست. همه اینهاست. اتفاقا وقتی سیل میآید، گلولای را همراهش میآورد. ١٤٦ میلیون مترمکعب آب وارد شده، حدود ٣٠ میلیون مترمکعبش خاک بوده که به درد ما نمیخورد و به ضرر ماست. این حرفها و آماری که این دوستان میگویند، مثل همین عدد و رقم یارانههایی است که میخواهند بدهند. اشکالی ندارد؛ بگویند. ولی از نظر علمی، اگر میتوانستیم منابع مالیمان را تأمین کنیم، آب کشاورزان را ندهیم، با وجود ٢٢ درصد کاهش بارش، الان حداقل تراز دریاچه چیزی حدود ١٠ سانتیمتر بالاتر بود. در کل ما دریاچه را یکشبه و یک یا دو سال آبی قرار نیست احیا کنیم، این پروژهای است که پیش میرود و ادامه دارد.
پروژهای که پیشبینی شده بود، بر اساس همان هدفگذاری که برای سال ٩٦ شده بود، قرار بود دریاچه کجا باشد آیا الان به آن هدف رسیدهاید؟
طبق پیشبینیها باید حدود پنج سانتیمتر کمتر از امروز تراز آبی ميداشتیم. منتها چون سال گذشته بارندگیها خوب بود، ٢٢ درصد بیشتر از امسال و هشت درصد بیشتر از دوران ٤٨ساله بود و سبب شد که آب دریاچه مقداری بالاتر بیاید. وگرنه اگر طبق برنامه پیش میرفتیم باید ١٢٧٠,٩٥ سانتیمتر ارتفاع آب از سطح دریا میبود که حدود چهار سانتیمتر بالاتر از پیشبینی ماست. در کنار این، روي کارهای زیربنایی ما که از دو تا سه سال دیگر باید آب را وارد دریاچه کنند، متمرکز هستیم.
در این مدت از سال ٩٢ تا الان که سال ٩٦ است، مشخصا چه کارهایی برای احیای دریاچه شده است؟
دریاچه بیش از صد پروژه دارد که همه با هم پیش میرود. یکسری پروژههای آن خیلی بزرگ است. دهها پروژه کوچک منطقهای هم هستند. از آبخیزداری داریم، تثبیت شن داریم، تثبیت غبار داریم، کاهش مصرف آب کشاورزان را داریم که مهمترین پروژه ماست. انتقال آب داریم، انتقال فاضلاب و پساب شهرهای دور دریاچه را داریم. همه اینها پروژههای بههمپیوستهاند. مسائل فرهنگی و آموزشی و مسائل اجتماعی داریم تا احیانا جایی که شغل جایگزین بخواهند.
گفتید بزرگترین پروژه، پروژه کاهش مصرف آب کشاورزی است. برای این، مشخصا چه اقدامی انجام شده و در چه سطحی و چه تأثیری داشته؟
طبق برنامه ما باید هشت واحد درصد در سال، بهطور متوسط از آب مصرف سدها در کشاورزی صرفهجویی کنیم. یعنی به کشاورزان آب کمتری بدهیم و این آب راهی دریاچه شود. بزرگترین رودخانهای که وارد دریاچه میشود، زرینهرود است که بهتنهایی ٤٣ درصد آب دریاچه را تأمین میکند.
تأمين میکرد در واقع؟
امروز هم تأمين میکند، آورد رودخانه باید از آن باشد. اگر بخواهیم دریاچه را احیا کنیم، اول باید تکلیف زرینهرود را روشن کنیم که نزدیک به نصف آب دریاچه را تأمين میکند و نصف دیگر را حدود ٢٠ رودخانه دیگر فراهم ميكنند بنابراين آن اولویت اول ماست. در دو سال گذشته، ١٦ واحد درصد آب تخصیصیافته غیرعلمی به کشاورزان را کاهش دادیم. امسال هشت واحد درصد نسبت به سال گذشته، صرفهجویی بیشتری میکنیم. برای اینکه ما باید طبق اعلام وزارت نیرو، ٢,٦ میلیارد مترمکعب، حقابه دریاچه را لحاظ کنیم. از آن مقدار، مقدار واقعی که قبلا میرسید ٧٠٠ میلیون مترمکعب بود. عامل اصلی خشکشدن دریاچه ارومیه همین مابهالتفاوت بود. چون دریاچه که حجم زیادی ندارد. در شرایط اکولوژیک ١٥ میلیارد مترمکعب آب خواهد داشت. سالانه ١.٥ میلیارد مترمکعب آبش را کم کنید، ١.٥ ضربدر ١٠ میشود ١٥. ١٠ساله باید خشک میشد. خشک هم شد. به همین دلیل، زرینهرود اولویت اول ماست. بعد رودخانههای سیمینه و تلخهرود است و بقیه رودخانهها. هدفگذاری ما از سد بوکان شروع شده که رهاسازی بیشتری کنیم. زمستان رهاسازی کنیم؛ نه اینکه کشاورزان آب مصرف نکنند، بلکه کشاورزان، آب را هدر ندهند. با وجودی که از سوي کشاورزان ١٦ واحد درصد مصرف آب زرینهرود کم شده، طبق گزارش وزارت کشاورزی، عملکردهايشان ١٧ واحد درصد افزایش پیدا کرده است.
یکی دیگر از مشکلاتی که مانع از رسیدن آب به بستر دریاچه بود، لایروبینکردن رودخانهها بود. در این زمینه چه کارهایی شده است؟
در ٣٠، ٤٠ سال گذشته، گلولای حاصل از رودخانه زرینهرود، جنوب شرق دریاچه را پر کرده بود. به شکلی که جنوب و شرق دریاچه الان شیب منفی دارد. خاکش هم خاک نسبتا شیرینی است. یعنی حتی آب زرینهرود اگر جاری هم میشد، در این منطقه میآمد و تبخیر میشد و به دریاچه نمیرسید. ناچار شدیم ٢٥ کیلومتر کانال حفر كنيم و زرینهرود را به سیمینهرود وصل کردیم تا به جای اینکه آبش در جنوب شرق برود و تبخیر شود، آن آب از طریق سیمینهرود وارد دریاچه ارومیه شود. این اتفاقات قبلا نیفتاده بود. یعنی همان آبی هم که از دست کشاورزان خارج میشد و به پیکره دریاچه میرسید، در جنوب شرق دریاچه تبخیر میشد. همانطور که آب تلخهرود در شرق دریاچه تبخیر میشد. کانالهای تلخهرود هم لایروبی شد و آب آن الان به پیکره دریاچه میرسد. این آب در ٢٥٠ هزار هکتار اراضی شرق تبریز، تبخیر میشد.
در زمینه صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی و آبیاری مدرن زمینهای اطراف دریاچه چه اقداماتی انجام شده است؟
طبق گزارش وزارت کشاورزی، در سه سال گذشته چیزی نزدیک به ٥٠ هزار هکتار آبیاری مدرن را مجموعا در دو طرف دریاچه ایجاد کردند.
در زمینه پروژههای انتقال آب چه کاری برای دریاچه شده؟
ما یک پروژه انتقال آب داریم از خارج از حوزه دریاچه. انتقال از رودخانه زاب است که این پروژه، قبل از انقلاب هم بود؛ منتها نه برای دریاچه، بلكه برای توسعه کشاورزی. اما به دلیل اینکه آب دریاچه را توسعه کشاورزی برداشته است حالا این پروژه انتقال آب در مجموع برای احیای دریاچه خواهد بود. قبل از انقلاب نزدیک به ٣٠٠ هزار هکتار کشت آبی داشتیم در حوضه دریاچه كه امروز نزدیک به ٥٠٠ هزار هکتار شده است. یعنی ٢٠٠ هزار هکتار اضافه شده. در آن پروژه قرار بود چیزی حدود ٤٠-٤٥ هزار هکتار، توسعه کشاورزی دهند، باقیمانده آن را هم به جای دیگر منتقل کنند. منتها ما آن پروژه توسعه را هم حذف کردیم و به دریاچه آوردیم. یعنی اگر انشاءالله تونلهای انتقال آب تمام شود، چون سدهاشان ساخته شده است و کانالهای آب آن اصلاح شود که اصلاح خواهد شد تا آن زمان، ما سالانه حدود ٦٠٠ میلیون مترمکعب آب از رودخانه زاب وارد دریاچه خواهیم کرد. این کار با سرعت مناسب پیش میرود.
طبق برنامه چه زمانی به بهرهبرداری میرسد؟
طبق برنامه در پایان ٩٨. از ٣٦ کیلومتر تونلی که باید حفر شود، يك کیلومتر حفر شده، باقی هم طبق برنامه پیش میرود. دو سد؛ یک سد آن در سفر چند روز قبل آقای رئیسجمهور افتتاح شد، از یکی ١٥٠ میلیون مترمکعب آب از حوزه زاب وارد دریاچه میشود. دومین هم فکر میکنم در پنج سال آینده تمام شود، قبل از اینکه تونلها تمام شود.
خروجی رودخانه زاب ربطی به دریاچه نداشت. به سمت عراق میرفت؛ درست است؟
بله به عراق ميرفت و در نهایت به خلیجفارس میریخت. زاب اگرچه نزدیک دریاچه و در٥٠کیلومتری آن است اما به سردشت میرفت و وارد عراق میشد. طبق عرف بینالمللی، میتوانستیم نصف آب این رودخانه را برداشت کنیم. ولی چون جای توسعه نداشت و از درههای عمیق یا جنگل عبور میکرد، زمین زراعی نداشت، تاکنون صددرصد آب آن به عراق میرفت. الان نزدیک به ٦٠٠ میلیون آن پیشبینی شده که منتقل شود.
این میزان چند درصد کل آب آن است؟
یکسوم آن است. مسئله بعدی که در پروژههای انتقال آب میخواهد صورت بگیرد، از تصفیهخانه فاضلاب شهرهای اطراف است، مثل تبریز، ارومیه، مراغه، مهاباد، آذرشهر و جاهای دیگر.
طبق پیشبینی و برنامهریزی، درياچه چه سالی به تراز اكولوژيك خواهد رسید؟
در سال ١٤٠٣.
وقتی دریاچه به تراز رسید، فرض کنیم همه پیشبینیها طبق برنامه پیش برود، آنوقت این آبهای اضافه همچنان ادامه پیدا میکند یا نه؟
بله همهچیز همینطور دائمی است. اگر دائمی نباشد دوباره وضع خراب میشود. دریاچه باید در یک سطحی، تثبیت شود. با داشتن حدود ١٥ میلیارد مترمکعب دیگر تثبیت میشود. وقتی تثبیت شد، هر سال باید آبی وارد شود که تبخیری که انجام میگیرد، این تثبیت باقی بماند. سالانه دریاچه اگر به چهارهزار و ٣٠٠ کیلومتر وسعت برسد باید حداقل ٢,٨ میلیارد مترمکعب، مرتب آب به آن وارد شود که سطح آب تغییری پیدا نکند. پس مجبور هستیم این ٢.٨ میلیارد را که شامل بارش هم هست همیشه به آن وارد کنیم.
در این سالها، گروههای علمی از خیلی جاهای دنیا آمدند و رفتند، خبرش هم منتشر میشد. اینها کمکی کردند، تأثیری داشتند؟ اصلا حضور آنها به چه معنا بوده؟
بله کمک بزرگی کردند. اینها که آمدند، تجربیات احیای دریاچههای مختلف دنیا را داشتند. از دریاچه آرال تا سالتلیک و... تا آنها که در استرالیا بودند. هیچکدامشان تصورشان این نبوده که در این فرصت ١٠ ساله بشود دریاچه را احیا کرد. آرال الان نزدیک ٤٠ سال است كه هنوز احیا نشده. خوشبختانه چون اینها تجربیات داشتند توانستیم از آنها کمک بگیریم.
این گروهها و افراد علمی از کجاها و کدام کشورها بودند؟
از همه دنیا بودند. از آمریکا تا روسیه، از استرالیا تا هلند. همه کشورهایی که صاحبنظر داشتند کمک کردند و داخلیها. همه هم انصافا شش ماه، فقط یک روز تعطیل بودند، آن هم اول فروردین بود. دوم فروردین همه سر کار بودند.
فقط روحانی برای دریاچه ارومیه برنامه دارد
ایران درخواست داد؟ یعنی ستاد دریاچه درخواست داد یا آنها خودشان پیشنهاد کردند؟
ما درخواست دادیم و آنها هم استقبال کردند. حتی بابت این همکاری ما یک ریال پول خرج نکردیم. احتمالا فقط هزینه اقامتشان در تهران یا ارومیه را پرداخت میکردیم.
آنها صرفا هدفشان مشارکت علمی در این پروژه بود؟
بله؛ مثلا استرالیاییها اصلا قرارداد بستند بدون اینکه پولی بگیرند. چون مسئله دریاچه ارومیه زیستمحیطی و مسئله بینالمللی است. مهم نیست کجای دنیا هست.
آیا توافق هستهای و برجام و افزایش ارتباط ایران با جهان، در این ماجرا تأثیری داشته؟
قطعا اگر نبود که اینها خیلی کمک جدی نمیکردند. الان استقبال میکنند برای ارتباط و کمکهای علمی. آن چیزی هم که ما نیاز داریم در وهله اول کمکهای علمی است. چون میدانید که مثلا ما اگر میخواستیم به برخی حرفها و پیشنهادات داخلی اکتفا کنیم مثل چیزی که آقای کردوانی گفت، باید دریاچه را رها میکردیم و اینها هم الان یک قطره آب هم نداشت، خشک شده بود و رفته بود. واقعیت این است که دانشمندان داخلی ما، یک گروهشان اینطورند. بهروز نیستند. تکنولوژیهای جدید را نمیدانند. ولی اگر کمکهای بینالمللی ما نبود، ما به امید حرف اینها، - كه هر کسی حرفی میزد- چه تصمیمی میخواستیم بگیریم؟ یکی باید تصمیم بگیرد که احیا شود یا نشود، و چگونه احیا شود. اگر به حرف اینها بود، ما باید رها میکردیم.
اگر فرض کنیم دولت روحانی در انتخابات روز جمعه تداوم پیدا نکند، چه تأثیری روی این پروژه میگذارد؟
قطعا اگر هر دولت عاقل وطنپرستی که منافع ملی را دنبال کند روی کار بیاید، این برنامه را دنبال خواهد کرد. قطعا هم هر کسی بیاید موظف و مجبور است. دولت آقای روحانی، استراتژیکی تصمیم گرفت. انتخاباتی تصمیم نگرفت. اگر دریاچه احیا نشود، شما ناچار هستید که شهر تبریز را تخلیه کنید. در مقابل توفان نمک چه میشود کرد؟ ١٣ میلیارد تن نمک در آنجا خوابیده. این مستقیما وارد شهر تبریز میشود. مردم تبریز که نمیتوانند ٢٤ ساعته ماسک روی صورت خود بگذارند و هوای سالم نداشته باشند.
از بین کاندیداهایی که در صحنه هستند، کدامشان در زمینه ماجرای دریاچه ارومیه برنامه یا طرح و اظهارنظری کرده است؟ اصلا هیچکدامشان با شما مذاکره یا مثلا مشورتی کردهاند؟
هیچکس غیر از آقای روحانی و آقای جهانگیری درباره دریاچه ارومیه چیزی نگفتند و برنامهای نداشتند و چیزی هم از من نپرسیدند. شاید هنوز یا متوجه اهمیت موضوع نیستند یا اینکه مثلا تصمیم آنها این است که این روند ادامه پیدا خواهد کرد.
شاید اساسا برنامهای نداشته باشند یا فکر نکنند برنده شوند که حالا بخواهند برای دریاچه هم برنامه داشته باشند، اينطور نيست؟
شاید هم اینطور فکر میکنند.
در این چندوقت اخیر خیلی در مورد اینکه دولت برای احیای دریاچه بودجه نداد صحبت شده است، اگر بودجه داده نشده چطور پروژه همچنان اجرا میشود؟
سال گذشته ٤٠ درصد بودجه داده شد. چون واقعا دولت مشکل داشت. ما هم کارها را محدود کردیم، خودمان را با بودجه تطبیق دادیم. ما در ستاد احیا، برنامه از یک تا صد تنظیم کردیم؛ اگر یک درصد دادند چهکار باید بکنید، اگر ١٠ درصد دادند چهکار کنیم و کجا باید هزینه شود. اگر صددرصد دادند کجا هزینه شود و... بالاخره ٥٠ تا دادند، ٥٠ تای اول در کجا باید خرج میشد. ٥٠ تای دوم را دادند، همه برنامه اجرا شود. سال گذشته ما حدود ٤١-٤٢ درصد بودجه را گرفتیم و کارهایی که موضوعاتی کماهمیتتر در مورد ارتباط با بودجه بودند را کنار گذاشتیم و ولی مثلا بودجه حفاری تونلهای انتقال آب صد درصد، پرداخت شد.
کلا در این چهار سال مشخصا چقدر بودجه برای احیای دریاچه داده شد؟
آخرین آماری که من دارم، جمعا در این سه سال. چون عملیات اجرائی ما دوسالونیم است که اجرائی شده؛ یعنی از زمستان سال ٩٣، چون شش ماهه اول و بررسیهای علمی و... جمعا چیزی در حدود هزارو ٩٢٠ میلیارد تومان خرج شده است.