تحلیل رویداد۲۴ از چرایی حمایت هنرمندان از «روحانی»؛
همه برای آزادی
در دورههای مختلف انتخابات ریاست جمهوری در سالهای پس از انقلاب اسلامی مواضع اهل هنر درباره سیاست همیشه جالب و قابل تحلیل بوده است. از سال 76 بود که پای اهل هنر به عرصه سیاست باز شد و کمکم این صنف بزرگ و پرطرفدار کشور شروع به موضعگیریهای سیاسی کردند.
رویداد۲۴- در دورههای مختلف انتخابات ریاست جمهوری در سالهای پس از انقلاب اسلامی مواضع اهل هنر درباره سیاست همیشه جالب و قابل تحلیل بوده است. از سال 76 بود که پای اهل هنر به عرصه سیاست باز شد و کمکم این صنف بزرگ و پرطرفدار کشور شروع به موضعگیریهای سیاسی کردند.
انتخابات ریاست جمهوری هم به علت تاثیر مستقیم بر امور فرهنگی و هنری کشور بزرگترین آوردگاه اظهار نظر هنرمندان در امور سیاسی کشور است. در چند دوره اخیر رای اکثریت قاطع هنرمندان به نفع کاندیداهای اصلاحطلب و اعتدالگرا به صندوق ریخته شده است. علت این موضوع را میتوان از چند زاویه بررسی کرد.
اولین و مهمترین دلیل گرایش هنرمندان به کاندیداهای اصلاحطلب و اعتدالگرا یک چیز است و آن اعتماد بیشتری است که مدیران فرهنگی این جناح سیاسی به هنرمندان دارند. نمونه بارز این اعتماد را میتوان در بازگشایی بلافاصله خانه سینما به دست مدیران سینمایی دولت یازدهم ملاحظه کرد. همان خانه سینمایی که در دولت دهم متهم به فعالیتهای سیاسی شده بود. این اظهار نظر در حالی توسط حامیان دولتهای نهم و دهم صورت گرفته است که خود آنها هم میدانستند خانه سینما صرفاً مکانی است برای انجام فعالیتهای صنفی سینماگران. این عدم اعتماد به هنرمندان توسط این جناح سیاسی باعث شده هنرمندان هم نسبت به آنها بیاعتماد شوند.
برخی از کاندیداهای اصولگرا فکر میکنند که ساخت سینما یا چند سالن تئاتر باعث بهبود وضعیت سینما و تئاتر ایران میشود. اما نکتهای که این دوستان از آن غافل هستند این است که تنها 20 درصد پیشرفت امور فرهنگی به بخش سختافزاری بر میگردد و اصل پیشرفت در فرهنگ و هنر متکی به بخش نرمافزاری است. فرهنگ و هنر چون ربط مستقیمی با احساسات، عواطف و تفکرات انسانی دارد محتاج محیطی آزاد برای پیشرفت و تاثیرگذاری بر جامعه است.
این در حالی است که دو تن از کاندیداهای ریاست جمهوری این دوره عملاً سد راه آزادی در زمینه هنر خصوصاً در بخش موسیقی بودهاند. در شهر محل فعالیت یکی از این کاندیداها مداماً کنسرت لغو میشد و دیگری کلاسها و انجمنهای موسیقی زیر نظر شهرداری تهران را تعطیل میکرد. به خاطر همین هم هست که هنرمندان کشور به این کاندیداها اقبالی نشان نمیدهند.
کاندیداهای ریاست جمهوری مورد حمایت اصولگرایان باید به طور شفاف و دقیق موضع خود را نسبت به میزان آزادی در عرصه هنر مشخص کنند و بگویند چرا با برخوردهای غیر قانونی در قبال فعالیتهای مجوزدار هنری اجازه اجرای آنها را ندادهاند. یکی از دلایل مهمی که باعث میشود هنرمندان هیچ اقبالی نسبت به کاندیداهای ریاست جمهوری این جناح نداشته باشند همین است. آنها قائل به آزادی در عرصه هنر نیستند و سعی دارند هنر را به وسیله بخشنامهها اداره کنند. سعی دارند به جای اعتماد به هنر و هنرمند آنها را محدود کرده و به آنها در زمینی کوچک اجازه فعالیت بدهند.
دلیل سومی که هنرمندان را از اقبال به کاندیداهای اصولگرا باز میدارد عدم توجه آنها به کرامت هنرمندان است. هنرمندان زمانی در جامعه خود محترم شناخته میشوند که توسط سیاستگذران فرهنگی به آنها به چشم فرصت و نه تهدید نگاه شود. تجربه دولتهای نهم و دهم نشان داد تحقیر هنرمندان نتیجه معکوسی بر جای خواهد گذاشت و به جای رونق بخشی به فعالیتهای هنرمندان آنان را مایوس و فعالیتهای هنری را دچار رکود خواهد کرد. اینکه معاونت سینمایی یک دولت به جای حمایت از اهالی هنر در مقابل اظهارنظری کوچک از یک کارگردان نامهای تنشزا بنویسد تنها باعث یاس اهالی هنر خواهد شد. یاسی که کمترین نتیجهاش از بین رفتن اُمید و نشاط در جامعه خواهد بود.
چنین نگاهی است که باعث میشود هنرمندان به سمت جریان مقابل اصولگرایی گرایش پیدا کنند. اصولگرایان باید متوجه باشند که مدیریت هنری متفاوت از مدیریت اقتصادی و سیاسی است. وقتی که از کاهش تصدیگری دولت در امور فرهنگی صحبت به میان میآید منظور آن است که ما باید هنرمندان را در ارائه آرا و نظراتشان آزاد بگذاریم و از دخالت بیش از حد در امور صنفی و نظارتی بکاهیم. نه اینکه همانند مدیران سینمایی دولتهای نهم و دهم در کار سینماگران دخالت کرده و صنوف سینمایی را چند پاره کنیم.
یکی از بدترین اقداماتی که باعث شد اهالی فرهنگ و هنر خصوصاً سینماگران از تصمیمات دولت قبل نااُمید شوند دخالت بیش از حد دولت در جزئیات امور فرهنگی بود. برای مثال دولت قبل خودش دست به تولید فیلمهای بیکیفیت فاخر میزد و با این کارش عملاً بخش خصوصی در سینما را نابود کرد. یا مثلاً نگاه نظارتی سختگیرانه به اهالی فرهنگ و هنر را افزایش داد تا جایی که بسیاری از هنرمندان خود مایل به فعالیت نبودند.
اگر هنرمندان ایرانی در تمام ادوار انتخابات ریاست جمهوری از کاندیداهای یک جریان حمایت میکنند دلیلش کسب آزادی و کرامت بیشتر است. علت این حمایت آن است که مدیران فرهنگی جناح اصلاحطلب و اعتدالگرا هنرمند را نه یک تهدید که فرصتی برای جامعه میدانند. از دخالت در جزئیات صنفی هنرمندان پرهیز میکنند و سعی دارند امور را به اصناف متشکل از هنرمندان واگذار کنند.
برخی تئوریسینهای فرهنگی اصولگرا بر این عقیدهاند که اگر هنرمندی از یک کاندیدای ریاست جمهوری اصولگرا حمایت کند منزوی خواهد شد. حتی اگر صحت این اظهار نظر را هم تایید کنیم باید از این دوستان پرسید چرا باید چنین باشد؟ آیا علتش دو قطبی سازیهای کاذب مدیران همسو با شما نیست؟ آیا دوستان شما نبودند که با دو پاره کردن صنوف کدورتها را به وجود آوردند؟ سوالاتی از این دست فراوان است و اُمیدوارم دوستان فرهنگی اصولگرا جواب مناسبی برای این سوالات داشته باشند. چرا که جواب این سوالات علت آن موضعگیریها را هم مشخص خواهد کرد.
در پایان علت حمایت اکثریت قاطع هنرمندان از حسن روحانی را میتوان اینگونه ارزیابی کرد که رای دادن به این کاندیدا خصوصاً در این دوره تلاش برای دستیابی به آزادی و کرامت بیشتر و تلاش برای دوری از تنش و دو قطبی سازی کاذب در عرصه فرهنگ و هنر است. آزادی و کرامتی که در هشت سال دولت نهم و دهم از هنرمندان دریغ شده بود و آنان را درگیر تنشهای کاذبی کرده بود که نتیجهاش چیزی جز رکود در عرصه فرهنگ و هنر نبود.