گزارش رویداد24 به مناسبت بزرگداشتبیست و هشتمین سالگردبنیانگذار انقلاب
عارفی سیاستمدار به نام حضرت روح الله
حضرت روح الله(ره) سیاستمداری چیره دست بود و مسلط بر اوضاع حکومت. با روشنگری های خود، هیچگاه اجازه نمی داد فریب کاران بر مناصب حکومتی تکیه دهند و یا اگر تکیه داده اند دوران زمامداری آنان، طولانی شود.اگر نیاز بود ماهیت برخی گروه ها را تبیین می کرد، کج فهمی ها از ولایت فقیه را متذکر می شد، جام زهر را می نوشید و به افرادی که خواهان تغییر برخی مسئولان کشور بودند یادآوری می کرد که شما توانایی اداره یک نانوایی را نیز ندارید.
رویداد۲۴- چهاردهم خرداد ماه یادآور غم فراق بزرگمردی در تاریخ معاصر ایران و بلکه جهان است که توانست با یاری و پشتیبانی مردم کشورش، بنیانگذار حکومتی بدیع در جهان شود که منطبق بر آموزه های مردم سالاری بوده و خواستار اجرای احکام اسلامی باشد. مبارز بزرگی که از ابتدای مبارزه، کوشید منویات الهی را سرلوحه اقدامات خویش قرار دهد و تلاش کرد در چارچوب اخلاق گام بردارد؛ حتی اگر به مبارزه با حکومتی فاسد و بی اخلاق آمده باشد.
امام خمینی(ره) را می توان در قالب توصیفات گوناگونی که برآمده از ویژگیهای فراوان ذاتی و منحصر به فرد وی می باشد معرفی کرد اما به نظر می رسد اگر بر دو ویژگی و شاخصه مهم امام(ره) تاکید کرد دیگر شاخصه ها را نیز بتوان پوشش داد و معنای آنان را در این موارد نیز مشاهده کرد.
اولین شاخصه مهم حضرت روح الله(ره)، عرفان عملی و حقیقی اوست؛ بدین معنا که امام امت، عرفان نما نبود و نقش یک انسان عارف را ایفا نمی کرد بلکه در حقیقت، عارف بود و یکی از نتایج استقرار در چنین جایگاهی، بی اعتباری مناصب دنیوی در نظر او بود.
عارف حقیقی، هیچگاه هراسی از رخدادهای دنیوی بر وجودش حاکم نمی شود؛ هراسی که ممکن است ناشی از ترس از محاکمه، ترس از مجازات و یا ترس از رخدادهای پیش بینی نشده باشد؛ چراکه تمام امور را در ید قدرت رب الاربابی می بیند که او توانای به امور و دانای به علوم است.
عارف حقیقی، هیچگاه غرور و سرمستی بر او مستولی نمی شود؛ غروری که ممکن است ناشی از دستیابی به برخی مناصب دنیوی، ناشی از دستیابی به برخی موفقیت های زودگذر و یا کسب قدرت باشد؛ چراکه خوشی ها و ناخوشی های دنیوی، زودگذر هستند و آنچه خشنودی حقیقی را در پی دارد رضایت پروردگار جهانیان است.
امام امت ما، چون عارف بود در هنگام بازداشت و تبعید، صبوری کرد و هراسی به دل راه نداد، چون عارف بود مشقت های تبعید را به جان خرید و مبارزه را ادامه داد، چون عارف بود هنگام مواجهه با شهادت فرزندش، عنان از کف نداد و بگونه ای عمل نکرد که منطق حاکم بر مبارزه، جای خودش را به اقدامات انتحاری و بدون آتیه بدهد، و چون عارف بود لحظه ای در مسیر اعلام عقاید و بیان کوبنده مواضع، ورود هراس های دنیوی را به جان خدایی خویش نپذیرفت.
او عارف بود چراکه در هنگام بازگشت به ایران، «هیچ» احساسی نداشت؛ بدین معنا که نه هراسی از تهدیدات دولت مستقر شاهنشاهی مبنی بر هجوم به هواپیما بر او مستولی شده بود و نه به واسطه انتقال خبر استقبال میلیونی مردم، غروری وجود او را فراگرفته بود. او عارف بود چراکه هیچگاه به واسطه پشتیبانی مردم و حمایت آنان، به خود اجازه نداد که خویشتن را بالاتر از مردم مستضعف جامعه، تصویر کند و حتی با بهره گیری از قدرت رهبری خویش، در جایگاه تصمیم گیری برای مردم قدم بگذارد بلکه سرنوشت جامعه و سرنوشت مناصب حکومتی را در اختیار تصمیم و رای مردم جامعه قرار داد و کوشید مردم سالاری دینی در کشور، نهادینه شود.
علاوه بر عرفان، شاخصه مهم دیگری که می توان از شخصیت والای امام خمینی(ره) مورد توجه قرار داد ذهن خلاق و مبدع و سیاستمدار اوست. ذهن خلاق و مبدع را زمانی می توان به عینیت شناخت که لحظه ای حکومت نوپایی را تصور کرد که به تازگی قصد نهادسازی دارد و مسئولان آن حکومت نیز، تجربه عملی حکومت داری ندارند و اینک باید بر تشکیل نهادهای حکومتی، همت گمارند. در چنین فضایی، شخصیتی بزرگ ظهور می کند که با مشورت یاران و سیاستمداران، شروع به نهادسازی می کندبه صورتی که پس از حدود چهل سال، بسیاری از آن نهادهای تاسیسی، همچنان پابرجا و در حال انجام کارویژه های خود هستند.
حضرت روح الله(ره) سیاستمداری چیره دست بود و مسلط بر اوضاع حکومت. با روشنگری های خود، هیچگاه اجازه نمی داد فریب کاران بر مناصب حکومتی تکیه دهند و یا اگر تکیه داده اند دوران زمامداری آنان، طولانی شود. با آنکه اختیار تصمیم و رای را بر عهده مردم قرار داده بود اما هیچگاه از روشنگری و آگاهی بخشی به جامعه، دریغ نمی ورزید و در بزنگاههای فراوانی ورود پیدا کرده و از انحراف در مسیر انقلاب، جلوگیری می کرد.
اگر نیاز بود ماهیت برخی گروه ها را تبیین می کرد، کج فهمی ها از ولایت فقیه را متذکر می شد، جام زهر را می نوشید و به افرادی که خواهان تغییر برخی مسئولان کشور بودند یادآوری می کرد که شما توانایی اداره یک نانوایی را نیز ندارید.
امام خمینی(ره) مرد میدان بود و با بهره گیری از قدرت استدلال و سیاست ورزی، کوشید انقلاب نوپای اسلامی را در مسیر دستیابی به اهداف و در مواجهه با حوادث، مقاوم سازد و اجازه ندهد که نااهلان برمسند امور تکیه زنند. روح امام خوبی ها قرین رحمت پروردگار جهانیان باد.
امام خمینی(ره) را می توان در قالب توصیفات گوناگونی که برآمده از ویژگیهای فراوان ذاتی و منحصر به فرد وی می باشد معرفی کرد اما به نظر می رسد اگر بر دو ویژگی و شاخصه مهم امام(ره) تاکید کرد دیگر شاخصه ها را نیز بتوان پوشش داد و معنای آنان را در این موارد نیز مشاهده کرد.
اولین شاخصه مهم حضرت روح الله(ره)، عرفان عملی و حقیقی اوست؛ بدین معنا که امام امت، عرفان نما نبود و نقش یک انسان عارف را ایفا نمی کرد بلکه در حقیقت، عارف بود و یکی از نتایج استقرار در چنین جایگاهی، بی اعتباری مناصب دنیوی در نظر او بود.
عارف حقیقی، هیچگاه هراسی از رخدادهای دنیوی بر وجودش حاکم نمی شود؛ هراسی که ممکن است ناشی از ترس از محاکمه، ترس از مجازات و یا ترس از رخدادهای پیش بینی نشده باشد؛ چراکه تمام امور را در ید قدرت رب الاربابی می بیند که او توانای به امور و دانای به علوم است.
عارف حقیقی، هیچگاه غرور و سرمستی بر او مستولی نمی شود؛ غروری که ممکن است ناشی از دستیابی به برخی مناصب دنیوی، ناشی از دستیابی به برخی موفقیت های زودگذر و یا کسب قدرت باشد؛ چراکه خوشی ها و ناخوشی های دنیوی، زودگذر هستند و آنچه خشنودی حقیقی را در پی دارد رضایت پروردگار جهانیان است.
امام امت ما، چون عارف بود در هنگام بازداشت و تبعید، صبوری کرد و هراسی به دل راه نداد، چون عارف بود مشقت های تبعید را به جان خرید و مبارزه را ادامه داد، چون عارف بود هنگام مواجهه با شهادت فرزندش، عنان از کف نداد و بگونه ای عمل نکرد که منطق حاکم بر مبارزه، جای خودش را به اقدامات انتحاری و بدون آتیه بدهد، و چون عارف بود لحظه ای در مسیر اعلام عقاید و بیان کوبنده مواضع، ورود هراس های دنیوی را به جان خدایی خویش نپذیرفت.
او عارف بود چراکه در هنگام بازگشت به ایران، «هیچ» احساسی نداشت؛ بدین معنا که نه هراسی از تهدیدات دولت مستقر شاهنشاهی مبنی بر هجوم به هواپیما بر او مستولی شده بود و نه به واسطه انتقال خبر استقبال میلیونی مردم، غروری وجود او را فراگرفته بود. او عارف بود چراکه هیچگاه به واسطه پشتیبانی مردم و حمایت آنان، به خود اجازه نداد که خویشتن را بالاتر از مردم مستضعف جامعه، تصویر کند و حتی با بهره گیری از قدرت رهبری خویش، در جایگاه تصمیم گیری برای مردم قدم بگذارد بلکه سرنوشت جامعه و سرنوشت مناصب حکومتی را در اختیار تصمیم و رای مردم جامعه قرار داد و کوشید مردم سالاری دینی در کشور، نهادینه شود.
علاوه بر عرفان، شاخصه مهم دیگری که می توان از شخصیت والای امام خمینی(ره) مورد توجه قرار داد ذهن خلاق و مبدع و سیاستمدار اوست. ذهن خلاق و مبدع را زمانی می توان به عینیت شناخت که لحظه ای حکومت نوپایی را تصور کرد که به تازگی قصد نهادسازی دارد و مسئولان آن حکومت نیز، تجربه عملی حکومت داری ندارند و اینک باید بر تشکیل نهادهای حکومتی، همت گمارند. در چنین فضایی، شخصیتی بزرگ ظهور می کند که با مشورت یاران و سیاستمداران، شروع به نهادسازی می کندبه صورتی که پس از حدود چهل سال، بسیاری از آن نهادهای تاسیسی، همچنان پابرجا و در حال انجام کارویژه های خود هستند.
بسیاری از انقلاب های شکست خورده، با فقدان چنین ذهن جامع نگر و آتی نگر و مبدعی در ابتدای اقدامات خود، دست و پنجه نرم کرده اند و همین موضوع، دلیلی شده است که نتوانسته اند با نهادسازی صحیح در ابتدای انقلاب، اداره امور را در مجاری صحیح خویش قرار دهند.
حضرت روح الله(ره) سیاستمداری چیره دست بود و مسلط بر اوضاع حکومت. با روشنگری های خود، هیچگاه اجازه نمی داد فریب کاران بر مناصب حکومتی تکیه دهند و یا اگر تکیه داده اند دوران زمامداری آنان، طولانی شود. با آنکه اختیار تصمیم و رای را بر عهده مردم قرار داده بود اما هیچگاه از روشنگری و آگاهی بخشی به جامعه، دریغ نمی ورزید و در بزنگاههای فراوانی ورود پیدا کرده و از انحراف در مسیر انقلاب، جلوگیری می کرد.
اگر نیاز بود ماهیت برخی گروه ها را تبیین می کرد، کج فهمی ها از ولایت فقیه را متذکر می شد، جام زهر را می نوشید و به افرادی که خواهان تغییر برخی مسئولان کشور بودند یادآوری می کرد که شما توانایی اداره یک نانوایی را نیز ندارید.
امام خمینی(ره) مرد میدان بود و با بهره گیری از قدرت استدلال و سیاست ورزی، کوشید انقلاب نوپای اسلامی را در مسیر دستیابی به اهداف و در مواجهه با حوادث، مقاوم سازد و اجازه ندهد که نااهلان برمسند امور تکیه زنند. روح امام خوبی ها قرین رحمت پروردگار جهانیان باد.