شاقول حکومت علوی خطبههای امیرالمؤمنین است/ هیچ جامعهای محتاجتر از جامعه اسلامی به تعالیم انبیا نیست
رویداد۲۴-یک استاد دانشگاه با بیان اینکه هیچ جامعهای محتاجتر از جامعه اسلامی به تعالیم انبیا نیست، گفت: کشورهای اسلامی در حال نابودی زیر ساختهای خودشان هستند. مسلمانان با تکیه به قرآن همدیگر را میکشند و این نشان میدهد ما چقدر غفلت کردهایم و خدا را ما را نمیبخشد.حجتالاسلام محسن رهامی شب گذشته در مراسم احیای شب بیست و یکم در حسینیه فاطمهالزهرا با بیان اینکه احتمال شب قدر بودن این شب بیشتر است، گفت: شب قدر جایگاه مستقلی دارد. شب آمرزش و پذیرش دعاست. امشب شب شهادت امیر المومنین است و موضوعیت دارد. امشب شب جمعه و از لیالی متبرکه است و کمتر پیش میآید شب جمعه با شب قدر یکی شود.
این پژوهشگر دینی با اشاره به اینکه قرآن دفعه الواحده بر قلب پیغمبر نازل شد، ادامه داد: انزلنا به معنا نازل شد است و به قلب پیامبر رسیده تا اعلام به همه شود. در زمان بعثت پیغمبر آیاتی به ایشان وحی شد و ایشان مبعوث شدند. در سالهای بعد بر حسب مورد قرآن تدریجی بر حضرت نازل شد که این نزول، نزول تفسیری است که ۲۳سال طول کشید تا کل آن نازل شود. در واقع به پیغمبر در یک شب نازل و ابلاغ آن بخش بخش به مردم در ۲۳ سال طول کشید.
او با طرح این پرسش که آیا بعد نزول قرآن ارتباط آسمان با زمین قطع شده و مردم به حال خود رها شدند؟، اظهارکرد: از سوره قدر اینطور فهمیده می شود که ارتباط وجود دارد و خدا نظرش را قطع نکرده است. با رحلت پیامبر وحی به معنی ابلاغ رسالت قطع و دیگر شریعت جدید نیامد و باب رسالت بسته شد ولی باب ولایت باز است که وجود امام زمان (عج) یکی از مصادیق ولایت است.
رهامی اضافه کرد: اولیا خدا منحصر در امام زمان نیستند. اولیا پروردگار ممکن است در این مجلس و یا در همه جای دنیا باشند. اولیا خدا انسانهای پاکی هستند که ملائکه بر آنها نازل میشود. اگر اولیا خدا نبودند، زمین، گناهکاران را در خود فرو میبرد.
عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها یادآور شد: ممکن اولیا خدا را نشناسیم و گمنام باشند. کسانی که بیمزد و منت و سهم خواهی برای خدا تلاش میکنند و دلشان برای بندگان خدا میسوزد. یک کارگر، رفتگر میتواند یکی از اولیا خدا باشد. اولیا خدا اختصاص به کسی مثلا روحانیون ندارد. خدا رابطه مستقیم با افراد برقرار میکند و هر کدام از ما تلاش کند میتواند مصداق اولیا خدا باشد.
او با تاکید براینکه بتوانیم صفت ولی الله را پیدا کنیم باید جسم دل خود را کنترل و هیچ چیز را بجز خدا نبینیم، گفت: اگر در این شبها حواسمان باشد میتوانیم جز اولیا خدا باشیم. این امر احتیاج به تلاش و کار سخت دارد. ما در معرض شهوت نفسانی هستیم. روزگار، روزگار غربت اولیا خدا است و امروزه اولیا خدا مورد غضب قرار میگیرند.
رهامی با بیان اینکه مخاطب وحی میتواند یک زن باشد، به داستان همسر فرعون اشاره کرد و گفت: همسر فرعون پیغمبر نبوده ولی خدا او را بعنوان اولیا خود معرفی میکند و او را در مقابل همسر لوط میگوید. پس همسر پیغمبر بودن و پسر کسی بودن امتیاز نیست. زن دیگری را که خدا در قرآن مثال میزند، حضرت مریم است که پیغمبر نیست. خدا او را از معجزات خود میداند. مریم بعنوان کسی که پاک زندگی کرده، وحی به او شده، معرفی میشود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: حضرت علی(ع) در مکتب وحی تربیت شد و مثال تربیت کامل دینی است. او یکی از اولیا الله نمونه است که باید مدل و اسوه باشد. اینکه ایشان و مقام او را بسیار بزرگ در منظر افراد جلوه دهیم، قابل الگو برداری نیست بلکه باید طوری ائمه را تعریف کنیم که قابل الگو برداری باشند.
این پژوهشگر دینی از خطبههای نهجالبلاغه به عنوان برنامهای برای انسان شدن یاد کرد و گفت: یک فرد مسیحی کتابی راجع به حضرت علی به نام صوت عدالت انسانی نوشته و اعلام کرده که ۲۰۰بار نهجالبلاغه را خوانده است. اگر حکومت ادعای علوی بودن دارد باید مدل از نهجالبلاغه استخراج کند و آنرا تعمیم دهد. امروز هیچ جامعهای محتاجتر از جامعه اسلامی به تعالیم انبیا نیست. جوامع اسلامی فاصله زیادی با تعالیم انبیا گرفتهاند و طلاق و دروغ اینها مؤید این امر است.
او افزود: کشورهای اسلامی در حال نابودی زیر ساختهای خودشان هستند. مسلمانان با تکیه به قرآن همدیگر را میکشند و این نشان میدهد ما چقدر غفلت کردهایم و خدا را ما را نمیبخشد. در چین و هندوستان صدها خدا وجود دارد ولی باهم بهتر از ما رفتار میکنند. ما که یک خدا داریم چرا اینطور شدیم و اینقدر دچار خشونت شدیم؟
رهامی به توجه حضرت علی به اجرای عدالت اشاره کرد و گفت: خود حضرت بارها میگوید شرح عدالت آسان است ولی اجرای آن سخت است. در جوامع اسلامی که مردم از معیار حق دور شده اند باید توصیه کنیم که مردم با نهجالبلاغه انس بگیرند.
او به معیار عدالت در اساس حکومت اشاره کردو افزود: حکومت باید با خواست مردم باشد و بر مردم خود را تحمیل نکند. جایی نمیبینیم که حضرت علی تاکید کند من داماد پیغمبر هستم باید منصوب شوم. میگوید «اگر شما کسی را انتخاب کردید من با او همکاری میکنم. بگذارید ببینید مردم چه میکنند و تشخیص مردم را حرمت نهید». علی (ع) میفرماید من را رها کنید و سراغ کس دیگر بروید. نمیگوید اگر من نباشم همه چیز را خراب میکنم نمیگوید مردم شهید پرور هستید اگر من را انتخاب کنند و اگر نکنند رایشان یک چیز دیگر معنا کند. میگوید شما تحمل عدالت من را ندارید بروید کسی دیگر انتخاب کنید من چیزهایی از پیغمبر یاد گرفتم که شما دوست ندارید و اگر بیایم اجرا میکنم. اگر شما جمع بشوید یک ولی امر انتخاب کنید مثل شما و بلکه از همه شما بهتر با او همکاری میکنم. من مشاور شما باشم بهتر است از اینکه تا حاکم شما باشم.
او ادامه داد: در زمان خلیفه دوم اصحابی چون زبیر پیش عمر آمدند و گفتند میخواهیم برویم زیارت کعبه که گفتند خلیفه وقت گفت نروید مدینه و بمانید چراکه دوری شما را نمیتوانم تحمل کنم. هر دفعه که آمدند اجازه نداد. از او پرسیدند چرا اجازه نمیدهی اشخاصی مثل زبیر به کعبه بروندکه او در جواب گفت اینها به شهر دیگر میروند و قدرت من را بهم میریزند. از این رو ده سال اجازه خروج اصحاب بزرگ پیغمبر از مدینه را نداد. بعد که علی حاکم شد اصحاب نزد امیرالمؤمنین آمدند تا اجازه حج بگیرند امیرالمؤمنین موافقت کرد و بعد امیرالمؤمنین گفت اینها برای حج نمی روند بعد اینها جنگ جمل را بوجود آوردند.
این استاد دانشگاه افزود: به امیرالمؤمنین گفتند مثل خلیفه قبل نگذازید بروند گفت تا جرم نکنند برخورد نمیکنم. خوارج برخی کارمند دولت بودند اما حقوق آنها را قطع نمیکرد. میگفت اینها مخالف هستند اما نمیشود به صرف مخالفت حقوق قطع کرد میگفت نان آب او را قطع نکنید.
او با تاکید براینکه در جایی که قدرت داریم اجرایی عدالت مهم است، گفت: لباس روحانیت لباس مسئولیت است نه مصونیت. رفتار سخنرانی خطیب جمعه باید مدل امیرالمؤمنین باشد. شاقول حکومت علوی عمل ما نیست خطبههای امیرالمؤمنین است. در جنگ صفین جمعی از اصحاب علی به اصحاب معاویه ناسزا میگفتند و نسبت به معاویه توهین میکردند علی (ع) فرمود من دوست ندارم از دهن شما فحش دربیاید حتی نسبت به معاویه.
رهامی افزود: حضرت بعد حکومت منصوبان خلیفه قبل را عزل نکرد فقط گفت حکم خلاف شرع صادر نکنید. عدالت هم توزیع عادلانه حقوق جامعه و مناصب و منابع است. حضرت میگفتند بدترین حالت تعریف از حاکمان است. من بدم میآید از تعریف. اگر اشکالی است بگویید اگر تعریف کنید از راه خارج می شوم. اگر خطای ما را نگویید خطای ما زیاد میشود. اگر حق کسی را ادا نکردم بگویید. حضرت پسرعموی خود را که حاکم بود و به او گفتند رشوه میگیرد، او را عزل کرد و مال بیتالمال را برگرداند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: حضرت دوست نداشت مثل سلاطین با او برخورد شود و مردم دنبال او بدوند. دوست نداشت چرب زبانی کنند و میگفت فکر نکنید چون علی هستم احتیاج به مشاوره ندارم من علی اگر تذکر ندهید خود را در خطر خطا میبینم. ممکن است لغزش و یا در عزل و نصب خطا کنم.
او معیار راه درست را امیرالمؤمنین عنوان کرد و گفت: هر کس در سطح خود الگو برداری کند. ببینید چه کسی توانمندی دارد و میتواند مشکل مردم را حل کند و عدالت یعنی این هرکسی توانا تر باید کار کند. امیر المومنین میگوید من میدانم شما نمیتوانید مثل من باشید ولی تلاش کنید. ما باید کاری کنیم که رفتار ما به علیبنابیطالب بیاید. حرمت مردم را نشکنیم. برخی هم لباسهای من در خطبه نماز جمعه چیزی میگویند که من خجالت می کشم. با تایید تکذیب مردم معیار حق جابهجا نمیشود.