لیست امید؛ امیدبخش اقتصاد کشور

پس از انتشار لیست تهران، هجمه های تخریبی فراوانی همچون گذشته از جانب رقبای اصلاح طلبان و رسانه های تحت امر آنان وارد شد و به برخی اعضا و برخی شعارها حمله شد.

از جمله مواردی که دستاویز رسانه های اصولگرایان شد تعداد انگشت شمار افراد تحصیلکرده در رشته اقتصاد در لیست تهران است. با شانتاژ تبلیغاتی، عنوان کردند که سیاسی بازی برای اصلاح طلبان، مهمتر از مسائل اقتصادی است و آنان چگونه می خواهند رونق اقتصادی را بدون وجود اقتصاد دان، ایجاد کنند. درباب موضوع فوق الذکر، مواردی مورد اشاره قرار می گیرد.



1- ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالیون در سراسر کشور، حدود دویست نفر را یا در لیست خود قرار داده و یا از آنان حمایت کرده است. تعداد بسیاری از این افراد، دارای تحصیلات آکادمیک اقتصادی هستند و در کسوت استادی دانشگاه مشغولند و یا دارای مسوولیت اجرایی مرتبط بوده و هستند. لذا نباید ایران را در تهران خلاصه کرد و اگر تعداد اندکی اقتصاد خوانده در لیست تهران می باشد اما تعداد فراوانی در لیست استانها وجود دارد.

2- برای انتخابات مجلس دهم، بسیاری از اقتصاد خوانده های اصلاح طلب که افراد مشهوری نیز در بین آنان بودند ثبت نام کردند که متاسفانه مورد تایید شورای نگهبان، واقع نشدند. این موضوع باعث شد تا شورای تصمیم ساز اصلاح طلبان، ضمن بررسی داشته های خود در سراسر کشور و تخصص های مورد نیاز مجلس، بهترین چیدمان را انجام دهد و نتیجه، آن شد که شاهدیم.به طور مثال، ممکن است در برخی استانها، تعداد اقتصادیون از سیاسی- حقوقی ها بیشتر باشد و در برخی دیگر، عکس آن واقع شده باشد. در تهران و با افراد باقی مانده، تعداد سیاسی- فرهنگی ها بیشتر هستند.

3- نکته مهم دیگر آنست که افراد فاقد تحصیلات آکادمیک، لزوما نا آشنا به مباحث اقتصادی نیستند. چه بسیارند شخصیت هایی که در اقتصاد، استخوان خرد کرده و موفقیت های فراوانی را برای کشور و شهر خود باعث شده اند ولی تحصیلات آکادمیک اقتصاد نداشته اند.البته لازم است که افراد صاحب منصب در اقتصاد، آشنا به مباحث اقتصادی باشند اما این موضوع، شرط کافی نمی باشد. هنگامی که افراد موفقی همچون دکتر عارف در مقام معاونت اولی رئیس جمهور، آن چنان عملکرد خوب اقتصادی را برجای می گذارند این موضوع، نمایانگر وجود توان مدیریت اقتصادی در این اشخاص و بهره گیری از ظرفیت کارشناسان اقتصاد خوانده می باشد. لذا در لیست اصلاح طلبان تهران، افراد بسیاری وجود دارند که سابقه درخشانی در مسوولیت های اقتصادی پیشین خود دارند و سالها در مناصب مالی و اقتصادی، کسب تجربه کرده اند و با بهره گیری از همین تجارب، قصد ایجاد رونق اقتصادی را دارند.

4- همانگونه که اشاره شد تحصیلات آکادمیک اقتصادی لازم است اما کافی نیست. چراکه تحصیلات تنها، بدون وجود توان مدیریتی و توان برنامه ریزی صحیح در هنگام پیشامدهای مختلف، سودمند نخواهد بود. به عنوان مثال، اقتصاد خوانده های فراوانی در دولتهای نهم و دهم فعالیت کرده و مناصب مهم را برعهده گرفتند اما عدم وجود توان مدیریتی و ذهن خلاق و برنامه ریز و یا عدم امکان عرض اندام توسط آنان، موجب شد تا کشور با تورم فوق العاده و رشد منفی بالا مواجه شود و از اهداف متصور دور گشته و از ریل پیش بینی شده، خارج شود. لذا تعدد وجود اقتصاد خوانده ها در لیست اصولگرایان تهران، لزوما نمایانگر اهتمام به اقتصاد و آینده مناسب اقتصادی نیست چراکه سوابق بسیاری از آنان در دولت های نهم و دهم و مناصبی که دارا بودند و نتایج حاصله از عملکرد آنان، روشن و مشخص است.

5- اما نکته پایانی آنکه اصولگرایان برای فرار از پاسخگویی نسبت به اقداماتشان در دولت های اصولگرای نهم و دهم و مجلس های اصولگرای هفتم، هشتم و نهم، دست به چنین حشیش هایی می یازند و هدفشان، انحراف افکار عمومی به برخی موضوعات کم اهمیت همچون تعداد اقتصاد خوانده های لیست اصلاح طلبان تهران و در نتیجه عدم پاسخگویی به افتضاحات مدیریتی در دوره خودشان می باشد.اگر هر سی نفر لیست تهران و یا هر دویست و نود نفر لیست کشوری اصولگرایان، اقتصاد خوانده باشند اما سوابق آنان در دولتهای کریمه!!! نهم و دهم و یا حمایتشان از آن دول، حکایت از پسرفت کشور داشته باشد علاوه بر اینکه افتخار ندارد بلکه جای بسی تامل و نگرانی دارد.