وکیل متهم ردیف دوم نفتی: باندی در کار نیست، این‌ها بچه‌های نظام و انقلاب‌اند/ قاضی مقیسه: متهمان حزب‌اللهی نیستند؛ وزرای سابق که به این باند کمک کرده باشند احضار می‌شوند/نظام به زنجانی اعتبار داد

غلامرضا مهدوی وکیل شرکت ملی نفت ایران در پاسخ به اظهارات وکیل شمس نفت: یک میلیارد و۴۰۰ میلیون یورو به بانک اف آی آی بی‌متعلق به زنجانی که «ح.ف.ه» هم عضو هیات مدیره هستند داده شد. تاریخ دقیق تحریم، چهار دی سال ۹۱ است، اما پول‌ها چند ماه قبل‌تر داده شد. مسئولان محترم غفلت کردند و فریب خوردند و پول را دادند که در سیستم بانکی تبدیل و به پیمانکاران داده شود.

مهدوی افزود: چندین ماه پول را نگه داشتند و رفتند چیزهای دیگر خریدند. اینکه می‌گویند تحریم‌ها اجازه نداد، درست نیست.

در ادامه متهم ردیف دوم با دستور قاضی مقیسه در جایگاه قرار گرفت و در مقام دفاع از خود اظهار کرد: ۹۱ بار در کیفرخواست زنجانی دروغگو خوانده شده اما حالا که نوبت من شده، او راستگو لحاظ شده است. من کسی را دروغ گو نمی‌پندارم و قضاوت بر عهده دادگاه می‌گذارم.

این متهم فساد بانکی درباره مشارکت معنوی در وقوع این فساد گفت: بر اساس قانون، هر ادعای بی‌اهمیت یا کم اهمیت باید مستند به اسناد و ادله متقن باشد. از طرف دیگر با توجه به اصول دیگر، هر شراکتی باید تعریف شود. من در هیچ یک از این‌ها نقشی نداشتم.

متهم ردیف دوم پرونده گفت: یک سئوال از همه وکلای حاضر دارم و آن اینکه یک بشکه نفت معادل چند لیتر است؟ این سئوال را برای بزرگی این عملیات می‌پرسم. هر ۵. ۷ دهم بشکه معادل یک تن است، حالا شما ببیند دو میلیون بشکه چه اقیانوسی است. ضمن اینکه من کاره‌ای نبودم و فقط نظارت داشتم.

او ادامه داد: برخی حقوقدان‌ها معتقدند این پرونده کیفری نیست و حقوقی بوده و بحث بدهی و بدهکار مطرح است.

متهم ردیف دوم پرونده گفت: نوستراداموس نبودم که به نیت زنجانی پی ببرم بلکه نهادهای امنیتی پس از کلی بررسی، به موضوع رسیدند. در اینجا یک فعلی انجام شده و بعدا من با نیت خیر وارد شدم تا به دور زدن تحریم‌ها کمک کنم و به همین خاطر در انگلستان و آمریکا تحت تعقیب قرار گرفتم. البته هر آنچه برای مملکتم انجام دادم، ادعایی ندارم اما غصه‌ام این است که به من اتهام زدند.

او ادامه داد: من اصلا نمی‌دانستم به زنجانی پول نقدی هم دادم. آقای زنجانی همواره می‌گفت با توکل بر خدا و برای کمک به ممکلت وارد این میدان شده است. نظام هم به زنجانی اعتبار داده بود و وقتی اعتبار می‌دهند، حتما اعتبار سنجی شده است.

قاضی در پاسخ گفت: شما می‌خواهید باندی و تشکیلاتی بودن را رفع کنید اما در دفاعیاتتان این وجود ندارد. چند روز پیش زنجانی را به شعبه دعوت کردم تا ببینم چقدر نقش اصلی داشتید. زنجانی گله داشت که ارز فروش نبوده در حالی که کارهای اولیه او ارز فروشی و کارهای آرایشی بوده است. شخص فلاح و شما بودید که زنجانی را به مسئولان معرفی کردید و او را چهره‌ای دارای دو بانک مستعد در فروش نفت معرفی کردید.

قاضی مقیسه به اظهارات زنجانی اشاره کرد و گفت: زنجانی در اظهارات خود گفته که من از سال ۸۸ با آقایان «م.ش» و «ح.ف.ه» رفیق شدم و به این نتیجه رسیدم که «م.ش» می‌تواند به من در قضیه اقتصادی و نفت کمک کند. در جریان نفت، شمس را از انگلیس به مالزی دعوت کردم و در آن جلسه «ح.ف.ه» هم حضور داشت.

او افزود: زنجانی ادامه داده که به همراه وکلای خارجی به مالزی رفتیم و برج هشتم سال ۹۱ به «م.ش» گفتم نفت در حال متروکه شدن است و «م.ش» گفت من آماده‌ام انبار کنم و بفروشم. بعدا زنجانی اعلام می‌کند که وزیر نفت گفته تحویل می‌دهیم. «م.ش» گفت که می‌شود با انتقال نفت از مالزی به دبی، سه ماه دیگر به تاخیر بیاندازیم. من (زنجانی) و «م.ش» و «ح.ف.ه» و کسی که به تازگی دستگیر شده امضا کردیم. سپس به شارجه رفتیم. شرکت فال وضعیت خوبی نداشت اما «م.ش» گفت وضعیت شرکت فال خوب است.

رییس دادگاه افزود: زنجانی گفته وضع فال خوب نیست اما «م.ش» به من اعتماد داد و گفت خیالت راحت باشد، وضعیت این شرکت خوب است. آنجا دفتر گرفتیم و نیرو استخدام کردیم و «م.ش» نفت را آنجا به فروش رساند.

در ادامه جلسه متهم ردیف دوم با حضور در جایگاه گفت: در آن جلسه من و آقای «ح.ف.ه» بودیم. این‌ها برای کار بانکی‌شان آمده بودند. زنجانی دروغ می‌گوید. من برای خرید هواپیما رفته بودم.

قاضی دادگاه افزود: شما با زنجانی به فال نرفتید؟ شما جایگاه تعریف نکردید.

متهم ردیف دوم گفت: خود زنجانی تایید کرد و از جلسه که بیرون آمد گفت که این‌ها قابل اعتماد هستند. من فقط امکان‌سنجی کردم.

این متهم افزود: جلسه مالزی مربوط به سال ۸۹ یا ۹۰ است و آن موقع اصلا نفتی در کار نبود. به کرات در همین کیفرخواست گفتند این فرد دروغ گو است. اگر قرار باشد تمام اصل پرونده را که بر اساس اظهارات یک فرد که متهم است، بگذاریم، نمی‌شود.

او به ادامه دفاعیات خود پرداخت و گفت: یکی از ایرادات اصلی من آن است که بیش از وظیفه خودم را درگیر کردم و بقیه خود را کنار کشیدند. از زمان بازداشت زنجانی برای کمک به کشور، ۵ بار به ایران آمدم و گزارشاتی درباره فال دادم و فرا‌تر از وظایف خود عمل کردم.

قاضی مقیسه خطاب به متهم گفت: در جلسه مالزی اصلا بحث هواپیما مطرح نبوده و تصمیم به انتقال نفت داشتید.

متهم در پاسخ گفت: مرا با زنجانی رو به رو کنید. اصلا این اظهارات را نمی‌پذیرم و کذب است. من برای خرید هواپیما به مالزی رفتم. ما به وزارت اطلاعات نامه نوشتم این‌ها قابل اعتماد نیستند.

او در ادامه دفاعیات خود گفت: در بارنامه فروشنده و خریدار و کسی که تحویل می‌گیرد، وجود دارد. در اینجا فروشنده، بخش بین الملل نفت است و خریدار ندارد. یکی از مشکلات این است که اصلا بارنامه‌ای در رابطه با این محموله‌ها وجود ندارد.

قاضی مقیسه گفت: کدام گمرک بدون بارنامه می‌پذیرد؟ اصلا امکان ندارد.

متهم پاسخ داد: الان توضیح می‌دهم. امکان دارد.

شمس افزود: در خیلی از موارد به ویژه این مورد خاص پیش می‌آید که برگه‌ای را به عنوان رسید می‌دهند زیرا شرکت نفت بارنامه‌ها را در خزانه نگهداری می‌کند و اگر بارنامه تحویل بدهد امکان دارد توقیف شود. تمام بار‌ها خارج از بندر و گمرک تحویل داده شده است. برای اینکه مالکیت کالا احراز شود، رسید انبار گرفتم تا مشخص شود مالکیت مربوط به شرکت ایزو است.

قاضی مقیسه: یعنی با رسید انبار، کالا را از گمرک رد کردید؟

متهم پاسخ داد: شرکت فال ۷۰۰ هزار تن انبار ذخیره داشت که در منطقه آزاد قرار دارند و ما بار‌ها را خارج از بندر تحویل دادیم. هر شرکتی یک سیستمی دارد تا موقعیت کشتی در همه جا مشخص باشد. ما این سیستم را خاموش می‌کردیم و تمام عملیات شبانه انجام می‌شد.

رییس دادگاه افزود: زنجانی گفته وضع فال خوب نیست اما «م.ش» به من اعتماد داد و گفت خیالت راحت باشد، وضعیت این شرکت خوب است. آنجا دفتر گرفتیم و نیرو استخدام کردیم و «م.ش» نفت را آنجا به فروش رساند.

در ادامه جلسه متهم ردیف دوم با حضور در جایگاه گفت: در آن جلسه من و آقای «ح.ف.ه» بودیم. این‌ها برای کار بانکی‌شان آمده بودند. زنجانی دروغ می‌گوید. من برای خرید هواپیما رفته بودم.

قاضی دادگاه افزود: شما با زنجانی به فال نرفتید؟ شما جایگاه تعریف نکردید.

متهم ردیف دوم گفت: خود زنجانی تایید کرد و از جلسه که بیرون آمد گفت که این‌ها قابل اعتماد هستند. من فقط امکان‌سنجی کردم.

این متهم افزود: جلسه مالزی مربوط به سال ۸۹ یا ۹۰ است و آن موقع اصلا نفتی در کار نبود. به کرات در همین کیفرخواست گفتند این فرد دروغ گو است. اگر قرار باشد تمام اصل پرونده را که بر اساس اظهارات یک فرد که متهم است، بگذاریم، نمی‌شود.

او به ادامه دفاعیات خود پرداخت و گفت: یکی از ایرادات اصلی من آن است که بیش از وظیفه خودم را درگیر کردم و بقیه خود را کنار کشیدند. از زمان بازداشت زنجانی برای کمک به کشور، ۵ بار به ایران آمدم و گزارشاتی درباره فال دادم و فرا‌تر از وظایف خود عمل کردم.

قاضی مقیسه خطاب به متهم گفت: در جلسه مالزی اصلا بحث هواپیما مطرح نبوده و تصمیم به انتقال نفت داشتید.

متهم در پاسخ گفت: مرا با زنجانی رو به رو کنید. اصلا این اظهارات را نمی‌پذیرم و کذب است. من برای خرید هواپیما به مالزی رفتم. ما به وزارت اطلاعات نامه نوشتم این‌ها قابل اعتماد نیستند.

او در ادامه دفاعیات خود گفت: در بارنامه فروشنده و خریدار و کسی که تحویل می‌گیرد، وجود دارد. در اینجا فروشنده، بخش بین الملل نفت است و خریدار ندارد. یکی از مشکلات این است که اصلا بارنامه‌ای در رابطه با این محموله‌ها وجود ندارد.

قاضی مقیسه گفت: کدام گمرک بدون بارنامه می‌پذیرد؟ اصلا امکان ندارد.

متهم پاسخ داد: الان توضیح می‌دهم. امکان دارد.

شمس افزود: در خیلی از موارد به ویژه این مورد خاص پیش می‌آید که برگه‌ای را به عنوان رسید می‌دهند زیرا شرکت نفت بارنامه‌ها را در خزانه نگهداری می‌کند و اگر بارنامه تحویل بدهد امکان دارد توقیف شود. تمام بار‌ها خارج از بندر و گمرک تحویل داده شده است. برای اینکه مالکیت کالا احراز شود، رسید انبار گرفتم تا مشخص شود مالکیت مربوط به شرکت ایزو است.

قاضی مقیسه: یعنی با رسید انبار، کالا را از گمرک رد کردید؟

متهم پاسخ داد: شرکت فال ۷۰۰ هزار تن انبار ذخیره داشت که در منطقه آزاد قرار دارند و ما بار‌ها را خارج از بندر تحویل دادیم. هر شرکتی یک سیستمی دارد تا موقعیت کشتی در همه جا مشخص باشد. ما این سیستم را خاموش می‌کردیم و تمام عملیات شبانه انجام می‌شد.

او افزود: در انگلیس جرمی که برای من تعریف شده، قاچاقچی دور زدن تحریم است. افراد امین، زنجانی را به من معرفی کردند و تأکید شده که برای شکستن تابوت تحریم وارد میدان می‌شویم. اعتبارات نجومی که شرکت ملی نفت داده، مقدم بر کارهای نفتی بوده و از فروردین این اعتبارات داده شده در صورتی که من از مرداد ماه وارد شدم.

قاضی مقیسه گفت: اینکه می‌گویید افراد امین زنجانی را به شما معرفی کرده، درست نیست. شما قبل از بابک زنجانی با وحید دستجردی آشنا بودید.

متهم پاسخ داد: این آشنایی به برخی مسائل نظام بر می‌گردد که در اینجا نمی‌توانم بگویم. من معاون بازرگانی کشتیرانی جمهوری اسلامی بودم.

رییس دادگاه افزود: شما به افراد امین نظام، فردی را که واقعیتش چیز دیگری بوده، معرفی کردید.

متهم گفت: من اصلا از مسایل قبلی زنجانی و اینکه شناسنامه‌اش را تغییر داده اطلاع ندارم. آقایی هم گفت که زنجانی فردی مورد اعتماد و محل نفوذ تحریم هاست.

قاضی مقیسه گفت: شما زنجانی را به وحید دستجردی معرفی کردید؟

متهم اظهارکرد: من بابت فروش نفت به هیچ وجه معرفی نکردم. بلکه جلسه‌ای با زنجانی بود که من هم رفتم.

مقیسه گفت: شما زنجانی را به افراد امین نظام معرفی کردید.

متهم ردیف دوم گفت: شما گفتید هر کسی که به زنجانی کمک کرده، شریک است بنابراین باید آن چهار وزیری که نامه را امضا کردند و بقیه افراد هم شریک جرم زنجانی محسوب شوند.

او ادامه داد: موسسه‌ای سی تی بنکرز و اف آی آی بی‌با بانک‌های کارگزار در ایران کار می‌کردند و تاییدیه وازرت اطلاعات و بانک مرکزی را داشته است و چهار وزیر هم نامه زدند.

قاضی مقیسه گفت: شما و «ح.ف.ه» این دو بانک را به گونه‌ای در نزد مسئولان جلوه دادید که آمدند بانک ملت را هم شریک کردند و گفتید بابک زنجانی کسی است که بانک ملت هم شریک‌اش است. آقای «و. د» در اظهارات خود گفته که «م.ش» زنجانی را معرفی کرده است. شما در فروش نفت به زنجانی نقش داشتید یا خیر؟

متهم ردیف دوم در پاسخ گفت: من نمی‌گویم که نقش نداشتم اما آن نقشی که مدنظر شماست ندارم و فروش نفت از طریق وحید دستجردی، هشت محموله بعد‌تر بوده است. احساس می‌کنم شما ذهنیتت خوبی درباره ما ندارید و از قبل محکوم هستم.

او افزود: مگر معرفی جرم است؟ همه کارهای تجاری دنیا با همین معرفی انجام می‌شود. آقای وحید دستجردی به عنوان یک مسئول نظام باید امکان سنجی می‌کرد.

قاضی مقیسه گفت: به شما اعتماد کردند.

متهم ادامه داد: اصلا بحث اعتماد نیست. هیچ کس به خاطر اعتماد، آبروی خود را نمی‌برد. ضمن اینکه تاریخ‌ها نیز در این پرنده مشخص است.

اعتماد مسئولان نظام به زنجانی، شاقول من بوده است

شمس افزود: اعتماد مسئولان نظام به زنجانی، شاقول من بوده است. در کیفرخواست یک جایی گفته شد من مورد اعتماد نظام بودم و در جای دیگر گفتید که اجنبی هستم.

قاضی مقیسه پاسخ داد: ما گفتیم نفت ممکلت را به کسی دادند که تابعیت دوگانه دارد، و می‌تواند برود و برنگردد.

متهم گفت: من که آمدم.

قاضی مقیسه افزود: آمدنتان چه فایده دارد. نفت و پول با همه رفته است. نمی‌گویید هم پول نفت کجاست. افراد متدینی بودند که قادر بودند بهتر از شما عمل کنند اما شما و «ح.ف.ه» و زنجانی طوری عمل کردید که انگار کسی قادر به فروش نفت نیست.

«م.ش» اظهار کرد: ما هم بچه‌های زمان جنگ هستیم.

قاضی مقیسه پاسخ داد: ما نگفتیم شما بچه‌های زمان جنگ نیستید. ما می‌گوییم افراد بهتر از زنجانی بوده‌اند. کسی که سابقه زندان دارد، کسی که در جهت کارهای آرایشی شرکت می‌زند قابل اعتماد نیست. کسی که چک‌اش برگشت می‌خورد قابل اعتماد نیست.

نماینده دادستان در ادامه این نشست با حضور در جایگاه گفت: در اینجا فقط بحث معرفی مطرح نیست بلکه در کنار آن کلی کار هم انجام شده است. شما (متهم ردیف دوم) در این قرارداد‌ها نقش موثر داشتید. هیچ کس نگفته صرف معرفی جرم است اما وقتی یک سری اعمال کنار هم قرار می‌گیرد، یک شبکه بوجود می‌آید. خانم «م» در تشکیلات زنجانی، یک نقشی را ایفا می‌کند، آقای «ص» در تاجیکستان یک نقش دیگر دارد، کارمندان دیگر زنجانی در بحث ساخت مهر یوروسف به شکل دیگر عمل می‌کنند. زنجانی در قالب یک موسسه یک ال سی صادر کرده و تایید کننده هم بانک خودش است که اصلا بانک نیست بلکه یک ماشین جعل بوده است.

او ادامه داد: در این شبکه مجرمانه که منتج به عدم برگشت وجوه شد، بحث نفت است. نگویید کالا را به من ندادند. نقش شما خیلی فعال‌تر از اینهاست. شما در راس هرم، این بار را مدیریت می‌کردید. به لحاظ حقوقی شما حتما تحویل گیرنده بار بودید و به عنوان نماینده ایزو قرارداد بستید و آقای «ح.ف.ه» هم عضویت سهام داری در ایزو داشته است. شما در تمام این سلسه مراتب با فال حضور داشتید وگرنه امروز دعوای شما با فال معنا نداشت. پس شما ذی نفع بودید که دعوا به طرفیت فال مطرح کردید. ۲. ۱ میلیارد یورو نفت تحوویل شما شده، بنابراین اظهار نکنید که هیچ نقشی نداشتید. در وجوه نقدی هم که به زنجانی دادند، نقش شما در تبدیل این وجوه و خرید‌ها بسیار محرز است. خواهش می‌کنم بجای اینکه بگویید معرفی جرم است، به سلسه اقدامات خود بپردازید. کجای کیفرخواست آمده که معرفی کردن جرم است؟

شمس در پاسخ به گفته‌های نماینده دادستان اظهار کرد: شرکت ایزو خریدار و شرکت نفت هم فروشنده بوده است. ال سی داده و ال سی را هم قبول کردند. باید ال سی‌ها را چک می‌کردند و من در این قضیه نقش نداشتم. در رابطه با یک و چهار دهم میلیارد دلار هم من اصلا نقشی نداشتم و روحم نیز خبر نداشت. در رابطه با فال نیز من به وزارت اطلاعات و شرکت نفت گزارش دادم و ۲۰ نامه هم برای مقام محترم تحقیق نوشتم و فرا‌تر از وظیفه خود عمل کردم. زنجانی فردی سخنور و سخنگوست و مسایل را با حالت بازاریابی مطرح می‌کند و از سال ۸۹ نیز با قرارگاه خاتم و شهرداری همکاری داشته و از سال ۹۱ نیز شریک بانک ملت بوده است. اساس کار بازاریابی این است که طرف توانمندی‌های خود را بیشتر از آنچه هست نشان دهد و عرف هم است.

قاضی مقیسه گفت: زنجانی که خودش انجام نداده است. با تایید شما دو فرد، آقایی که هیچ اعتباری نداشته، معتبر معرفی شده است. اظهارات زنجانی و مسئولان نشان می‌دهد که شما او را تایید کرده‌اید.

«م.ش» پاسخ داد: زنجانی از قبل با وزیر رفیق بوده است. طبق اظهارات نماینده دادستان، از یک و چهار دهم میلیارد دلار، ۶۰۰ میلیارد به پیمانکاران و ۶۰۰ میلیارد نیز به صرافی سفیر آلتین داده شده، چرا رد یابی نشده است. تنها جایی که شفاف است، اونور ایر و فال است.

او افزود: درخواست دارم یک دادگاه غیرعلنی گذاشته شود و در رابطه با خیلی مسائل صحبت شود شاید صلاح نباشد.

قاضی مقیسه اعلام کرد: موضوع را بررسی می‌کنم.

رییس دادگاه گفت: چند محموله تحویل گرفتید؟ همه تحویل شما شده، درست است؟

متهم ردیف دوم پاسخ داد: خیر

قاضی گفت: حسب کیفرخواست و تحقیقات صورت گرفته، بابک زنجانی و «م.ش» کل محموله‌های نفتی به ارزش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون یورو به طور مستقیم و غیر مستقیم تحویل شما شده است. قبول دارید؟

متهم گفت: قبول ندارم. از یک میلیون و ۹۰۰ هزار تا، یک میلیون و ۴۰۰ هزار مربووط به فال بوده و بقیه به افراد دیگر تحویل شده است.

او افزود:‌ من اصلا از ال سی‌ها خبر نداشتم. ۶ هواپیما در اونور ایر وجود داشت که قرار بود هما بخرد اما زنجانی گفت خودمان بخریم.

قاضی مقیسه از متهم پرسید که پول اونور ایر را از کجا دادید، که متهم پاسخ داد: پول اونور ایر را از فال پرداخت کردیم.

مقیسه به او گفت به صدور یک چک برای خرید فال اشاره کردید که متهم گفت: اصلا چکی در کار نبوده و همه از طریق سوئیفت خریداری شده است.

متهم ردیف دوم پرونده فساد نفتی ادامه داد: اگر قرار باشد، الی سی مجعول صادر شده باشد، من خودم یکی از قربانیان این ال سی‌ها هستم. در هنگام ارایه ال سی‌ها به نفت من اصلا ایران نبودم و زمان امضای قرارداد‌ها نیز من اصلا اطلاع نداشتم. کدام سند جعلی را صادر کرده‌ام؟ اتهام شراکت در جعل و استفاده از سند مجعول علیه من، متکی به اسناد متقن نیست.

 او ادامه داد: در بحث پرداخت و فروش نقشی نداشتم. من در حمل و تحویل بار نقش داشتم. من نمایندگی بودم. فال بدون اجازه فروش کرده است.

قاضی مقیسه پرسید: شکایت می‌کردید؟

متهم گفت: شکایت کردم.

قاضی رسیدگی کننده به پرونده نفتی گفت آن زمان که آزاد بودید شکایت می‌کردید که متهم پاسخ داد: شکایت کرده‌ام و اسنادش هم موجود است.

متهم ردیف دوم در ادامه دفاعیات خود گفت: من در کلاهبرداری و ال سی هیچ نقشی نداشتم. در محکمه قبلی اصلا به حرف‌های من توجهی نشد که امیدوارم در این دادگاه توجه شود.

او افزود: علم و اطلاع من در آن زمان از خرید هواپیما، بیشتر نبوده و پول هواپیما‌ها نیز قبل از سال ۹۱ پرداخت شده است. در اینجا وحدت قصدی وجود نداشته و واقعا سعی کردم به کشور کمک کنم. زنجانی برای مذاکره با مسئولان نفت به لوزان می‌رود و اصلا من حضور نداشتم.

مقیسه از او پرسید که فقط در مالزی حضور داشتید، که متهم پاسخ داد: بحث مالزی که چیز دیگری است و برای خرید هواپیما رفته بودم.  ۱۴ اردیبهشت سال ۹۱ حساب‌های شرکت اچ کی وابسته به نیکو در بانک اف آی آی بی‌افتتاح می‌شود. این حساب‌ها توسط شرکت اس سی تی بنکرز افتتاح شده که در ایران و قابل ارزیابی بوده است.

او ادامه داد: وظیفه راستاآزمایی، وظیفه خود آقایان بوده است. حتما یک امکاناتی داشته که این کار را انجام دادند. حتی چند روز پیش شنیدم که شراکت بانک ملت با زنجانی به توصیه بانک مرکزی بوده است. در اینجا آب از سرچشمه گل آلوداست زیرا هیچ گونه امکان سنجی برای فروش نفت و سایر موارد انجام نمی‌شود. چهارم خرداد سال ۹۱ اولین پرداخت هنگفت به دستور بانک مرکزی انجام می‌شود. دو ماه پس از جلسه لوزان سویس یعنی دوم خرداد ۹۱ و دو هفته پس از افتتاح حساب نزد اف آی آی بی‌و چند روز پس از فروش اولین محموله نفتی، برای حل نیکو با صندق بازنشستکی نفت، جلسه‌ای در این خصوص در دفتر «الف. د» تشکیل می‌شود و من هم بابت خرید کشتی به آنجا رفتم.

قاضی مقیسه گفت: شخص شما زنجانی را به جلسه بردید. همه جلسات و روند کار درباره فروش و خارج کردن نفت بوده و اصلا بحث خرید هواپیما و کشتی نبوده است.

متهم ردیف دوم گفت: حتی اگر من معرفی کرده باشم، تاریخ‌های ورود زنجانی به مجموعه نفت به قبل از این تاریخ بازمی‌گردد. اصلاً در آن جلسه بحث نفت نبود.

قاضی مقیسه اظهار کرد: بحث پیش پرداخت فروش نفت مطرح بوده است.

متهم ردیف دوم پاسخ داد: من برای فروش کشتی ال پی جی به جلسه رفتم.

قاضی مقیسه از او پرسید که جلسه برای فروش کشتی بوده یا هواپیما که متهم پاسخ داد: برای فروش کشتی ال پی جی بوده است که قاضی مقیسه تاکید کرد: قطعا این طور نبوده است.

نماینده دادستان هم از متهم پرسید: سرنوشت محموله‌ای که به خانم یو دادند چه شد؟ که «م.ش» گفت: یک محموله برگشت خورد.

نماینده دادستان گفت: چند روز قبل از حالت منفرد تحقیق شده و می‌گفت «م.ش» مکرر زنگ می‌زد که چکاره هستی که این محموله شرکت نفت برگردد. اگر نقش نداشتید چطور این جمله را به منفرد گفتید که این محموله برای زنجانی است و چرا می‌خواهی به شرکت نفت بازگردد. «س. ج» هم در اظهارات خود گفته که تمام محموله‌های نفتی را غیر از یک یا دو مورد به شخص «م.ش» تحویل داده شده است.

قاضی مقیسه با اشاره به اظهارات اخیر زیبا حالت منفرد در خصوص متهم ردیف دوم از او پرسید که شما مانع بازگشت محموله نفتی به ایران شدی که «م.ش» پاسخ داد: من به خاطر ضرر و زیانش گفتم. من می‌خواستم از بابت خیرخواهی کمک کنم. وگرنه به من ربطی نداشت.

نماینده دادستان در واکنش به این اظهارات گفت: اگر شما نقشی نداشتید، چه صحبتی با خانم یو داشتید؟ که متهم پاسخ داد: آقای «س. ج» به من گفت که با خانم یو صحبت کنم.

متهم ردیف دوم افزود: آقای وحید دستجردی به من گفته بود زنجانی با وزیر دوستی دارد و اخیرا هم از طریق آقای «ح.ف.ه» مطلع شدم که در بحث خرید گوشت و مرغ نیز همکاری داشته است. آقای «ن.م» را هم فقط یکبار دیدم.

او ادامه داد: آقای زنجانی با مالکی درباره هشت محموله به توافق رسید.

قاضی مقیسه گفت: آیا با حضور شما به توافق رسیدند؟ که متهم ردیف دوم پاسخ داد: خیر. من در جلسه نبودم.

قاضی رسیدگی کننده به پرونده فساد نفتی ادامه داد: آقای زنجانی می‌گوید مجری کارهای ما آقای «م.ش» و «ح.ف.ه» بوده است که متهم پاسخ داد: اصلا چنین چیزی نیست و ایمیل‌های زنجانی موجود است.

نماینده دادستان نیز اظهار کرد: در جلسه با آقای دستجردی، بحث ۳۰۰ میلیون یورو مطرح شد و قرار بود اف آی آی بی‌پرداخت کند و شما که اطلاع داشتید از اینکه بانک اف آی آی بی‌با چهار میلیون دلار خریداری شده، چرا اطلاع ندادید؟

مقیسه هم خطاب به متهم گفت: مگر نمی‌گویید دلسووز بودید، چرا اطلاع نداید، شما به دنبال شکار پول‌ها بودید.