فرجی راد، سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان در گفتگو با رویداد۲۴:
سال 95 می تواند سال شکوفایی روابط ایران و اروپا باشد
سفیر پیشین ایران در مجارستان و نروژ معتقد است مسائل منطقه و سوریه، روابط با روسیه، اوضاع داخلی و انتخابات ایران همه در احتیاط اروپائیان برای ایجاد روابطی مانند گذشته، تاثیر داشته و پس از انتخابات فضای بهتری شکل خواهد گرفت و احتیاطها کمتر خواهد شد.
رویداد۲۴- سفیر پیشین ایران در مجارستان و نروژ معتقد است مسائل منطقه و سوریه، روابط با روسیه، اوضاع داخلی و انتخابات ایران همه در احتیاط اروپائیان برای ایجاد روابطی مانند گذشته، تاثیر داشته و پس از انتخابات فضای بهتری شکل خواهد گرفت و احتیاطها کمتر خواهد شد.
عبدالرضا فرجی راد، کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با رویداد۲۴ همچنین تاکید کرد که اروپائیان در عین حال در حال رصد کردن انتخابات آمریکا هستند تا ببینند چه شخصیتی از چه جناحی به ریاست جمهوری این کشور میرسد.
ارزیابی شما در مورد عملکرد سیاست خارجی دولت در سال ۹۴ در حوزه هستهای و منطقهای چیست؟
معمولا ارزیابیها که صورت میگیرد شامل مقایسه میشود. در واقع سال ۹۳ و ۹۴ و بخشی از سال ۹۲ دولت اعتدال روی کار آمد و تحولی در سیاست خارجی صورت گرفت. نخست اینکه تلاش شد به نحوی عزت کشور حفظ شود و در عین حال درمورد مهمترین مسئله کشور که برنامه هستهای بود مذاکراتی صورت گرفت و در سال ۹۴ به نتیجه رسید و در سطح منطقه و در سطح نظام بین الملل اهمیت خاصی داشت. این مذاکرات تحولی در روابط جمهوری اسلامی ایران بود.
به طور کلی در سطح منطقه از نظر تحولات ژئوپلیتیکی فرازو نشیبهایی داشتیم. در یک بخشهایی موفقیتهایی به دست آمد، برای مثال رفت و آمدهایی با کشورهای منطقه و همسایهها انجام گرفت و از طرف دیگر نیز میشود گفت که افول داشتیم. البته در این افول ایران نقشی نداشت و این مسئله به شرایط منطقه و رقبای ایران در منطقه و خواستههایی که آنها داشتند، برمی گشت. در واقع مهمترین مسئله منطقه ما در سال ۹۴ مسئله سوریه بود که بر روابط ما و کل منطقه تاثیر گذاشت. بدین معنا که روابط ایران با ترکیه به علت مسائل سوریه، افول کرد. این افول در مورد عربستان روز به روز تشدید شد. این روند در مورد امارات هم تکرار شد. با عمان روابط ثابتی وجود داشت و ادامه یافت.
اما میشود گفت که دیپلماسی ایران در منطقه با روسیه خوب بود که البته بیشتر در خصوص مسئله سوریه رخ داد؛ همکاریهای نظامی که ایران و روسیه در رابطه با سوریه داشتند بیشتر تاثیرگذار بود. روابط ما با بعضی از کشورهای منطقه تاحدودی نسبت به سال ۹۳ در مقایسه، تاحدودی افول داشت اما روابط با کشورهای شمالی مانند روسیه و آذربایجان و تاحدودی ارمنستان بهتر شد. در واقع نسبت به سال ۹۳ در پنج کشور آسیای مرکزی در چهار کشور تحولی صورت نگرفت اما روابط با تاجیکستان تا اندازهای افول کرد.
فراز و نشیبهایی در روابط ایران و دیگر کشورها در مقایسه با سال ۹۳ وجود داشته و در برخی موارد نیز دولت تقصیری نداشته و مسائلی بوده که از گذشته وجود داشته و امکان رها کردنشان وجود نداشت. برای مثال مسئله سوریه که با امنیت ملی ما ارتباط پیدا کرده و اهمیت دارد. مسائل عراق نیز همینطور. روابط ایران با ترکیه اما جای تاسف دارد؛ ایران روابط خوبی با ترکیه داشت. از زمانیکه حزب اعتدال و توسعه روی کار آمده بود درک متقابلی میان دو کشور شکل گرفته بود اما در سال ۹۳ مسئله سوریه به ویژه از زمانی که روسها وارد سوریه شدند و هواپیمای روسی توسط ترکها زده شد، هر دو طرف انتظاراتی از ایران داشتند؛ ترکها انتظار داشتند که از روسها حمایت نکنیم و روسها هم انتظارات بیشتری از ما داشتند و این امر بر روابط سیاسی و امنیتی ما با ترکیه تاثیر گذاشت و بیاعتمادیها را بیشتر کرد و دیگر رقبای منطقهای ما از این مسئله سوءاستفاده کردند و به ترکیه نزدیکتر شدند. همه این مسائل حکایت از فرازو نشیبهای تیم سیاست خارجی دولت در منطقه طی سال گذشته دارد.
در حوزه بین الملل به ویژه اروپا چطور؟
اگر این دولت را با دولت قبلی مقایسه کنیم، در رابطه با اروپا از زمانیکه دولت جدید روی کار آمد شاهد تحول عظیمی حتی در رابطه با منطقه بودیم. اما با وجودی که پنج سفر هم به عربستان صورت گرفت، عزت کشور در سطح منطقه در دولت دهم حفظ نمیشد. مواردی چون سفر به قطر و نشستن زیر بنر خلیج عربی نشان از عزت در روابط نبوده است. اما اگر بخواهیم در منطقه هم دولت یازدهم را با دولت دهم مقایسه کنیم شرایط در دولت یازدهم بهتر بوده است. در مورد اروپا از زمانیکه دولت یازدهم روی کار آمد، تحول بزرگی صورت گرفت؛ اتفاقا این تحول به پایان مذاکرات هستهای و برجام هم مربوط نمیشد. بلکه از زمانیکه گفتگوهای گروه ۱+۵ با ایران آغاز شد، به تدریج یک فضای ژئوپولتیکی باز در روابط خارجی ایران و کشورهای اروپایی ایجاد شد. آنها مایل بودند که روابط آغاز شود و تحولی شکل بگیرد و تا اندازهای بازی کردند تا ببینند توافق انجام میشود یا نه، که خوشبختانه توافق انجام شد.
طرف اروپایی نیز در دستیابی به توافق کمک رسان بود. البته برخی از آنها در مذاکرات تحت تاثیر رقبای منطقهای ایران و منافع اقتصادیشان با آنها شیطنتهایی کردند اما کمک شد که برجام به نتیجه برسد. از زمانیکه برجام به نتیجه رسید، این روند سرعت گرفت؛ مقامات بلندپایه به تهران سفر کردند و از سوی ایران نیز رئیس جمهور به ایتالیا و فرانسه رفت و بعد هم برای اتریش و آلمان و احتمالا کشورهای دیگر برنامه ریزی شد و این خود تحولی بعد از ۱۰ سال رکود محسوب میشود. اگر بشود نکته بسیار مثبتی را در روابط در سال ۹۴ ذکر کرد اولینش اروپا است و بعد کشورهای منطقه.
به نظر میرسد با وجود تمامی این نکات اروپا هم در حوزه سیاسی و هم تجاری خیلی محتاطانه با ایران پیش میرود. این نگرانی اروپاییها برای گسترش روابط با ایران ناشی از چه موضوعی است؟
چند مسئله مهم وجود دارد؛ نمیتوان گفت که اروپا مقصر است یا ما مقصریم. ما توافقی کردیم و در آن شرط و شروطی را لحاظ کردیم. حال اروپا مجبور است چندین ماه کار کند تا ببیند ایران چقدر ملزم است و چقدر آمریکا که نقش اصلی را در این توافق دارد ملزم است. اعتقاد من بر این است که این احتیاط شاید تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و شکل گیری دولت جدید هم ادامه داشته باشد. یعنی در حال ارزیابی هر دو طرف است که ببیند آیا سرمایه گذاریها مانند گذشته به هم میخورد و برای مثال تحریمها عملیاتی میشود که البته این تردید، تردید نابجایی است؛ هم ایران تصمیم جدی دارد که این کار حل شود و حداقل دولت ایالات متحده مصمم است.
نکته دوم اینکه در این دوره ۱۰ ساله وقفه که طی آن روابط ما با اروپا خیلی کاهش یافته بود، کشورهای رقیب ما مانند ترکیه، عربستان یا امارات با اروپاییها ارتباط نزدیکی برقرار کردند و منافع بزرگی را از سوی آنها دریافت کردند؛ به خصوص از سوی کشورهایی مانند فرانسه و آلمان. آلمان در ترکیه در یک سال گذشته بیش از پنج میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده است. در حال حاضر رقابت در منطقه میان ایران- ترکیه و ایران-عربستان شدید شده است. کارهای تجاری و اقتصادی این کشورها به مسائل سیاسی و امنیتی بستگی پیدا کرده است. یعنی آنها هم باید با احتیاط عمل کنند؛ چراکه هنوز عمده منافع آنها در امارات، عربستان یا قطر است. این مسائل مهمی است که آنها را بیشتر به احتیاط وامی دارد. انگلیسیها نیز هنوز در حال سبک و سنگین کردن هستند. زمان میبرد که اطمینان بیشتری جلب شود و طرفهای دیگر با ایران کار کنند و منتظر هستند که تحولات منطقه و سوریه به چه سمتی میرود. بنابراین آنها ملاحظات و منافع خودشان را دارند اما به طور کلی بستر خوبی برای همکاری با اروپا (شرق، غرب، مرکزی و حتی شمالی) ایجاد شده است.
ایران باید چگونه عمل کند که بتواند موانع موجود برای رفع نگرانی اروپاییان را از بین ببرد؟
در حال حاضر کار پیش میرود اما به آهستگی. سوئیفت باید تا اندازهای نسبت به انتظاراتی که بود سریعتر باز میشد اما این امر به طور تدریجی در حال انجام است. نگرانی برخی قدرتها از نزدیکی ایران به روسیه تا اندازهای احتیاط آنها را بیشتر کرد. آنها میخواهند بدانند که آیا این نزدیکی تاکتیکی و در ارتباط با سوریه است یا این ارتباط و بحث ایران و روسیه بحث استراتژیک است. که البته من به شخصه این رابطه را استراتژیک نمیدانم. آنها میخواهند ببینند بعد از برجام ایران استراتژیاش چیست. مسائل تا اندازهای هم به انتخابات ایران وابسته بود. آنها میخواستند بدانند آیا میتوانند با ایران کار کنند یا شرایط گذشته بر میگردد. آنها در عین حال درصدد بودند که بدانند اگر جناحی خیلی رای میآورد ریاست جمهوری چه میشد یا اگر جناح دیگری رای میآورد ریاست جمهوری چه میشد. این انتخابات هم تاثیر داشت. بنابراین مسائل منطقه و سوریه، روابط با روسیه، اوضاع داخلی و انتخابات ایران همه تاثیر دارد اما به نظر من بعد از انتخابات فضای بهتری باز میشود احتیاطها کمتر میشود و کار جلو میرود از این رو معتقدم سال 95 می تواند به سال شکوفایی روابط ایران و اروپا تبدیل شود.